سلام کاربر گرامی
چطور می توانیم به شما کمک کنیم؟
عطر آمواج ممویر در سپتامبر 2010 به بازار آمد و در گروه عطرهای چرمی، چوبی و فوژه قرار میگیرد. کارین وینچن (عطرساز) آمیزه آمواج ممویر را با مرکزیتبخشی به نت ابسنت خلق کرده است. نتهای آغازین این عطر از ریحان، نعناع و خاراگوش سرشته شدهاند، درحالی که نتهای میانی از اسطوخودوس، روایح دودی و گل رز شکل میگیرد. نتهای پایانی هم عبارتند از چوب صندل، چوب گایاک، خزه درخت بلوط، کهربا، وانیل، تنباکو و چرم.
این عطر که مایههای چوبی، چرمی و فوژه دارد، از حالوهوای غمانگیز یک سفر درونی و وجودی الهام گرفته است. این عطر که روحی جذاب و فلسفی دارد، از قراردهای مرسوم سرپیچی میکند و به فراسوی عقل و احساس میرود.
نوع عطر | ادو پرفیوم |
برند | آمواج |
عطار | کرینه وینچون اسپهنر |
طبع | گرم |
سال عرضه | 2010 |
گروه بویایی | رایحه های معطر |
کشور مبدأ | عمان |
مناسب برای | آقایان |
اسانس اولیه | نعناع ، ریحان ، خاراگوش |
اسانس میانی | رز ، اسطوخودوس ، روایح دودی |
اسانس پایه | مشک ، کهربا، وانیل ، خزه درخت بلوط ، خس خس ، چوب صندل سفید ، چرم ، تنباکو ، چوب گایاک |
در ادامه ی گفتگوی امیرحسین و ممویر از آمواج از زبان فروید و نیچه بد ندانستم پرحرفی کنم. ضمن پیشکش احترام؛
ممویر امواج با شخصیتی گرم، پیچیده و کمی مرموز توصیف میشود. سالهاست اینگونه معرفی میشود. اما نام "ممویر" در تفسیر "ممویر" مغفول میشود. ممویر ها در جهان عطر کارشان ارسال پیغام است. آنها که با عطرشان میخواهند یک پیغام ارسال کنند که با استایل به تنهایی نمیتوانند. آنها که رازی دارند که مصرند به حفظ اما مایلند به افشا . آنها که از گفتن ِ خودشان خسته شده اند.
شروع کنیم ابتدا با نتهایی که لااقل من برداشت میکنم:
نتهای بالای عطر شامل:
- افسنطین
- کارداموم
- چرم
- گل ستارهای
- **لیمو
- **نعناع
- **زنجبیل
نتهای میانی عطر شامل:
- گل یاسمن
- رز
- چای سفید
- دود چوب صندل
- **عود
- **فلفل سیاه
- **گل شمعدانی
نتهای پایه عطر شامل:
- چوب صندل
- زنجبیل
- فلفل سفید
- چوب گایاک
- **مشک
- **آکورد ورنیش
- **امبر
■■ توصیف رایحه:
- " ابعاد " ، کلید واژه ی درک ممویر است . ابعاد این عطر در فضا سکل میگیرد. عطر در یک خلا شکل میگیرد و برای این منظور ابتدا باید فضا را خلا کند و خالی کند . هوا را ابتدا بشوید و تمیز کند و بعد در این هوا و فضا شروع کند به خلق یک ساختار چند بعدی فضایی. ممویر را از کمد ها بیرون بکشید . هوای اتاق را بو بکشید . بویی داسته باشد یا نداشته باشد ، حسی که از اتاق دارید را بخاطر بسپارید . اسپری کنید. ختم حس قبلی بلافاصله رخ میدهد. فرق ندارد داخل شلوغی مترو باسید یا اتاقی قدیمی یا موزه یا کتابخانه . فضا را پاک میکند.
توجه داشته باشید که تجربه رایحه عطر میتواند بسته به شخصیت پوست، سن, ترجیحات شخصی و عوامل دیگر متغیر باشد.
■ خلا سازی توسط ممویر چگونه رخ میدهد:
- ترکیب افسنطین، کارداموم، و گل ستارهای میتواند یک آکورد جالب و پیچیده در عطر ایجاد کند. این ترکیب میتواند به صورت زیر تحلیل گردد:
■ اوپنینگ عطر زیر سر چه نتهاییست :
- افسنطین (Absinthe): این مولفه معمولاً یک تلخی سبز و کمی اسپایسی به عطر میافزاید. افسنطین میتواند یک عنصر تازه و کمی مرموز به ترکیب ببخشد.
- چوب ِ هل (Cardamom): این مولفه با طبع گرمایش آروماتیک و حتی تیزی ِ تازه ی شبه چوبی/مرکباتی، تازگی و انرژی به عطر اضافه میکند. همچنین حامل ِ کمی شیرینی خشک و چوبی است که میتواند به تعادل بین تلخ و شیرین کمک کند.
- گل ستارهای (Star Anise): من حسش میکنم. درست و واضح. ولو اینکه گفته نشده باشد . با رایحهای شیرین و اسپایسی، شبیه به اتمسفر گلی-خشک و شبه کاغذی ، عنصری است که میتواند به یک عطر جاذبه بیفزاید ، آن را صامت کند ، و گرما را کنترل کند. این مولفه به تلخی افسنطین و تیزی هل تعادل میبخشد.
آکورد حاصل از این سه مولفه میتواند یک تجربهی عطری پیچیده و جذاب ایجاد کند. تلخی، شیرینی و اسپایسی به هم پیوسته و یک تجربه همزمان از تازگی و گرما اما در بستری نیما کدر اما روشن و شبه خلا ایجاد میکنند. این آکورد همچنین میتواند یک نوع کنجکاوی و مرموز بودن به عطر بیافزاید، که احتمالاً اگر موفقیت "ممویر" در مارکت عام نیز وجود داشته است ، زیر سر همین است.. این ترکیب به ویژه در نتهای بالای عطر، افکار و تصاویر مختلفی را در ذهن مخاطبینش ایجاد میکند و میتواند شروع یک افتتاحیه باشد.
- این نتها معمولاً در لحظات اولیه پس از اسپریزدن عطر به مشام میخورند تا فرد را فورا از محیطی که در آن است جدا کند.
■ نتهای میانه: پس از نمایش خلا و مداسازی فرد از محیط تحت تاثیر نتهای بالا، نتهای گلی چون یاسمن تشک و رز به همراه چای سفید و دوده چوبی ِ صندل ظاهر میشوند. هرچند در لیست نتها ذکر نشده است. در این مرحله، عطر یک تعادلی بین شیرینی و تلخی ایجاد میکند. بر روی فضایی که نت های بالا ایجاد کرده بودند .
- آکورد ایجاد شده از ترکیب این نتها میتواند یک تجربهی چند وجهی از خاطره و حافظه ایجاد کند. قدرت و نبوغ عطار خیره کننده است. رز و یاسمین در کنار جای سفید و دوده ی صندل هر کدام چه تک آهنگ باشند چه آکورد بسازند هجوم بازسازی حافظه و خاطرات است. اینجاست که در بستر این خلایی که مکان و زمان و حافظه را قبلل با نت های بالای خود ایجاد کرده بود، خاطرات و حافظه شروع به ایجاد سفر یا هاطره سازی و ابعاد میکنند. رایحه گلها باعث ایجاد یک حس نرم و ظریف میشود که با لمسی از تازگی چای سفید و عمق دود چوب صندل تعادل بخشیده میشود. این آکورد میتواند همزمان گرم، تازه، شیرین، چوبی و کمی تاریک باشد. اینجاست که فروید حرف میزند: بیرون کشاندن خود از گذشته ی خود و پیش روی گذاشتنش به اکنون. عطر یک تراپیست است. نه در لحظه ی درمان. بلکه در لحظه ی تجسس .
■■ چارچوب پایه در نتهای پایه (Base Notes): نهایتاً، نتهای پایه شامل چوب صندل، زنجبیل، فلفل سفید، و چوب گایاک عطر را مستقر میکنند و یک احساس گرم و چوبی ایجاد میکنند که قلب عطر را عمق میبخشند.
پرانتزگذاری میان نتهای مختلف به نرمی و هماهنگی انجام میشود، به گونهای که هر لایه به طور آرام به لایهٔ بعدی انتقال پیدا میکند، و این یکی از ویژگیهای برجسته در عطرهای نیش آرتیستیک محسوب میشود.
■ احساس تازگی ممویر از کجا می آید ؛
در مورد "ممویر"، احساس تازگی به ویژه از طریق نتهای بالا شکل میگیرد. نتهایی همچون افسنطین و کارداموم که به طور کلی خاصیتهای تازه و تند دارند، به عطر این خاصیت را میدهند. افسنطین با طعم تلخ و تازهاش و کارداموم با رایحهای تیز و شبه سبز-چوبی-مرکباتی، هر دو باعث ایجاد یک شروع پویا و سرزنده میشوند.
■ اگر نیچه که امیرحسین در کامنت قبل گفت امروز دز میان ما بود:
- از منظر اراده به قدرت "Will to Power" نیچه، "ممویر" میتواند تجسسی باشد از یک سفر به درون ِ "archetypes" انسانی، که هر بُعد از آن، یک نوع تجلیِ "Wille" به نمایش میگذارد. بوی افسنطین در نتهای بالایی به عنوان یک نماد از "transgression" و تغییر، توانمندی و قدرت فردی، میتواند تحلیل شود. چای سفیدی که من حس کردم یک آکوردچوبی -آروماتیک-سبز و معتدل در ترکیب با رز در نتهای میانی به عنوان سفری از والایش و "sublimation" به تکامل یا فرهیختگی یا پذیرش فرهنگی و فردی توصیف میشد، که چالشها و تناقضها را در خود به طور یکسانجای میدهد و نشان میدهد. یعنی تو روان و درون خود را تصعید میکنی ، بالا میاوری و همگی را در یک ظرف رو به روی مخاطب و انکه تو را میبیند قرار میدهی تا از طریق این پرده دری ، افشا و شفافیت خود را برای او که میفهمد ، بازتاب و نمایش دهی.
■■■ از جنبه فرویدی:
زیگموند فروید، نظریاتی درباره ناخودآگاه و چگونگی تاثیر آن بر رفتار و احساسات ما دارد. "ممویر" میتواند به عنوان یک "محرک" (catalyst) کار کند که باعث "عمل آگاهانه" (conscious action) در واکنشهای "ناخودآگاه" (unconscious reactions) میشود. به عبارت دیگر، چینش نت ها خاص این عطر میتواند باعث شود تا افکار و احساسات پنهانی که در درون ما نهفته است، به سطح آگاهی بیاورد.
- نتهای چوبی و ادویهای عطر میتوانند "پیچیدگیها" (complexes) و "دفاعات ناخودآگاه" (unconscious defenses) ما را فعال کنند و شاید باعث "تراژدیهای" (traumas) رفتاری یا "تضادهای" (conflicts) درونی شوند.
- در مقابل، نتهای گلی و شیرین عطر ممکن است بر "لیبیدو" (libidinality) یا انرژی جنسی و تحولات "لیبیدو" (libido) تاثیر گذار باشند و نشاندهنده "اعمال ناخودآگاه" (unconscious actions) در تعاملات انسانی و چگونگی نگاه فرد به دیگران (objectification) باشند.
- در این چارچوب، "ممویر" میتواند به عنوان یک "شیء انتقالی" (transitional object) عمل کند که فرد از طریق آن به کاوش در "ناخودآگاه" خود بپردازد و شاید به "یکپارچگی" (integration) هویتهای مختلف خود برسد.
- به شکل سادهتر، این میتواند به این معنا باشد که "ممویر" میتواند در ایجاد احساسات و واکنشهای مختلف در افراد نقش داشته باشد، که ممکن است به آنها کمک کند تا با خودشان و درونهای خود بهتر آشنا شوند و یا حتی با مسائل ناخودآگاه خود مواجه شوند. این عطر، با ایجاد تحرک در احساسات و کمک به فرد برای بیرون آوردن و پردازش احساسات پنهان و ناخودآگاه، میتواند به یک تجربهی شناختی و حتی تربیتی تبدیل شود.
- تصور کنید در حضور "ممویر" احساسات و خاطرات پنهانی که داخل ما نهفتهاند، بیرون بیایند. بعضی از آکورداای این عطر ممکن است یادآور خاطرات شیرین یا حتی تلخ باشند و ما را به فکر فرو ببرند. به نوعی، این عطر میتواند یک وسیله باشد که ما را به سفری درونی به سمت خودشناسی ببرد و به ما کمک کند تا با احساسات پنهان و خاطرات فراموششدهمان روبرو شویم.
سعی کردم از این جنبه و از جنبه ی مرموز ترین مهارت انسان به آن بپردازم : حافظه و خاطره.
ممویر را به کمد برگردانید . به کلمه ی حافظه و خاطره فکر کنید. ترسناکند. حتی اگر زیبا بوده اند ترسناک اند. ترسناک اند. گریستن ِ ناتمام. و گریستن در ایستادن و خیره شدن به خویش ، آغاز سفر است. تو به خودت خیره میشوی ، او را در ۴ سالگی و ده سالگی و بیست سالگی و سی سالگی به یاد آور. به هر نقطه ای که بوده ای نگاه کن. به مسیر سفرت نگاه کن. نقاط روی نقشه ی را ببین. نقطه ی بعدی کجایی ؟ کدام نقطه می ایستی ..