سلام کاربر گرامی
چطور می توانیم به شما کمک کنیم؟
این عطر جذاب و هیجانانگیز دارای سویههای هوسانگیز نیرومندی است که در کنار غرابت فراموشناشدنی و ظرفیتهای شگفتانگیزش قرار میگیرند. «رین اینتنس اینسنس» تمامی هوش و حواس شما را به چالش میکشد. پس با دقت و احتیاط از این معجون خاص استفاده کنید.
برند | اتات لیبره د اورنج |
طبع | گرم |
سال عرضه | 2014 |
گروه بویایی | شرقی چوبی |
کشور مبدأ | فرانسه |
مناسب برای | آقایان و بانوان |
اسانس اولیه | کهربا، رز ، نعناع هندی ، خزه درخت بلوط ، زنبق ، چرم ، آلدهید ، لابدانیوم، فلفل ، روایح دودی، زیره سبز |
.................
شادمان به زنجبیلی که زیر پایم ترقه میانداخت نگاه میکردم..
روسی د پالما، آن واحدِ سمت راستیِ دمفروبسته ی خموش، به آجرهای مخروبه خیره وَ جیا در آغوش یاس های مُرده، سیگارش را عمیقا پُک میزد..
پانصد سال و اندی گذشت و پانصد سال، در غمِ انتظار سوخت و حسرت بر دل، خیره خیره، آن زنِ مو نارنجی وَ گونههای سرخ رز را تماشا میکرد و رز، صدای زمزمهاش را میشنید؛ از هجر روزم قیر شد..دل چون کمان بد تیر شد...
دیگر به یعقوبِ مسکین و یوسفِ برنا نرسید وُ او از راه رسید...
صدای چرخهای شورلت کامارو اش هنوز در گوشم جیغ میکِشند..
..................
غیان انتانس در ابتدا، وِجههای متوهم دارد!
میتواند پریستنی باشد به دنبالِ equilibrium!
مغزهای افیون زده، غنی، چرب، اما منظم..رگه های مقطعِ سبز و پیوستهی فلفلی/ادویهای که با تندیِ ثابتی بر دایرهای از بخور و روایحِ دودی، در حال چرخش اند..
همان جا که لگدش را که به بساطِ چهارشنبه سوریِ لایک دیس پراند فهمیدم درّنده است! پُشت آن چرمِ مِشکی، خویِ حیوانیاش را دیدم! به فرارِ زنجبیل و آن زن و یاس ریشخند میزد! رز را به جوخهی آتش سپرد! خاکسترش حنجره ام را سوزاند! او، رز را دمبهدم خفه کرد! حال جرمش چه بود؟
او احساس میکرد..نگاه میکرد..میخندید..گریه میکرد..گاه شاد بود و گاه غمگین..رز، زندگی میکرد و جرمش این بود! جُرمی سزاوارِ مرگ!
شب بود و من خسته. خوابیدم وُ صبح که بیدار شدم، دیدم خانهخراب شده ام!
گویی مستی از سرم پریده باشد و تازه بفهمم چه به روزم آمده!
سیگارِ نیمسوخته ای مانده بود و یاسِ پلاسیده و رگههای جان داده رز! اما او بود و به حالِ همهی آنهایی که رفتند قهقهه میزد...