paco rabanne - Olympea

برای دومین بار درباره اش مینویسم . دفعه قبل نوشتم که در هوای گرم اصلا قابل تحمل نمیشه . چون توی زمستون دلم رو میزد گفتم توی هوای گرم بد میشه ( حدس و پیش داوری بود) اما الان که هوا گرم شده خیلی دوسش داشتم . میگم این اتفاق درباره عطرهای گرم داره برای من میفته و در کمال تعجب عطرهای گرم در هوای گرم بیشتر به وجودم میشینه. چرا؟

المپیا از برند پاکورابان با غلظت ادوپرفیوم

▪️کلمه المپیا ریشه یونانی داره و توی تاریخ دوران کلاسیک یونان بازی هارو تو همچین مکانی میکردند که در ادامه به تقلید از اسم مکان،المپیک نام گرفت.
اما فلش بکش می‌تونه به دوران باستانی هم برگرده و اسم الهه و موجودات اساطیری یونان هم باشه.(توی توضیحات رسمی هم اشاره شده)
بعد از موفقیت این ویکتوس که به شکل کاپ قهرمانی طراحی و در لغت اشاره ای به مردان قدرتمند و ورزشکار کرده بود،ورژن زنانه با نام المپیا با تم طراحی مشابه،لانچ شد.

▪️به لحاظ طبعِ رایحه کاملا به دور از رایحه خنک،اسپایسی،اسپرت و آکواتیک ایویکتوس هست و پرفیومر برای القای حس زنانه، به کار بردن روایح شیرین و شرقی رو لازم دیده.
در این بین یه روزنه های کوچک و مشترک با ورژن مردونش هم اومده ایجاد کرده که نتیجش شده تلفیق شیرینی و گرمی با تم نمکی و دریایی که از نظر من محسوس نبود.

▪️بعد از اولین اسپری با یه شیرینیِ وانیلیِ خیلی زیاد مواجه شدم که تو سایر عطرای شرقی-وانیلی زنانه رایج نبود.
واقعا اون حس سالتی و شوری که با شیرینی زیاد تلفیق شده بود رو حس میکردم اما به شامه من خیلی دریایی یا بوی ماهی طور نمیداد.
در کل اپنینگش برام خوشایند نبود و تلفیق آکورد ها،اون حس مکمل بودن و هارمونی رو نمی‌داد.
خیلی وقتا با روایح جدید و ساختارشکن مواجه میشم که حتی تضاد آکوردها به سبب قرارگیری کنار هم باعث تکامل و در ادامه هارمونی شدن اما اینجا واقعا یه حس ناهماهنگی بی ربط و ناخوشایند بهم میداد.
آکورد وانیل زمانی که با آکورد های لاکتنیکی،کریمی،فروتی مواجه بشه،بشدت دوست داشتنی و دلنشین میشه.
زمانی که با چوب و سافت اسپایس باشه،جذاب و کاریزماتیک میشه.
اما وقتی کنار آکوردای دریایی و نمکی قرار بگیره اونم با شیرینی زیاد یه حس زمختی و ناسازگاری میده از نظر من.
تو قسمت درای داون یه تم گلی هم به رایحه اضافه میشه که برای من قابل تشخیص نبود و بعدا تو توضیحات متوجه شد گل یاس هست.
متوجه روایح سیترسی(مرکباتی) و چوبی هم به هیچ وجه نشدم.
راستش درای داون این کار منو یاد زمانی انداخت که وارد یه مجلس زنونه(مسن و میان سال) میشم و بیشتریا یه عطر شیرینِ معمولی زدن و اون بوی شیرینِ عطرشون با بوی غذا و خیارای پوست کنده حلقه شده که روشن نمک پاشیدن شده و من همزمان با بوی فضا شوری اون خیارا رو حس میکنم.
بیشتر از یه عطر برای من حس تلفیق چند تا بوی معمولی توی فضای مجلسی رو میده که گنگه.
یعنی انگار بوی اون فضا رو کردن تو شیشه.
سیلاژ بسیار خوبی داره و مناسب فصول سرد و خنکی بهاره.
برای سنین پایین اصلااا پیشنهاد نمیکنم.بنظرم عطر سن و سال داریه.

دلم میخواست یاس تا انتهای مسیر رایحه حس بشه. بُلدتر! محکم‌تر!
اصلا همین یاس بود که منو متقاعد کرد که بخرمش‌. یکم بوی اسکندل اولش حس میکردم که فکر میکردم عسل داشته باشه توی نت‌ها. اما سرچ کردم دیدم خبری از عسل نیست. پس چیه؟؟؟
حداقل تا یک ربع اول به جز یاس هیچ چیزی نداشت که دوست داشته باشم.
اما وقتی رهاش کردم و روی آستینم موند، کم کم حس خوبی بهم داد. گرم و شیرین. نمک داخل نت‌ها واقعا زیبا کار شده. حس دریایی بهم میده. مثل یه عروسی کنار دریا.
خیلی شیکه و به نظرم مناسب یه خانوم سی سال تا چهل، پنجاه سال هست. با لباس های پر زرق و برق و گرون قیمت.
همراهم من نخواهد موند و می‌ره داخل گنجه. شاید سی سالگی دوباره برم سراغش.

آه الیمپیا… کابوس افرادیه که بینی شون حساس به بوهای اکواتیکه و سریع وایب ماهی میگیرن… دقیقا مثل نسخه مردونه اش اینویکتوس… بذارین قضیه رو بهتر باز کنم،
پاکو ربان الیمپیا فضای کلی اش تو شروع و درای داون تقریبا تا ۷۰ درصد منطبق بر سری دخترْ امروزی:))) (girl of now)ه
از ایلی صعبه، مخصوصا فلنکر شاینش(اجیلی-گورماند-گرم و شیرین)، اینم بگم که رو هوا نیست و من کنار هم سیرشون رو دنبال کرده بودم در جهت حمایت از ایده ام:)) .مخصوصا شروعشون خیلی شبیهه، فقط ایلی صعب شیرین تره. اما، با عنایت به نت‌ دلخراش میانه ی لیست، میشه حدس زد چقدر عمر این شباهتِ آنی کوتاهه. یهو نت اکواتیک میاد قشنگ دم و دستگاهِ گرم و شیرین و گورماندِ عطر رو بهم میزنه و برای من واقعا یه ضایعه محسوب میشه این حجم از بوی نمک و دریا وسط اون داستان… نمیدونم چرا من بجای «کِرِمی شدن» فقط ماهی و دریا دریافت میکنم:( یه مدت طولانی میدل نتش موندگاره و تهش هم دوباره مثل اولش گرم و شیرین و وانیلیه. ماندگاری و پخشش خوبه.
خلاصه که اگر یروزی یه عطر گرم و گورماند و وانیلی پوشیدین و رفتین ساحل و افتادین تو آب دریا، احتمالا بوی الیمپیا گرفتین ؛)

من سمپل این عطر رو برآیند بای کردم و باید بگم در پاف اول شاید تو پرتون بخوره ولی مطمئنا بعدش رایحه دلپذیری پیدا می‌کنه.عطر گرم و شیرینی ولی نه اونقدر که اذیت بشید ماندگاری خوبی هم داره.به درد مهمونی میخوره و رسمیه.

الیمپیا پاکو رابان
یه روز آفتابی در ساحل دریا، صدا و بوی امواجی که در باد پخش شده، یک بالکن به سبک هاوایی دیزاین شده با انواع گلهای خوش رنگ و بو
این تعبیر من از فضای الیمپیاست. متاسفانه به نظرم الیمپیا مخاطب خاص نداره و داستانی روهم دنبال نمی‌کنه. نت آکواتیک، وانیل، یاس، چوب، این همه عنصر شگفت انگیز ولی نتیجه بسیار معمولی. حتی شیشه‌اش هم تناسبی با معجون درونش نداره، از شیشه یا توقع بویی اسپرت و انرژی‌زا می‌ره یا بویی شایسته درخشش در روزی آفتابی، ولی صدافسوس که هیچ.
من سالها پیش یک باتل الیمپیا داشتم و تا آخر هم استفاده‌اش کردم، هیچ وقت اذیتم نکرد ولی واقعیتش یه بادی‌اسپلش خوشبو هم می‌تونست در همون حد جوابگو باشه.
عطر باید زیبا باشه ولی الیمپیا نتونسته. ملغمه‌ای از بوهای زیبای نامتجانس که همه دارن باهم پچ پچ می‌کنن، هیچکس اون یکی رو شکست نمیده تا لااقل داستانی تعریف کنه. نتیجه هم شده یه ارکستر بی‌ سروته و دوست نداشتنی.
قیمتش با توجه به رایحه و ماندگاریش اصلا مناسب نیست.
زیباترین جنبه وجودش شیشه‌اش هست و دیگر هیچ.

الیمپیا رو دو‌سال پیش بلایند بای کردم و بوی نمکش شدیدا توی ذوقم زد. کاملا بوی ماهی رو برام تداعی میکرد. به کل گذاشتمش کنار و وقتی که امسال تابستون اتفاقی توی کمد عطرها دیدمش و از سر کنجکاوی دوباره تستش کردم، حسابی شگفت زده شدم. بازی نوت های شور و شیرین به همراه روایح گلی، واقعا زیبا توی این عطر خودنمایی میکنه. کاملا هم چهار فصله به نظرم.
ادراک بویایی هم مانند بقیه ادراک ما با گذشت زمان تغییر میکنن. اگر قبلا تست کردید و دوستش نداشتین، یه فرصت دیگه بهش بدین. قول میدم متعجبتون کنه

اصلا بدون تست نخرید.تصور کنین دارین یه کیک وانیلی گاز میزنین که یهو مزه نمک و زنجبیل بصورت خیلی واضح قاطی شیرینی کیک میشه،اگه تصور این صحنه براتون تهوع اوره سمتش نرین

المپیا یک کار مدرن دیگه از پاکورابان. اولش خیلی گرم و شیرینه و شاید یک کم تو ذوق بزنه. ولی دقیقا مثل لیدی میلیون، این کار پاکورابان هم هر چی جلوتر میره بهتر میشه. کلا برای قضاوت در مورد عطرهای این برند باید کمی صبور بود و به نت اولیه چندان توجه نکرد. به تدریج اون شیرینی به سمت اعتدال میره و با اضافه شدن اندک رایحه شوری و پس زمینه گلی چوبی بوی دلپذیری پیدا می کنه.

یه تجربه جالبی راجب این عطر داشتم،یه روز که برای تست چند عطر به عطر فروشی رفته بودم این عطرو روآستین مانتوم اسپری کردن و در تست اولیه خیلی بدم اومد، رو همون آستین مانتوم بالاتر هم عطر مگامار رو قبل این عطر تست کرده بودن
رفتم خونه بعد چند ساعت متوجه شدم یه بوی فوق العاده ای هی داره به مشام میرسه، دستمو که بو کردم بوش مدهوشم کرد تاآخرشب رو همون بو کلیک کرده بودم و واقعا دیوانم کرده بود وگفتم هرجوری شده باید بخرمش، روز بعد که رفتم تستش کردم متوجه شدم که حتی بعد چند ساعت هم این اون بو نیست و باخودم گفتم پس احتمالا اون بوی خوب بوی مگامار بوده ، مگامار هم به تنهایی تست کردم و آخرش به این نتیجه رسیدم که اون بو ترکیب بوی مگامار با مقدار کمی المپیا بود که چنین بویی ایجاد کرده بود، البته مجدد باهم تستش نکردم که مطمئن شم، ولی به احتمال زیاد همینطور بود
خود المپیا به تنهایی اصلا برام قابل تحمل نبود وبعد از مدتی حس حالت تهوع میداد بهم، طوری که حتی تا روز بعد انگار بوش زیر دلم میزد و بویی شبیه ماهی باعث می‌شد حس کنم گلاب به روتون میخام بالا بیارم، به تنهایی اصلا جالب نبود
شاید یه روزی باز این عطرو کنار مگامار تست کردم و منتظر اون بوی بهشتی که قبلا استشمامش کرده بودم، نشستم‌...