PENHALIGON'S - The Tragedy of Lord George

بعضی عطرها رو باید داشت ولو اینکه موقعیت پوشیدنشون به همه عمر بیش از انگشتان دست هم پیش نیاد

حتماً تراژدی یکی از اون عطرهاست

یه عطر بسیار با کیفیت و شفاف

رایحه واسه من دقیقاً چیزی بین آلکساندریا ۲ و کرید رویال میفر هستش

گرمای بسیار دوست داشتنی داره که باعث میشه با خیال راحت وسط تابستون هم روی دستت اسپری کنی و عمیق نفسش بکشی

اگر رایحه ی لوکس و اشرافی مصداقی داشته باشه قطعا این عطر یکی از بارزترین مصادیقش هست

پخش و ماندگاری مناسب و کنترل شده که کاملاً موافق کاراکتر عطر هستش

توی دنیایی که تام فورد توسکان لدر و ژووی دیپلماتیک ... بنز و بی ام دبلیو باشن این یکی می‌تونه میباخ باشه

چی بگم در مورد این عطر؟ یک عطر واقعی هست. پخته، ساده و بسیار خوب گرد شده جوری که هیچ بویی به صورت مشخص معلوم نیست.
مثل خونه ای هست که اندازه اش مناسبه. نه انقدری کوچیکه که حس کنی جات کمه، نه انقدر بزرگه که از پس رسیدگی بهش بر نیای. نه انقدر کوتاهه که وقتی بیرون رو نگاه کنی آسفالت ببینی و نه انقدر بلنده که همه اش صدای باد بیاد.
این عطر هم همینه، همه چیزش اندازه هست. ولی به عنوان یک عطر سیف بهش نگاه نکنین. این یک نیش واقعی هست که خواهان خودش رو داره.
به دنبال یک شاهکار نباشین. به دنبال یک چیز خاص نباشین. این عطر مثل یک آدمی هست که داره هر روز زندگیش رو میکنه. ولی یادمون باشه داشتن یک زندگی ساده نتیجه ی سالها تجربه ی ما هست.
پخش بو: متوسط رو به زیاد. ۳ پاف الی ۴ پاف خوبه.
ماندگاری: مناسبه. یک روز کاری رو به راحتی پر میکنه تا برسین خونه و لباس ها رو عوض کنین. بعدش هم که مهم نیست.
بویایی: همه پسنده و در عین حال یک کار نیش. این نوع کارها با کارهای دیزاینری نباید مشابه گرفته بشن. شاید مشابه میشه کاری مثل زرجوف ناکسوس یا آمواژ رفلکشن که هرچند نیش هستن ولی همه پسندن.
بلایند بای؟ هم میشه گفت نه و هم آره. اگر دست کم ۳۰ تا عطر بلایند بای خریدین میتونین در مورد این عطر جلو بیاین ولی در غیر این صورت این همه پول رو هزینه کنین معقول نیست.
ارزش خرید: وسط کار هست. من دوست داشتم ماندگاری بیشتری داشت. از بوهای گرون مثل عود توش استفاده میشد (من عاشق بوی عودم) ولی در عین حال انقدری خوش بو هست که اگر نداشتم دوباره میخریدمش. ولی اینکه شما بخرینش یا نه نمیتونم پیشنهاد بدمش.

سلام
مهدی اخوان ثالث عبارتی دارد به این مضمون که : گاهی با خود اندیشیده ام که
بنده هم چند وقتی است که ذهنم درگیر این موضوع است که چرا با اینکه اکثر عطرها از ترکیب چندین رایحه میباشند و ما دقیقا نمیدانیم که این بوها چه هستند ( بجز چند بوی خاص که در آن ادکلن واضح یا بقول معروف بولد هستند ) ولی خروجی آنها رایحه ای بسیار خوشایند میباشد ( این نکته را در ویدیوی تبلیغ تمامی ادکلنها میبینیم که طرف میگوید این ادکلن از برگاموت و ترنج و عود و فلان و فلان تشکیل شده است در حالیکه واقعا حتی آن هم فرد هم نمیتواند تمامی این روایح را تشخیص بدهد و فقط در سایت آن ادکلن یا سایتهای دیگر دیده است که از چه آکوردهایی هست و نت های آن چه میباشد )
تا اینکه چند روز پیش یاد قورمه سبزی افتادم که تقریبا اکثر ما ایرانیها عاشق آن هستیم و میدانیم از سبزیهای معطر زیادی تشکیل شده است ولی داخل غذا تقریبا عطر این سبزیها جداگانه قابل تشخیص نیست ولی خروجی آن غذایی معطر و خوشبو و خوشمزه است . این مثال در مورد سالاد الویه هم صادق است . البته این دومی بیشتر خروجی طعم دارد تا عطر .
البته گاهی اوقات غذایی ساده که مواد تشکیل دهنده آن شاید یکی یا دو مورد باشند هم اینگونه است و خروجی آن غذایی لذیذ است مثل گوشتی که روی آتش طبخ شود که آن بوی دود که به گوشت میرسد باعث مزه خوب آن میشود و یک حس لذت از غذا را به انسان میدهد .
در مورد ادکلنها هم به نظر من اینگونه است . بعضی از ادکلنها خیلی شلوغ هستند و بسیار خوشبو و بعضیها بسیار ساده ولی معطر .
پنهالینگونز هم از آن دسته عطرهایی میباشد که به نظر من ورودی آن هر چه میباشد ، باعث شده خروجی بسیار عالی بوجود آید . بوی چوب در آن بیداد میکند . شیرینی خاص آن که اصلا زننده نیست .
عطری گرم که گرمی آن باعث سردرد و آبریزش بینی نمیشود ( حداقل برای بنده ای که حساسیت دارم اینگونه بوده است )
به گونه ای این عطر برای من یادآور دیور هوم اینتنس میباشد ( شاید رایحه چوبی که در آن بسیار واضح و مشهود است ) ولی به نظر من این عطر بسیار خوش ساخت تر از دیور هوم اینتنس میباشد. ( این نظر شخصی من میباشد - با عرض معذرت از طرفداران ادکلن بسیار خوب دیور هوم اینتنس )
در آخر هم بنده از اینکه مجبور شدم مثالهای غذایی و شکمی بزنم عذر خواهی میکنم ولی تمثیل دیگری پیدا نکردم ( شاید یکی هوس کرده باشد که ممکن است قدرت خرید نداشته باشد و یا اینکه مریض باشد و نتواند میل کند )

خیس سرد و ساکت
غرق مه تلخ و صامت
این شهر تار هر بار دیده
مرگ رو با چشم
مثل یه شاعر آوازه خوان
صدای گربه ها اومد بالای دار
تا بشکونه سکوت مرگبار
این رکود ترسناک رو
گاهی صدا قطاره وسوت
گاهی شکستن یخ های تو جوب
این دیوارا مکیده بودن هوای سقوط رو

انگار نبود راهی نو به موندن
یخ ها بنا ها رو پوشوندن
فقط یه کافه از دور پیدا بود
با جرقه ی تابلو های نیمه سوخته اش
در کمی باز شد
یه نگاه به چپ کرد یه نگاه به راست
چمدونشو آروم برداشت
کرد سرشو تو یقه های پالتوش
دیگه وقت نداره

حتی پوتینش رو از تو یخ درآره
میگه جاده واسه ی تو کلک نداره
آدم تنها به رفتن شک نداره
خودش موند و یه ساک
باس بزنه به چاک
بارون یخ می زد می افتاد
و ساکن می شد رو خاک
می گه بالا خره می رم تو این قطاره
وقتی مسته ردخور نداره
می رسه به ایستگا میشه خمار
باید برگرده چون الکل نداره...
..............................
دقیقا این عطر حس و حال شاهکار علی سورنا بنام شهر یخ
این عطر فوق العاده اعتیاد آوره
اگه هر شب بهش عادت کنی یک شب که تن نکنیش انگار یه چیزیت کمه
آروم و قرار نداری ...

پنهالیگونز در تراژدی شخصیت ساخته است یک کاراکتر یک وایب یک سبک که همه در رهرو "وینتیج" حرکت می‌کنند ؛؛

این کلمه روی رایحه برچسب خورده است، تراژدی درک مرا از وینتیج کامل کرد، فضاسازی و شرح وینتیج در این عطر بی نظیر است این عطر وینتیج را تنها به تصویر نمیکشد بلکه درس میدهد ؛؛

بدون اغراق بهترین تفسیر این عطر را در عالم استاد ایکاروس انجام داده است چه تکنیکال و چه کانسپت و حقیقت آن،

استخراج نت های دارویی و اولین اشاره به آن از این عطر فقط از عهده کاردان برمی‌آید در نمای اول به ذهن خطور نمی‌کند ؛؛

تراژدی در لغت، معادل فارسی آن به معنای سوگنامه، مصیبت است این عطر در نمای اول برای مخاطب عام یک شکوه و فضای لوکس ایجاد می‌کند اما حقیقت آن این نیست حقیقت آن سم است، سوگواریست، عزاست، نت های دارویی آن منتاظر همین است، استاد حقیقت آن را تفسیر کرده : "عطر شادمانی نیست" سم است ؛؛

از آنجا که آلبرتو موریلاس خالق این عطر است، از چارچوب خویش خارج نمی‌شود عطر را هر چقدر که کانسپت محور باشد برای عامه خوشایند می‌سازد در استشمام اول هیجان می آورد ؛؛

عطر دل بردن نیست،
شخصیت و روحیه وینتیج می‌خواهد کسب و کاری مرتبط، حداقل پوششی منطبق ضروری ست ترنچ کت و یا مونوکروم در غیر این صورت من فکر نمی‌کنم این عطر به کارتان بیاید شکوه و کانسپت این عطر تلف می‌شود ؛؛
قطعا رغبت همه را جلب نمی‌کند و کسی که به دنبال بازخورد است انتخاب های بهتری دارد ؛؛

تشکر از استاد ایکاروس که علم ارزشمند خویش را در اختیارمان قرار میدهد و ستون سطح شناختمان را در مقوله عطر جابجا می‌کند.

بی شک یکی از شیک ترین رایحه هایی هست که با چند نت یه شخصیت کاریزماتیک داره.توصیفی که من از این عطر دارم اینه که وقتی استفاده میکنم دلم میخاد همون موقع تو یه مهمونی رسمی با اشخاص برجسته یا هنری دنیا باشم
تمااام

درود فراوان خدمت دوستان گرانقدر. با شامه آماتور گونه و ضعيف ما، لرد جوج، هيچ گونه شباهتي با كريد رويال عود يا آزارو يا كريد گرن آيريش نداره. با هر كدوم از اين مواردي كه دوستان معزز فرمودند، در مقاطعي از زندگي مون، باهاش نفس كشيديم و زندگي كرديم . اندك شباهتي فقط به نت پاياني الكساندر زرجوف ٢ داره . با غايت احترام....🙏

سوالم اینه که اگر این عطر قیمتش ۱ میلیون بود، اسم دهن پر کن تراژدی لرد جورج روش نبود، و روی شیشه‌ش شاخ گوزن نبود، آیا باز هم به همین شکل از رایحه‌ش تعریف و تمجید میشد؟!🤔
این نه تنها در مورد عطر بلکه لباس و چیزهای دیگه هم صدق میکنه...

به به مگه داریم بهتر از این عطر
خیلی سنگین و با وقار
مناسب آدم های با پرستیژ و کم حرف که با بوی عطرشون میشه عمیق بودن شخصیتشونو متوجه شد
یه عطر گرم عالی
حتما توی روزای سرد باید استفاده بشه چون خیلی سنگینه

بالاخره رسید اصلا فکرشم نمیکردم همچین رایحه ایی داشته باشه فکر میکردم یه عطر بر پایه مشک و چرم باشه ولی اینجور نبود و رایحه گیاهی چرم با سبک اصیل بریتانیایی اما شدیدا عالی خیلی خوشم اومد و حقیقتا حس میکنم دانش بویایم یه پله بالاتر رفت تجربه همچین رایحه خیلی خیلی کم داشتم چون سلیقه ای و هر کسی سمتش نمیره برای من شدیدا یاد اوره بروت سبز عطر مورد علاقه پدر بزرگم حس میکنم از همون عطر الهام گرفتن 
خیلی سعی کردم عکس بذارم ولی نشد دیگه بیخیالش شدم