سلام کاربر گرامی
چطور می توانیم به شما کمک کنیم؟
اگر میخواهید بدانید که این عطر شما را به چه حالوهوایی میبرد، این موقعیت را تصور کنید: در فضای رویایی آرمیدهاید و شعله شمع با حرکت مارپیچ دودها و بخورهای خوشبو چنان میرقصد که شما را هیپنوتیزم میکند و در حالت خلسه و وجد فرومیبرد. «کینگدوم آف دریمز» آنچنان شما را به خودش وابسته میکند که هر لحظه میخواهید به جهان فانتزی و رویایی آن سفر کنید. پس خودتان را به دست این عطر جادویی بسپارید تا هرچه زودتر به قلمرو آرزوها سفر کنید.
نوع عطر | اکستریت د پرفیوم |
برند | لارن مزون |
طبع | گرم |
سال عرضه | 2016 |
گروه بویایی | چوبی معطر |
کشور مبدأ | فرانسه |
مناسب برای | آقایان و بانوان |
اسانس اولیه | جوز ، فلفل ، روایح دودی |
اسانس میانی | نعناع هندی ، خس خس ، سدر |
اسانس پایه | مشک ، کهربا |
چوب های تر به سختی آتش گرفتند و سوختند؛ شمع و عود روشن کردم. آهنگ Adela از Rodrigo را پخش کردم و صدایش را تا آخر زیاد. چند لحظه ای خیره به شعله های کم سویِ آتش، نشستم و بعد بی توجه به گِل و خاک، زیر درخت سدر و کنار گیاهان تنباکو دراز کشیدم. چشمانم را بستم و گوش دادم..به صدای دارکوب ها، به سکوت جنگل، به صدای شمع، به آدلا. به بوی سوختن و دود شدن. به بوی عود..
باران نم نم شروع به باریدن کرد. چشمانم را لحظه ای باز کردم، آتشی که به سختی روشنش کرده بودم داشت خاموش میشد، لبخندی زدم و باز چشمانم را بستم. دستانم را بالای سرم بردم و انگشتانم را در هوا تکان دادم. قطرات ریزِ باران به پوست بدنم نفوذ می کردند و وارد استخوان هایم می شدند.
بوی خاک و برگ تنباکو به خورد وجودم رفتند.
زمان متوقف شد، آن روایح محو شدند، همینطور آن جنگل؛ اما دست هایم همچنان می رقصیدند و Rodrigo می خواند و زمزمه می کرد.
چشمانم را باز کردم و سقف اتاقم را دیدم، دم دمای صبح بود و من رویا دیده بودم. و حالا سهم من از تمام آن رویا، قطرات بارانی بودند که با شتاب به پنجره ی اتاقم می خوردند.
قطره اشکی از گوشه ی چشمم چکید، چه زیبا و شاد بود آن خیال.
قلمروی پادشاهیِ رویا، زیبا بود، بی اندازه!
من در آن قلمرو زندگی کردم، چه شب هایی که آنجا صبح کردم، چه لحظاتی که در آنجا گذراندم، چه صحبت هایی که با پرندگان و پریان و برکه ها و درختان داشتم..
آری من تنها در آنجا، واقعا، زندگی کردم...