Tauer Perfumes - L'Air Des Alpes Suisses

بنظر نگارنده برخی آثار باید مهجور بمانند! نه صرفاً واهمه از هایپ شدن،بلکه جهت حفظ ارزش و اعتبار خود اثر و خاص بودن آن برای گروهی اندک از سینه چاکان دنیای روایح.
اثری ماندگار و روح انگیز از عطار چیره دست و نابغه این عرصه اقای اندی تاور بزرگ.
این اثر جان می بخشد و جان میگیرد
یک کار خاص و متفاوت، اثر بخش،روح نواز،نشاط آور،سر زنده
با بینی و بویایی شما بازی میکند میل و امید به زندگی روز مره را در شما شعله ور میکند. تجویز برای تلطیف روح و روان با دوزی فراتر از هر دارویی. در یک کلام: همه چیز در این عطر میزان است.
معطر از همیشه باشید.

درود بر شما آقای "اندی تاور"...
بیخود نیست که عطربازان "ایرانی" دوستتان دارند...
سپاس از همراهیتان با ما...
👈استوری امروز ایشان را ببینید👉

سلام.
فکر میکردم اینم یه شاهکاره مثل ۰۲ ، اما..‌. با اولین اسپری یهو شمایل هادی کاظمی شب‌های برره جلوی چشمم ظاهر شد.
نمی‌دونم چرا.

با سلام
اینکه میگن به عطر رفلکشن آمواژ شبیه پر بیراه هم نیست منتها رفلکشن رایحه ی متراکم تری داره (یه سیلور مونتین کرید درون هم داره این عطر)
اما این مطلب دلیل نمیشه آب و هوای سوییس عطر کم جونی باشه کاملا راضی کننده س چه در مورد پخش بو که واقعا موثر (نه عربده کش)عمل میکنه و چه در مورد ماندگاری بیشتر به درد استفاده در روز میخوره حتی روزهای نه چندان گرم و شرجی تابستان

برای آقای "اندی تاور" احترام زیادی قائلم... او برای من نمادِ اراده ی یک انسان، برای عملی کردنِ ایده ها و ایجادِ کار و کسب بر مبنای علم و علاقه اش است. بسیار ساده و بدونِ تکلف، اما جهانگیر و موفق. بطری های نمادین اش را در همه جای دنیا می شناسند، اما خط تولیدِ عریض و طویلی در کار نیست... خیلی ساده، با دست پُر می شوند و با دست برچسب می خورند... و البته که اصلِ ماجرا، آن مایعِ درون بطری های پنج گوشَش است که هر کدام بیانگرِ موقعیتی خاص هستند... مثل "هوای صحرای مراکش" یا "هوای آلپ های سوئیس"... اما اینگونه نیست که بوئیدنش برایمان تداعی کننده ی مثلا "کوههای سوئیس" باشد... بلکه عطار در چینشِ نت ها و ساختِ هرم بویایی، از نقطه به نقطه ی آن موقعیت جغرافیایی الهام گرفته و بر اساس قاعده ی حرکتِ مورد نظرش در مکان، عطر را فرمول می کند. بنابراین عطرهای "تاور" به این شکل "مفهوم محور" هستند و بوئیدنِ لحظه به لحظه ی عطر، به مثابه ی سفری ست در مکانِ مورد نظر عطار، و همراه شدن با او مثل یک راهنما، تا زوایای پیدا و پنهانِ منطقه را برایتان رمزگشایی کند.

در L'AIR DES ALPES SUISSES ، عطار از مرتفع ترین نقطه ی کوهها سفرش را آغاز می کند و در طولِ پرفورمنس، مرحله به مرحله به ارتفاعات پایینتر فرود می آید. از قله های سنگی و صخره های خشنِ گرانیتی، با چشم اندازی از یخچال های ابدی و پوشش گیاهانِ کم پشت اطرافش... تا پایینتر و دامنه های پُرشیب با گیاهان پُرپُشت و معطر... و در نهایت کوهپایه و جنگل های انبوهش.
در پله ی اول و اُپنینگ... عنبرسائل، آویشن، بادرنجبویه و جوزهندی، نت هایی هستند که آکوردهای گرانیت، هوای تازه و گیاهان تلخِ ارتفاعات را می سازند... در پله ی دوم و برای نت های میانی، عطار منطقه ی "دارمَرز" (بالاتر از جنگل) را با آکوردهای سبز و گلی و ادویه ای بازنمایی می کند و برای این منظور، از نت های اسطوخودوس، ریحان، ارکیده و سوسن و روایح ادویه ایِ بیشتر استفاده می کند... لمسی از روایحِ چوبی و آکوردهای سوزنی برگ هم، خبر از ورود به جنگلِ انبوهِ پای این کوهها می دهند. اما بدنه ی عطر در پله ی پایانی، به مانند بدنه ی آلپ ها، همان جنگل های انبوه و همیشه سبزِ کوهپایه ها هستند که در اینجا، روایحِ چوبی، با نت های کاج، رُز وود و غان، لحظه به لحظه غلیظ تر می شوند و ما را به پایان سفرمان رهنمون می کنند...
چوبِ درخت غان، که در اکثر کارهای "تاور" حضورِ پررنگی دارد، همان درخت "توس" از راسته ی "توسکایان" است که بومیِ منطقه ما نیست و در عرض های جغرافیایی بالاتر (شمالی تر) یافت می شود. پس چرا رایحه اش برایمان آشناست؟ چون "توس" یا همان "غان" نسبتِ نزدیکی با "راش" و "بلوط" دارد. پهن برگ های باارزشِ منطقه ی ما که دارای رایحه ای شیرین و سبز اند و یک آروماتیکِ قوی و فراگیر ایجاد می کنند.

برای یک مخاطبِ معمولی در دنیای عطر، کارهای "تاور" بسیار سخت پوشند. بیشتر برای تامل خلق شده اند تا سِت کردن... اکثر آنها برای موقعیت های خاص و کم تکرار قابل استفاده هستند... که البته این خصوصیتِ عطرهای "نیش" است. اما "هوای آلپ های سوئیس" می تواند راحت پوش تر باشد... معتدل است و برای بهار و پاییز، در هوای آزاد می تواند لذت بخش باشد. شبیه "آمواج رفلکشن" نیست اما در همان فضاست. آروماتیک، اسپایسی، چوبی ست که در مقاطعی، رگه هایی از گل بروز می دهد و پخش و ماندگاری خوبی دارد.

با سلام
بسیار بسیار دوست داشتنی …
بخصوص در هوای ظهر زمستان.
برخلاف نظرات فرگرانتیکا، من شباهتی به رفلکشن درش نمبینم، در انتها خیلی کم شباهت هایی به پگاسوس درش حس میکنم اما این کجا و پگاسوس (دل خوشی ازش ندارم) کجا …
پایدار باشید.

دوستان عزیزم سلام
بریم سراغ یکی از کارهای عطاری که مخاطب رو با مفهوم واقعی نیش اشنا میکنه

رایحه:
واضحا ایده اقای تاور در طراحی این شاهکار این بوده که حال و هوای کوه های آلپ رو از قله تا کوهپایه به تصویر بکشه و کاملا در این امر موفق بوده
در ابتدا حس و حالی خنک،سبز و گلی داره که حال و هوای قله کوه رو به تصویر میکشه.کمی حس اکواتیک هم ازش میگیرم انگار که روی قله یه دریاچه هم وجود داره
هرچی که میگذره با اضافه شدن وانیل و کم رنگ شدن روایح سبز و گلی، رایحه به گرما سوق پیدا میکنه.انگار که از قله پایین اومدید و هوا کم کم داره گرم و گرمتر میشه
به نظرم اقای تاور خیلی خوب تونسته کانسپتی که تو ذهنش بوده رو اجرا کنه و کار بسیار ارزشمندی رو خلق کرده
تو درای داون علاوه بر تشابه به له میل ژان پل گوتیه،شباهت هایی به پگاسوس رو هم احساس میکنم

پخش و ماندگاری:
ماندگاری حدودا ۱۰ ساعت روی پوست که برای یه رایحه معتدل بسیار خوبه.دقت داشته باشید که این رایحه اروم و سبکه فلذا پخش بوی خیلی زیادی نداره اما باز هم به نظرم قابل قبوله

ارزش خرید:
درای داون رایحه چیز جدیدی نیست و احتمالا مانندش رو زیاد دیده باشید اما اجرای این ایده به خوبی هرچه تمامتر صورت گرفته و به همین خاطر نمره ۱۰ رو بهش میدم
برای بلایندبای عطر سیفیه اما ترجیحا بلایندبای نکنید چون ممکنه مراحلی از این عطر براتون جدید و نواورانه نباشه اما تستش رو به هیچ وجه از دست ندید چرا که میتونه تجربه بویایی خیلی خوبی براتون باشه
با ارزوی اوقات خوش و عطرآگین برای دوستان عزیزم