AMOUAGE - Memoir for men

تصور کن یه شب خلوت پاییزی زیر یه باران مه‌پاش ملایم با یه پالتو بلند مشکی که یقه‌هاشو دادی بالا
از کنار ردیف درخت‌های بلند کاج لبه پیاده رو آرام و شمرده قدم میزنی
از ویلای کناری صدای سگ میاد! قطره های بارون از جلوی حباب تیر چراغ‌برق رقص کنان پایین میاند،شبح دو نفر تو ته خیابون که با عجله سوار ماشین شدند و رفتن رو میبینی! مغازه‌ها بستن ولی چراغ نئون قرمز رنگشون داره چشمک میزنه، از پنجره باز آپارتمان بالای سرت موزیک آداجیو پخش میشه داری به سمت آپارتمانت که ته کوچه با چراغ روشن در تنهایی منتظرته، مردی در آستانه میانسالی، تنها، موفق و شاید هم غمگین
در انتهای شب وقتی خاطراتش را مرور می‌کند

درود این یکی از عطرای خاصیه که هیچی شبیهش نیست در عین حال هم گرمه هم فرش شاید یکی دو بار اول نتونید باهاش ارتباط بگیرید ولی بعد از یه مدت خیلی شمارو درگیر خودش میکنه تو چند دقیقه اول خیلی سبزه ولی هرچی میگزره تلخ تر و دودی تر و جذاب تر میشه کدوم عطری رو سراغ دارید که هم سبز هم دودی هم چرمی هم چوبی باشه در کل اگه دنبال یه کار خاص میگردی که شبیه هیچ عطری نباشه ممویر یکی از بهترین گزینه هاس ❤️

تفاوت یه عطرباز با شامه تقویت شده که عطرهای زیادی رو تست کرده با آدمای معمولی رو تو واکنششون نسبت به عطرهایی مثل ممویر میشه شناخت، سال قبل که ممویر رو برای اولین بار تست کردم جذب رایحه‌ قوی و عجیبش شدم و دقیقا موقعی که داشتم ازش لذت می‌بردم دو نفر بهم گفتن بوی میوه گندیده میدی، یه لحظه از تعجب هنگ کردم، چجوری متوجه رایحه این عطر نمیشن؟! چرا درکش نمیکنن؟
امروز که متن جناب ایکاروس رو خوندم فهمیدم خودم با این همه ادعا چقدر از ایشان و بقیه دوستان عقبم، متوجه شدم نت‌هایی تو این عطره که شاید حس بویاییم چند سال دیگه بتونه اونا رو کشف کنه و بتونم درکشون کنم.

درود
آمواژ ممویر
محشرِ محشر
شاه عطر به معنایِ واقعی.
از ابتدا تا انتها لذت میبرم ازش.
شروعِ سبزِ قشنگ.
میانه ای شبیه به معجون.
و انتهایی مرکب از نت میانه و چوب.
بیس نتِ این عطر چوبی-کهربایی میباشد و فوق العاده بینظیر کار شده. اما چوب. چه چوبی. رایحه بسیار تمیز و یکدست . در عین حال مطمئن نیستم که فهوایِ کلامِ این عطرُ درک کرده باشم. انگار یک انسانِ. انگار هر دفعه که استفاده میکنی میتونه حرفی جدید بزنه. واقعا چجوری این عطر درست شده. خیلی عجیبه.
اومدم بگم عطر آسمونی دیدم نه اتفاقا خیلی زمینیه. این عطر همون عطریه که اگر همه ی عطرایِ دیگه اومدن ادعایِ عطر بودن بکنن و فقط اداشُ درآوردن ، ولی ایشون خودِخودِ شاه عطرِ.
تا به حال بازخوردِ بد ازش نگرفتم. که البته اونایی که عطرباز بودن همگی فقط تعریف کردند.
ای کاش پرفورمنسِ اینترلودُ داشت.
در کنارِ ژوبیلیشن ، این عطرُ بهترین کارِ آمواژ میدونم. شایدم یک کمی بهتر.
پیروز باشید

من اینگونه ام که هستم ..

من اینگونه ام که هستم . پس بدان که خوبی ات را میخواهم. کسی نیکتر بجوی .. هیچ بختی برای فروختن ندارم همچون شیادان و افسردگان. هنگامی که می غنودی به آسودگی کنار دریا .چنین هول هایی شبانه بر من میخزیدند. چنین زخمه هایی روانم را میلرزاندند- اگر فقط میدانستی !
هرگز بیشتر از دیده وری نبوده ام پا فراکشیده در اقلیم های صعب و درگیر با غوغایی درونی. با اندک اوازه ای در همین حوالی .
تاج نقره ای ام بس نیک جا گرفته است . گونه هایم که همواره بنظر افتاب زده می ایند چیزی بیشتر مانند ترس تا خوشی را الهام میدهند . رنج غرور زخمدار با این همه زود به پایان خواهد رسید . درست مانند مارینا دوست بینوای جان باخته ام خواهم نوشید ناخواسته از چشمه ی فرجامین فراموشی...
ارزویی برای مردانه تر شدن دلم با انقلابی از خوشبویی و شوکت به هم میریزد

فردریش نیچه اگر بود : هماهنگی بین قدرت و زیبایی مشهود است . این عطر نمادی از شجاعت و اراده مردانه است و با عبور از استواری در مواجهه با دشواری ها اگاهی نیکویی را میرساند . و در واقع بیانگر پیوند عمیق با طبیعت و همچنین یاداور آرامش و حس ازادی در میان وحشت هایی بشری است .

زیگموند فروید اگر بود : ممواخ نمادی از تلاش و توانایی بینهایت انسان برای بر امدن با نیاز ها و مشکلات زندگی . این رایحه تضاد های پنهان در دل انسان را نشان میدهد احساس تازگی و تحرر را به یاد می اورد .به یاد می اورد که در عرصه زندگی ناچار به روبرو شدن با مشکلات هستیم . یک لایه بندی پیچیده و عمیق از نت ها .تضاد درونی انسانی که نیاز به تعادل دارد ..
برای این تعادل شما باید به عمق درون خود کشانده شوید غرق شوید .. و حل شوید ! تا به چگونگی درک احساسات و خواسته های درونی و ناخوداگاه پی ببرید ..

این شاهکار غرور نیست. اراده رام نشدنیست .این رایحه از غم نیست .. این رایحه کاوش روان است . اسیب شناسیست- خود شناسیست- جامعه شناسیست
اوج هنر در پستوی تاب برداشتن واقعیت است .. خاص بگویم .. سفر ابعادی به درون خود است .. خود ناآگاهی که میخواهد آگاه شود.. تحلیل رفتار متقابل است - (وضعیت اخر ) است. (ماندن در وضعیت اخر) .. هنر و شکوه به تمام معنا ..

به قول دکتر ایکاروس عزیز این رایحه مونالیزای دنیای عطر است ..

من بین چند عطر دیگه از آمواج مونده بودم و در آخر تصمیم گرفتم که ممویر رو بخرم به صورت بلایند بای البته و یه مقداری دو دل بودم امروز رسید و تست کردم اگر از وایبی که در عطر هایی مثل بلک افگانو یا گوچی ویس اف اسنیک یا حتی تا حدی تام فورد عود وود و... لذت می‌برید ممویر رو از دست ندید ممویر زیباست و تو ذهن من بعد از بو کردن یک تصویر از یه سری گیاه روی زمین در نواحی کوهستانی همرا با بوی دود اومدش ولی این عطر عطر مدرنی نیز هستش پس نگرانی نداشته باشید که نیاز به کاریزمای عجیب و غریبی داره هرچند که قطعا رو یه سری آدم ها بهتر میشینه ولی در کل به نظرم میتونه نسبت به بلک افگانو یا ویس اف استیک قابل پوشیدن تر باشه با این وجود همونطور که گفتم وایب یکسانی داره و فکر میکنم به خاطر ماهیت بویاییش باشه نه مثل بعضی عطر ها که آروم زیر بینی شما حرکت می‌کنند ممویر جلب توجه میکنه و شمارو مجذب خودش میکنه این عطر واقعا زیباست اگر دنبال عطری با وایب بلک افگانو هستید حتما تست کنید و در مقایسه با اینترلود تاریکی که در این هست بسیار بیشتر از اون در یکی از صفحات فکر میکنم ۵ دیدم که یکی از نظرات شعری بودش و واقعا که چه شعر زیبا و به جایی بود متشکرم از تمامی فعالین این سایت جهت نوشتن تمامی این نظرات و تجسم گرایی هایی که خوندشون بسیار لذت بخش هست

هوای مه‌آلود امروز باعث شده بود تهران لندن عصر ویکتوریا شود؛ وقتی این هوای مرموز را از پشت پنجره دیدم بلادرنگ فقط یاد یک عطر افتادم؛ مموار؛ بوی مه‌آلودش بدون اینکه اسپری کنم توی بینی‌ام پیچید؛ زیر لب زمزمه کردم شاهکار امواج جان می‌دهد برای این هوای فوگی؛ هوایی که تنهایی را بیشتر می‌کند و هیچ چیز به چشم نمی‌آید؛ همه چیز در پرده‌ای از ابهام فرو رفته است.

در مقدس‌ترین محل بیت هامیقداش هاریشون (معبد سلیمان؛ هیکلِ مقدس) اطاقی است که به قدس القداس معروف است؛ در آن جا هیچ چیزی نیست و فقط یک پرده قرار دارد و معروف است در پشت پرده یهوه حضور دارد. شعر فاش گوی اسرار خیام چون پرده در افتد نه تو مانی و نه من اشاره به همین نکته دارد. تنهایی؛ مه؛ راز سه کلیدواژه مموار هستند. نمی‌دانم خانم کارین وینچن اسپهنر تحت چه عوالمی این عطر آفریده؟ اصلن امکان ندارد شما در حالت عادی حتا این عطر بو کنید و لذت ببرید؛ این یک عطر عادی نیست.

نام بردن از عناصر تشکیل دهنده این عطر بیهوده است؛ فقط باید آن را بو کنید؛ مثلن نعنایی که اینجا استفاده شده با تصور ما از نعناع خیلی فرق می‌کند؛ نعناع مموار به شدت یادآور کافور است؛ کافوری سرد و نمور که در مناسک مذهبی به شدت استفاده می‌شود؛ یا بوی اینسنس که در تصورات ما وجود دارد خیلی فرق می‌کند با هنری که در این عطر نهفته است؛ اگر اهلش نباشید بوی دود خفه‌تان خواهد کرد؛ انگار دارید موتور دیزل استنشاق می‌کنید؛ در مموار اینسنس به راستی بخار معطر است؛ این بخار یا به قول شما بخور؛ از چی می‌آید؟

افسنتین گیاهی است علفی، پایا، دارویی. یکی از مواد تشکیل‌دهنده در شراب ورموت. این گیاه به علت دارا بودن توژون خاصیت روانگردان دارد.

ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻫﺎﯼ ﺭﺍﺯﺁﻟﻮﺩ ﺯﻧﺪﮔﯽ اﺳﺖ. ﺍﻣﺎ ﺁﺩﻡ‌ﻫﺎ ﻣﻌﻤﻮلن ﺍﺯ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﻭﺣﺸﺖ ﺩﺍﺭﻧﺪ، ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺩﻟﯿﻞ ﺯﻧﺪﮔﯽ جمعی ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻨﺪ. ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ جمعی، ﺷﻮﺭ ﻭ ﺳﺮﻣﺴﺘﯽ ﻣﯽ‌ﻣﯿﺮﺩ. ﺑﺎ ﺍﯾﻨﮑﺎﺭ ﻓﺮﺩﯾﺖ ﺗﺒﺎه می‌شود. ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﻣﻮﻫﺒﺖ ﺍﺳﺖ. ﻫﺮ ﮔﺎه ﻓﺮﺻﺖ ﮐﺮﺩﯼ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺎﺷﯽ، ﺍﯾﻦ ﻓﺮﺻﺖ ﺭﺍ ﻏﻨﯿﻤﺖ ﺑﺪﺍﻥ. ﺳﻌﯽ ﻧﮑﻦ ﺍﺯ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﻫﯿﺎﻫﻮ ﺑﮕﺮﯾﺰﯼ. ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﺪﺭﯾﺞ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺕ ﻣﺎﻧﻮﺱ ﻣﯿ‌‌‌‌ﮑﻨﺪ. ﺍﮔﺮ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺕ ﻣﺎﻧﻮﺱ ﻧﺸﻮﯼ ﻭ ﺑﻤﯿﺮﯼ، ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﺑﺎﺧﺘﻪ‌ﺍﯼ! تنهایی کار آدمیزاد نیست؛ تنهایی ذره‌ای از آن ذات لایتنهایی است که زمین و زمان را درهم پیچیده؛ شوریدگی از تنهایی می‌آید و اینجاست که شاعر رفاقت می‌گوید: تنهایی به ما منت گذاشته که سراغمان آمده.

این عطر منو یاد یه آدم ارزشمندی میندازه که قدرش تو این دنیا دونسته نشده مثل یه نویسنده ممنوع القلم‌.
فکر میکنم میتونه عطر شخصی مثل آلبرکامو،صادق هدایت وداستایفسکی باشه....

یه بارون گردی با چترت
یه زندگی پی عطرت
سه ماه تعطیلی توو چشمات
یه تابستون روی لبهات
یه مه گردی به ماه نو
معجزه ی لبخند تو
تو با کالسکه ی لورکا
زیباترین عکس دنیا
پاریس از نو به ماه مه
موهای تو پر از موگه
پر از شبنم پر از مرهم
برای زخم ابریشم
دلتنگتم................
استاد شهیار قنبری

این عطر برای من تمام این شعره....

با یه ترکیب سبز گیاهی و تلخ شروع میشه ریحان، درمنه و نعناع یه حس تاریک، خنک و کمی سبز به عطر میدن اینجاست کاملاً حس می‌کنی که با یه کار سنگین، مرموز و متفاوت طرفی.
با ورود به فاز میانی بخور و اسطوخودوس ظاهر میشن این ترکیب حس دودی و مرموز عطر رو تقویت می‌کنه گل رز توی این مرحله خیلی شدید نیست و بیشتر به پس‌زمینه میره تا بخور و اسطوخودوس خودشونو بیشتر نشون بدن.
مرحله پایانی نت‌های پایه ترکیبی قوی از چرم، وانیل، خس‌خس، و خزه بلوط هستن چرم اینجا حس خیلی عمیق و مردونه‌ای داره، ولی با نرمی وانیل و چوب صندل متعادل شده تنباکو هم یه لایه دودی و گرم به کار اضافه می‌کنه.
یه عطر تاریک مرموز با فضای دودی و چوبی‌ش باعث میشه حس یه جنگل تاریک و مه‌آلود رو تداعی کنه. این عطر اصلاً کار روزمره و ساده‌ای نیست بیشتر یه عطر هنری و عمیق که برای مناسبت‌های خاص یا حال‌ و هوای خاص می‌تونه عالی باشه.
این عطر از کارهای سنگین و ماندگار آمواج که تا ساعت‌ها روی پوست و لباس می‌مونه و پخش بوش قوی داره.
(خوش بو،خوش رنگ،خوش قلب باشیم)