نظرات | حس معکوس
ترتیب نمایش
چرا عطرها از ما می‌خواهند که به دل شب بنگریم؟ چرا در تاریکی بی‌کران، رازهایی نهفته است که ما هرگز توان فهمیدن آن‌ها را نداریم؟ Moonlight in Heaven عطری است که تنها در شب، با تمامی زیبایی‌ و پیچیدگی‌ خود، شکوفا می‌شود. در ابتدا شاید تنها رایحه‌ای ملایم از آن به مشام برسد، اما وقتی به عمق این عطر فرو می‌روید، درمی‌یابید که این عطری است که به شما یادآوری می‌کند: در هر لحظه‌ای از شب، افکار و احساسات پنهان و درک‌نشده‌ای در انتظار کشف شدن هستند. این عطر، بیشتر از یک تجربه‌ی بویایی، یک سفر است—سفری به دل زمان، که در آن فضا و لحظه، گم می‌شوند و تنها شما و وجودتان باقی می‌مانید.

در شروع، این عطر همچون اولین لحظه‌های صبحگاهی است که خورشید از دل افق بیرون می‌آید. گریپ‌فروت و لیمو، مانند سوالات انتزاعی‌ای در ذهن ما ظاهر می‌شوند، سوالاتی که هیچ‌گاه نمی‌توان پاسخ قطعی به آن‌ها داد، اما همانطور که در هر جستجو حقیقت پنهانی در انتظار است، همین سوالات نیز در دل خود رازهایی بی‌پایان دارند. این مرکبات، با طراوت و روشنایی خود، احساس تازگی و سرزندگی را به شما می‌دهند، درست مانند لحظه‌ای که در دل شب از خواب بیدار می‌شوید و هنوز درگیر حس معصومیت اولیه هستید. فلفل صورتی با طعمی تند و غریب، همانند فکری ناگهانی و بدون هشدار در ذهن شما می‌رقصد، بازتابی از احساسات ناشناخته‌ای که درون‌تان پنهان مانده‌اند. این تازگی، همانند نگاه به یک آینه‌ی شکسته است که تصاویر آن در فضای ذهن شما پراکنده می‌شود. هلو به آهستگی در دل این ترکیب می‌آید، درست همانند درختی که در دل شب طوفانی، میوه‌ای نرم و منحصر به فرد را می‌هد. و در نهایت، نت‌های سبز همچون برگ‌هایی در باد می‌رقصند، حسی تازه و آشنا به فضا می‌بخشند، درست مانند فکرهایی که بدون این که بدانید، شما را به سمت یک واقعیت بی‌پایان هدایت می‌کنند.

همه این عناصر در کنار هم، همانند شب‌های بی‌انتها هستند که شما را به دل غارهای بی‌نهایت برده و به شما یادآوری می‌کنند که گاهی اوقات باید از مسیرهای آشنا فاصله بگیرید تا حقیقت‌هایی پنهان را کشف کنید.

و وقتی به دل این عطر نفوذ می‌کنید، همانطور که در هر حرکت دل و ذهن شما، چیزی نو و تازه به دست می‌آید. انبه، با طعمی پر از شیرینی و معنای عمیق، در دل قلب عطر ظاهر می‌شود. این میوه‌ی استوایی، به شیوه‌ای که کلمات قادر به بیان آن نیستند، حقیقت این ترکیب را نشان می‌دهد. نارگیل با نرمی و لطافت خود به آرامی در کنار برنج می‌آید، و شما درمی‌یابید که حقیقت چیز دیگری است، فراتر از آنچه که در نگاه اول دیده می‌شود. در لایه‌های بی‌پایان این ترکیب، لاکتون به عنوان یک سکوت بی‌پایان حضور پیدا می‌کند، شما را به جایی می‌برد که همه‌چیز در آن‌جا در هم آمیخته است، جایی که تجربه‌ها فراتر از درک و فهم هستند.

توبروز و اوریس در این ترکیب همچون دو پرنده‌ی ناشناخته‌ای هستند که در دل تاریخ در حال رقصیدن‌اند. آن‌ها به شما می‌آموزند که در دل بی‌زمانی، هر چیزی می‌تواند معانی جدیدی پیدا کند، همانطور که در شب‌های پر از راز، حقیقت همیشه در حال تغییر است.

پایان، سکوت است سکوتی که با وتیور در دل خاک نشسته است، و شما را به لبه‌های حقیقت می‌رساند. حقیقتی تلخ و شیرین که نمی‌توانید از آن فرار کنید. در این پایان، شما با چیزی روبه‌رو می‌شوید که نه تنها از آن فرار نمی‌کنید، بلکه آن را با تمام وجود در آغوش می‌کشید. دانه تونکا، مشک و وانیل همانند رویای نیمه‌شب به شما می‌آیند، شیرینی و سنگینی که در فضا پیچیده‌اند، و این سوال را در ذهن شما به جا می‌گذارند: آیا این پایان است، یا آغاز چیزی دیگر؟ در این لحظه، چیزی در درون شما آزاد می‌شود که همیشه در سکوت انتظارش را کشیده‌اید. و هلیوتروپ، همچون شعله‌ای در دل شب، به شما یادآوری می‌کند که هر پایان، یک آغاز تازه است. این نه فقط یک عطر است، بلکه یک فلسفه، یک بازشناسی از خودتان که در دل شب، بین لایه‌های زمان گم شده و اکنون به شما معنای تازه‌ای می‌دهد.

1 تشکر شده توسط : @lirez@
با اجازه دوستان، نقد این عطر کار خیلی سختیه. ترجیح می‌دم با کمک سینما توضیح بدم چون هم فضا بهتر ساخته می‌شه و هم راحت‌تر می‌تونم حس و حال عطر رو منتقل کنم به عطر افشانی های عزیز

وقتی Sécrétions Magnifiques رو اسپری می‌کنی، انگار وارد دنیایی سرد و فلزی می‌شی، دقیقاً مثل یک فیلم Noir. همون حس سایه‌ها و نورهای تیز و سخت که توی فیلم‌های سیاه‌وسفید کلاسیک حس ترس و تنش رو ایجاد می‌کنن، این عطر هم دقیقاً همون حس رو می‌ده؛ یک شروع تند و فلزی که مثل اینه یه‌هو پرت بشی توی یه اتاق تاریک و مرموز.

اولین بویی که حس می‌کنی، ترکیبی از خون و فلزه که شدیداً تو رو جذب می‌کنه. شاید بوی خون رو بیاد بیاری یا همون رایحه‌ای که توی فیلم‌های جنایی و هیجان‌انگیز می‌شنوی—یه بوی فلزی و سخت که وقتی نزدیکش می‌شی، حس می‌کنی اتفاق بزرگی در راهه، حتی شاید مرگ. ناخودآگاه یاد بیمارستان‌ها و اتاق‌های جراحی می‌افتی. این حس مثل یک فیلم از فرنچ بونوئله که با تنش و جذابیت ترکیب شده.

اما داستان هنوز تموم نشده. درست مثل فیلم‌های پیچیده کنت میلتون یا جان فورد، عطر هم به مرور تغییر می‌کنه. وقتی شدت رایحه فلزی کم می‌شه، وارد دنیای تازه‌ای از حس‌های دریایی و طبیعی می‌شی.

مثل تغییر زاویه دوربین در وسط یک فیلم کلاسیک که ناگهانی همه چیز تغییر می‌کنه، Sécrétions Magnifiques هم به سمت رایحه‌هایی از جلبک و آب شور می‌ره. این بوی مرطوب و خنک، مثل سکانسی از فیلم The Big Blue هست که زیر آب غرق می‌شی، جایی که همه چیز طبیعیه سنگ‌های خیس، جلبک‌ها و نم نم فضای دریا.

مثل فیلم‌های پرحادثه، این عطر هم پر از تغییرات ناگهانی و سورپرایزه. وقتی نزدیک به خشک شدن می‌رسی، بوی عطر نرم‌تر و ملایم‌تر می‌شه، مثل نسیمی که روی پوست می‌وزه و حس گل‌های سفید رو میاره. ولی این گل‌ها هنوز هم یه ویژگی سرد و بی‌رحم دارن، مثل فیلم‌های تاریک فریتز لانگ که همیشه پشت شخصیت‌ها رازهایی پنهانه.

در نهایت، عطر تبدیل می‌شه به یه حس گل‌گلی و پودری که با یک پیچش سرد و خشک در پایان همراهه. این لحظه شبیه فیلم‌های پرتنش Alfred Hitchcock هست که حتی در موقعیت‌های آرام هم حس می‌کنی اتفاقی در جریان هست.

و در مورد سیلاج و ماندگاری که برای من زیاد مهم نیست، این عطر هیچ‌وقت گم نمی‌شه. مثل شخصیت‌های شاخص فیلم‌های کلاسیک که همیشه در ذهنت می‌مونن، Sécrétions Magnifiques هم همین‌طوره. وقتی عطر رو می‌زنی، سریع حس می‌کنی که به آرامی و پیوسته خودش رو توی فضا پخش می‌کنه، مثل دود سیگار شخصیت اصلی فیلم‌هایی که همیشه همراهش هست و توی فضا باقی می‌مونه.


1 تشکر شده توسط : @lirez@
ریسولیوم، که در سال 2025 منتشر شد، احساس می‌شود مانند یک شاهکار سینمایی که مرزها بین هنر و روایت را تار می‌کند جایی که داستان مدام تغییر می‌کند، شخصیت‌ها تکامل می‌یابند و تماشاگر مجبور است به جلو خم شود تا معناهای عمیق‌تر را کشف کند. درست مانند فیلم‌های آلخاندرو جودوروفسکی، این یک تجربه پیچیده است. شما نمی‌توانید فقط آن را ببینید؛ باید آن را زندگی کنید، احساس کنید و بگذارید که در مقابل شما باز شود.

این عطر با گریپ‌فروتی تیز و تقریبا گیرا آغاز می‌شود. این همان گریپ‌فروتی نیست که شما از عطرهای دیگر می‌شناسین بلکه بیشتر شبیه به اولین تصویر در کوه مقدس است: ناآشنا، اما جذاب. آن را به شوکِ سیتریک تشبیه می‌کنم، دقیقاً مانند شروع 2001: یک ادیسه فضایی، جایی که شما در یک دنیای غریب و ناآشنا پرتاب می‌شوید، نمی‌دانید چه چیزی در پیش است، اما نمی‌توانید از آن چشم بردارید. گریپ‌فروتی که در اینجا حس می‌شود تلخ، سبز و فوری است بی‌وقفه و جلب توجه‌کننده. شما انگار در یک دنیای سورئال بیدار شده‌اید، جایی که مرزهای واقعیت هنوز نرم و انعطاف‌پذیر است.

و سپس، درست مانند چرخش میانه فیلم، ریسولیوم قلب خود را نمایان می‌کند ترکیبی عجیب از انگور سیاه و آناناس. این دو میوه به گونه‌ای در کنار هم می‌آیند که شبیه به فیلم‌های دیوید لینچ است، آزاردهنده اما به طرز عجیبی زیبا. آن‌ها تاریک، محو و خاکی هستند. شما شیرینی ساده‌ای که ممکن است از آناناس انتظار داشته باشید را نمی‌گیرید، بلکه چیزی پیچیده‌تر. انگار که قلب فیلم (یا عطر) یک بعد پنهانی از خود را به شما نشان می‌دهد دنیای میان دو دنیای دیگر خاکی و مرطوب، مانند گورستانی مه‌آلود که شاید بذر چیزی جدید در آن در حال جوانه زدن باشد.

وقتی به نیمه دوم فیلم می‌رسیم، چیزها شروع به تغییر می‌کنند. پایه عطر مانند پایان‌بندی فیلم هفتمین طبل می‌شود لحظه‌ای تأملی و عمیق که در آن همه چیز به نوعی آرامش عجیب و پرمعنایی می‌رسد. این یک پیشرفت خطی نیست، بلکه یک داستان در حال تحول است، جایی که هر نت مانند یک صحنه از فیلم است که در نهایت همه‌چیز به هم می‌آید تا یک دیدگاه بزرگتر و عمیق‌تر ایجاد کند.

ریسولیوم یک عطر برای عموم مردم نیست؛ این سینمایی نوآورانه در مایع است. درست مانند مل‌هالند درایو، این یک معماست. لحظاتی از درخشش وجود دارد که هم عجیب و هم ناآرام است. این یک عطری است که به صبر نیاز دارد مانند شدت آرام یک فیلم از وونگ کار وای، جایی که شما باید خودتان را کاملاً در جو قرار دهید، بگذارید که پیشرفت کند و بگذارید شما را به مکان‌های غیرمنتظره ببرد. در ابتدا ممکن است احساس ناراحتی کنید، اما وقتی وقت بگذارید، زیبایی پیچیدگی آن را خواهید فهمید.

برخی از منتقدان ریسولیوم را با آثار قبلی مانند مگاماره و سمنیالیس مقایسه کرده‌اند و من می‌توانم بفهمم چرا. این عطر عناصری مشابه آن‌ها را در جسارت و پیچیدگی دارد. با این حال، ریسولیوم مانند برداشت جدیدی از بازسازی جهان سینمایی خودش است، مانند یک کارگردان که دوباره به تم‌های آشنا بازمی‌گردد اما با شخصیت‌ها و پیچش‌های غیرمنتظره. در حالی که این یک تغییر کامل نیست، اما آن‌ها را به طرز تازه‌ای و هیجان‌انگیزی بازبینی می‌کند.

در پایین‌ترین لایه، عطر به چیزی خاکی تبدیل می‌شود، شبیه به خاک پس از باران بهاری، زمانی که همه چیز دوباره به زندگی می‌آید. این را می‌توان با پایان‌بندی فیلم کوه مقدس مقایسه کرد، جایی که همه‌چیز به یک دایره کامل می‌رسد: تولد دوباره، فراز و فرود، و پذیرش طبیعت چرخه‌ای وجود. همین حس مرگ و تولد دوباره است که ریسولیوم را به تجربه‌ای روحانی تبدیل می‌کند، مانند سفر ذهنی در قلمروهای آگاهی، مشابه تجربیات ذهنی در وارد شدن به خلا یا چشمه.

در نهایت، ریسولیوم، مانند سایر آثار گوالتیری، یک اثر هنری است. این درباره خوشایند کردن همه نیست؛ این برای کسانی است که بیشتر از یک عطر می‌خواهند کسانی که به دنبال داستانی هستند، یک تجربه، یک ارتباط. این یک عطر است که از شما می‌خواهد با آن در سطحی عمیق‌تر درگیر شوید، مانند فیلمی که بعد از تمام شدن آن هنوز در ذهن شما باقی می‌ماند.


5 تشکر شده توسط : @lirez@ KAVEH
علاقمندم با اجازه عطر افشانی های عزیز اسم این تحلیل را سفری از خامی به لطافت بگذارم .

سادوناسو از نازوماتو یکی از آن عطرهایی است که از همان اولین اسپری، شما را وارد دنیای پیچیده‌ای می‌کند که بیشتر شبیه به یک فیلم تجربی است تا یک ترکیب ساده بویایی. این عطر به شدت تحریک‌کننده است و برای کسانی که به دنبال تجربه‌ای منحصر به فرد و غیرمعمول در دنیای عطر هستند، یک انتخاب عالی به حساب می‌آید. اما در عین حال، این عطر به شدت چالش‌برانگیز است و باید با دقت و تحمل بالا تجربه شود. به نوعی، سادوناسو در کنار هیجان‌انگیز بودن، نیاز به یک ذهن باز و روحیه ماجراجو دارد.

اولین واکنش شما به سادوناسو، کاملاً شوکه‌کننده است. بلافاصله از اسپری کردن، عطر با یک حضور حیوانی و حیاتی به مشامتان می‌رسد. این آغاز نه‌تنها عجیب و غریب است، بلکه احساس خامی و حتی کثیفی می‌دهد. همانطور که گفته شد، این مرحله مشابه عطرهایی چون Musc Ravageur از فرِدرک مال است، که بوی موسک و حیوانی دارد، اما در سادوناسو این بوی آلودگی به حدی زیاد است که به راحتی می‌تواند یادآور بوی عرق بدن، بوی فلزی و حتی حس خفیفی از ادرار باشد. این ترکیب ممکن است برای برخی افراد ناخوشایند یا حتی آزاردهنده باشد، زیرا به طور ناخودآگاه به یاد محیط‌های جنسی و شهوانی اولیه می‌افتند. برای برخی دیگر، این می‌تواند یک تجربه وسوسه‌انگیز و حتی تحریک‌آمیز باشد.

این لحظه از آغاز عطر کاملاً شبیه به یک صحنه‌ی ابتدایی و شوکه‌کننده در یک فیلم از گاسپار نوئه یا دیوید لینچ است؛ چیزی که شما را با یک ضربه از واقعیت به دنیای تخیلی و عمیق می‌برد. در اینجا، بو به گونه‌ای خام و آشفته است که ذهن شما را به چالش می‌کشد و شما را وادار می‌کند تا دوباره به آن فکر کنید و از خود بپرسید که آیا واقعاً می‌خواهید در این دنیای بوهای بی‌پروا و عجیب باقی بمانید یا نه.

پس از چند دقیقه، وقتی شوک اولیه فروکش می‌کند و حس خام و حیوانی کاهش می‌یابد، تغییرات بویایی جالبی آغاز می‌شود. عطر به تدریج به سمت دانه تونکا و وانیلا می‌رود و شیرینی و گرمی به فضای عطر اضافه می‌کند. در این مرحله، سادوناسو به یک تجربه بویایی کاملاً متفاوت و دلپذیر تبدیل می‌شود. نت‌های شیرین و خامه‌ای دانه تونکا، به همراه وانیلا، فضایی گرم و راحت را به وجود می‌آورند که درست مانند ورود به یک پاتیسری کوچک است.

این تغییر در عطر دقیقاً شبیه به یک فیلم تجربی است که ابتدا در یک فضای سرد و وحشی شروع می‌شود و به تدریج به یک دنیای رویایی و نرم‌تر می‌رسد. در اینجا، بوی شیرینی وانیلا به گونه‌ای وارد می‌شود که به نظر می‌رسد شما در یک فضای خصوصی و صمیمی، مانند اتاق خواب یا یک کافه دنج، در حال استراحت و لذت بردن از شیرینی و گرمای فضا هستید. بوی وانیلا، شکر و کمی قهوه، احساس خوشایند و انسانی را به فضا می‌آورد و به طور غیرمنتظره‌ای ترکیبی از شیرینی و ادویه‌جات حس می‌شود.

اما جالب‌ترین نکته اینجاست که همچنان، زیر این لایه شیرین و خوشبو، هیچگاه لایه‌ای از ویژگی‌های حیوانی و خام که در ابتدای عطر وجود داشت، کاملاً محو نمی‌شود. این لایه‌ها به گونه‌ای با هم ترکیب می‌شوند که هنوز حس طبیعی و انسانی بودن عطر، آن را از هر نوع بوی تجملی و مصنوعی دور نگه می‌دارد. این حالت دقیقاً شبیه به فیلم‌هایی است که در آن‌ها، حتی زمانی که داستان به آرامی و لطافت تغییر می‌کند، هنوز حس ناخودآگاه بی‌نظمی و پیچیدگی در داستان و فضای آن وجود دارد.
هنگامی که عطر خشک می‌شود و به مراحل نهایی خود می‌رسد، تمام آن حس خام و حیوانی که در ابتدا احساس می‌شد، جای خود را به چیزی بسیار لطیف و طبیعی‌تر می‌دهد. نت‌های شیرین وانیلا و دانه تونکا اکنون کاملاً در کانون توجه قرار دارند و عطر به یک حس طبیعی و گرم‌تر تبدیل می‌شود. در این مرحله، عطر بیشتر شبیه به بوی پوست نرم و طبیعی می‌شود، چیزی که در کنار شیرینی وانیلا و شکر، احساس آرامش و راحتی ایجاد می‌کند.
این تغییر در عطر شبیه به یک پایان‌بندی خوب در فیلم‌های هنری است که پس از یک سفر پرچالش و پیچیده، به لحظه‌ای آرام و دلپذیر می‌رسید. همانطور که در یک فیلم خوب، شما به تدریج به فضای شخصیت‌ها و داستان پی می‌برید و در انتها به یک نقطه‌ی رضایت‌بخش می‌رسید، در اینجا نیز سادوناسو به شما حس راحتی و دلپذیری می‌دهد. این عطر همانند یک جفت شلوار جین قدیمی است که به طور دائم در بدن شما حس می‌شود و بوی آن در نهایت به‌طور غیرمنتظره‌ای از شما جدا نمی‌شود.
سادوناسو به هیچ وجه یک عطر روزمره نیست و به طور خاص برای موقعیت‌های خاص طراحی شده است. با توجه به ترکیب بویایی پیچیده و غنی آن، این عطر برای شب‌های سرد پاییزی یا زمستانی و موقعیت‌های صمیمی و عاشقانه مناسب است. زمانی که می‌خواهید یک تجربه عمیق و احساسی را با کسی که به آن علاقه دارید تجربه کنید، این عطر می‌تواند تأثیر ماندگاری بگذارد.

عطرهایی مانند سادوناسو بیشتر مناسب موقعیت‌هایی هستند که در آن‌ها احساس شهوانی و نزدیکی بدن‌ها به یکدیگر، بیش از هر چیزی اهمیت دارد. از این رو، می‌توان آن را برای شب‌های عاشقانه، ملاقات‌های داغ و صمیمی، یا حتی در فضاهای خصوصی و نزدیک استفاده کرد. همچنین، اگر شما بخواهید در یک موقعیت خاص اعتماد به نفس و جسارت بیشتری به نمایش بگذارید، این عطر می‌تواند گزینه مناسبی باشد.
از طرفی
سادوناسو از نازوماتو علاوه بر ترکیب بویایی خاص خود، با طراحی بطری‌اش نیز توجه‌ها را جلب می‌کند. بطری این عطر که به شکلی فالیک طراحی شده، به وضوح به جنبه‌های جنسی و شهوانی نازوماتو اشاره دارد. در واقع، این طراحی به نوعی جنجال و هیجان‌های اطراف این برند را تقویت می‌کند. درست همانطور که در فیلم‌های دیوید لینچ، طراحی صحنه و کارگردانی جزئیاتی دارند که مخاطب را وادار به تفکر و کاوش بیشتر می‌کنند، این بطری هم به‌طور نمادین برای شخصیت و جوهره عطر گویای بسیاری است.
و در نهایت
سادوناسو یک عطر تجربی و چالش‌برانگیز است که باید با روحیه‌ای ماجراجو تجربه شود. این عطر با ترکیب بوی حیوانی، آلودگی و شیرینی، از ابتدا تا انتها شما را به یک سفر بویایی غیرمنتظره می‌برد. برای کسانی که به پیچیدگی‌های بویایی علاقه دارند و از تجربه‌های جدید نمی‌ترسند، این عطر قطعاً ارزش امتحان کردن را دارد. در عین حال، به دلیل ویژگی‌های خاص و گاهی شوکه‌کننده آن، توصیه نمی‌کنم که آن را به‌صورت blind خریداری کنید. اما برای کسانی که آماده‌اند تا لایه‌های مختلف این عطر را کشف کنند، سادوناسو یک انتخاب شگفت‌انگیز و به‌یادماندنی خواهد بود.



2 تشکر شده توسط : @lirez@ امیر رنجبر
Stercus یه عطر پیچیده و غیرقابل پیش‌بینی‌ِ که مثل یک سفر به دل طبیعت وحشی شروع میشه. در ابتدا، وقتی این عطر رو اسپری می‌کنی، بوی دودی و تاریک عود به شدت تو رو غافلگیر می‌کنه. این بو یادآور جنگل‌های مرموز و عمیق، یا حتی فیلم‌هایی مثل The Witch یا Pan’s Labyrinth هست که انگار تو رو به دنیای فریبنده و خطرناک طبیعت می‌بره. ممکنه اولش گیج بشی، مثل کسی که وارد یک دنیای ناشناخته شده، اما به زودی متوجه می‌شی که این ترکیب‌ها، همزمان جذاب و تهدیدآمیز هستن.

اما این عطر خیلی زود از تاریکی خودش بیرون میاد. کم‌کم نت‌های شیرین و گل‌دار مثل گل رز با بویی صابونی و نرم ظاهر می‌شن و در کنار عود، یه تضاد جالب و پیچیده رو ایجاد می‌کنن. به طرز شگفت‌انگیزی این تضاد مثل The Favourite عمل می‌کنه، جایی که در ابتدا همه چیز بی‌دغدغه و زیبا به نظر می‌رسه، اما تهش یه پیچیدگی و خطر نهفته‌است. این تضاد بین شیرینی و دودی بودن عطر، درست مثل زمانی که وارد دنیای حیوانات وحشی می‌شی و بعد می‌بینی که در دل این وحشی‌گری، عمق و پیچیدگی وجود داره.

و وقتی به انتهای روز نزدیک می‌شی، نت‌های چرمی و خام به وضوح خودشون رو نشون میدن نه چرم نرم و صاف، بلکه چرم خام و طبیعی که به شدت حس طبیعت بی‌رحم و در عین حال جذاب رو منتقل می‌کنه. این تغییرات یادآور Antichrist می‌شه، جایی که طبیعت و انسان‌ها درگیر تضادهای مرگبار و تاریکی هستند. اما عطر در نهایت به مرحله‌ای می‌رسه که نت‌های میوه‌ای شیرین و پودری ظاهر می‌شن، که یادآور The Neon Demon می‌شه: چیزی فریبنده و زیبا که در نهایت به یک لایه شیرین و دلپذیر تبدیل می‌شه.

Stercus، با تمام پیچیدگیش، یه عطر واقعی و منحصر به فرده. شاید در ابتدا سخت و غریبه به نظر برسه، ولی وقتی بیشتر باهاش آشنا بشی، متوجه می‌شی که تمام تضادها و تغییراتش چقدر هوشمندانه و جذاب هستن. این عطر برای کسانی که دنبال یه تجربه متفاوت و پر از احساسات متناقض هستن، انتخابی بی‌نظیره.

عطر افشانی عزیزی که این پیام را اخر مطالعه کردید :
همچون گلی که در دل یک باغ سرسبز شکوفا می‌شود، این پیام به شما تقدیم می‌شود تا روزتان پر از سلامتی و نشاط باشد. همانطور که بوی گل‌ها و طبیعت در هوا پخش می‌شود، این کلمات به دلتان می‌نشیند و احساس خوشبویی از زندگی، از سلامت و سرزندگی را در هر لحظه با خود به همراه می‌آورد.
6 تشکر شده توسط : KAVEH امیر رنجبر

تمامی خدمات این سایت، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می باشند و فعالیت های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است.

هرگونه استفاده از مطالب این سایت بدون اجازه مدیران آن غیر مجاز بوده و تبعات آن بسته به نوع تخلف، متوجه افراد خاطی خواهد بود.

Iran flag  Copyright © 2007 - 2025 Atrafshan