GOUTAL - Encens Flamboyant

در دنیای عطر شاهکارهایی داریم که بمحض اینکه رایحه ش به مشاممون میرسه مارو به گذشته میبره و گوشه هایی از خاطرات شیرین و سفرهایی که قبلا تجربه کردیم را برامون تداعی میکنه .
فلامبویانت ابتدا من رو به فضای شبه جنگلی ، نیمه تاریک و پر از درختان کاج در پارک جنگلی سوکولنیکی در چند ده کیلومتری مسکو میبره ، در همون فضای تاریک و شبه جنگلی ، بوی درختان کاج + "اتشِ هیزمِ" کمپ که توریست ها بپا کرده و ..... رایحه ای خاص و حسی وصف نشدنی را رقم زده بود که برای همیشه در ذهنم حک شده .

بعد از چندساعت پایکوبی ، پیاده روی و لذت بردن از طبیعت زیبای سوکولنیکی به قلب مسکو یعنی "میدان سرخ" برمیگردم ، با قدم زدن روی سنگفرشهای خیابان آنچنان محو بناهای تاریخی و گنبدی شکل اطراف شدم که لحظه ای احساس کردم در "رمان های داستایوفسکی" قدم میزنم و ناخوداگاه برای دقایقی تصورات این نویسنده بزرگ از مسیح و کلیسا در ذهنم تداعی شد .

همین تصویر ذهنی پیش زمینه ای شد که به کلیسای سنت باسیل که به موزه تبدیل شده بود و چند قدم باهام فاصله داشت برم ، کلیسایی عظیم که نمای پرزرق و برق و با جبروت داخل آن با بخوری عالی که برام تازگی داشت خوشبو شده بود .
( این عطر برای من تداعی کننده بوی دود آتیش هیزم کمپ توریستها در فضای نیمه تاریک جنگل + بخور بسیار خوشبو در فضای گرم و نورانی کلیساست ....
فلامبویانت اینسنس = تضادی از گناه و هوس در تاریکی جنگل & فضای نورانی ، معنوی و مقدس کلیسا ).

بررسی رایحه👇👇👇
فلامبویانت رایحه سبز و سوزنی نراد و تم رزنی و بالزامی صمغ مصطکی را توی بستری اسپایسی از تندی فلفل سیاه باز میکنه و با پرده ای زخیم، خاکستر مانند و اینسنسی روی بستر را میپوشاند.
در نیم ساعت ابتدایی این پرده خاکستر مانند و اینسنسی اجازه نمیده شامه به راحتی نت های دیگه رو تشخیص و تفکیک کنه .
با گذر زمان فضای اسموکی کمرنگ میشه و خاکستر از روی نت های دیگه کنار میره و رگه هایی از هل و جوز هندی نمایان میشه که به بستر اسپایسی عمق میدن .
در ادامه تغییری محسوسی نداریم و همون بستر اسپایسی و اینسنسی که کمی نرم و مهربانتر شده در کناره سوزنی برگها و بیس "رزینی" و "سقز" مانند صمغ مصطکی تا پایان برقرارن.
(صمغ مصطکی از گونه ی پسته سانان "درخت بنه" گرفته میشه و طی فرایندی از این صمغ ، "سقز" بدست میاد که در ترکیب با طعم دهنده ها و یه سری مواد دیگه به شکل ادامس در میاد).
توی ذهنتون بوی تلخِ "سقز" خالص رو با "بخور" ، "مخروطهای نیم سوز" و "برگهای سوزنی کاج" میکس کنید، الان تاحدودی بیس اینسنسی اینکار براتون تداعی شده .
اجازه بدید راحتترش کنم ، با برگهای سوزنی و مخروطهای کاج یه اتیش کوچیک روشن کنید و چند تکه سقز خالص هم داخلش بندازید ، تبریک میگم توانستید بیس اسموکی و اینسنسی اینکارو تاحدودی بازسازی کنید. .

عطری عالی و خاص که سخت پوش نیست و میشه به راحتی در مکانهای رسمی پوشیدش ،البته خیلی سیف هم نیست و لازمه قبل از خرید تست بشه ، پرفورمنس خوبی داره و نمره متوسط به بالایی میگیره .

۶۰۰ سال قبل از میلاد مسیح. بر فراز کوه اودنس فریاد زدم: ماریا فینتو‌اولیویانا ! من دیگر آنتیپوس‌خوزه دببالاآرتوس نیستم. من ، بادم..!
و به جستجویت شهرها را در‌خواهم نوردید یک به یک. و خانه ها را، خانه به خانه را ، یک به یک. برای دیدنم، برای دیدنم‌ماریا فینتو اولیویانا ، برای دیدنم، پنجره ها را باز بگذار. پنجره ها را “گاه” باز بگذار.
و سپس هزار تکه شدم و هر تکه به دست بادی منتشر به جستجویت شهرها را در‌نوردیدند. جز سه تکه. به شکل سه قمری در دهان سه موریانه.
برای دیدنم ماریا، برای دیدنم ، پنجره ها را باز بگذار و نیم شکافی از تابوتت را.. به ابعاد سه موریانه . برای دیدنم .

—-
درست زمانیکه هوشنک ابتهاج رفته بود من این عطر را پوشیده بودم. به پهنای چهره اشک میریختم. قبلش به خانه رفته بودم. پنجره ای که پیش از رفتن بسته بپدم را باز شده یافتم. و دیدم نیم چهره ی مردی که زانو به سینه گرفته ، با صدای هق هق منتظرم است. تا چراغ روشن کردم ، رفته بود. به دیوار اتاق خیره شدم و به پنجره. گفتم من خوبم بابا. من خوبم نازنینم. که رسول مسیج داد: به دادمان برسید که یتیم شدیم.

- عطر را توصیف کن:
تراش و مداذ، کمی خاکی ، مشعوف و پر ذوق چنان کودکی شروع میشود و بعد قلم‌او را آتش میزند. بخور و دوده و شاعرانگی از پس رایجه دست به نوازش کودک میکشد. مهربانانه در‌تاریکی عطر روایت ساخت یک قلم تا به آتش کشیدنش را به تصویر میکشد. بوی‌مداد و در آخر زغال سوزاندن. کسی نیست به دادمان برسد ؟
عطری بخوری ، دوره ای ، مهربان، مغموم، اما امیدبخش ، عطری برای سایه. عطر سایه.
—
اگر عطربازید ناچار به تست این کار هستید. ناچارید.

اگر ذهنیت شما از بخور فضای کلیساییه چیزی شبیه به لاین اونم این عطر با اینکه تو هر سه نوتش بخور ذکر شده چیزی متفاوته.قبل تست عطری فکر میکردم با عطری سنگین خفه ومتراکم رو برو خواهم شد اما ابدا اینطور نیست.عطر با فضایی شاداب شفاف شروع میشه چیزی مابین مرکبات ادویه سبز وخیار این شروع اونقد تر وتازه بود که فکر کردم با عطری کاملا تابستونی طرفم فکر کردم اشتباهی رخ داده اما قلب عطر گرمه هل وجوز هندی نمود بیشتری دارند وبخور در پس زمینه مثل هاله ای نمایان میشه این فضا تا پایان ادامه داره نت پایه چوب هم به جمع اضاف میشه چوبی نرم سبز وصمغی که تلخ نیست شیرین هم نیست.عطر با کیفیت و منحصر به فردیه رگه هایی غربی در بستری شرقی با ظرافت در هم می امیزن وفضایی مخملی وخاطره ساز میسازن