نام عطر «آرمی آف لاورز» از یک گروه موسیقی سوئدی با همین نام برگرفته شده است که در سال 1987 میلادی تأسیس شد. سازنده «آرمی آف لاورز» درباره نامگذاری این عطر نوشته است: «یک شب بارانی در تابستان سال 90 میلادی، دیسکی را روی صفحه گرامافون گذاشتم و ناگهان جادو آغاز شد! آن شب چه حس غریب و باشکوهی در فضا شناور بود که تا ژرفای قلبم را فتح کرد. از آن روز به بعد دیگر یک روز را هم بدون گوش سپردن به این قطعات موسیقی نگذراندم. کاملا واضح بود که از نام «آرمی آف لاورز» برای یکی از عطرهای محبوبم استفاده کنم. پس تا لحظه مناسب و تا رسیدن به آمیزه عطری مناسب صبر کردم. و بالاخره امروز عطر «آرمی آف لاورز» را دارم!».
عطر «آرمی آف لاورز» درست مانند ملودیهای این گروه موسیقی و لیدر جذاب آنها (الکساندر بارد) حالتی عجیب و شگفتانگیز دارد. تنها جواهرسازان ارزش سنگهای گرانبهایی که شکل عجیبی دارند را درک میکنند!
رایحههای سرو و مشک در نتهای پایه «آرمی آف لاورز» میدرخشند و رایحههای قوی و غلیظ گشنیز، خزه درخت بلوط و نعناع هندی هم بهخوبی با این رایحهها آمیخته شدهاند.
برند | لارن مزون |
طبع | گرم |
سال عرضه | 2014 |
گروه بویایی | شرقی چوبی |
کشور مبدأ | فرانسه |
مناسب برای | آقایان و بانوان |
اسانس اولیه | رز ، بنفشه ، گشنیز ، ادویه جات معطر |
اسانس میانی | نعناع هندی ، خزه درخت بلوط ، چوب صندل سفید ، چوب کشمیر |
اسانس پایه | مشک ، کهربا، عسل |
اینجا رایحه عسل بسیار با کیفیته، بوی عسلِ بسیار کهنه که با رز و مشک تلفیق شده و کمی هم اسپایسیه.
عطر مناسب مصرف روزانه نیست ابدا، رسمی هم نمی دونم اما بهتره اصن اینجوری بگم: هیچ جا به جز چند جا..
سرشار از گرما و شور و رقص و عشقه و من معتقدم این شور و گرما نباید در مقابل دیدگان هیچ فردی قرار بگیره.
استایل: یک پیراهن قرمز یا سفید رنگ، اکسسوری هم هیچی، اما شاید شکوفه ی گلی کنار شقیقه، لا به لای تارهای مو. بیشتر نه! نمیخواد:)
به وقت دیوونه بازی، به وقت رقص، بلند بلند خندیدن، به وقت نگاه های عاشقانه..
**********
زن و مردی سوار بر ماشین به سمت مقصدی از قبل مشخص شده حرکت می کنند. زن روی صندلی چرم جا خوش کرده اما آرام و قرار ندارد و به تماشای مرد اش نشسته است. به باری قدیمی می رسند که در آن ساعت از نیمه شب، هیچ کس آن جا حضور نداشت. اما آن دو با خنده هایشان سکوت آنجا را در هم شکستند. وارد بار شدند، نوشیدنی خوردند و آهنگ گذاشتند و رقصیدند و خواندند:
A time to go, a time to live
A place to be, a love to give
When traveling around the world
My army of lovers
A cherry moon, a night of fun
We dance into the rising sun
I lost my soul in Tokyo
My army of lovers..
گاهی هر دو می رقصیدند؛ اما بیشتر، مرد از حرکت می ایستاد و غرق در حرکات و زیبایی های زن می شد. غرق در آبشار موهایش، سرخی لب هایش که آواز سر می دادند و آن پیراهن قرمز رنگی که بسیار به تنش نشسته بود و قند در دل مرد آب می کرد..
به غیر از بار، قطعا جایی بهتر از خونه وجود نداره.
خونه ای که منبع روشناییش فقط چندتا شمعه.
نیازی هم به عود نیست. این عطر خودش از صدتا عود بهتره. و باز هم army of lovers اما از modern talking غافل نشید، مخصوصا love is a mystery:)
I drank a lot of cool tequilas, should I go or should I stay
My heart told me I need her, but I'm too shy to say
I drank a lot of caipirinhas, I was walking like on air
And I told her that I love her, baby oh I swear
خب بسه دیگه..