HERMES - Cuir d'Ange

سلام
این رایحه رو زمانی استفاده میکنم که تنهام
اوج تاریکی و سکوت شب
جایی مثل کوه یا ارتفاعی که تموم شهر رو از بالا ببینم ساعتها خیره به شهر و آسمونش میشم
سو سو زدن چراغ های نارنجی و زرد
وسط انعکاس خاطره هایی از گذشته ی خیس و بارونیم.
ولی چرا این عطر توی دلتنگی شناورم میکنه ؟ نمیدونم
کلا جنس غم بهم میچسبه. انگار توی رگهام اصالت داره.
بگذریم
این ادکلن ، چرم رو مثل یه لایه نازک لواشک میچسبونه به هرجایی که پاف زدین
و اون قسمت براتون سراسر ولع و خوشمزگی میشه.
همه چیش به اندازه کافی پخش بو استاندارد و ماندگاری و تعویض نت ها عالی.

عشق براتون🌹


راستی تا الان مشابهی واسه این ادکلن پیدا نکردم.
کسی از دوستان تستی داشته ؟

کسی از دوستان مطلع هست که چطور میتونم این عطر رو تست داشته باشم؟

درود بر همراهان عزیز و استاد بزرگوار جناب ایکاروس عزیز و سپاس از توضیحات جامعشون در مورد عطرهای چرمی و پایه و اساس چرم در عطرها، نکته ی قابل توجه اینکه عطرهای چرمی در ابتدا شاید برای افراد مبتدی و عام که فقط دنبال یه رایحه هستند مورد پسند نباشه و در ابتدا نتونن با عطرهایی که در آنها نوت یا آکورد چرم غالب هست کنار بیان ولی برای لذت بردن از این گروه رایحه باید کمی صبر کرد و به حس بویایی زمان داد تا بتونه این رایحه رو درک و شناسایی کنه و تازه اونجاست که موقع انتخاب در اولویت قرار میگیره، جای تأسف اینکه با محدود شدن بازار عطر دسترسی به برندهای خاص کم شده و علاقمندان به دنیای روایح کمی با مشکل میتونن به عطرهای خاص از برندهای معتبر دسترسی داشته باشند، نکته ی عجیب اینکه یکی از بهترین های چرمی برند هرمس در جمع عطرها موجود نیست!!!! یکی از قدیمی ترین عطرهای هرمس" او د هرمس" هست عطری چرمی با طبعی معتدل و قابل تأمل که با توجه به قدمت هنوز در حال تولید است
"Hermes Eau de hermes"
و
یکی از عطرهای چرمی که توصیه میکنم در صورت امکان تست کنید
نائومی گودسیر کارپوس اِکئوس هست که از بابت فضای رایحه تا حدودی مشابه او د هغمس هست ولی با طبعی گرم
کارپوس اِکئوس در لاتین به معنی بدن اسب است
و رایحه ی چرمی که در هر دو عطر حس میشود رایحه ایی چرمی مشابه با بوی بدن اسب هست
که در کنار نوت هایی دیگر فضایی بینظیر از چرم ارائه میدهند.
Naomi Goodsir Corpus Equus*
Hermes Eau de hermes*

هرمس کویر دانژه( چرم فرشتگان)

یه عطر چرمی، گلی، مشکی.

اپنینگ این کار یه رایحه چرمی هارش خاص داره. یه رایحه چرمی تند که یه تم هربال ادویه ای خاص( چیزی بسیار شبیه جاشیر یارکمی شبیه انیستون) همراهیش میکنه. چرم البته اینجا انیمالیک نیست اما کاملا هارش و تند هست مثل یه پوتین زمخت و نو مشکی.و کمی هم حس دودی داره.
کمی بعد روایح گلی وارد عمل میشن و کمی فضا تلطیف میشه. هلیوتروپ و نرگس بیشتر حس میشن و مثلا یه کیف چرمی رو تداعی میکنه که توش چن تا گل خاص هم باشه. البته این کیف مردونه ست!
با حرکت به سمت درای داون فضای چرمی کار کمرنگتر میشه و در عوض کار کمی تم مشکی میگیره و یه فضای گلی مشکی ایجاد میشه. اما همچنان اون رایحه هربال ادویه ای جاشیر و انیستون مانند کاملا با قدرت حس میشه.
رایحه خاصی داره اما کاراکترش کمی سرگردانه. یه جورایی نه مردونه ست و نه زنونه و اون نت جاشیر و انیستون مانند هم کاملا سلیقه خاص خودشو می خواد.
پرفورمنس کار کاملا خوبه اما به نظرم بسیار بیش از ارزشش قیمت خورده و این روزا رقبای بسیاری داره که نمیتونه باهاشون رقابت کنه.

هرمنسنس کویر دانژه یه عطر کلاسیک با محوریت چرم هست.
در واقع من فک میکنم چیزی به نام رایحه چرم تو عطر وجود نداره و این پرداخت های مختلف چرم تو مناطق مختلف بوده که رایحه های متفاوتی به چرم میداده.
اینجا چرم ظاهرا یه پرداخت هربال و مشکی داره که نتیجه کار نهایتا یه رایحه ای شبیه پنیر محلی+ بوی گیاه جاشیر ایجاد کرده.
تو اپنینگ یه کم گل هلیوتروپ این رایحه رو همراهی میکنه اما خیلی زود همون رایحه چرمی و هربال غالب میشه که در واقع مجموعا همون رایحه جاشیر هست.
من که نمیدونم مناسب چه طیف و چه جنس و چه جایی میتونه باشه و قیمتش هم اصلا برام توجیه نداره.

ایکاروس جان سلام.
مشغول به تهیه و تست (مطابق دستورالعمل شما) برخی کارهایی شدم که شما فرموده بودید. توی بیشتر عطرا تا چهار نت رو میتونم تشخیص بدم و تا حدی متوجه تغییر نت ها که عموماً خیلی سریع هم هست میشم.
اینجا یه مشکل برام پیش اومده و اون داشتن شاخصه هایی برای تعریف عطر خوب و بد هست. رایحه که مربوط به ذائقه و سلیقه شخصی افراد هست. پخش بو و ماندگاری هم که هیچ کدام بیانگر خوب و بد بودن یه عطر نمیتونن باشن. پس چه مواردی معیارهایی برای تعیین خوب و بودن عطرا هستن.
اگه ممکن هست لطف کنین و عطر خوب و بد رو با چندتا شاخصه تعریف کنین تا هم اینکه کسی مثل من بیاد تو باغ و هم اینکه بین دوستان عطرافشانی یک ادبیات مشترک و تخصصی در مورد عطر خوب و بد شکل بگیره.

سلام به ایکاروس عزیز
از مطلب شما در مورد چرم واقعاً لذت بردم. چون که من عاشق رایحه چرم هستم. برام جالب بود که شما این عطر رو به عنوان بهترین عطر چرمی موجود در عطرافشان معرفی کردید.
از شما خواهش خواهش خواهش میکنم در کنار این عطر چندتا از بهترین عطرای چرمی رو بدون در نظر گرفتن فاکتورهایی مثل بازخورد و پخش بو و .... معرفی کنید. جسارتاً فاکتور قیمت رو هم حل شده بدونید و اینکه دسترسی به خارج از کشور هم برا بنده میسره. ممنون از لطف شما

نت چرم رو زیر بهترین عطر چرمی فعلی موجود تو عطرافشان بررسی کنیم. این مقاله کاملا تالیفی هست و حاصل تجربه و کار شخصی پس با ذکر منبع ازش استفاده کنید لطفا.


چرم، رایحه ای که اطلاعات غلط در موردش اونقدر زیاد هست که اصلاحش سالها زمان میبره. رایحه ی چرم (چرمی که در زندگی شهری باهاش در ارتباطیم) به سبک و شیوه ی دباغی اون ربط داره. دباغ ها چرم رو به منظور حذف بوی بد حیوانیش، معطر کردن اون، از بین بردن باکتری ها و افزایش خصوصیات عایقشون ، دباغی میکنن.اسپانیایی ها چرم رو با مواد مختلف لعاب میدن و برای معطر کردنش به طور سنتی از روایح هربال، کافوری و مشکی معطر میکنن. چرمی که برشکا، لووه، زارا و الگانزو در پوشاکشون استفاده میکنن برگرفته از این رایحه ست و بعضی از شما ممکنه بوی چرم رو فقط با این بشناسید. اما چرم روسی رو با مقدمه ای بررسی کنیم.چرم های لش و نرم امروزه عمدتا از این تیپ چرم هستن.
■ قیر درخت توس از حرارت و تقطیر خشک درخت توس به دست میاد. این ماده و مایع سیاه رنگ رو روس ها، قزاق ها و دباغ های اروپای شرقی روی بافت چرم پوتین ها میمالیدن تا هم مقاومتش رو بیشتر کنن و هم در برابر گرما ، رطوبت و سرما عایق کنن. قیر درخت توس در عطرسازی استفاده نمیشه دیگه. اولین کسی که این رو باب کرد که هنوز هم قیر درخت توس در عطرسازی استفاده میشه، حتی مترجم خوبی هم نبوده. رایحه ی پوتین های قزاق ها که با قیر توس دباغی شده بود به مرور معروف شد به رایحه ی "چرم روسی". و این رایحه رو خیلی ها سعی در بازسازیش کردن. یکی از راههای ایجاد این رایحه البته تقطیر رزین درخت توس و یا استخراج اویل موثره ی این قیر بود. اما راههای بسیاری برای تقلید رایحه ی اون وجود داره که از مهم ترین هاش مشتقات کینولین هست. هنوز هم بسیاری از منتقدین عطر دنیا اعتقاد دارن از اویل درخت توس حتی در "شنل کویغ دو غوسی" هم استفاده نشده ولی با اینحال هستن افرادی هم که میگن از نوع خاصی از درخت بتولا آلبا استفاده شده درش. بهرحال آن چه که مسلم هست عطرسازی مدرن به دلایل فراوانی سراغ استفاده از اویل برچ تار (قیر درخت توس) نمیره.چرا که اگر شما تنها یکبار با این اویل کار کرده باشید خواهید دونست که قرار دادنش در یک ساختمان عطری به شدت سخت و نا منعطف و پرچالش هستش. این قابل توجه شما که اگر بمانند دوستان سعی کردید رویونویس بشید به هر بوی چرمی نگید قیر درخت توس. کینولین بوی خاکی اما خشک و قوی با دو جنبه ی وتیوری-تنباکویی و امبری-تاریک داره که امروزه عموما به جای اویل درخت توس استفاده میشه. همانگونه که وقتی عطار نت "پودری" رو معرفی میکنه و منظورش استفاده از پنکک و کرم پودر در ساختمان عطر نیست،همانطور هم سالهای بسیاری هست که از قیر درخت توس در عطرسازی استفاده نمیشه یا اگر هم قرار بر استفاده باشه از رزین ها، اویل ها و تقطیر تحت فشار سی او2 هست و نه حاصل تقطیر خشک و جمع آوری قیر..

از دیگر نت هایی که باهاش #چرم میسازن میتونیم بطور ضمنی از این موارد اسم ببریم :
■ اویل درخت#سرو_کوهی. با رایحه ای تاریک، دوده ای ، خشک، داغ و نسبتا سوخته و تا حدودی جنگلی بعنوان یکی از نت هایی که عطرهایی با القای تصویر چرم روسی میسازن شناخته میشه. از نمونه های تازه ساخته شده از این چرم رو میتونین در آیریش لدر از ممو ببینید که اونجا البته اندکی به فضای آروماتیکش پایبند بوده.

■ #کاستوریوم : زمانی استفاده میشه که عطار قصد پایبندی به طبیعت چرم رو داره. کاستوریوم برای ایجاد ساختمان چرم عمیقا نیازمند به نت های خشک و چوبی هست و الا که رایحه ی روغنی و اوریکی اون ممکنه باعث بشه از چرم فراترش ببره. پو دو بت از بدند لیکوئید لیمجینغ از مشتی ادویه هم استفاده کرده تا همزمان هم به چرم و هم به تکسچر انیمالیک چرم وفادار بمونه. یاتاقان از کارون از جمله نمونه هایی هستش که به چرمی از جنس کاستوریوم نمیرسه اما به خوبی نشون میده که چه قابلیت عجیبی میشه از چهره ی چرمی کاستوریومی خلق کرد. کوئیغ از مونا دی اوریو از جمله تلاش های مدرنی از چرم کاستوریوم هست که تصویری آن سوی یاتاقان خلق میکنه و نشون میده روی دیگر کاستوریوم در ساختمان یک عطر میتونه چقدر بکر و حیوان نما و البته ستخگیر و خشن باشه. نایز تن هم از تصاویر دیگر کاستوریوم برای خلق عطری چرمی هست. اما همینجا یک مطلب رو بگم. رایحه ی چرم ابتدا به منظور دستیابی به خود رایحه ی واقعی چرم ایجاد شد. اما بعدها چرم به منظور خلق شیپغه فلورال ایجاد شد و یا بهتره بگم چرم در بسترهای فلورالی ایجاد شد. نایز از جمله جرقه های این فکر بود که چرم رو به میان شمعدانی میبرد و تصویری دلخواه از چرم کاستوریوم رو خلق میکرد.

■ رزین #لادن تلاش دیگری برای دستیابی به چرم بود که خودش رو با tabac Blond از کارون به ایده و در tendre est la nuit به پدیده و در Cuir Mauresque از سرج لوتنز به مسیر جدیدی بدل کرد. در اوهیرا هم که تصویری طلسم کننده گرفت .

■ #ایمورتل: خب همه اسمشو داد زدید : 1740 ایستواغ . ایمورتل رایحه ای شیرین از جنس فلاوری-مانده و نیمه کپکی که از طرفی طراوتی مثل رز تازه و چای خشک داره. ایمورتل در تماس با نت های اسپایسی ، میخک، استیراکس ، مر و کندر میتونه نماهای متفاوتی از چرم رو ایجاد کنه. هنر جنگ جووی هم یکی دیگه از انواع تجربه های چرم با ایمورتل هستش.

■ #بنفشه و #زنبق. گفته بودم که اسانس استخراج شده از ریزیوم های زنبق چگونه بویی خلق میکنه. اسانس استخراج شده از ریشه های زنبق اما متفاوت از ریزیوم های زنبق هست و حالتی کره ای-عرق گونه، شه. وانی ودر عین حال بهاری داره. مثل : ؟؟ شما بگید