AMOUAGE - Jubilation for Men

با سلام و عرض ادب خدمت دوستان و سروران محترم عطرافشانی .
بررسی امروز در مورد یکی از بهترین کارهای برند امواج است .
عطری که بعداز هربار تست احساس میکنم اولین بار است که باهاش مواجه شدم و هیچوقت ازش سیر نمیشم .
اما اینم بگم که تستش جهت تحلیل نت ها، حسابی شامه را خسته میکنه و لازمه روزها و حتی یکی دوهفته در آرامش محض تستش کرد .

جوبلیشن عطری ست فوق العاده با دوجین نتِ سینتتیک و چیزی حدود ۱۰٪ عناصر طبیعی .
فقط باید دوشافو باشی که بتونی با عناصر سنتز جادو کنی و عطری تحسین برانگیز خلق کنی .
اینکار یک عطر اورینتال فوژه با رایحه ای گرم ، ترش ، تلخ و شیرین است .
اکوردهای اصلی این عطر شیرین ، امبری و اسپایسی هستند و نتِ شروع آرپژِ اکوردِ اول ، رایحه ی توت سیاه میباشد .

جوبلیشن بمحض اسپری حسِ ترش و ملسِ توت سیاه و شیرینی عسل را توی یک بستر صمغ گون و رزنی باز میکنه و با لایه ای وودی ، کمی عودی و اسپایسی از ملغمه ی گایاک ، آگار و دارچین روی آن را می پوشاند .
با متمرکز شدن روی رایحه در همون تست اولیه رگه هایی از اوکموس و پچولی به مشامم میرسید ، تمی چوبی ، کمی سبز و یه نمه خاکی که به زیبایی هرچه تمام گایاک رو تکمیل میکنند .
در پس زمینه ی بستر ته بویی گلی و اروماتیک فضارو پیچیده و بسیار شلوغ میکند اما در ادامه با مچ شدن عناصر اصلی ،بیس کار شکل میگیرد و فضای عطر از اون درامیختگی تاپ نت بیرون میاد .
با گذشت زمان و چیزی حدود چهل دقیقه بعداز اولین اسپری یه حسِ مخملی ، مشکدار ، تمیز و چوبی از بطن بستر بالا میاد و با صیقل دادن نت های صمغی ، رزنی و میوه ای عطر ، اوج زیبایی جوبلیشن را رقم میزند .

جوبلیشن از اون عطراس که هرچه به انتها میره خوشبوتر میشه ، این برانگیختگی و شکوه وصف ناپذیر بیس نت را در واقع مدیونِ امبرین هستیم که دوشافو با نبوغی که دارد گالاکسولید را باهاش همراه کرده و با دو عنصر سینتتیک بهترین سکانس پایانی که میشد را رقم زده.
گالاکسولید یک مشک ایزوکرومن با رایحه ای بسیار نرم ، تمیز ، کمی چوبی و کمی میوه ای است که در لابراتوار کمپانی اینترنشنال فلیورز از ترکیب ایزو ای سوپر ، کاشمران و برگامال بصورت سنتز تولید میشه .

در مجموع جوبلیشن عطری تقریبا عامه پسند است که البته خرید بدون تستش را توصیه نمیکنم .
امواج برند قابل احترامی ست و از جوبلیشن ، جورنی و اپیک این برند واقعا لذت میبرم .
اینکار برخلاف اینترلود و اپوس هفت پرفورمنس خفن ندارد و میشه به پخش و ماندگاری اش نمره ۶ داد .

با تشکر از عطرافشان .

آموایج جوبیلیشن

سلام دوستان . مقدمه ای رو باید بگم که فکر میکنم کمی با جبهه گیری مواجه بشه. دوستان عزیزی در عطرافشان هستند که بنده رو ببرون از عطرافشان میشناسند. مهدی مصلی نژاد عزیزم، امیر حسین، علیرضا، سید ساحای عزیزم، جناب کاظم پور گرامی و دیگر عزیزانی که نمیدونم اجازه دارم اسمشون رو ببرم یا خیر. این عزیزان مطلع هستن که بنده با برندهای بسیاری در مقام ناظر کیفی همکاری داشته م در گذشته. این مقدمه ی شاید بنظر نا مناسب و بعضا سوتفاهم برانگیزی باشه. اما شاید نیاز به گفتنش باشه تا به مدد این رزومه شاید بشه بعضی سوتفاهمات رو از آمواج برداشت. من با هومیج و تربیوت آمواج رو شناختم. دو تا کار خیلی درجه یک که به ندرت در ایران پیدا میشن. تقریبا تمامی آمواج ها رو در هر دو نسخه زنانه و مردانه فول رویو کردم. نمیخوام راجع به تاریخچه و اینها حرف بزنم. اما شخصا علیرغم حمله ها و نقدهای تندی که به بسیاری از محصولات آمواج دارم اما در بینشون محصولات طراز اولی رو دیدم که نباید ازشون غافل شد. یکی از اونها همین جوبیلیشن هست. کارهای آمواج اکثرا کمپلکس هستند. کمپلکس یعنی اینکه نت ها شبیه کلافه کاموایی در هم گره خوردن. طوریکه تشخیص نت ها در اونها و افتراقشون از هم کار سختیه. جوبیلیشن از این ماجرا فارغ نیست. جوبیلیشن یک جویس ترش ، خوشمزه، رسوب گرفته از توت سیاهه که با صمغ شیرین و بخور گرفته و عالی درخت مرمک و حالت رزنی ِ (نه رزینی) و لعاب گونه ی فرانک اینسنس (کندر) ترکیب شده.
عمان بهترین و عالی ترین منبع کندر در دنیاست و وای به اون روزی که بهترین کندرش رو استفاده کنه. جوبیلیشن یک امیر عرب غرق در طلا و جواهرات و سنگ های قیمتی و نقش و نگاره های آرتماید با جنگجویان برهنه بر دیواره های کاخ و بارو نیست. بلکه جوبیلیشن تشریفات شاد و کژوال دربار یک شاهزاده جوان حین پوشیدن لباس های شاد و غیر رسمی و پر جنب و جوش مدرنه. جوبیلیشن به معنای واقعی جوبیلیشنه. از لهجه ی معرب و پر تشدید عربی در اون خبری نیست. جوبیلیشن روایت تبدیل یک روز کسل کننده به یک روز شاده.شروع خوشمزه ی و آبدار توت سیاه ترش و خیلی خیلی با کیفیت شسته نشده در کنار بوی چرمی و نیمه شیرین و غلیظ لادن بواسطه کوریاندر فضای مانده ِ شربتِ توت ِ سیاهه ته ِ یک استکان از مهمانی دیشب رو نشون میده که طعمش کمی غوره ای و ترش شده. نِشستنِ چوب گایاک در کنار برگ بو و دارچین در میدل نت نشان از نبوغ دوشافو و حکم سکوت منتقدینی هست که آمواج رو به سبب عربی بودنش تحقیر میکنن. در نسخه های پس از ریفرموله ارکید و تخم کرفس حذف شدن اما قلب عطر هنوز در اختیار نت های جوبی و البته بالزامیک هست. طعم اولیه کار هنوز حفظ شده ولی کمی بعد عود به کار اضافه میشه که از نوع عود عربی هست ولی بواسطه ایمورتل و امبرینا(شکل سنتتیک امبرگریس) چنان درای داونی از اینکار میسازه که از هر ثانیه ش بی نهایت لذت میبرم. بعضی نت های اینکار آنقدر با کیفیتن که یک جاهایی صدای شکستن پوسته ی ترد و کریسپی و پفکی ِ کندر رو روی لهیب آتش رومیشنوم و تصویر له شدن ِ پوست ِ سیاه ِ توت لا به لای تخم کرفس تازه ی وحشی رو میبینم. و مثل زمانی که پس از برخاستن از روی مبل ، سینه ی محدب ِ نشیمن گاهِ مبل به آرامی بالا میاد ، طعم شیرین اینکار به گونه ای که انگار امری جدایی ناپذیر و حتمی باید باشه اتفاق میفته.
عطرهای زیادی از زیر دست من گذشتن. که خیلی از دوستان تصاویر بررسی های کنیتیک و دینامیک اون رو دیدن. اما این وسط عطرهای کمی هستن که بتونن منو به وجد بیارن. من به جوبیلیشن باید ۱۰ میدادم. اما ۸ میدم. بواسطه رعایت نکردن نظم و دکوپاژ شلوغ و بازیگرانی که سکانس های نامرتبط و عور و برهنه و بی محتوایی دارن. مثلا ترخون و گلسنگ.
ماندگاری خوب و پخش بوی متوسط به بالایی داره. عطر فقط کارش جلب توجه نیست. یعنی اصلا کارش جلب توجه نیست. عطر باید حالت رو خوب کنه. کنارت باهات قدم بزنه و کاراکتری باشه شبیه به تو انگار که از ویژگی های مثبتت دو برابر و دو تا داری. این عطر خیلی عصرها با من میاد باهام قدم میزنه بهم احساس امنیت و اعتماد بنفس میده و باعث میشه ساعت ۵ و نیم صبح با هیجان راجع بهش بنویسم اونم در حالیکه تمام دیروز و دیشب رو بیدار بودم. جوبیلیشن رو من ۶ سال پیش تست کردم و باید بگم نسخه های سال ۲۰۱۳ به بعد تغییراتی داشتن که از قضا همون تغییرات باعث شد من دوسش داشته باشم الان.
ارزش خرید : ۷ تا هفت و نیم از ۱۰

“به وجد آمدن از چیزی فوق‌العاده و تحمل‌نکردنِ شوق و شعفِ دیگران راجب آن چیز!” برایتان پیش آمده؟
برای خسیسی چون من کاش می‌شد این رایحه را از بازار جمع کرد و تنها تعدادی از آن در یدِ اینجانب می‌ماند. برایم تداعی‌گرِ گفته کی‌یرکگور است:
«همچون نام محبوبی‌ که حتی طاقت نداریم کسی آن را به زبان آورد.»

یوبیلیشن را می‌بویم و می‌پندارم؛ شگفتا که رایحه‌ای بدل می‌شود به نیک‌بختیِ شامه‌‌ای که توانسته آن را ببوید.
گویا توانسته‌اند عصاره‌ی خُجستگی‌ و بشارت را بگیرند و آن را در شیشۀ یوبیلیشن بریزند، بوی مُژدگانی می‌دهد، بوی نگاهِ نافذِ مردی جااُفتاده که عاقل و بشّاش است و در میانِ جمعی که در حال صحبت‌اند نشسته و با این‌که از همگان فراستِ بیشتری دارد سکوت کرده و تبسم‌کُنان به جمعِ اطرافش می‌نگرد، سر تکان می‌دهد، تایید می‌کند، سعی می‌کند کلماتش نویدبخش باشند، او نیمه‌ی پُرِ لیوان را می‌بیند. انسان عاقلی‌ست که سعی می‌کند بی‌تکلف باشد و با این‌که مردم او را ساده‌لوح {یا حتی خُل و چل} ببینند مشکلی ندارد، حال آن‌که کوهی از دانش است.

حال و هوای این جملاتِ جلال‌الدین بلخی در مقالات شمس را دارد:
«با اين‌همه ديوانگى‌ام عاقلان را در كوزه كرده‌ام؛ با اين‌همه بی‌خبری‌ام باخبران را زيرِ بغل گرفته‌ام. در اندرونِ من بشارتى بود، گويى مى‌پَريدمى، بر زمين نيستمى.»

هر دوستداره عطری فلسفه منحصر بفردی از نحوه عطربازیش و کنکاش تو این دنیای خوشبو برای خودش داره.
برای من دنیای عطر یعنی رهگذر بودن ، مثه رهگذری که از جلوی ویترین های مختلفی رد میشه و نگاه میکنه (تجربه میکنه) و عبور میکنه.
بنظرم قشنگ ترین بخش عطربازی همین تجربه کردن های بی پایانشه، یه ماجراجویی که بزرگترین دستاوردش تجربه حسی و روحی هست . در واقع دنیای عطر بیشتر مسیره تا مقصد و مقصد هاش مدام با سن و شرایط روحی دستخوش تغییر میشن.
برای همین من هیچوقت یه عطر رو دوبار تهیه نکردم حتی اگه عاشقش بودم، چون اون هیجانه کنکاش و تجربه جدید کشف نشده برام جذاب تر بوده و طبیعتا هیچوقتم درگیر تعصب تو دنیای عطرنشدم چون دوس داشتم عبور کنم.
اما جوبیلشن یکی از معدود عطرهایی بود که هم منو درگیر تعصب کرد و هم دوس ندارم ازش عبور کنم، طوری که همیشه انگار باید شارژ بشه و وجود داشته باشه. و این ذهنمو مدتی بود درگیر خودش کرده بود که چرا بعضی عطرها و کلا چیزهایی فلسفه مارو حتی تو زندگی تغییر میدن تا اینکه چند روز پیش از سره کنجکاوی از چت جی پی تی اینو پرسیدم و گفتم در قالب شعر بهم پاسخ بده...
جوابی که داد حقیقتا شگفت زدم کرد و لذت بردم، گفت جوابت در دو شعر مولاناس، اولی اونجا که از بین صدها عطر یه عطر رو پسند میکنی یعنی شعر " همه را بیازمودم ،ز تو خوش ترم نیامد " و اونجا که از عطر ها عبور میکنی اما درگیر یه عطر میمونی میشه شعر"دیگران چون بروند از نظر از دل بروند، تو چنان در دل من رفته که جان در بدنی".
پوزش که کمی حاشیه ای بود متن اما گفتم شما هم مثل من شاید لذت ببرید از خوندنش
حقیقتا زیبا گفت (:

امواج جوبیلیشن.

یه عطر چوبی_ ادویه ای_ رزینی و کمی دودی خوشبو.

تحلیل نت نوشتن بر چنین عطری سخته. انچه که عطرها از نت های شرقی و ادویه ای دارند جوبیلیشن یکجا دارد.
در واقع حس جوبیلیشن مثل حس ورود به یه خشکباری قدیمی هست که همه چی توشه.
اما با این حال به شامه من ترتیب نت های چوبی و خاشاکی( عود و گایاک)
نت های میوه ای خشک (یه چیزی شبیه توت و الو)
نت های تنباکو مانند( دارچین و عسل)
نت های صمغی( اپوپوناکس و لابدانوم)
نت های هربال و روستیک( ایمورتل و خزه بلوط)
نت های خاکی( پچولی و خزه بلوط)
نت های ادویه ای
و حتی کمی نت های گلی! قابل تشخیص ان.
در واقع تا به حال عطری با این همه نت قابل تشخیص ندیده بودم.
این عطر به نوعی ادای احترام عطار به دنیای پر رمز و راز شرق و هنرنمایی در معرفی قابلیت های شرق برای نواوری دردنیای عطرهست .
ایده ای شرق گرایانه و کاراکتری راز الود ودر عین حال نوستالژیک داره.
از نظر ساختار هم به نظرم کار موفقیه و در عین حال که تعداد بسیار زیادی نت داره اما جنبه تعادل رو در به کارگیری این همه نت در کنار هم رعایت کرده‌.هرچند تعدادی از نت های اعلام شده رو نمیشه حضورشون رو تشخیص داد اما افراطی هم در به کار گیری نت خاصی مشاهده نمیشه.
از بین عطرایی که من دیدم شباهت هایی به بوچرون عود کارتاژ داره و اگه چندین پله بیایم پایینتر سیگار کماندر هم شباهت هایی باهاش داره.
گزینه جذابی برای پاییز هست اما متاسفانه پرفورمنس نسبتا ضعیفی داره که برای این قیمت جای تامل داره. چندان یونی نیست به نظرم و مناسب سن ۳۵ به بالاست.

جمعه شب دل تنگش شدم باهاش نشستم جلو باد پنکه او میگفت من می‌شنیدم و از شنیدنش سیر نمی‌شدم

‌
آمواژ جوبلیشن
ترکیب توت سیاه با عسل وحشی و کندر عمانی
جنس چوب و عود در آمواژ اینترلود از همین عطر وام گرفته شده و مشدد شده است. تا آنجا که مختصر بشود گفت؛ «جوبلیشن، یک جادوی چندصدایی است..» این را می‌توانید هم به حساب تمجید بگذارید هم به حساب ایراد، مثل موسیقی چندصدایی دنیا، مثل موسیقی موتزارت که گوش تربیت نشده‌ی ایرانی اصلا آن را تحمل نمی‌کند. در اقلیم‌های تک صدایی، قابل انتظارترین واکنش به هنر چندضلعی عدم علاقه‌ی عموم است، ببینید چقدر از پخش و ماندگاری و روزنه‌های دیگر به بهانه ورود می‌کنند، اما واقعیت این است که تفکر تک صدایی از هم آوایی همزمان تعداد زیادی نت برآشفته می‌شود، نمونه اش صد سال موسیقی ماست، فقط یک نفر باید بخواند همه‌ی گوشه‌ها را.
جوبلیشن عطر مردمان ما نیست همانطور که موتزارت موسیقی مورد علاقه مردم ما نیست، دو سه خط بالاتر گفتم این یک تمجید می‌تواند باشد یا یک تقبیح، تا هر کس چه کسی باشد و چه ذهنیتی را دنبال کند.
‌

بوی نفس خدا ، بوی آغوش مادر ، بوی پیشانی پدر ، بوی خاطرات کودکی .......
یه ترکیب بی همتای شگفت انگیز ، جوبیلیشن آسمانی

مرسی از کمپانی آمواژ بابت خلق خاص ترین شاهکارهای دنیای عطر

شاهکاری مجلل، باشکوه...یک عطر شیک و شاهانه. وقتی اسپری میکنید رد پای خوشمزه ای به جا می گذاره.من عطرهای زیادی رو در اینجا تست کردم بدون شک Jubilation در بین آثار برتری قرار داره که داشتم. قابل توجه دوستانی که در مورد عملکرد این عطر شگفت‌زده هستند و میگن ضعیف هستش، من محصول ساخت سال 2021 را استفاده کردم، عملکرد روی پوست من عالی است، 8 تا 9 ساعت ماندگاری خوب روی پوست، حداقل 3 ساعت اول پخش بسیار خوب و سپس ملایم میشه، اما همچنان ادامه داره. پخش حالت تهاجمی و عجیب و غریبی نداره نسبت به بلک ایریس و اینترلود، با این حال ارزش هر ریال که بابتش پرداخت میکنید رو داره....

جوبیلیشن آسمانی در واقع پیشکشی از جانب فرشتگان بوده؛ حتی قبل تر از این که آنجلز شیر بای کیلیان دوست داشتنی به مرحله ساخت و پرداخت برسد! از دید من، بهترین اثر آمواژ. رایحه‌ای بسیار مطبوع و دلنشین و حال خوب‌کن. متاسفانه یا خوشبختانه به مانند اکثریت کارهای آمواژ بررسی تک به تک روایح به کار رفته در نت های این عطر تقریبا غیر ممکن می‌باشد و باید از رایحه کلی این شاهکار آمواژ لذت برد؛ هر چند در شروع رایحه دوست‌داشتنی توت از دید من غالب است.
جوبیلیشن همان بچگیست. جوبیلیشن من کودک است که روی پنجه پاهایم می‌ایستم و همه کار می‌کنم تا توت های درشت و آبدار رسیده را از روی درخت روبروی بخشداری بکنم و ببرم تا با دوستانم تقسیم کنم و بگوییم و بخندیم و دست های سرخ از توتمان را به یک دیگر نشان دهیم. روز اول، شاخه های درخت دست‌هایم را خراش می‌دادند و من همچنان به دنبال بالاترین شاخه ممکن برای چیدن توت بودم؛ نگران نگهبان بخشداری بودم که نکند یه وقت سر برسد؛ قلبم تند تند می‌زد و باور بفرمایید وقتی برای اولین بار جوبیلیشن را در هوا اسپری کردم، قلبم به مانند همان دوران شروع کرد به تند تند زدن؛ نبضم را در سرم احساس می‌کردم و نفس‌هایم تندتر شده بود؛ این بار از بابت «شادی».
جوبیلیشن، خوشحالی از ته دل است، هنگامی که به تمام خواسته‌‌ هایم رسیده‌ام.
دروغین است مقداری. زیرا غمی در آن وجود ندارد. از شروع تا پایان آن شاد و روشن و آفتابیست به مانند رنگ باتل. تنها و تنها به همین دلیل است که «عاشق» جوبیلیشن نیستم؛ اما بسیار مورد پسند من است.
عاشقی برای من در اپوس ۱۱۴۴ خلاصه می‌شود، زیرا کاملا واقعیست و بس. اثر سورچینلی روزگار سخت و تلخ و دشواری را روایت می‌کند که حالا به پایان رسیده و هر چند آن مرد زخم های گذشته را با خود به همراه دارد، اما همه چیز را به نفع خود در نهایت به پایان رسانده و حالاست که خورشید را می‌بیند و شادی را حس می‌کند و با خود می‌گوید: «بالاخره اتفاق افتاد.»؛ هر چند این را خدمت شما دوستان محترم عرض کنم که این دو شاهکار هیچ ارتباطی از نظر رایحه به یکدیگر ندارند.
از صحبت اصلی غافل نشویم، جوبیلیشن آسمانیست و هیچ حرفی در این موضوع نیست، اما ای کاش، ای کاش و صد ای کاش این رایحه فوق‌العاده، تنها مقداری از پرفورمنس بهتری برخوردار بود.
ماندگاری و‌ پخش بود برای عطری با این قیمت آن هم از برند آمواژ، متاسفانه از دید من کاملا معمولیست و نه بیشتر.
البته فلنکری به نام جوبیلیشن ۴۰ به تازگی لانچ شده است که ظاهرا اشاره می‌کند به غلظت بالاتر محصول و البته فکر می‌کنم قیمتی ۵۰۰ دلاری دارد و شاید کمی هم بیشتر!
خواهشمند است در صورت امکان، مدیریت محترم عطرافشان نسبت به موجود کردن این فلنکر از این عطر دوست داشتنی اقدام بفرمایند تا بتوانیم از این رایحه آسمانی (اگر رایحه اصلی دچار تغییری نشده باشد که امیدوارم همین طور باشد زیرا جوبیلیشن هیچ احتیاجی به بالا و پایین کردن نت‌هایش ندارد) با پرفورمنس بهتری بهره مند شویم.
با سپاس.