سلام کاربر گرامی
چطور می توانیم به شما کمک کنیم؟
PARFUM D'EMPIRE Corsica Furiosa - پارفوم دی امپایر کورسیکا فیوریوسا
نخستین بار در سال 2014 روانه بازار شد به عنوان عطری مردانه - زنانه و بسیار جذاب و شیک معرفی شده است . از ویژگی های این عطر رایحه بسیار جذاب و طبع خنک آن می باشد و در دسته عطر های معطر گیاهی قرار می گیرد. از ترکیبات بکار برده شده در این عطر می توان به نعناع ، خزه درخت بلوط ، لابدانیوم، عسل ، فلفل ، لیمو ترش سبز، برگ گوجه فرنگی ، علف ، صمغ درخت مصطکی، یونجه خشک اشاره کرد.برند | پارفوم دی امپایر |
طبع | خنک |
سال عرضه | 2014 |
گروه بویایی | معطر گیاهی |
کشور مبدأ | فرانسه |
مناسب برای | آقایان و بانوان |
اسانس اولیه | نعناع ، خزه درخت بلوط ، لابدانیوم، عسل ، فلفل ، لیمو ترش سبز، برگ گوجه فرنگی ، علف ، صمغ درخت مصطکی، یونجه خشک |
عطر در فضایی با نمودار رادیکالی دست به خودنمایی میزنه ، نقطه ای که عطر شروع میشه علف (همون بویی که توی زمین چمن فوتبال وسطای ظهر بلند میشه) پرچمداری میکنه و این پرچم همواره تا نقطه ی پایانی برافراشته شده.
فکر میکنم این نمودار رادیکالی نقطه ی پایه ی اون با سبزی علف رسم شده و تنها قله ی بینهایت اون نمایانگر رودها ی متعدد ،خاک ، سبزی ، سنگ و اندکی هم تلخی باشه. مثل کوهی که شخصیت پوشنده ی عطر رو بیان میکنه و هم در عین حال داستان سفریست از کوهپایه ای پوشیده از علفزار ، کندو های عسل ، مزارع یونجه و زمین های تر و تازه ی شخم خورده به قله ای که فضای ظاهری اون هر چند مه آلود ،در پای کوه آشکاره.
این برای من سواله که چه کسی قراره این عطر باشه،اون فضای راز آلود و معما گونه ای که در ورای ظاهر اون قله هست چیه؟چرا سفر به این قله از چنین مبدا باید آغاز بشه؟
بهتره نگاهی داشته باشیم به فیلم ابدیت و یک روز اثر آنجلوپلوس و شخصیت مه گرفته ی الکساندر .این که الکساندر به دنبال چی حیران و سرگردان میگرده.
او به دنبال رهایی از تاریکی شبیست که دنیا را فرا گرفته ، هنر و نویسندگی اندکی او را آرامش خاطر میده ، اما نه! این چیزی نیست که اون میخواد ، چون خاطرات رفتار سرد او با همسرش ، که نماد زندگیه اون رو آزار میده ، چون بی اعتنایی به مادر مریضش اون رو آزار میده.
-الکساندر:یه بار ازت پرسیدم فردا چقدر طول میکشه؟ و تو جواب دادی
-آنا :ابدیت و یک روز
-الکساندر(فکر میکنم در حالی کخ خوب شنید اما نفهمید چی شنید،در اوج سرگردانی و کنجکاوی) :نشنیدم،نشنیدم چی گفتی
-آنا(با صدای بلند):ابدیت و یک روز
-الکساندر(آرامش وجودشو فرا میگیره در حالی که دستش روی قلب مریضشه به نظر میرسه موفق شده بیماریشو شکست بده ، نه با درمان کردنش با بی نیاز ی به زندگی محدود دنیا ، او جاودانگی رو شناخت.نگاه او نگاه گذشته نیست،او شعر نا تمام خود را به پایان میرساند):
کوچ من به دیگر سو ، امشب
با کلماتی که برای تو میاورم
تو ، آنجایی...
و همه چیز ، ایستاده و در انتظار
برای حقیقته
برای حقیقت
گل کوچک من..
غریبه..
من..
خیلی دیر..
گل کوچک من..
غریبه..
من..
خیلی دیر..
گل کوچک من..
گل کوچک من..
-آنا : اکساندر
الکساندر
الکساندر
و فیلم با نگاه ابدیت الکساندر به دریا به پایان میرسه.
این عطر میتونه روایتگر حیرانی الکساندر برای جستجوی حقیقت باشه ؟حقیقتی که هرگز در این عطر نمایش داده نشده!؟
پس صحبت این عطر چیه؟
میخواد از رنج ها و اندوه ها صحبت کنه؟ نه ، به نظرم کاراکتر شناختی از رنج و اندوه نداره چون شاید همیشه غرق در رنج بوده .
میخواد خاطره ای رو به نمایش بزاره؟ نه هرگز ، چون حقیقتی شناخته نشده ، این سفر برای رهایی از خاطره هاست.
صحبت این عطر چیه؟