CARON - Pour Un Homme

درود مدتیه احساس میکنم در مسیر میانسالی گام بر میدارم امروز در آینه به تماشای پیشانی گره خورده خودم مشغول شدم با خودم به این فکر افتادم سری به مجموعه عطرهام بزنم بله نوبتی هم که باشه نوبت این پیر قدیمیه .یه عطر کاملا کلاسیک کلاسیک و کلاسیک .یه عطری که خیلی تغییر نت خاصی رو ازش نگرفتم بیشتر بازی وانیل با یه سری گیاهان معطر رو استنباط میکنم.کلا یکنواخت و بسیار ساده می‌باشد اما واقعیتش دلم رو نزد .با توجه به ماهیتش کاملا مناسب فصول سرد سال هستش و تاکید میکنم مناسب سنین 45به بالا اصلا زیر این سنین بهش فکر نکنید.حقیقت امر خریده بودم تا در مجموعه خودم این عطر را داشته باشم نمیدانم چه شد هوس کردم ازش استفاده کنم به گمانم احساس پیری کردم .مناسب تیپ رسمی .ماندگاری قابل قبولی داره در صورتیکه در مجموعه عطرهای دیگری دارید مناسب فصل سرد سال به جهت خسته نشدن از این عطر از عطر دیگر نیز استفاده کنید.ممکنه برای بسیاری از دوستان اینگونه عطرها خسته کننده باشد.رایحه این عطر بیشتر یاداور خاطرات روزهای شیرین می‌باشد و بس .چه عزیزانی که معطر به این پیر قدیمی شدند و اکنون تنها این عطر یادآور ایشان میباشد.با توجه به تنوع کارهای در خور تحسین امروزی قطعا حرف زیادی برای گفتن ندارد.البته نه اینکه کار کم ارزشی باشد.مدتها از طراحی این محصول گذشته و هنوز سهمی از بازار دارد حتی اگر کوچک باشد که این خود قابل احترام است.قطعا بازخورد خیلی عجیبی آدم نمیگیره ازش تنها عرض کردم معطر شدن به این نازنین یادآور مردانی جدی و از نسل قدیم که ملبس به کت و شلوار شیک و پالتویی مناسب با کفشهای مردانه واکس خورده می‌باشند درصورتیکه موها جوگندمی هم باشه عالیه.شاد پیروز باشید .

خوبه 👍🏻

این عطر کلاسیک یکی از معروف‌ترین و قدیمی‌ترین عطرهای مردانه‌ که روی ترکیب اسطوخودوس و وانیل تمرکز داره.
در ابتدای اسپره یه بوی قوی و گیاهی از اسطوخودوس احساس می‌کنی که حس کلاسیک و آروماتیک میده.
بعد از چند دقیقه رایحه نرم و وانیلی وارد میشه که ترکیبش با اسطوخودوس یه حالت شیرین نرم و نوستالژیک میده.
در نهایت مشک و عنبر باعث میشن که عطر یه پس‌زمینه گرم و کمی پودری پیدا کنه.عطر برای کسایی که عطرهای کلاسیک و آروماتیک دوست دارن فوق‌ العاده‌ست ترکیب اسطوخودوس و وانیل یه حالت جنتلمن‌طور و شیک میده که انگار یه کت‌وشلوار خوش‌دوخت پوشیدی و هنوز هم بعد از تقریباً یک قرن محبوبیت خودش رو حفظ کرده.
پخش بو و ماندگاری خوبی داره
(خوش قلب،خوش بو،خوش رنگ باشیم)

خیال نکنید که همیشه آقای شاه از این عطر استفاده میکرده!
موقع گردش یه عطر
موقع دیدار با رئیس جمهور یه کشور دیگه یه عطر ومواقع دیگه برای خودشون قطعا عطر های متنوعی استفاده میکردن
متاسفانه هیچ مدرکی دال بر اینکه این عطر مخصوص خودشون بوده یا نه وجود نداره.
ولی در حالت عادی نسبت به اونموقع رایحه جذابی داشته.

بوی پدر میده دستان زحمت کش .منو یادش میندازه که وقتی کودک بودم با یک جعبه پر از نون خامه ای های کوچولو که روشون شکلات اب شده ریخته بود از در وارد میشد پدرم الان نیست بینمون ولی هر وقت این بو رو جایی از کسی بشنوم همون آن بغضم میگیره خلاصه عاشق بوشم

این رایحه من را به یاد ساواکی ها می اندازد (البته من بعد از انقلاب به دنیا آمدم و تنها چیزی که از ساواکی ها یادم می آید، مجموعه چاق و لاغری بود که دهه فجر پخش می شد).

درست 30 سال پیش بود. سوم ابتدایی بودم، امتحانات ثلث اول تمام شده بود. خونه ی ما داخل یه کوچه ی بن بست بود، سر کوچه مون یه نونوایی بربری پزی بود. همیشه صبح ها کلی صف واسه خرید بربری بود. نونوا مردی میانسال به اسم مش عبدالله بود که همیشه اعصابش بخاطر رعایت نکردن خانم ها در صف نونوایی، داغون بود. صبح ها که نمیشد نون بربری بخریم چون اصلا به من نوبت نمیرسید. اما عصرها هم ساعت 5 مش عبدالله میومد دوباره نونوایی رو باز میکرد و تا ساعت 6.15 عصر نون میپخت. عصرها نوبت خیلی آرام بود و مادرم عصرها واسه عصرانه مبلغ 1 تومان (10 ریال) میداد واسه خرید یدونه نون بربری و 50 تومان (500 ریال) واسه خرید پنیر لیقوان، که عصرونه بخوریم اونم با چای تازه دم فکر کنم اسمش بهار بود. همیشه عصرها مردی به نام آقا بهروز میومد نون بربری میخرید که پیرایشگاه محله بود. جوون بود و بسیار متین و مودب. همیشه همین عطر کارون رو به خودشم میزد. شیشه ی این ادکلن داخل ویترین چوبی فرسوده اش بود. در همین روزهای بسیار برفیِ آن زمان، با گرمای دلنشین تنور گازوئیلی نونوایی و بوی عطر آقا بهروز که هر بار یه نفر درب نونوایی رو باز میکرد تا بیاد داخل، اون لحظه ی تبادل باد سرد، باعث دوباره پراکندگی عطر آقا بهروز میشد. با نفس عمیق بو میکشیدم. اون موقع ها فکر میکردم دست و صورتشو با صابون نخل سبز شسته واسه همین همچین بویی میده. اما بعدها که ازش پرسیدم گفت نه ادکلن زدم و همین کارون منظورش بود.
کارون برای من همان 30 سال پیش را تداعی میکند. روزهای برفی سهمگین زمستان واقعی... روزهای بخار نونوایی بربری مش عبدالله... روزهای صندلی های فرسوده و ویترین چوبی پیر مغازه ی آقا بهروز... روزهای تعطیلی مدرسه ها در شیفت صبح و بعد از ظهر بخاطر برف سنگین که دنیا رو به ما میداند... روزهای سرسره بازی بچه های محل داخل کوچه ها که پوست آسفالت محله را یخکافت کرده بودند... روزهای لیز خوردن و زمین خوردن بر اثر همین یخ زدن محله ها... روزهای خیس شدن چشمها و نوک دماغ در سرمای هوا... روزهای گرمابه های محلی که بوی صابون نخل همیشه از تمام حمام ساطع میشد... روزهای بخاری نفتی مدرسه ها که همیشه مُبصر کلاس با کلی زحمت اون بخاری ها رو روشن میکرد... و تمام آن روزهایی که روزگار واقعی بودند که زمان را به جدیت درک میکردیم.......
...........................................................
عطری که امضای تاریخ است در کتاب زندگی
سپاس از همراهی بزرگواران......

با تیپ رسمی اون بوی غالب اسطوخودوس خیلی جذاب هست به نظرم

هر وقت بوش میکنم احساس میکنم یجا این بو میومد ولی نمیدونم کجا خیلی خوشبو هستش و کلاسیک و بوی وقار میده بوی ی خدمتکار میده اما نه هر خدمتکاری کسی که هنوز از زحماتش در اسایشیم

به نظرم زیباترین چیز در دنیای عطرها اینه که ، یه نفر یه عطری رو برای اولین بار می خره و بعد از تست ، رایحه براش آشنا میاد ، انگار قبلا در دهه هفتاد یا هشتاد ، به مشامش خورده. عطر کارون پورانوم برای من اینطور بود. همچنین دیور فارنهایت و آزارو پورهوم.