ORTO PARISI - Stercus

سلام
بنده هم مثل شما موافق عجیب بودنش هستم و واقعیتش اینه که هنوز بعد از چند ساعت استفاده ازش گیجم! اغلب گوئلتییری منو گیج می‌کنه.

چقدر تعابیر قشنگی واقعا. درود بر شما. من چهار تا از کارهای اورتو رو دارم. خیلی دلم میخواد این رو هم تست کنم. اما حیف دلم پیش نودی فلوروم مونده. یکبار تستش کردم. اما به جای سیلور ماسک رو گرفتم. بوی عجیبی داشت. خیلی غنی و قوی و متراکم بود بوش. با اینکه جذاب نبود، اما نمیدونم چرا فکرم پیشش مونده. به نظرم می آد درصد کمی مواد مخدر و نیکوتین داخل بعضی از این عطرها میزنند

جناب اسعدی عزیز
برام جالبه واقعا
شما تقریبا هر عطریو تست کردید
و این یک تجربه ی بی نظیریه ک نصیب هرکسی نمیشه
الانم با این قیمت های فضایی برای ماها مثل رویا شده ک عطر بخریم
دوس داشتم ازتون بپرسم پربازخوردترین عطرتون میان اینهمه عطر چی بوده؟
هرچند ک می دونم سوال سختیه

با احترام و عرض ادب
دوست فرهیخته و ارجمند از مهر و عنایت شما کمال سپاس دارم. در خصوص گران شدن هر کالایی در کشور منجمله عطرها واقعا جای تأسف دارد که ارزش واحد پول کشور ما به اینگونه سقوط کرده است و همه ی ما مجبوریم به قیمت های گزاف و ناعادلانه کالاهایی که قبلا قیمت مناسبی داشتند الان تهیه کنیم.
دوست گرامی علاقه ی من به عطرها از سال ۱۳۷۰ که اول ابتدایی می‌خواندم شروع شد البته اون زمان درکی از ماهیت عطرها نداشتم فقط خود رایحه واسم خوشایند بود و اولین عطری که منو بسیار به خودش مجذوب کرد عطر زنانه ی کبری (چشم قرمز) بود با ماری که دور شیشه گردش چنبره زده بود، چه رایحه ی تند و شرقی گلی نیمه شیرینی داشت و بسیار پراکنش عجیبی داشت. حتی در سال ۱۳۷۲ هم برای روز معلم به خانم معلم ام هم نسخه ی ۳۰ میلی لیتر این عطر را هدیه خریدم که در باتل پلاستیکی سبز صابونی رنگ بود اما رایحه همان بود فکر کنم ۲۰۰ تومان داده بودیم و ایشان چقدر خوشحال شدند. افسوس که دیگر این عطرها تولید نمی‌شوند.....
برای من بازخورد در اهمیت دوم هست چراکه اولویت اصلی برای خودم، فقط نوع رایحه و خوشایند بودن آن و برقراری ارتباط حس تخیلی و معنوی و معشوقی آن عطر می‌باشد. شایان ذکر است که یکی از ماهیت عطرها علاوه بر خوشبویی، بازخورد گرفتن از مخاطبان همراه است، فلذا برای هر عطری که در ویترین معطر داریم به نوعی بازخورد را از مخاطبان همراه دریافت می‌کنیم که بازخورد پسند و یا ناپسندی شاید دریافت کنیم. من فکر میکنم ما دو نوع بازخورد برای عطرها داریم؛ یکی از طرف دوستان پیرامون و یکی هم از طرف معشوق.... بنابراین ممکنه یه عطری برای دوستان ما مورد پسند باشه و همش از اون عطر ما تمجید کنند اما همین عطر برای مخاطب معشوق ما ناپسند باشه... پس اگر معنای هر عطری برای شامه ها یکسان بوده باشه، قطعا مفهوم همان عطرها برای هر شخصیت و روح و روان انسانی متفاوت خواهد بود. در واقع شایستگی انتخاب نوع عطرها در نظر من، بیشتر بر مبنای شخصیت ژنتیکی انسانهاست که هر عطری برای همان شخص بسیار مورد پسندتر از سایر عطرها میشه. برای مثال من بی دلیل و بی اختیار عاشق عطرهای گرم و تلخ ادویه‌ای دودی هستم، اینکه میگم بی دلیل منظورم در بازگشت به آخرین گذشته ی اولین خاطره ی تداعی شدن حس بویایی برای روایح ادویه‌ای هست. حتی عطرهای خنک ادویه‌ای را هم بسیار می‌پسندم اما فقط عاشق عطرهای گرم و تلخ ادویه‌ای دودی هستم. نمی‌دونم این گرایش من به روایح ادویه‌ای از فیلوژنتیک نسل نیاکان من نشأت گرفته است یا نه اما یقین دارم که در حداقل ممکن، این گرایش بایستی در شخصیت ژنتیکی من نهفته باشه که به احتمال خیلی زیاد از نیاکانی که هرگز هیچ شناختی تا زمان مرگ از آنها ندارم، به ارث بردم.... فلذا اگر هر شخصی عاشق شود و برای معشوق خودش عطری را تن‌پوش کند که اون عطر برای معشوق، بسیار مورد پسند باشد و ازش بازخورد بگیرد، به احتمال بالا مابقی عطرهای خودش را بر مبنای بازخورد گرفتن فقط و فقط از معشوق، انتخاب می‌کند که شاید همین عطرها برای دوستان پیرامونش ناپسند باشند.... چراکه انسانها در هر مکان زمانی برای عشق زیست می‌کنند و حقیقتا هیچ ارزشی در این دنیا، والاتر از داشتن عشق نیست و نخواهد بود..... انسان هر چقدر هم ثروتمند باشد یا دانشمند باشد، بلاخره یه روز از همه ی اینها حس سیری و فارغ خواهد داشت اما برای عشق که هر لحظه اش غنی تر از لحظه ی قبل هست، تا آخر زیستش هم تشنه ی عشق خواهد بود چراکه عشق تا همیشه برای عاشق و معشوق، تازگی خواهد داشت.....
اما اون عطری که همواره ازش بازخورد گرفتم در کمال تعجب، عطر اجمل شادو آبی رنگ هست البته منظورم محصول اصل این عطر هست یا عطر گرلن او اکستریم فراگرانس، یا عطر آرامیس ۹۰۰ بخصوص نسخه ی وینتیج، یا عطر لووه ۷ مشکی، یا جیوانچی جنتلمن، یا عطر کوکوریکو مشکی یا عطر ایوسن لورن کوروس و چندین عطر دیگر البته در فصل زمستان. مابقی عطرهایی که در آرشیوم دارم نیز مورد بازخورد قرار می‌گیرند اما من در تمام این سالهای علاقه ام به عطرها، نسبت به بازخورد گرفتن از پیرامون، این را درک کردم که برچسب قیمتی یا قدمت برند یه عطر نمی‌تونه فاکتور تأثیرگذاری برای بازخورد گرفتن از پیرامون باشه.... چراکه من نمیتونم به اجبار برای مخاطب پیرامون ام، عطری که قیمت کلانی دارد را انتظار بازخورد گرفتن داشته باشم. شاید همان واژه ی عام پسند و امن بودن رایحه ی یک عطر که در این محفل هم استناد می‌شود، دقیقا بر مبنای همین تجربه ی بازخورد گرفتن از پیرامون است. عطرهای گران قیمت و دارای برند اصیل، معمولا روایح خاص پسند را معماری می‌کنند تا مخاطب خاص خودشان را داشته باشند، چراکه برای همین عطر استرکوس از برند اورتو پاریسی و یا ترونی، واقعا شامه هایی که تجربه ی کهن و علاقه ی کهن به روایح دارند، می‌توانند شایستگی خاص این عطرها را درک کنند و برای شامه های جوان یا کم تجربه، با یکبار بونوازی بلافاصله حالت تدافعی شاید نسبت به این عطرها داشته باشند. بنابراین من فکر می‌کنم کیمیاگری در این است که بتوان از مواد در حد مرغوب با متریال استاندارد، و از همه مهمتر قیمت منصفانه رایحه‌ای را تولید کرد که هم مخاطب معشوق و هم مخاطبان پیرامون مورد پسندشان باشند و نسبت به این عطرها بازخورد تمجیدی منعکس کنند.
سپاس از همراهی شما و تمامی بزرگواران......

سپاس از توضیحات کاملتون
والا منم با عطرهای بعضا ناشناخته و ارزان بازخورد خوبی گرفتم
مثلا بازخوردی ک از ناتیکا وویاژ گرفتم از هیچ عطر خنک دیگه ای نگرفتم

سلام عرض ادب دوست خوبم. عطری که تست داشتید از تولیدات جدید بود یا قدیم؟

سلام عزیز ۹/۲۰۲۱