نظرات | nazanin
ترتیب نمایش
چند مدت پیش با پدرم به ملاقات دوستشون رفتیم، گفت و گوی بسیار مفیدی برای من بود به شخصه. در طول مسیر برگشت هزار بار خدارو شکر کردم که برای یک ساعت مفید انسانی رو وسیله ای کرد برای افزایش آگاهی من. با خودم مدام می گفتم خدایا شکرت که انقدر به فکر مایی. پریروز هم به مادرم می گفتم هر انسانی که سر راه ما قرار میگیره از سر تدبیر خداست، حتی اگر یک جمله ی آموزنده به ما یاد بده، وظیفه ی ما شکرگذاری از خداست، اما چطور؟؟ فقط بگیم خدایا شکرت؟ زبونی؟! با جون و دل باید کلمات و جملات آموزنده رو دریافت کرد تا شکر حقیقی به جا آورده بشه. شکر نعمت، نعمتت افزون کند. کفر، نعمت از کفت بیرون کند..
در حین صحبت ایشون قانونی رو به من یاد آوری کردند به نام قاعده ی پاولی یا قاعده ی غیرامکان( اصلی در مکانیک کوانتومی) که در زمان خودش همه اون رو مسخره کردند و فقط آلبرت انیشتین از ایشون حمایت کردن.
و اما قاعده: اصل غیرامکان پاولی بیان میکند که هیچ دو الکترونی، یا به طور کلی هیچ دو فرمیون مشابهی ، نمیتواند حالت کوانتومی یکسان داشته باشند؛ ( مثلا به طور هم زمان در یک مکان باشند و..) این اصل برای درک پدیده های مختلف از جمله ذرات بنیادی گرفته تا ساختار ستاره ها( ینی همه چیز حتی تک تک اتم های تشکیل دهنده ی بدن من و شما عزیزان) نقش اساااسی ایفا میکند.
یعنی هیچ کدوم از انسان ها، مخلوقات، حیوانات، درختان و گیاهان، ستاره ها، سیاره ها، کهکشان ها، قمر ها و .... شبیه به هم نیستن و از هر پدیده و مخلوقی فقط یکی در کل جهان وجود داره.
خیلی طبیعیه که علایق افراد، دیدگاهشون، نوع تحلیلی که برای هر موضوع انجام میدن و.. متفاوت باشه. اگر اینطور نبود که ما با ربات چه فرقی داشتیم؟
به یک ربات برنامه ای رو میدیم و اون مطابق با همون برنامه برای ما کار انجام میده، ما که ربات نیستیم، انسان ها همگی به یک صف منظم دربیان و فقط درباره ی کارکرد و پرفورمنس و مواد تشکیل دهنده ی یه چیز نظر بزارند. همه ی تحلیل ها با نیمکره ی چپ!
تقصیر ما نیست:) انگار دنیا از ما میخواد فقط با این نیمکره جلو بریم، کار کنیم، پول در بیاریم، شب و روزمون رو سپری کنیم و روز از نو، روزی از نو. یک زندگی رباتی!!
اما نمیشه، باور کنید این زندگی نمیشه! بدون هنر و خلاقیت امکان نداره، بدون شعر و موسیقی و کتاب امکااان نداره، بدون توجه به نیمکره ی راست بیچاره امکان نداره لذت برد، امکاان نداره با اعماق وجود درک کرد. امکان نداره عمیقا لذت برد، امکان نداره به پوسته ی یک چیز نفوذ کرد.. نیم کره ی راست بدبختِ طرد شده همون نیمکره ایه که همه ما انسان ها در وجودمون داریم و وجه تمایز ما با ربات هاست.
مورد مهم: فلسفه و درک عمیق هنر با هم ارتباط تنگاتنگی دارن. فلسفه ی هنر، درک عمیق ماهیت و چیستی یک هنره و به اون معنای حقیقی میبخشه.
گر در سرت هوای وصال است حافظا
باید که خاک درگه اهل هنر شوی
...
کمال سر محبت ببین نه نقض گناه
که هر که بی هنر افتد نظر به عیب کند
...
آسمان، کشتی ارباب هنر می شکند
تکیه آن بِه که بر این بحر معلق نکنیم
57 تشکر شده توسط : Farnoosh مهریار
سلام سرکار خانم هانی🌹
ممنونم از محبت شما، خیلی ممنون، خواستم توضیحی هم داده باشم درباره ی متنم تا کامل تر بشه.
بله قطعا هم چکیده ی نکات همین مفهوم رو میرسونه.
مچکرم از لطف شما❤
11 تشکر شده توسط : M  Wolf هاشم پور
امروز این متن رو از دید شخصی که فیلم رو تماشا نکرده دیدم، این فرد امکان داره در نظرش متن رو کمی درهم ببینه و فضای مشابهی هم نتونه با عطر براش پیدا کنه. که خب تا حدی متن درهم هم هست.
خواستم فیلم رو اسپویل نکرده باشم تا از همین درهم بودنه هم مخاطب کنجکاو بشه، و هم فیلم رو تحلیل کنه و هم عطر رو. اما واجب دونستم حسی که از عطر گرفتم رو بگم به اضافه ی یه سری توضیحات.
این عطر حس ترس رو به من القا نکرد اماا عجیب حس تاسف و غمی که ناشی از همین تاسفه رو ازش گرفتم، مثل اینکه تباه بودن زندگی و یا سرنوشت کسی رو ببینید و هیچ کاری نتونید براش انجام بدید و در نهایت متاسف و غمگین بشید.
فیلم روان شناختی Don`t Look Now همین احساس رو به من منتقل کرد، ژانر این فیلم وحشت و درامه اما چه وحشتی؟ وحشت و یا حجوم اضطراب به دلیل وجود افکار و سایه های درونمون که اگر چاره ای براش پیدا نکنیم مارو از درون متلاشی می کنن. پش این فیلم عملا فیلم ترسناک نیست.
و من عمیقا متاسف شدم، چرا که این مدل آدم ها اصلا کم نیستن بینمون و بدتر از اون این هست که فقط تعداد محدودی از این افراد واقعا متوجه میشن، خودشون رو میبخشن و به داد خودشون میرسن. و حتما نباید دلیلی مثل مرگ یک عزیز داشته باشه، تا طرف خودش رو سرزنش کنه. حتی ضربه های کوچیک و بزرگ دیگه ای که انسان ها میخورن و با توجه به اون نوع تفکرات و رفتارهاشون رو تغییر میدن و در وجود خودشون یک حس تنفر، سرخوردگی، سرزنش و.. به وجود میارن همگی تبدیل به یک معضل میشن توی زندگی و روابطشون با بقیه.
این عطر همون آدمیه که گیر افتاده توی گرداب و ذره ذره تباه شده، آدمی که خیلی دیره تا بشه کاری براش کرد. کسی که خودشو هم گم کرده..
26 تشکر شده توسط : Mahmoudreza ganjali فرهاد
Rake & Ruin
لینک به نظر 14 دی 1401 تشکر پاسخ به مسیح
نازنین نمونه ی بارز آدم فضول و پررو، سرما خوردگی هم حقشه😆
چشم حتمااا تماشا می کنم،
خیلی خیلی ممنونم ازتون🙏
9 تشکر شده توسط : مهریار M  Wolf
یکی از فرزندان شما یک سوال کنجکاوانه مطرح کرده است: اگر جهان گرد است، چرا یک دریاچه یخ زده صاف است؟
جان باکستر: این سوال خوبی است.
لورا باکستر: اینجا می گوید که دریاچه انتاریو بیش از 3 درجه از انتهای شرقی تا انتهای غربی آن خمیده است. بنابراین آب یخ زده واقعا صاف نیست.
جان باکستر: هیچ چیز آنطور که به نظر می رسد نیست!
..
هدر: یکی از چیزهایی که در ونیز دوست دارم این است که راه رفتن برای من بسیار ایمن است.
هدر: متشکرم، وقتی به یک کانال می‌آیید، صدا تغییر می‌کند. و پژواک از دیوارها بسیار واضح است.. خواهرم از آن متنفر است.
جان باکستر: خیلی بد است.
هدر: او می‌گوید این شهر مانند شهری است که از یک مهمانی شام بسته شده است، جایی که همه مهمان‌ها مرده یا رفته‌اند.
..
جان باکستر: کریستین مرده است. او مرده است! مرده! مرده! مرده! مرده! مرده!
..
لورا باکستر: راهب شما به من احساس عجیبی می دهد.
جان باکستر: من تصور می‌کنم که او باعث می‌شود خدا کمتر احساس بی پناهی کند.
(دیالوگ هایی از فیلم Don't Look Now)
جان تو با عذاب وجدان بی اندازه ای که داشتی خودت رو نابود کردی. سایه ی مرگ همیشه دنبال تو بود، به خاطر کریستین باید تاوان می دادی. تصویرش همه جای ونیز دنبالت بود، موجودی ریزجسه با بارونی قرمز رنگ که هیچ جا تنهات نمیذاشت.
لورا مثل تو نبود، اون خودش رو بخشید، بخشید و زنده موند.
میدونی اکثر مشکلات ما از اون جایی شروع میشه که بابت یک اتفاق ناراحت کننده مدام خودمون رو سرزنش می کنیم و ازش سایه بزرگی برای خودمون درست می کنیم. سایه ای که تا خودتو نبخشی ولت نمی کنه. اونقدر به دست و پات می پیچه تا همه ی روابطت رو مختل کنه و جونتو بگیره!
همینه که تو و همسرت رو تبدیل کرده به تنها ترین آدم های شهر سرد و بی روح ونیز.
تا خودت نخوای هم کسی نمی تونه کمکت کنه، مثل اون پیرزن نابینا که هیچ کاری نتونست برات انجام بده.
اون چشمانش رو از دست داده بود، اما از هر بینایی، بینا تر بود.
اما تو، با همه ی تنها نبودنت خیلی تنها بودی. تو خودتو هم نداشتی.
کدوم دستی می تونست صورتتو لمس کنه؟!

34 تشکر شده توسط : Mahmoudreza ganjali فرهاد
تام فورد از چری های جدیدش رونمایی کرد! Cherry Smoke و Electric Cherry.
خیلی هیجان زده ام واقعا.
چری سموک: دود گیلاس که یک لذت‌شناس باتجربه است، با آتش بازی می‌کند، با بوی گیلاس تیره که بوسیله اسمانتوس اغواکننده و چوب‌های دودی دود شده مشتعل می‌شود.
الکتریک چری: گیلاس الکتریک بوی گیلاس مورلو را با گرمای ماسک و یاس تند از بین می برد. برانگیختن یک معاشقه ی آزاردهنده که با جوشش های بازیگوش می درخشد.
چری اسموک باید خیلی جذااب باشه. وااای
( متن بالا از پیج تام فورد بیوتی ترجمه شده)
36 تشکر شده توسط : فرهاد M  Wolf
Rake & Ruin
لینک به نظر 14 دی 1401 تشکر پاسخ به Hani
خیلی لطف دارید خانم هانی، ممنونم.
بله عطر غم انگیزیه موافقم باهاتون ولی به جرات میتونم بگم هیچ عطری اندازه ی وی ات آرمیس منو ناراحت نمیکنه اونم به خاطر خاطره ی بدی بود که ازش نوشته بودم.
ولی در کل همشون عجیب غریبن:))
13 تشکر شده توسط : مهریار M  Wolf
Narciso Poudree
لینک به نظر 14 دی 1401 تشکر پاسخ به جانا
درسته،
نارسیس سفید از پودری پرفورمنس قوی تری داره،
جز اون دسته از عطر هاست که پاف کمترش در کنار پرفورمنس خوبی که داره، بهتر هم عمل میکنه. و زیادش میتونه برخلاف بقیه مدل ها اذیت کننده باشه.🌱
بعد چون گفتید به عطر های پودری علاقه دارید Kenzo flower و Dolce and Gabbana Pour Femme رو در نظر داشته باشید.
11 تشکر شده توسط : M  Wolf 𝐴𝑟𝑑𝑒𝑠𝒉𝑖𝑟 𝑆
Rake & Ruin
لینک به نظر 14 دی 1401 تشکر پاسخ به Hani
سلام سرکار خانم هانی🍃
از گاسپار نوئه فقط I stand alone و vortex رو دیدم، vortex فیلم قشنگی بود، و برای تحلیل نیاز به صبر داشت واقعا👌 Amour رو ندیده ام تا به الان، اما حتما میبینمش.
و چه عالی که شما با هیچ کدوم از کار های گاسپار نوئه مشکلی ندارید، من کاور فیلم هاشو میبینم یه جوری میشم😆 البته به گفته ی صحیح شما، فعلا مناسب من نیستن:)

برای عطر ایو نونو مانی کمیاکارتزینو ایل ولتو از اونوم( امکان داره تلفظش رو اشتباه نوشته باشم) یه فیلم با فضای مشابه در نظر دارم، راجبش می نویسم حتما🌷
15 تشکر شده توسط : فرهاد مهریار
سلام جناب مسیح
کنجکاویم در مورد این برند باعث شد امروز این نوشته اتون رو بخونم و برم فیلم I Stand Alone رو ببینم، چه فیلمیی بود و عجب پایانی داشت!
فکر می کردم حالا سه سال پیش خیلی زود بود برام که فیلم مرثیه ای برای یک رویا رو ببینم چون حال بدی بهم دست داد، گفتم الان نسبت به قبل روحیاتم تغییر کرده چیزی نمیشه بزار برم ببینمش، ولی این یکی هم واقعا در حدی بود که انگشت های دست و پاهام یخ زد!
چه منولوگ هایی قصاب توی ذهنش داشت، طولانی و آشفته. ذره ای آروم و قرار نداشت. کسی که نمی تونست با دنیای امروزی ارتباط برقرار کنه و می خواست یه تنه دنیای دور و برش رو نابود کنه. و ارزش خیلی از آدم هارو با یه تیکه گوشت یکی می کرد.
خلاصه که مجاب شدم دکانت rake and ruin رو تهیه کنم:)
vi et armis: کرم از خود درخت است.
28 تشکر شده توسط : مهریار M  Wolf

تمامی خدمات این سایت، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می باشند و فعالیت های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است.

هرگونه استفاده از مطالب این سایت بدون اجازه مدیران آن غیر مجاز بوده و تبعات آن بسته به نوع تخلف، متوجه افراد خاطی خواهد بود.

Iran flag  Copyright © 2007 - 2025 Atrafshan