GIVENCHY - Xeryus Rouge

سلام
تند، ترش ، گرم ، کمی شیرین ،همه چیز به اندازه ،بی تکرار.ظریفِ قدرتمند. رایحه اش مرا در خودش ذوب میکند. عطر خاطرات مقتولِ سالهای جوانی. اخرین سال دانشگاه، خرداد ٨٨، خانه ای با سقف شیروانی ، ته بن بستی از محله ای قدیمی ،چهار رفیق متواری از کتابخانه دانشکده مهندسی شیراز، کتک خورده ، مغموم از کشته شدن روح ازادی،یاکریم های پشت پنجره،شکستن صدای سکوت. زریوس روژ عطری که در ان بعدازظهر سگی قربانی شد.

سال ۸۵ من ۱۸ ساله بودم که پدر و مادرم رفتن کربلا، مادرم بعد از برگشتن گاهی وقتا میرفت سراغ کمد برادرم زریوس رژ رو برمیداشت و بو می‌کشید یه پاف هم میزد تو جانمازش، می‌گفت بوی حرم حضرت ابوالفضل رو میده، تازگیا فهمیدم که تو اون سال‌ها از اسانس گرمی این عطر تو حرم حضرت ابوالفضل استفاده می‌کردن، جالب بود برام. زریوس رژ تو حرم!

هرچند عطر "بلو" رو تقریبا همه میدونن چه انتظاری باید ازش داشته باشن، اما تعریف مورد توافقی برای عطرهای Red پیدا نکردم. رنگ قرمز در شیشه های عطر مثل رنگ قرمز در طبیعت یعنی مواظب باش! و قبلش خوب فکراتو بکن و مطمئن شو که می تونی با من کنار بیای! اگه سروکارتون به چندتایی عطر رد خورده باشه، مثل دانهیل دیزایر، دیویدوف هات واتر، حتی جووپ هوم، انتظار روایح شیرین، خطی، سینتتیک، و به قولا اگزجره رو دارید که بیشتر یادآور یک نوجوان هست که در یک مراسم عروسی در یک شب پاییزی در دهه هفتاد به خیال خودش مرکز توجه همه دخترای فامیل شده!

اما واقعیتش این عطر از هیچ نظر افراطی نیست. مثل آدمی که به قیافه اش میخوره خشن باشه اما وقتی سر صحبت رو باهاش باز میکنی میبینی چقدر صمیمی و دوست داشتنی و شاعر مسلک هست . کاملا بالانس و صمیمی و پر از شیدایی. نوتهای ذکر شده برای این عطر (کاکتوس، فلفل پیمنتو، شمعدانی آفریقایی....) رو من در عطرهای دیگه ندیدم اما حدس میزنم این نوتها ردگم کنی هستن. رایحه کلی شیرین وانیلی پودری (تقریبا مثل نیم ساعت اول The One D&G) و فلفل قرمز هست و نارنگی.
دارای جذابیت برای جنس مخالف، مناسب شب و شب نشینی، و یه جورایی از پیشگامهای عطرهای وانیلی مردانه میشه به حساب آوردش.
پخش و ماندگاری قابل قبول و رایحه تقریبا خطی داره.


پ.ن: عطرهای قرمز عجیب میتونن توی ذهنتون بمونن و خاطره ساز بشن اگر یک دوره زمانی خاص رو باهاشون سپری کنید بخصوص در اوایل جوانی. مثلا من توی دانشگاه هم اتاقی ام دانهیل دیزایر داشت و باعث شد رایحه دانهیل دیزایر هر بار من رو ببره به دوران: "شبای جوونی چه بی اعتباره. همه ش بی قراری همه ش انتظاره. ..." شبای پاییزی و زمستونی در یک اتاق شلوغ خوابگاه که یه گوشه اتاق چندنفر شلم بازی میکردن و یه گوشه دو نفر بحث فلسفی و دینی میکردن و من هم طبقه بالای تخت به خیال خودم درس میخوندم درحالی که روی واکمن کاست های فریدون فروغی و فرامرز اصلانی و ... و ونجلیز رو گوش میکردم و به برخورد "اتفاقی" در راهرو کلاسها در عصر اون روز فکر میکردم....

درود
زریوس رژ

نمیدونم این عطرو دوس داشته باشم یا ازش دلخور باشم که با هربار اسپری منو یاد پدربزرگم میندازه که چند سال قبل به رحمت خدا رفت و بنده هنوز در غم نبودنش غرقم.

خلاصه که پدربزرگم یک کیف سامسونت پُر از ادکلن داشت اما این اواخر علاقه شدیدی به زریوس پیدا کرده بود و همیشه همین بو رو میداد.

یک رایحه کاملا کلاسیک که با توجه به سالی که عرضه شده واقعا میشه گفت جزو کارای قوی به حساب میاد.

از لحاظ جغرافیایی سلیقه ها فرق داره اما یک زمان تو شهرستان و منطقه ما واقعا غوغا به پا کرده بود.

یک شیرینی کاملا زیبا و لایت
یک تندی کاملا مهار شده و اندازه
یک گرمای کاملا دلنشین
و یک رایحه ی کلاسیک و هوس انگیز

یک بمب قرمز که نامش برگرفته از خدای یونان باستان میباشد و حس قدرت و اعتماد به نفس به شما می‌دهد مخصوصا در شب های سرد زمستان.

سلام و عرض ادب

سه سال پیش بود که دلو زدم به دریا و نسخه ۲۰۱۳ این عطرو خریداری کردم چون نه دکانتی ازش پیدا کردم و نه نسخه‌ای که فروشنده برای تست باز کرده باشه برای من ازون دسته عطرایی بود که بعد از اینکه خریدم با اولین اسپری همه چی خراب شد
هیچکدوم از نت‌هاش به دلم ننشست و دست نخورده گذاشتم که فقط تو کلکسیونم داشته باشمش تا یک سال حتی بوشم نکردم
بعد از یکسال توی کمدم اون پایینا یه گوشه دیدمش و با خودم گفتم من یه ساله اینو بو نکردم به کل رایحش یادم رفته بود خلاصه برش داشتم و یه پاف روی نبضم اسپری کردم و بوممممم!!! همه چی تغییر کرده بود تغییر تک تک نت‌های بوییش رو با همه وجود احساس میکردم به خصوص نت مرکباتی و ترخون نت اولیه و فلفل قرمز شیرین نت میانیش نمی‌دونم چه اتفاقی افتاده بود اما رفت جزو عطرایی که شاید دیوونش نباشم اما دوسش دارم در حد خودش
اگر بخوام اکسریوس رو توصیف کنم باید بگم خیلی رایحه‌‌ی وحشی و بی‌رحمانه‌ای داره میشه به گاوی که رام نشده و به پارچه‌ی قرمز یه گاو باز باز حمله می‌کنه تشبیهش کرد...
پس باید در استفادش به شدت محتاط باشید حتی یک پاف بیشتر اسپری کردن می‌تونه همه چیز رو خراب کنه...
قطعاً عطر همه پسندی نیست پس اگر هوس خریدش رو کردید حتماً قبل از خرید دکانت ازش تهیه کنید.
نسخه ۲۰۱۳ عطر پرفورمنس خوبی داره، ماندگاری خوبی داره و پخش بوی بی‌نظیر در آخر هم فقط در روز‌های سرد زمستان نهایت یک پاف یا دو پاف استفاده بشه از فاصله دور!!

یکی از عطرهای مردانه‌ی خاص دهه ۹۰ میلادی هست که همچنان یه جذابیت کلاسیک و نوستالژیک داره. این عطر یه ترکیب شرقی،ادویه‌ای گرم و اغواگر ارائه می‌ده که برای اون دوران خیلی پیشرو بوده و جلوتر از زمان خودش بوده.
شروع عطر با پرتقال و ترخون و کاکتوس کمی سبز، تازه و شیرین هست اما این تازگی مثل عطرهای مرکباتی سبک نیست بلکه یه حس غنی و جذاب داره. کاکتوس اینجا نقش جالبی بازی می‌کنه و یه حس آبدار و سبز خاص به عطر می‌ده که اونو از بقیه‌ی عطرهای گرم متمایز می‌کنه.
شروعش یه حس تند، ادویه‌ای و شیرین داره که ترکیب پرتقال، کاکتوس و ترخون یه تم سبز و تازه اما در عین حال گرم و ادویه‌ای بهش می‌ده.
با گذر زمان فلفل قرمز خودش رو نشون می‌ده که یه حالت جذاب، پرشور و کمی شرقی بهش می‌ده.عطر رو از یه شروع نسبتاً ملایم به یه قلب آتشین، ادویه‌ای و اغواگر تبدیل می‌کنه. ترکیب فلفل قرمز با سدر و شمعدانی باعث می‌شه رایحه هم تند و داغ باشه، هم کمی سبز و چوبی.
در انتها ترکیب چوب صندل، مشک و کهربا باعث می‌شه عطری گرم، اغواگر و خاص شکل بگیره که بیشتر برای شب و هوای سرد مناسبه.یه حس گرم، کمی دودی و تا حدی کرمی ایجاد می‌کنن. این قسمت باعث می‌شه عطر لطیف‌تر و جذاب‌تر بشه اما همچنان اون گرمای اغواگر رو حفظ کنه.
یه عطر ادویه‌ای، گرم و شرقی که حس مردانه و پرشور داره.
اون حالت اغواگر و شرقی مثل عطرهای عربی شیرین نداره بلکه یه گرمای خاص و منحصر‌به‌فرد توش هست.رایحه‌ای که می‌تونه نوستالژیک و کلاسیک باشه اما هنوز هم جذابیت خودش رو داره.
پخش بو،ماندگاری قابل قبولی داره.
(خوشبو باشیم)

دوستانی که به رایحه این عطر علاقه دارند عنایت بفرمایند که دیویدوف هات واتر و ازارو الکسیر شباهتهایی به زریوس دارند و البته هات واتر شباهت بیشتری داره البته به قیمتی به مراتب پایین تر و کیفبت قابل قبول .......

برادر بزرگتر دانهیل دیزایز قرمز که بواسطه اینکه چندتا پیراهن از داداش بیشتر پاره کرده کاراکتر صبورتریه ولی همچنان گرم و مهربان
اکثرا با هر تیپی ست میشه ولی پیشنهادم شلوار کتان و پیراهن سفید رنگ هست چون رایحه این عطر برای من صلح آمیز و پیام آور دوستی و محبته

درود
ژیوانچی ژریوس روژ
یک عطر اصیل ، گرم اما ترش
همیشه از قدیم که این عطر به مشامم میخورد احساس میکردم که بوی ترش داره
برخلاف نظر برخی از دوستان من طراحی شیشه این عطرو جزو ویژگی های خوبش میدونم
هرچند که جزو عطرهای محبوب من نیست اما هیچ وقت نخواستم بگم نمی پسندم .عطرها سلیقه ای هستنداما بعضی عطرها نپسندیدنشون خیلی سختگیرانه است

شامپو سدر صحت
اولین باری بود که من این بورو ازش استشمام کردم
این که یک شامپو بوی یک عطرو بده به معنی چیپ شدن اون عطر نیست اما توی ذهن شخصی که اولین بار این بورو ازاون شامپو استشمام کرده جایگاهی که به عنوان یک عطر قهرمان در ذهن بقیه ی دوستان داره ، تو ذهن اون شخص نداره خلاصه این که این عطر با همه ی خاص بودنش برام یک عطر محبوب نیست

موندگاری این عطر هنوزم عالیه و پخش بوی خوبی داره

در مورد نظر برخی از دوستان که ذکر کرده بودن که ژیوانچی عطر مردونه بهتر از ژریوس روژ نداره وبیشتر تو عطرهای زنانه موفق بوده باید بگم بوییدن ژیوانچی پلی و حظ وافری که پلی بهم میده باعث میشه که بگم با وجود پلی خیلی کم لطفیه که بگیم ژیوانچی عطری بهتر از ژریوس نداشته

شب خوش

درود بر اعضاء.
انقدر همه ازین عطر تعریف کردن که منم بالاخره خریدم. بنظر من کمتر پیش میاد عطری 25 سال قبل تولید شده باشه اما اصلا نفهمی انقدر قدیمیه. مثلا زینو و آزارو پور هوم هم شاهکارن اما مشخصه قدیمی اند اما جیونچی روژ یه پدیده است و از دید من یه سوپر شاهکار، انگار یکی دو دهه از زمان خودش جلوتره. نمیدونم راجع به این عطر چی بگم اما دقیقا مثل یه ترانه ی ماندگار و موفقه که ملودی و شعر و تنظیم و اجراش بی نظیره و شعر کاملا روی ملودی سوار شده و همه چیز سر جای خودشه و به بهترین نحوی، معنای شعر رو به شنونده منتقل میکنه. یا مثل قطعه ای از موسیقی کلاسیکی که اونقدر زیباست که همه دوست دارن. برای من جیوانچی روژ، سمفونی شماره چهل موتسارته و تق هرمس تویلت هر چند که برای خیلی ها عادی شده اما برای من حکم سمفونی شماره پنج بتهوون رو داره.
پرفورمنس، پخش و ماندگاری عالی مثل ماندگاری سمفونی شماره چهل موتسارت که سالهاست در اذهان مونده و حک شده. بالانس نت ها طوریه که هیچ اسانسی هارش نیست و فالش نمیزنه. مثل ارکستر سمفونیک تق هرمس تویلت که کسی فالش نمیزنه و به زیبایی سمفونی شماره پنج رو اجرا میکنن.
تق هرمس و جیوانچی روژ شاید ظاهرا ربطی بهم ندارن اما برای من اولی رایحه ی رنگ زرد و دومی رایحه ی رنگ قرمز رو تداعی و معنا میکنن و ناخودآگاه انگار دارم بوی این دو تا رنگ رو استشمام میکنم. تو هر دوی این سوپر شاهکارها یعنی تق هرمس و جیوانچی روژ، رایحه های پرتقال، شمعدانی، فلفل، سدر و همچنین چوب صندل، رقص و پایکوبی چشم نوازی رو ترتیب میدن با اینکه فلفل ها یکی سیاهه یکی قرمز و چوبها هم متفاوت اما از دید من، رقص رایحه ها هم در اولی و هم دومی در نهایت زیبایی انجام میشه. البته رایحه های دیگری در هر دو بطور انحصاری هست مثل پچولی برای اولی و مشک در دومی که این رقص رو به نهایت زیبایی خودش میرسونه اما اینهایی که گفتم وجه اشتراکی بود که این دو عطر رو تو ذهن من بهم مربوط میکنه.
بهر حال این دو شاهکار در ذهن من تازه کار از تازه وارد هایی مثل شنل بلو پارفوم و دیور ساوج ادوپرفیوم که پول زیادی هم براشون دادم، جایگاه به مراتب بالاتری دارن.