نظرات | nazanin
ترتیب نمایش
موس ایلومینی از آن اکسیرهایی‌ست که شرح‌‌اش را نمی‌توانم به الفاظ بیاورم.
به قول مولانا: "همچنانکه طفل، عاشقِ شیر است و از آن مدد می‌یابد و قوّت می‌گیرد، و مَعَ‌هذا نتواند شرحِ شیر کردن و حدّ آن را گفتن و در عبارت نتواند آوردن که من از خوردنِ شیر چه لذت می‌‌یابم و به ناخوردنِ آن چگونه ضعیف و متالّم می‌شوم."
زان نیامد یک عبارت در جهان
که نهان است و نهان است و نهان

زیباا
زیباا
زیباا
47 تشکر شده توسط : Farnoosh نیلا ی
درود،
یه سری مسائل زائده کج‌فهمی هاست.. نسبت به یک فرد، و نوشته و ویویوی‌ "شخصی" اش، و...
وقتی جانِ کلام فرد؛ "تشرِ واضح به افرادی که با پولِ مفت و خونخواری در حال بلعیدن جهان هستند" رو به "استفاده ابزاری از متنی ادبی برای فروش کالا" برداشت می‌کنید؛ این چه معنی میده؟
شما نه طرف مقابلتو می‌شناسی، نه نوشته های دیگرش رو خوندی، نه می‌خوای از دغدغه‌های فکری او مطلع بشی و به همین راحتی فرد رو قضاوت میکنی.. اونجایی که نوشتید؛ "عطربازِ کمونیستِ رادیکال".. اون آقا عطرباز نیست اصلا دوست عزیز.. خیالتون آسوده..
اولین نظرِ من در عطرافشان، به تاریخِ ۲۰ خردادِ ۱۴۰۱، ذیلِ عطر لاست چری تام‌فورد بوده..
یک ریپلای اون کامنت گرفت از یک 'هم وطن'، بدین صورت: 'پکیجیگ و طراحی باتلِ عطر بسیار عالی.. برندی که عطرهایش بویِ پولداری رو داد میزنه! نه اینکه نشون بده، بلکه فریاد می‌زنه'..
شما خودت ترجمه کن.
کسی نگفت تام فورد نماینده و نمادِ تام و عامِ نظام سرمایه داری‌ست.. اما می‌تونه باشه! دیگه خودمون رو به اون راه نزنیم..
(یک ریویو بلند و کامل دیگر هم اینجا بوده، که ریپلایی خورده از این دست جملات بی پایه؛ "متن چند صفحه ای ننوسید و خلاصه گویی کنید".. تهش هم همه میرن فرگرنتیکا..! (سه تام لایک خورد)
"تشکر" هرچه معنا بشه، کف و سوت معنا نمیشه..!)
بنده لاست چری رو داشتم؛ منم باید میومدم جوابیه متعصبانه‌ درج می‌کردم؟
آدم باید چشمشو رو حقیقتِ 'تلخ' باز کنه.. شما برو وسطِ میتینگ ها و مهمانی‌ها و گالری ها و این جماعت‌و ببین از نزدیک.. چرا راه دور بریم.. یه سر به فیلم و سریال‌های پرت و پلایِ ایرانی بزنید که بسیاری از عموم مردم وقت میزارن براشون.. یا همینجا تو عطرگرام خودمون..
اما چرا فبیولس؟
چون خودبزرگ بینی و تکبر رو هم در بطن خودش داره و هم قصد جا انداختن‌اش رو در اجتماع.. مردم هم متاسفانه علقشون به چشمشونه.. خدا نکنه یه پولدارِ خوشگل ببینن.. خیلی شیک میگن بفرمائید همه کنار، آقا رد شن.. نمونه‌هاش مکتوب تو همین سایت هم هست.
نقد، نقدِ رایحه و عطار و فضاسازی و این چیزها نیست، نقدِ مارکتینگه.. نقدِ 'تاثیدپذیری' و "خودباختگیِ" مردم.. نقل اینکه خیلی ها اسم این عطرو تنها شنیدن، و نبوییده تحسینش کردن..
خیلی به فرگرنتیکا نگاه نکنید، بیاید در مراجع و همچنین آنلاین شاپ‌ها و فروشگاه های سطحِ شهر.. در دلِ مردمون خودمون.. تو مغزِ اونا رو باید تماشا کرد..
نقلِ تشر و تمنا ست بیشتر.. نه چپ‌گراییِ کج و کوله!
44 تشکر شده توسط : Farnoosh علی
کدام کلاب؟

از کالکشن جوین دِ کلاب، دُن و بِردی را بوییده‌ام..
بِردی؛ بوی خانه پدربزرگم را می‌داد.. بوی کاه‌گل و خاک.. بوی درِ چوبی و دیوارهای نم‌گرفته را؛ در بعد از ظهری مرطوب و دل‌انگیز در مازندران.. همان‌جایی که گفته بودم دنبال گنج می‌گشتیم با هم‌بازی ام.. منتهی هیچ خبری نبود! نه ظرف میوه‌ای، نه پیراهنی رنگی، نه شکوفه ای بر درخت، نه هم‌بازی ای، و نه حتی پدربزرگی پشتِ پنجره!

بِردی؛ تصویری‌ست خاکی فام که در قلبش رنگی‌ترین خاطرات‌ِ یک دختربچه را دفن کرده است..!


دُن؛ در ایتالیا عنوانی‌ست افتخاری که برای ادای احترام به اعضای اصلی یک خانواده، قبل از نام شخص، به کار برده می‌شود..
تیغه‌ای باروتی فلزی دارد، و نُتی چند ثانیه‌ای و فِیدِ گورماند‌ که حضور بارزِ ویسکی را نوید می‌دهد.. آکوردی فروتی، سپایسی، چوبی..
به تصورِ من چوب در این عطر بُعد دیگری نیز دارد.. جلوه‌ای خشک و حرارت دیده که دوده از آن بلند می‌شود.
و نیز تنباکو در کنارِ ویسکی؛ شیرین و گرم و نرم است.. یک رگه‌ی ترشِ آلبالو مانند، شبیه به کاپتان بلکِ آلبالویی هم داشت برای من.. بسیار کوتاه و فانی..
همچنین من از تنباکو یک پوسته نازکِ خاکی هم گرفتم.. شاید هم تاثیرِ نعناع‌هندی باشد، هرچند که پچولی در نت‌ها ذکر نشده..!‌ خلاصه هر چه که هست، زیباست.
این رایحه اگر فیلم باشد می‌شود The Godfather II.. آن پلان‌ها و سکانس‌ها، همگی، می‌توانند این بو را بدهند..!
روزی پدرخوانده دو را در اتاق پدربزرگ تماشا می‌کردم.. وقتی دُن را بوییدم، یاد آن روز و اتاقِ سردش و جای خالی‌اش افتادم.. یاد آن خاطرات رنگیِ دور.. آن کودکی ها.. یادِ بِردی..

فریدو زمزمه کرد؛
Holy Mary, mother of God, pray for us sinners...
قطره‌ای بارید؛ صدای شلیک و بوی باروت در فضا پیچید...
49 تشکر شده توسط : آرش وقوعی Farnoosh
یکی از دلایلی که من با اغلب میوه‌جاتِ به کار رفته در عطر‌ها دشمنی دیرینه دارم اینه که باعث میشه کرکتر عطر بسیار برون‌گرا و لوس بشه.. اینجا هم پرتقال در کنار گل‌های سفید یه حس گورمندِ شیرین درست کرده.. گُلِ خالی چشه مگه؟ :// من چون به میوه‌جات حساسم این بینی گیرشون بیاره دیگه رهاشون نخواهد کرد متاسفانه.. باری بینی را باید شُست انگار و جوری دیگر بویید..
نسبتا خطی اما کیفیت و پرفورمنس بسیار بسیار خوب

33 تشکر شده توسط : Farnoosh Mehran
اینک‌یکی در ستاره نظر می‌کند و راه می‌برد.
هیچ‌ستاره‌‌یی سخن می‌گوید با وی؟ نی!
الا به مجرد آن‌که در ستاره نظر می‌کند،
راه را از بیرهه می‌داند...
مولوی
.....................
کَف؛ استخوان‌بندیِ جا افتاده و مستحکمی دارد. مطلقا محکم و جدی برخورد می‌کند و به ذات هوش‌مند، باسواد، و کمی بدقلق است.
اَمبرگرِس؛ یک اسکلت‌ِ غیرقابلِ اغماض در گوشته‌ی 'کَف' شکل داده است. بویی نمکی، سبزِ معطر..
شروع: ترنجی تر و تازه، دارای دو لایه، که سطحِ اولیه اش تند و تیز و حاصلِ برخوردِ تنه او به آمیزه‌ی زنجبیل و فلفل است. تمرکزی متعادل بر پایه زنبق می‌کند؛ این ساختمان گویی در مه پرسه زند.. مه‌ای تلخ، پودری وَ گُلدار..
آکوردی گیاهی_تلخ دارویی_چوبی به همراه تراشه‌های صابونی، که ثمره تلفیقِ سرو وَ وتیور است، حولِ اسکلتِ 'کَف' به چرخش در می‌آید.. این درهم‌ آمیزی بسیار زیباست!
وَ سرو به کمکِ سدر، تصویر را هرچه بیشتر جلا می‌دهد.
فضایی هرچند مات اما خنک و تازه، نیمه گس، خشک و سبز!
آن بازدم‌های پودریِ زنبق بر چرمی نرم وُ نو دمیده خواهد شد؛ و ته بویی انیمالیک اما موقر، از او به جای خواهد گذاشت.
مناسب آقایان.. پوشش رسمی، منوکروم تیره، به همراه اکسسوریِ جزئی.. با ساعت و انگشترِ صفحه گرد کَغتیه در انگشتِ کوچک بسی زیبا می‌‌نشیند.
38 تشکر شده توسط : علی Farnoosh
مای وِی پرفیوم بسیار نظیف و سمفونیک چینش شده و نمی‌شود منکرِ کیفیتِ خوبش شد. اما آخرش چه؟

به خیالِ من، کیسه‌ای مخملی و گرم و نرمی دارد تیره رنگ؛ با پُرزهایی مرکباتی و معطرِ اسپایسی.. درونش مقادیرِ قابل توجهی شکوفه پرتقال و یاس، وَ شیره‌ای ثمره درهم‌تنیدگیِ مریم با ساقه‌اش، آن را مرطوب کرده.
رایحه‌ای گلدار ، سفید، سنشوال، اسپایسی، و شیری می‌شوند ماحَصَلَ؛ که نبضی آرام و شیرین دارد.
یک حلقه‌ی ظریفِ پودری‌مُشکی، محصولِ ما را به گُلِ خطمی پیوند می‌دهد..
چرخش هارمونیکِ بی‌بدیلی شکل می‌گیرد.. رشته بویی شیرین، مُشکی‌انیمالیک، پودری‌چوبی که جلوه‌ای از زنبق را به ما نشان داده، و سویه‌ای گورمند و میوه‌ای نیز از خود بروز می‌دهد.. تخمیر شده، لاکتونیکی‌، و وانیلی.
آن پوسته حیوانی که گفتم، تِمی دودی بوزی به جانش رفته؛ و همین نمی‌گذارد تنها، آن بُعدِ مملو از ملاحتش را ببینیم.
جورجیو آرمانی با دقت عمل کرده و کارش را تمیز و حساب شده جلو برده است.. از طراحی وَ طیف‌های رنگیِ بطری و هماهنگی اش با رایحه و پرفورمنسِ آکوردها بگیریم، تا مدلِ منتخبِ تبلیغاتیِ عطرش!
با فلنکر‌های دیگرش کاری ندارم، چه بسا تستشان هم نکرده ام ولی این یکی، مالِ خودِ اوست؛ سیدنی سووینی..
اما به هنگام برخوردن به 'مای وی پرفیوم'  پرسشی در ذهن داشتم که مدام تکرارش می‌کردم: 'تهش که چه؟'
نه چهره معصومش آن قدر تاثیرگذار وُ زلال است وَ نه کرکترِ آن چنانی‌ای دارد.. این مشخصه برای شخصِ من بسیار حائز اهمیت است که در اینجا رعایت نشده! چه بسا در بسیاری از دیگر دیزاینری‌ها..
باری، در این باره تصمیم گیرنده شمایید!
این ظاهرِ زیبا وَ ملیح و دوست‌داشتنی چقدر‌ ارزش‌مند است؟..

بالغ است.. پرفورمنس خوبی دارد.. رنگ‌های تیره و روشن، هر دو را، پوشش می‌دهد؛ هرچند نسبی ست و کفه به سمتِ روشن تمایل دارد..
بر پارچه‌های مخمل، موهِر، و پشمی به راحتی حرکت هموفونیکِ نت‌ها را خواهید دید..

حال آیا این‌ها کافی‌ست، یا که نه؟
42 تشکر شده توسط : Farnoosh lili
Springtime in a park
گل برف (lily of the valley)؛ اینجا نمودی زلال از یاس، کامپلکسی گلی، پودری، خنک، فرش و گیاهی داره..
یک خطِ باریکِ میوه ای خامه ایِ صورتی حاصلِ توت فرنگی، پالپِ گلابی، و پره ای از پوستِ هلو به علاوه رگه ای رزِ تر و تازه و آبدار بهش اضافه شده و این مرزِ صورتی خیلی شیک میگه: اُپنینگ کات..
شاهد باشید که من خواستم با صورتی آشتی کنم خودش نزاشت:\
مِن بعد کار خرابه! یک آکوردِ درهم و شِپِرتی! یه کُپه مخلوطِ نُتِ یاس، آکورد گل برف و مشک همینجوری روی آسمانِ خدا معلق!
مُشکی که مثلِ کرم پودر ماسیده باشه روی صورتِ یاس.. هم چهره اش رو زشت کرده و هم تو دل نرو..حیف...
پرفورمنسِ معمولی رو به خوب.. ارزش خرید؛ چون زشته تو کارنامه یه صفرِ کله گنده بذاریم یک و نیم از ده.. کرکتر هم کشک.
جنابِ کاوالیه، این چه صابونیه؟!
42 تشکر شده توسط : Farnoosh محمد ح
مدتی بود که قصد داشتم چند تا عطر مطلقا زنانه و ملیح پیدا کنم منتهی سر از جاهای دیگه در می آوردم.. آقای شیرانی که خدا حفظشون کنه این طلسمو شکستن:) سه تا سمپل عطر زنانه برای من فرستادن و این یکی واقعا زیبا بود.
شروعی سبز و کمی نمور از برگِ ترنج و مریم.. تقریبا شبیه به مریمِ Tuberosis Laboratorio Olfattive..
حول و اطراف بیست سی ثانیه بعد، سویه بسیار قابل توجه از شکوفه پرتقال وارد میدان میشه.. با صدای بلند..حالا به خاطر چهره ی بسیار طبیعی و نازش، از فریادش چشم پوشی می کنیم:) یه لحظه گمون کردم مریم و یاس رو فراری داد؛ ولی دیدم نه خیر.. با هم دوست شدن.. اما در کل تُنِ صدای شکوفه بلندتر از اون دوتاست..
میدان در اینجا زمینی چمنی، کمی سبز و نیمه مرطوبه که پارچه ای حریری از جنسِ وانیل سرتاسر اون رو پوشونده و عطرِ مشک از خودش ساطع می کنه.. پودری، گرم، لطیف..
و گل ها و شکوفه ها چه آزاد و مستانه بر روی اون حریر می غلتند..
برای خانم ها با پوست های روشن.. پیراهنی سفید.. سایه ای صدفی.. گونه های سرخ.. روبانی بر مو.. شکوفه ای بر سر.. و پا برهنه دویدن...
35 تشکر شده توسط : Farnoosh Mehran
Écrin de Fumée
لینک به نظر 18 دی 1402 تشکر پاسخ به مهریار
سلام و احترام به شما،
بله، کاراکتری درون گرا، قابل اعتماد، و بسیار هنری داره. دقایقِ آغازینِ هانگرین راپسودی 2، در عین بازی گوشیِ زیرپوستی ای که داره یک جریان دارک و سرد به من القا میکنه؛ و پیوست این قطعه به برداشتی که از نوشته من داشتید واقعا زیبا بود:)
همچنین دارای طبعِ گرم و خواهان استایلی رسمی، و تا حدودی ساختار شکن هست. کلاسیک\کژوال کلاسیک به همراه اکسسوری..
همه پسند نیست اما بازخورد به همراه خواهد داشت..اگر مواردی مثل ستایل و پوشش رعایت بشه حسِ کنجکاوی رو برانگیخته می کنه و باعث تامل و نگاه های متفکرانه، زیرچشمی و بعضا خیره ی افراد خواهد شد..
مثلا Black Phantom by Killian هم به لحاظ بازخورد، چنین حالاتی رو در مخاطبِ شما ایجاد خواهد کرد (ضمنِ رعایت استایل). البته فضای این دو اصلا ربطی به یکدیگر ندارد، کما اینکه ایکخان د فومی مثل بلک فنتوم بدقلق نیست ابدا.. شخصا از هر دو عطر، چنین دست بازخوردهایی رو به وفور تجربه کرده ام..

نمیدونم Irreverent از Histoires de Parfums رو تست داشته اید یا خیر.. اما برخی نت های میانی ای که Ecrin de Fumee داره، نسبتا اتمسفر مشابهی با Irreverent داره..هر دو این هنجارشکنی رو دارند در شخصیت خودشون..
35 تشکر شده توسط : Farnoosh Mehran
جعبه‌ دود
از معدود عطرهایی ست که با حفظِ تعادل میانِ جنبه‌های شخصیتی، پله پله همگی اون‌هارو به نمایش می‌ذاره..
از نمایان شدنِ نیمه تاریک وجودش واهمه نداره.. میل به کناره‌گیری داره.. در عین جدیت مهربان، به هنگام تاریکی مسکوت و وزین، و به وقتش کمی بازی‌گوش و صمیمی است.. حالاتی شاعرانه داره؛ و مهم‌ ترین و محترم‌ ترین خصلت‌اش برای من اینه که، به هنگام فراغ هم متفکره! خودش رو غرق نمی‌کنه.. از لذت‌های دنیوی بی‌زاره، و این خیلی با ارزشه..!
قطعه‌ی آداجیو در سُل ماینِر (Adagio in G minor) به ساختِ آلبینونی رو گوش بدید که برای ساز‌های زهی، ویولن، چلو و ارگان نوشته.. ایکخان د فومی اون رو می‌نوازه.. این نوایِ عارفانه که جنس غمش متفاوته و به جست و جوی غیب و معبود است. و این غم، شادمانی‌ ست..
..................
فاز اولیه: ابری حجیم به رنگ قهوه‌ایِ سوخته از پودر کاکائو به همراه دانه‌های ریز و نامعلومِ قهوه، در آغوشِ باز و مهربانِ تنباکو..
این حجمه، آزرده و در اتاقکی تیره، فلزی‌باروتی، و انبوهی از دوده حبس میشه.. سویه‌های بوزی‌الکلی به کار تزریق می‌شن به همراه وهم گذرایی از لاک‌الکل برای من..
این اتمسفر، جایِ پای خودش رو محکم کرده و به این منوال ساعاتی مهمان شما خواهد بود..
از سوی دیگه بخورِ کندر و خطوطِ لامی شعاعِ قابل توجهی از ترکیب رو دست میگیرن..
این آمیزه، فضا رو مخملی‌تر و نرم‌تر خواهد کرد؛ چاره اش صبره..
صندل وود، بخور، چرم و باده؛ یک تلفیقِ بی بدیل و با مسما پدید میارن..
بخشِ فلزی دودی‌‌باروتی رو مرکز ثقلِ این هنر می‌دونم.. این بخشِ آزاردهنده تاریک که از بطنِ صفحات گورماند پدید اومده.
اون صفحات تبدیل به کاغذی کاهی می‌شن، و از نقطه‌ای شروع به سوختن می‌کنند که ذره‌بینی اونجا، حائل میانِ خودش و نور است..
اخطار؛ شاید در این قسمت فضای بیمارستان براتون تداعی بشه.. انگار قشنگ نشستید وسطِ راهرو و سرم به دست، شکلات میل می‌کنید. اگر چنین چیزی رخ داد، ذهنتون رو متمرکز کنید و به ابعاد دیگرش توجه کنید.
طیف رنگیِ خاصی داره..
به ترتیب؛ مشکی، قهوه‌ای سوخته، نقره‌ای، خاکی، و خاکستری..!
این تناژ، فاش کننده سیرِ شخصیتیِ اوست!
یونیسکس.‌. بسیار توانا در ساخت کرکتر و قادر در خلقِ کانسپت..
ماندگاری‌ بسیار خوب.. پخشِ متوسط
حرکتِ قدوم و رقصِ نت‌ها بسیار عالی..
ویولن سل رو بدیم بهش بنظرم. منتهی قبل از تک نوازی‌اش صبا به زیر گوشش خواهد خواند:
زین باده می‌خواهی برو اول تُنُک چون شیشه شو
چون شیشه گشتی بر شکن بر سنگِ ما بر سنگِ ما...
43 تشکر شده توسط : Farnoosh ماری

تمامی خدمات این سایت، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می باشند و فعالیت های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است.

هرگونه استفاده از مطالب این سایت بدون اجازه مدیران آن غیر مجاز بوده و تبعات آن بسته به نوع تخلف، متوجه افراد خاطی خواهد بود.

Iran flag  Copyright © 2007 - 2025 Atrafshan