خداوندا چرا مرا مرگ نمیدهی تا ناظر این حجم ظلم نباشم....
خداوندا چرا مرا نابینایی نمیدهی تا بینای این حجم تاریکی نباشم..
خداوندا چرا مرا ناشنوایی نمیدهی تا شنوای این حجم ناله نباشم...
خداوندا چرا مرا انجماد نمیدهی تا مذاب این حجم از غم و اندوه نباشم.....
خداوندا تو را قسم به اسمت میدهم تا عطر خودت را بر ما تنپوش کنی............
............
تو را از هراس بدخیمت تنها در تاریکی، تنپوش است...
تو را از دو زیست بودنت در آبها و خشکی، تنپوش است.....
تو را از نمک دلپذیرت در اعماق اقیانوس ها، تنپوش است...
تو را از جوهر سبز رنگت در سبزینه زندگی، تنپوش است....
تو را در آغوش ها نگنجد که بر همگان طوفان عشقی.....
تو را در یادها فراموش نباید که بر دلها جاودانی......
تو را در ظلمات و نور نشاید که بر چشم ها ماندگاری.....
شما را آنقدر قدرتمند در روایحین که مرا از تنپوش شما هراس است....
شما را آنقدر در ژرفای روایحین که مرا از بونوازی شما پرهیزی نیست....
شما را آنقدر در دود و مه دود غالبین که مرا از عشق شما اعتیاد است....
شما را آنقدر مردانگی نهفته است که مرا از همراهی شما، مردان کهن است.....
تو را آنقدر زیبایی نهفته است که تنپوشت به انتظار هاست...
تو را آنقدر عطرآگین است که بونوازی ات به اعتیاد هاست....
تو را آنقدر غلیظ است که قطره هات به جاودانه هاست.....
تو را آنقدر خلوص است که عصاره هات به خاص هاست...
تو را آنقدر حافظه است که شهد ات به خاطره هاست....
چقدر در منشور زیستن برایت انتظار کشم....
چقدر در شکوفه های عشق برایت دعا کنم....
چقدر در اهتزاز درفشت برایت پایکوبی کنم.....
چقدر در تنفس عطر آزادگی برایت شلاق تحمل کنم....
چقدر در زخم های ناسور دردهای عشق برایت اشک ریزم.....
.........
چه دلها در این روزها به اعماق غم، شکسته اند.......
چه دلها در این ساحت ها به ژرفای ماتم، پیوسته اند.....
چه امیدها در این گذرها به تمنای ناامیدی، گریخته اند....
چه باورها در این تکاپوها به ناباوریها، آمیخته اند.....
چه صداها در این مکان ها به بی صداها، مجبورند....
چه زخم ها در این پوست ها به ناسورها، جاودانه اند.....
....................
عطر کلاس پرفکت با رایحه غالب تنباکویی که نسبت به قیمت ناچیزش کار خوب و مقرون به صرفه ای هست. مناسب برای استفاده در باشگاه های ورزشی بخصوص بدنسازی که شیشه ضخیمی داره و حمل داخل ساک ورزشی در برابر ضربات احتمالی مقاوم هست.
ای برگ خزان، هر بار افتادن از معشوقت مرا در خود میشکنی.....
ای برگ نارنجی، در این روزگار خزان و ناامیدی مرا نوری از امید سبز است ...
ای برگ منفرد، در روایح خزان برایم عطرآگین هستی از خش خش صدای پایکوبت....
ای برگ عشق، در دیدگان سیمای تو مفهوم ها بسیار است....
ای برگ معلق، در عشق شناور تو سالها مرا انتظار است...
ای برگ خسته، چه بی صدا خود را بر ما خزان کردی....
..............
ای عظیم تر از عظیم ها، چه باشکوه در عود و مشک ایستایی....
ای پادشاه شهد گلها، چه اصیل در شهد رز و زعفران حاکمی.....
ای تاجدار براق، چه هنرمندانه تاج تو را آراسته اند......
ای پناهگاه مرد و زن، چه وفادار همه را در پناهی....
ای خورشید سوزان، چه آرام سرما را گرمایی.....
تمامی خدمات این سایت، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می باشند و فعالیت های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است.
هرگونه استفاده از مطالب این سایت بدون اجازه مدیران آن غیر مجاز بوده و تبعات آن بسته به نوع تخلف، متوجه افراد خاطی خواهد بود.