Mercedes-Benz - Pure Woody (VIP Club) by Harry Fremont

ممنون از توضیحاتتون

به amore عزيز

حالا كه موجود نيست فكر ميكنم ميشه راحت راجع بهش صحبت كرد. اين كار رو ميشه ادعا كرد كه ربطي به اسمش نداره. بجز بيس كار كه بوي تراشيده اي از چوب و خاك چوب داره. رايحه سيب معمولا سنتتيك كار ميشه. كه خب دلايل خاص خودشو داره. در واقع اينجا شمايلي از بوي سيب رو داري و نه رايحه سيب رو. اين كار در كل رايحه اي تند- كمي شيرين-با طراوت و ادويه اي از سيب و چيزي هست كه بايد بهش بگم زنجبيل ولي اين اشتباه رو نميكنم و اسمي براش انتخاب نمكنم. . بوي سيب در اينجا در شروع كار تازه و روشن و جذاب هست اما به فاصله ي حدود يك ساعت كدر و تيره ميشه و تا پايان كار حضور خودشو با همين شكل و شمايل حفظ ميكنه. پخش پاييني داره . با اين حال يونيك محسوب ميشه در نوع خودش. ارزش خريدش از نظر من پايينه. پرفورمنس و اجراي خيلي بدي داره. از كهربا واقعا هيچ خبري نيست و ميشه همينجور بهش ايراد گرفت. خب طبيعي هم هست. براي اين رنج قيمت نميشه انتظار زيادي داشت. ارزش خريدش بري كسي كه روايح فرش و عجيب و جديد رو دوست داشته باشه ٥ از ده هستش.
كاراكتر نداره اين عطر و به خاطر هارموني بد و درهمش هست.با اين حال شامه رو جدب ميكنه چون رايحه ش در سطح خودش يونيك محسوب ميشه.

ایکاروس عزیز
لطفا اگر ممکنه نظرتون رو راجع به بقیه ادکلنهای سری VIP CLUB هم بفرمایید و اینکه تو این سری عطر مناسب افراد متفکر و درونگرا پبدا میشه یا نه . در غیر اینصورت چند تا کار مناسب این کاراکتر با تیپ اسپرت و چهارفصل تو این رنج قیمت پیشنهاد بدین ممنون میشم

به کامبیز عزیز

سلام. شما قبلا یک سوال دیگه از بنده پرسیدید که بی پاسخ گذاشتمش و الان یادم افتاد.‌میبخشید‌.
من از این سری‌وی آی پی بجز‌همین کار ، ادیکتیو اورینتال رو هم تست کردم. چندین بار تستش کردم تا شاید متوجه بشم اشتباه از منه. موریلاس از عطرسازی روایتی ، پرتره ای ، اقتباسی و کانسپچوال و دیسکانستراکت فاصله میگیره معمولا.. و سعی میکنه مشاهده گر قوی و مولفی از محیط پیرامون باشه که جهان رو با جزئیاتش بشناسه‌ و در اجرا و بیان ویژگی هاش لکنت نداشته باشه‌ . ادیکتیو اورینتال رو درش امضای موریلاس رو من ندیدم. کار‌خوبی هست. مختص به هدیه به یک آقای بالای ۴۰ ساله و ساده پوش و در عین‌حال شیک و کم حرف و آرام و درونگرا. در کارهای این برند انتخاب اسم از دید من‌غلطه. مثلا همین کار رو من یک کار‌اورینتال نمیدونم. بلکه یک فوژه ی وودی آروماتیک میدونم که در بیان خودش لکنت داره. تونکا بواسطه داشتن کومارین رایحه ای عمیق و تاثیر گذار داره. اسطوخودوس هم رایحه ش رو به نمایش در میاره و رایحه ش میوزه و دنباله و خط داره‌. در این کار من این دو رو با هم بالانس و دوست ندیدم. بلکه رقیب دیدم. که نه اجازه ی ایجاد یک فضای فوژه رو میدادن و نه اجازه ی یک‌فضای وودی اورینتال.
این محصول سال ۲۰۱۵ لانچ شد. یک‌آمار‌تکان دهنده میخوان بدم. موریلاس در سال ۲۰۱۵ بیش از ۳۰ عطر رو برای برندهای مختلف‌لانچ کرد. یعنی هر دوازده روز یک عطر. از موریلاس این توان بر میاد البته. منتها خب کمی جای درنگ هم داره. خاصه که در همین سال چند تا کار خیلی خیلی بد برای دالی میسازه. و دو تا کار سنتتیک برای کیلیان. یا شاید هم در مقام ناظر بوده و فقط عطر به اسم ایشون‌بوده یا شاید حساسیت های گذشته رو به خرج نمیدن. یا اینکه ایراد و اشکال از منه. که به احتمال قریب به یقین همین مورد سوم باشه.
در کل‌کار خوشبو و جذابی میتونه باشه برای کاراکتری که عرض کردم. پخش بوش رو خاطرم‌نیست جقدر بود‌. اما یقینا مناسب تابستان و زمستان نیست. پاییز و بهار بیشتر خودشو نشان میده‌.

سلام..خیر صندل نداره...بیشترین رایحه محسوس سیب سبز و در حد زنجبیل با برگ بنفشه...خیر وودی نیست اصلا...خنک و اسپایسیه و آروماتیک...در اولین فرصت تحلیلشو خواهم گذاشت!

ممنون سید ساحا