Dior - Dior Fahrenheit 32

برای اولین بار در امسال ، فارنهایت ۳۲ خودم را استفاده کردم...عجب رایحه منحصر بفردی!!! رایحه ای بر پایه شکوفه پرتغال با پوششی خامه ای که ظاهرا حاصل وانیل بکار رفته در این کار است...یک رایحه بهاری با کیفیت و خلاقانه که حس پیاده روی بهاری بین درختان شکوفه زده پرتغال با تلالو افتاب نیمه گرم بهاری که یک حالت دم کرده و بخار گرفته و خامه مانند به انسان دست میده....البته مسلما تعداد ترکیبات این عطر بیشتر از مواردی هست که برایش ذکر شده... شاید پنجره استفاده از این عطر در روزهای سال خیلی باریک باشد و در گرمای تابستان اذیت کننده .ولی روزهای خنک بهار و معتدل پاییز بهترین زمان استفاده از ان است....بنظرم این عطر یجورایی قربانی سیاست اشتباه شرکت دیور شد و الزاما نیازی نبود که نام فارنهایت را به یدک بکشد چون نهایتا ۲۰٪ ژنوم فارنهایت در ان محسوس است و خودش شخصیت کاملا مستقلی را داره و مسلما اگر نام دیگری بر ان میگذاشتند، استقبال بیشتری از ان میشد...قیمت اینروزهای این عطر هم بدلیل دیسکانتینیو شدنش فضاییست،ولی هنوز هم برای عاشقان ان شاید خریدش توجیه داشته باشد چون کمتر کپی هم از ان وجود داشته باشد...البته عطر جدید اندی تاور بنام هوای الپ تا حدی فضایی مشابه فارنهایت ۳۲ را تداعی میکند ولی تفاوتها بیشتر از مشترکات این دو کار هستند....فارنهایت ۳۲ پرفورمنس بسیار خوبی را هم دارد،ماندگاری بالای ۸ ساعت و البته بیشتر بر روی البسه و سیاژ موثر بالای ۴ ساعت....اگر انرا دارید قدرش را بدانید که در روزگار تولیدات بی هویت و سطحی و بازاری ،این عطر ارزشی بیش از پیش را دارد.....

واقعا عطر خاص و آسی هست. آخرش هم نفهمیدم شرکت دیور چرا باید عطرهای بی بدیلی مثل فارنهایت 32 یا فارنهایت ابسولوت رو دیسکانت کنه و یا دیور هوم اینتنس نسخه اولیه 2007 رو با اون کیفیت مثال زدنیش، در سالهای بعد با نسخه هایی جایگزین کنه که نصفی از نوتهای قبلی رو نداره و همه در حسرت دیور هوم اینتنس 2007 بمونن.

32 درجه فارنهایت همون نقطه انجماد آبه در صفر درجه سانتی گراد. شاید عطار میخواد با این اسم و ماهیت خنک اون، این عطر رو در نقطه مقابل فارنهایت های گرم این کالکشن قرار بده. جایی که صحبت از گرما و تاریکی و مردانگی مطلق بود اینجا صحبت از خنکی و روشنایی و ملایمته. این عطر مثل آبیه که رو آتش بریزید. یه عطر فرش و خنک که رنگ سفید شیشه هم اشاره به همون خنک بودن عطر داره. که البته نه به اون حد خنک که ما در عطری مثل آکوا دی جیو جورجیو آرمانی میبینیم. بلکه به نسبت عطرهای گرمی که در کالکشن فارنهایت وجود داره به خصوص فارنهایت پارفوم که مثل ماگمای داغه. گرم و سنگین و مردانه.این عطر حال و هوای جنگلی رو تداعی میکنه که در پایه یک کوه آتشفشان قرار گرفته و یه رود خانه هم از وسطش رد میشه با هوای معتدل بهاری. یک صبح بهاری که یه نسیم خنک با خودش یک بوی بهشتی میاره. داستان این عطر با رایحه مرکبات شروع میشه. من عاشق مرکبات هستم از هر نوعش. نه از خوردن مرکبات سیر میشم نه از بوئیدنش. وانیلی در این کار وجود داره که رایحه عطر رو به سمت شیرینی میبره. یه شیرینی ملایم در کنار یک رایحه گلی که ترکیبی از برگ بنفشه و شکوفه پرتقال و زنبقه. برگ بنفشه اینجا قدرتش از گلهای دیگه بیشتره. یکه تاز میدان خودشه. از اول تا آخر کار. عطری مناسب برای مصرف روزانه با ماندگاری و پخش بوی قوی. نمیدونم چرا تو ایران از این عطر خوشبو و خوش ساخت آنچنان استقبال نشد و طرفداران زیادی پیدا نکرد. شاید به دلیل اینکه چون روایح گلی در اون به کار رفته بود از طرف آقایان مورد پسند واقع نشد و در واقع این کار رو ملایم و زنونه میدونستن. یکی از بهترین های خانه عطر دیور. اما چه فایده که دیسکانتینیو شد. خیلی دوست داشتم یه شیشه دیگه از این عطر بگیرم اما خب قیمتش خیلی بالا رفته ترجیح میدم با اون مبلغ یه عطر نیش خوب بگیرم. خدا بزرگه شایدم مثل گوچی پور هوم افسانه ای که قراره دوباره تولید بشه این هم یه روزی دوباره تولیدش از سر گرفته بشه.

درود بر اعضاء محترم؛
ديروز صبح که این عطرو پوشیدم دوباره بازخورد بسیار خوبی گرفتم و خانمم دو ساعت بعد از اسپری بمن گفت رایحه خوش این عطر خونه رو برداشته و ساعتها پس از اسپری هنوز از اطرافیان بازخورد میگرفتم درحالیکه خودم فکر میکردم کامل بوش رفته. بنابراین استاندارد دو هشت رو براحتی پاس میکنه البته تولید چهار سال قبله. رایحه ش هم هر چقدر میمونه بهتر میشه و من نوت های میانی و پایه رو از نوت اولیه هم بیشتر دوست دارم. از معدود عطرهای دیزاینری که خیلی ازش لذت میبرم.
همه اینها رو گفتم که بگم از وقتی عطرهای نیشی که خریدم تعدادش زیاد شده متاسفانه دیگه مثل چند سال پیش نمیتونم از عطرهای دیزاینری لذت ببرم. عطرهایی که اینهمه ازش خاطره دارم و باهاش سالها زندگی کردم خیلی هاش برام رنگ باختن. این موضوع خیلی دردناکه. اینها رو دارم میگم برای کسانیکه از دیزاینری هاشون لذت میبرن و هنوز نیش زهرآگین عطرهای نیش اونها رو نگزیده. بنظر من قبل از اینکه آدم بخواد بزنه تو خط نیش، باید خوب فکر کنه چون شیف کردن از دیزاینری به نیش مرحله مهمی از تجربه عطربازیه.
این نظر منه و ممکنه دیگران دیدگاه متفاوتی نسبت به این مساله داشته باشن. اصلا و اساسا تک تک نوت های بکار رفته تو اکثر عطرهای نیش با نوت های دیزاینری ها فرق داره. انگار نوت های بکار رفته در دیزاینری ها فقط سایه و ردپایی از نوت مورد نظره اما تو اکثر نیش ها، نوت های بکار رفته اونقدر قوی و پرملات و خالص و طبیعی اند و همچنین پروسه آمیختن نوت ها اونقدر پیچیده تر و مهندسی شده تره که بعد از پوشیدن و درک کردن نوت های اکثر نیش ها،دیگه سخت میشه با دیزاینری ها ارتباط برقرار کرد. مثالهاش هم که زیاده و خودتون بهتر میدونین. البته هستن دیزاینری های خوبی که بشه ازشون لذت برد.
مثل سالها قبل زمانیکه از هر خودرویی لذت میبردم و ماشین های اروپایی رو بهترین میدونستم و ناگهان روزی برای اولین بار سوار خودرویی آمریکایی شدم و تازه معنی ماشین رو فهمیدم. همه چیز اتومات و برقی، سرعت و شتاب و هندلینگ، آپشن های متعدد و سیستم تعلیقی که نظیرش رو هیچ جا نمیبینین. مثالی زدم فقط برای روشن شدن موضوع.
خواستم بگم اول باید خوب فکر کنیم و بعد وارد دنیای نیش بشیم. در کلکسیون من وقتی عطرهایی مثل آکوا دی پارما لدر، مارکی د ساد ۱۷۴۰، نشانه هاچیوات، مگامار، وتیور جرینیوم، سایکدلیک و پرایوت لیبل و امثالهم وارد شدن، همه چیز بهم ریخت حتی مارلی ها مثل هرود، پگاسوس و گالووی که پشتشون حرف زیاده ولی من عاشقشونم. همه اینها باعث میشن انتظار و سلیقه عوض بشه و ازون به بعد دیگه توقع بالا میره و دیگه حتی برای آماتورهایی مثل من هم لذت بردن از عطرهای معمولی مشکل میشه وای به حال اونهایی که شامه حرفه ای دارن.

انقدر تعریف دوستمون خوب بود که مجبور شدم برم تستش کنم
اصلا نتونستم ایرادی به این عطر لوکس بگیرم ،مجبور به کسر مبلغ از کارتم شدن ، ارزشش رو داره
واقعا مخصوص قرار های عاشقانه
لوکس و با وقار و خاص
شاید یونی
از بوییدن این عطر اصلا سیر نمیشید، سلطان بازخورد
حالا ۴ مدل فارنهایت دارم
این مدل با آبسولوت رو از همه بیستر میپسندم
دوام خوب پخش هم راضیم

از اواخر اسفندماه، که کم کم یک لایه از لباسهای زمستانی مان را کم می کنیم... و به وضوح بوی بهار می آید، تا آخر اردیبهشت، فارنهایت ۳۲ دیور را روزانه می پوشم.
به اون استایل های پسرانه (شامل اسنیکرز و تیشرت سفید و پیراهنی با دکمه های باز) خوب می نشیند. اما مادامی که یک پیراهن سفید به تن داشته باشید، با پوشش نیمه رسمی هم واقعا خوب است.
کلّا رنگ رایحه هم سفید است. مثل عید.

پس از یک اُپِنینگ شاداب، که از طراوت شکوفه پرتقال ناشی می شود (و به وضوح -مرکبات گون- ترش است)... در ادامه پرفورمنس خوبش، رایحه ای خطی از طراوت گلی و شیرینی وانیلی نمایش می دهد.

رایحه ای متشکل از وانیل و شکوفه پرتقال، موازی و هم اندازه، و کمی هم حال و هوای چوبی وتیوری که از همان جنس فارنهایت اصلی ست و لمس مردانه ی رایحه است.
یک روزانه ی شیرین، در عین حال شاداب، خوشحال کننده و خوش پوش است که پخش و ماندگاری خوبی دارد.
با اینکه مردانه معرفی شده ولی به ضرس قاطع به خانم ها هم پیشنهادش می کنم... یک عطر امضای فوق العاده برای خانمی با اعتماد به نفس...

خب این کار یکی از کارهای اتمام تولید هستش.
پخش بوی خیلی خوبی داره با ماندگاری بالا. خلاصه از لحاظ خصوصیات یک عطر نمره کامل رو میگیره.
ولی (از اون ولی ها) قیمتش با کیفیت همخوانی نداره. چه اون زمان که تازه اومده بوده و چه الان که قیمتش به علت نبودش ۲ برابر شده.
بوش در حد یک عطر ۶۰ دلاری هست. فکر نکنم حتی قطره ای از مواد طبیعی توش مصرف شده باشه.

با سلام
فکر میکنم خیلی خوش شانس بودم که دو سال پیش این عطر دیسکانتیو شده رو خریدم و خب احتمالا اولین و اخرین باتل من خواهد بود.
اگر مثل من با Fahrenheit ها سردرد میگیرد، این رو کاملا متفاوت از دیگر نسخه ها بدونید.
شکوفه های پرتقال ابتدایی تا وانیلی شدن انتهایی فوق العاده باشکوه هست.
بازخورد های خیلی خوبی گرفتم ازش.
اگر کمی روی جزئیات چشم پوشی کنید eight and bob جایگزین مناسبی هست.
پایدار باشید.

تهران. بازار بزرگ . ناصر خسرو ..و....تمام معتبر ترین عطر فروشی ها رو بگردین این کار نه پیدا میشه نه بهش اشاره میشه انگار این شاهکار دیور فراموش شده.
حتی فیک. حتی شیشه خالی. حتی اسانس.پیدا نمیشه پس پرچم عطر افشان خیلی بالاست که این کارو با نمره بالا داره.
منظورم اینه این کار به قدری خوش پوش و خوش بازخورد هست که حسادت عطر های دیور میشه .برای همین زیاد تو چشم نیست. یک مرد یک جلتلمن از یک عطر هرچی بخواد این 32داره در خصوص بانوان بگم که نظری ندارم اما دم همه شما گرم

Nights in white satin.
Never reaching the end. ...
لطافت و زیبایی جنسیت ناپذیر،
چقدر رنگ سفیدی که به سمت شفاف تغییر میکنه و اسمش برازنده اش بود.