کدوم کوه و کَمَر بویِ تو داره یار
کدوم مَه جِلوه ی روی تو داره
همون ماهی که از مغرب زَنَد فریاد
نشون از طاقِ اَبروی تو داره
مجنون نبودم مجنونم کردی
از شهر خودم بیرونم کردی یار
اَلا دُختر که موهای تو بوره یار
به حمام می روی راه تو دوره
به حمام می روی زودی بیایی یار
که آتش بر دلم مثل تنوره
مجنون نبودم مجنونم کردی
از شهر خودم بیرون کردی یار
ستاره در هوا نقشِ زمینِ یار
خودم انگشتر و یارَم نگینه
خداوندا نگه‌دارِ نگین باشه شورانگیز
که یارِ اول و آخر همینه
مجنون نبودم مجنونم کردی
از شهر خودم بیرونم کردی یار
.......................................................................
چالشی ماهرانه از اندیشه ی عطاری معمار که تنها بر دانش و نسبت ها متکی نیست و بر روحانیت مردمان شرق نیز تمرکز داشته است. اندیشه ای از تجسم مردمانی عاشق که عشق را غنی ترین ارزش معنویات و مادیات می دانند. عطری با شروع رایحه ای تند و تیز از زنجبیل و زعفران که حدود 40 ثانیه ی بعد به روایحی بسیار نیمه شیرین چوبی و عودی بسیار عمیق تبدیل میشود که در کناره ها یه حالت خامه ای مانند را در طبع گرم حفظ کرده است، انگار یه بستنی سنتی رو در دمای اتاق قرار دادین و بستنی آب شده که داخلش قاشق چوبی سفید هم قرار داده بودین و اگر این قاشق را بونوزای کنین یه بوی بسیار خوشایند چوبی خامه ای رو حس میکنین. به نظرم شاید تنها عطر چوبی از بستر صندل باشه که اینگونه کیفیت اعلایی داره، چراکه واقعا اعتیاد شامه ها را به همراه خواهد داشت. رایحه ی چوبی خامه ای این عطر ممکن است در بهبود بهداشت خواب بخصوص در کنترل رویاها و کابوسها مفید باشد.
با وجود تحقیقات علمی، اما هنوز پاسخ محکمی برای اینکه چرا مردم خواب می بینند، شناسایی نشده است. برخی از برجسته ترین نظریه ها این است که رویا دیدن به ما کمک می کند تا خاطرات را پردازش کنیم و احساسات خود را بهتر درک کنیم، همچنین راهی برای بیان آنچه می خواهیم یا تمرین رویارویی با چالش هایمان را فراهم می کند. رویا شامل تصاویر، افکار و احساساتی است که در طول خواب تجربه می شوند. رویاها می توانند از فوق العاده شدید یا احساسی تا بسیار مُبهم، زودگذر، گیج کننده یا حتی خسته کننده باشند. برخی از رویاها شادی آور هستند، در حالی که برخی دیگر ترسناک یا غم انگیز هستند. گاهی اوقات به نظر می رسد رویاها روایت واضحی دارند، در حالی که بسیاری دیگر به نظر می رسد که اصلاً معنایی ندارند. ناشناخته‌های زیادی در مورد خواب دیدن و خوابیدن وجود دارد، اما آنچه دانشمندان می‌دانند این است که تقریباً هر کسی هر بار که می‌خوابد، در مجموع حدود دو ساعت در شب خواب می‌بیند، خواه هنگام بیدار شدن آن را به خاطر بیاورد یا نه. فراتر از آنچه در یک رویای خاص وجود دارد، این سوال وجود دارد که چرا اصلاً در خواب، رویا یا کابوس می بینیم؟؟؟؟
این سوال که چرا ما رویا می بینیم هزاران سال است که فیلسوفان و دانشمندان را مجذوب خود کرده است. به طور سنتی، محتوای رویا با یادآوری ذهنی بیننده خواب هنگام بیدار شدن اندازه گیری می شود. با این حال، مشاهده نیز از طریق ارزیابی عینی در آزمایشگاه انجام می شود. در یک مطالعه، محققان حتی یک پِلان محتوای رویاهای ابتدایی ایجاد کردند که قادر بود با استفاده از الگوهای تصویربرداری تشدید مغناطیسی (MRI) آنچه را که مردم در زمان واقعی می‌بینند، ردیابی کند. برخی از برجسته‌ترین تئوری‌های رویا ادعا می‌کنند که کارکرد رویا عبارت است از:
تثبیت خاطرات
پردازش احساسات
بیان عمیق ترین خواسته هایمان
تمرین برای مقابله با خطرات احتمالی
بسیاری از محققان بر این باورند که ما به دلیل ترکیبی از این دلایل و نه هر نظریه خاص، خواب می بینیم. علاوه بر این، در حالی که بسیاری از محققان بر این باورند که رویا دیدن برای رفاه ذهنی، عاطفی و جسمی ضروری است، برخی از دانشمندان معتقدند که رویاها اصلاً هدف واقعی ندارند. نتیجه این است که در حالی که نظریه های زیادی ارائه شده است، اما هنوز هیچ اتفاق نظر واحدی در مورد اینکه چرا ما رویا می بینیم به وجود نیامده است. رویا دیدن در طول مراحل مختلف خواب نیز ممکن است اهداف منحصر به فردی داشته باشد. واضح‌ترین رویاها در طول خواب با حرکت سریع چشم (REM) اتفاق می‌افتد و اینها رویاهایی هستند که ما به احتمال زیاد به یاد می‌آوریم. ما همچنین در طول خواب بدون حرکات سریع چشم (غیر REM) رویا می بینیم، اما مشخص است که این رویاها کمتر به یاد می آیند و محتوای پیش پا افتاده تری دارند.
رویاها ممکن است ناخودآگاه را منعکس کنند: تئوری رویاهای زیگموند فروید نشان می دهد که رویاها نمایانگر خواسته ها، افکار، برآورده شدن آرزوها و انگیزه های ناخودآگاه هستند. به گفته فروید، افراد توسط تمایلات سرکوب شده و ناخودآگاه مانند غرایز پرخاشگرانه و جنسی هدایت می شوند. در حالی که بسیاری از اظهارات فروید رد شده اند، اما تحقیقات نشان می دهد که یک اثر بازگشت در رویا وجود دارد که به عنوان نظریه بازگشت رویا نیز شناخته می شود، که در آن سرکوب یک فکر منجر به رویا دیدن درباره آن می شود. فروید در "تعبیر رویاها" نوشت که رویاها "تحقق پنهان آرزوهای سرکوب شده" هستند. او همچنین دو جزء مختلف رویاها را توصیف کرد: محتوای آشکار (تصاویر واقعی) و محتوای پنهان (معنای پنهان). نظریه فروید به ظهور و محبوبیت تعبیر خواب کمک کرد. در حالی که تحقیقات نتوانسته است نشان دهد که محتوای آشکار اهمیت روانی یک رویا را پنهان می کند، اما برخی از محققان معتقدند که رویاها نقش مهمی در پردازش احساسات و تجربیات استرس زا دارند.
با توجه به مدل سنتز فعال سازی رویا، که اولین بار توسط جی. آلن هابسون و رابرت مک کارلی ارائه شد، مدارهای مغز در طول خواب REM فعال می شوند که آمیگدال و هیپوکامپ را تحریک می کند تا مجموعه ای از تکانه های بیوالکتریکی ایجاد کنند یعنی مجموعه‌ای از افکار، تصاویر و خاطرات تصادفی که هنگام خواب ظاهر می‌شوند. وقتی از خواب بیدار می شویم، ذهن فعال ما تصاویر مختلف و تکه های خاطره رویا را کنار هم می چیند تا روایتی مُنسجم ایجاد کند. در فرضیه سنتز فعال‌سازی، رویاها مجموعه‌ای از ترافیک تصادفی اطلاعات هستند که در ذهن شما که در حال خواب هستید ظاهر می‌شوند و زمانی که از خواب بیدار می‌شوید به شیوه‌ای معنادار گِرد هم می‌آیند. از این نظر، رویاها ممکن است خواب بیننده را به ایجاد ارتباطات جدید، الهام بخشیدن به ایده های مفید یا داشتن تجلیات خلاقانه در زندگی بیداری شما برانگیزند.
طبق تئوری پردازش اطلاعات، خواب به ما این امکان را می دهد که تمام اطلاعات و خاطراتی را که در طول روز گذشته جمع آوری کرده ایم، تثبیت و پردازش کنیم. برخی از محققان رویا پیشنهاد می کنند که رویا دیدن محصول جانبی یا حتی بخشی فعال از این پردازش تجربه است. این مدل، که به عنوان نظریه خودسازماندهی رویا شناخته می شود، توضیح می دهد که رویا دیدن یکی از عوارض جانبی فعالیت عصبی مغز است، زیرا خاطرات در طول خواب تثبیت می شوند. در طول این فرآیند توزیع مجدد اطلاعات ناخودآگاه، پیشنهاد می شود که خاطرات یا تقویت می شوند یا ضعیف می شوند. بر اساس تئوری خودسازماندهی رویاپردازی، زمانی که ما رویا می بینیم، خاطرات مفید قوی تر می شوند، در حالی که خاطرات کمتر مفید مَحو می شوند. نظریه دیگری در مورد رویاها می گوید که هدف آنها کمک به ما در حل مشکلات است. در این نظریه خلاقیت رویاپردازی، ضمیر ناخودآگاه و بدون محدودیت آزاد است تا در پتانسیل بی حد و حصر خود سرگردان باشد در حالی که بار واقعیات غالباً خفه کننده دنیای خودآگاه را بر عهده ندارند. در واقع، تحقیقات نشان داده است که رویاپردازی یک عامل مؤثر برای تقویت تفکر خلاق است. بر اساس فرضیه تداوم، رویاها به عنوان بازتابی از زندگی واقعی یک فرد عمل می کنند و تجربیات آگاهانه را در رویاهای او می گنجانند. به جای بازپخش مستقیم زندگی بیداری، رویاها به صورت تکه تکه ای از تکه های حافظه ظاهر می شوند. با این حال، مطالعات نشان می دهد که خواب غیر REM ممکن است بیشتر با حافظه بیانی درگیر باشد (هر چند چیزهای معمولی تر باشد)، در حالی که خواب REM شامل خاطرات عاطفی و رویاهای آموزنده تری هستند.
تمرین غریزه بدوی و تئوری های استراتژی تطبیقی رویا نشان می دهد که ما در زمان خواب در ذهن خودمان رویا می سازیم تا خود را بهتر برای رویارویی با خطرات در دنیای واقعی آماده کنیم. رویا به عنوان یک تابع شبیه‌سازی اجتماعی یا شبیه‌سازی تهدید، محیط اَمنی را برای تمرین مهارت‌های مهم بقاء در اختیار رویاپرداز قرار می‌دهد. در حالی که رویا می بینیم، غرایز ستیز یا گریز خود را تقویت می کنیم و توانایی ذهنی برای مدیریت سناریوهای تهدیدآمیز ایجاد می کنیم. تحت تئوری شبیه‌سازی تهدید، در هنگام رویا دیدن در خواب مغز ما بر مکانیسم ستیز یا گریز تمرکز می‌کند تا ما را برای سناریوهای تهدیدکننده زندگی و یا از نظر احساسی شدید از جمله:
فرار از تعقیب کننده
سقوط از روی صخره
ظاهر شدن در جایی بصورت برهنه
رفتن به دستشویی در ملاء عام
فراموش کردن مطالعه برای امتحان نهایی
این نظریه نشان می‌دهد که تمرین این مهارت‌ها در رویاها به ما یک مزیت تکاملی می‌دهد که می‌توانیم بهتر با سناریوهای تهدیدکننده در دنیای واقعی کنار بیاییم یا از آن اجتناب کنیم. این به توضیح اینکه چرا بسیاری از رویاها حاوی محتوای ترسناک، دراماتیک یا تلخ هستند کمک می کند. شایان ذکر است که برخی از مردم رویاهایی را در خواب تجربه می کنند که حتی در خواب هم می دانند که این یک رویا است و واقعی نیست که به این حالت، رویای شفاف می گویند. رویاهای شفاف رویاهای نسبتاً نادری هستند که در آن بیننده خواب از بودن در رویای خود آگاه است و اغلب بر محتوای رویا کنترل دارد. تحقیقات نشان می دهد که حدود 50٪ از مردم به یاد می آورند که حداقل یک رویای شفاف در طول زندگی خود دیده اند و کمی بیش از 10٪ گزارش می دهند که دو بار یا بیشتر در ماه آنها را دیده اند. هنوز ناشناخته است که چرا برخی افراد رویاهای شفاف را بیشتر از دیگران تجربه می کنند. در حالی که تئوری های زیادی برای اینکه چرا خواب می بینیم وجود دارد، تحقیقات بیشتری برای درک کامل هدف آنها مورد نیاز است. به جای اینکه فقط یک فرضیه را درست فرض کنیم، رویاها احتمالاً اهداف مختلفی را دنبال می کنند. با دانستن اینکه چیزهای زیادی در مورد اینکه چرا رویا می بینیم نامشخص مانده است، می توانیم با خیال راحت رویاهای خود را در نوری ببینیم که بهترین طنین انداز برای ما است.
برخی عطرها ممکن است مانند برخی داروها مثل استامینوفن بتوانند بعد از تنپوش و خوراک شدن، در فرد مورد نظر رویا یا کابوسی را ایجاد کنند. چراکه شاید برای هر یک از شما هم این موضوع پیش آمده باشد که با خوردن قرص استامینوفن، در حین خواب رویا یا کابوسی عجیب را تجربه کنید. رویاهایی که حتی حس لامسه ی شما هم کاملا فعال هست و اگر آسیبی به پوست یا بافت بدن شما ایجاد شود، حس درد همان آسیب را که در واقعیت میتوانید تجربه کنید را در رویا یا کابوس درک می کنید. روایح برخی عطرها بخصوص عطرهای تحریک کننده حس لامسه ی جنسی، نیز می توانند در ایجاد همان احساسات لامسه واقعی در رویا یا کابوس نقش داشته باشند بخصوص اگر این عطرها را قبل از خواب، به پوست گردن اسپری یا مالش کنید. نکته جالب این است که برخی عطرهای گرم و تند و تلخ معمولا اگر رویا ایجاد کنند، رویای کاملا رومانتیک متمرکز به حس لامسه ی جنسی را تداعی می کنند و اگر کابوس ایجاد کنند، کابوسهای بسیار وحشتناک را ایجاد خواهند کرد که در واقع بیانگر عدم وجود حد وسط در اینگونه روایح برای ایجاد رویا یا کابوس است که شاید حتی خود ما اصلا متوجه این موضوع نباشیم که چرا این رویاها یا کابوسها را در خواب تجربه می کنیم، یعنی اصلا به فکرمان خطور نمی کند که تجربه ی این رویا یا کابوس شاید بخاطر تنپوش همین برخی عطرها شب قبل بود.... و همچنین عطرهای شیرین و یا نیمه شیرین در تنپوش قبل از خواب ممکن است رویاهای آرامش بخش مانند برنده شدن در یک مسابقه، یا ثروتمند شدن یا پیدا کردن وسایل گران قیمت و یا از این قبیل باشند و یا کابوسی مانند مردود شدن در درسها، دوباره رفتن خدمت سربازی برای آقایانی که قبلا خدمت سربازی را تمام کرده اند و هر چه به کادر نظامی می گویند که من قبلا سربازی رفتم کسی به حرفش اعتنا نمی کند و یا در بانوان کابوسهایی مانند جدایی از عشق، ریزش موهای پوست، ریزش موهای اَبروها یا مُژه ها یا ریزش دندانها یا خراب شدن لباس مجلسی که خیلی دوسشان دارند و از این قبیل........ علم نورولوژی و نوروساینس حداقل در این بازه ی زمانی هنوز قادر به درک این فرآیندها نیست و شاید در سال 2523 میلادی بتوانند معمای رویاها و کابوسهای خواب انسان را رمز گشایی کنند. رایحه ی این عطر نیز ممکن است بتواند در بهداشت خواب انسان موثر باشد و حالت خواب REM را زودتر برای آنان که زمان بیشتری را برای رسیدن به خواب REM صرف می کنند، تداعی کند.
عطری با روایح بسیار اغواگر و بشاش که عاشقان روایح چوبی بخصوص چوب صندل را معدوم خود خواهد کرد. رایحه ای با اعدام تمامی روایح چوبی صندلی که بازگشتی برایش نیست..... ماندگاری برای 8 بار حرکت زمین به دور خود روی لباسهای ضخیم و 10 ساعت روی پوست با پراکنشی بسیار عالی در ساعات اولیه ی تنپوش.
سپاس از همراهی و شکیبایی بزرگواران.................

با احترام و عرض ادب
دوست فرهیخته و ارجمند جناب آقای علوانی بزرگوار از همراهی و همدلی و مهر شما کمال سپاس دارم. انشالله توانسته باشم برای همه عزیزان مفید باشم.
بهترین ها برای شما و تمامی عزیزان.....

تَرسایی از بودن در کمینِ تنهایی............. که گویی تو نیز آخرین از مایی........
آرامشی از بودن در کمینِ عشق.............. که گویی تو نیز آخرین از اویی........
نبردی از برای بقاء در زندگی................. که گویی تو نیز آخرین از بقایی.......
تکاپویی از برای خفا در تاریکی............ که گویی تو نیز آخرین از نوری.........
اضطرابی از برای ستیز در گریز............. که گویی تو نیز آخرین از صلحی.......
آخرین از ما..................
............................................................................................................................
عطری با روایح معجزه گر از عشق که شروعی تند و تیز و تلخ از ترنج و فلفل سیاه را در بر دارد که در عرض دو دقیقه این رایحه ی تند و تیز به رایحه ای از گل رُز و یاس در بستر چوبی تغییر کرده و حدود 4 دقیقه بعد این رایحه به روایح چوبی عودی و نیمه شیرین تبدیل میشه که بسیار رایحه ی شگفتی هست هم برای شامه بانوان و هم آقایان. رایحه در طبع گرم و تلخ و شیرین هست که تعادلی از تندی فلفلی و شیرینی عودی را به همراه دارد که قلب این عطر هست و در کناره ها از روایح خفیف گلی پودری که بیشتر به گل یاس سوق دارد را نیز حس می کنید. یکی دیگر از مفاخر برند اجمل در تولید روایح شرقی که با تنپوش آن، قطعا بازخوردهای بسیار مثبتی می گیرید چراکه بر همگان آشنا نیست و ترکیبی گُنگ را در شامه های عاشقان روایح، حافظه خواهد داشت.
رایحه ی این عطر بخاطر غریبگی در روایح و بسیار شگفت انگیزش ممکن است در بیماران مبتلا به چهره کوری برای ثبت و یادآوری خاطره ی سیمای شخص تنپوش کننده، مفید باشد. چهره کوری یک بیماری عصبی است که تشخیص چهره افراد را دشوار می کند. همچنین به عنوان کوری چهره یا آگنوزی صورت نیز شناخته می شود. بسته به شدت آن، ممکن است باعث شود که فرد تشخیص چهره ها را دشوار بداند یا تشخیص چهره از چهره دیگر را برای فرد غیرممکن کند. در برخی موارد، ممکن است فرد نتواند بین صورت و جسم بی‌جان تمایز قائل شود یا چهره خود را در آینه تشخیص دهد. افراد مبتلا به این بیماری حتی نمی توانند چهره نزدیکترین خانواده و دوستان خود را شناسایی کنند. چهره کوری تحت یک وضعیت شناخته شده به عنوان agnosias قرار می گیرد. آگنوزیا شرایطی است که بر نحوه پردازش اطلاعات حسی مغز شما تأثیر می گذارد. برخی گزارش ها تخمین می زنند که حدود 2.4 درصد از جمعیت جهان با این وضعیت زندگی می کنند. چهره کوری با یک علامت اصلی مشخص می شود: ناتوانی در تشخیص چهره. با این حال، افراد مبتلا به این بیماری به درجات مختلفی این را تجربه می کنند. آنها نیز آن را به روش های مختلف تجربه می کنند. روش های رایجی که در آنها دیده شده است که چهره کوری آشکار می شود عبارتند از:
ناتوانی در توصیف چهره یک فرد
پرهیز از ملاقات با افراد جدید
ناتوانی در شناخت افراد، حتی خانواده نزدیک و دوستان
شخصیت های گیج کننده در یک فیلم یا بازی
هنگام حضور در یک اتاق شلوغ دچار سردرگمی می شوید
تشخیص افراد با ویژگی های دیگر مانند نحوه بو کردن یا راه رفتن
هنوز مشخص نیست که دقیقاً چه چیزی باعث چهره کوری می شود. آنچه شناخته شده است این است که این بیماری با از دست دادن حافظه یا اختلالات بینایی مرتبط نیست. محققان تشخیص داده اند که شِکَنج دوکی شکل سمت راست، که محلی در مغز است که مسئول حافظه و ادراک صورت است، در مغز افراد مبتلا به نوعی از این عارضه، دچار اختلال می شود. برخی تحقیقات ایجاد این بیماری را با ناهنجاری ها یا آسیب مغزی مرتبط می دانند. این می تواند ناشی از آسیب مغزی، سکته مغزی یا بیماری های عصبی باشد. چهره کوری همچنین می تواند زمانی رخ دهد که آسیب یا اختلال مغزی وجود نداشته باشد. چهره کوری مادرزادی شکلی از بیماری است که می تواند در خانواده ها منتقل شود. در چنین حالتی اختلال از بدو تولد وجود خواهد داشت. چهره کوری همچنین با شرایط رشدی مانند سندرم آسپرگر و اوتیسم مرتبط است. برخی از افراد مبتلا به این شرایط ممکن است تا حدی نابینایی صورت را تجربه کنند که هرگز قادر به تشخیص و یادآوری چهره هیچکس نیستند.
چهره کوری را می توان بر اساس علت یا علائم آن طبقه بندی کرد. دو شکل اختلال بر اساس علائم عبارتند از:
چهره کوری انجمنی: در اینجا، شما قادر خواهید بود چهره افراد را تشخیص دهید یا چهره یک فرد را از دیگری جدا کنید، مهم نیست که چقدر آنها را بشناسید.
چهره کوری ادراکی: با این شکل از اختلال، در حالی که می توانید چهره های فردی را تشخیص دهید، نمی توانید حالات چهره افراد را تشخیص دهید. همچنین ممکن است با درک نشانه های غیر کلامی مشکل داشته باشید.
از سوی دیگر، هنگامی که بر اساس آنچه باعث ایجاد آن می شود طبقه بندی می شود، چهره کوری را می توان به موارد زیر طبقه بندی کرد:
چهره کوری اکتسابی: چهره کوری اکتسابی در اثر نوعی آسیب به مغز ایجاد می شود. این می تواند توسط شرایط عصبی مانند زوال عقل و بیماری آلزایمر ایجاد شود. تومورهای مغزی و صدمات تروماتیک مغزی نیز شناخته شده اند که باعث ایجاد پروسوپاگنوزی اکتسابی می شوند. علل دیگر عبارتند از سکته مغزی، مسمومیت با مونوکسید کربن، تشنج و عفونت بافت مغز.
چهره کوری مادرزادی: اگر این اختلال در خانواده شما وجود داشته باشد، می تواند ارثی باشد. دقیقاً مشخص نیست که چرا رخ می دهد. با این حال، برخی تحقیقات آن را با جهش های DNA مرتبط می دانند. محققان متوجه شده اند که کودکان حتی بدون سابقه خانوادگی نیز می توانند با چهره کوری مادرزادی متولد شوند. گُمانها این است که چنین مواردی با اختلالات رشدی مانند اوتیسم مرتبط است. با این حال، برای اطمینان از این موضوع باید تحقیقات بیشتری در این زمینه انجام شود.
هیچ درمان شناخته شده ای برای چهره کوری وجود ندارد. خبر خوب این است که درمان می تواند به فرد مبتلا به این اختلال کمک کند تا راهبردهای مقابله ای را توسعه دهد. هدف این استراتژی ها تجهیز شما به ابزارهایی برای تشخیص افراد با ویژگی های دیگر مانند صدا یا راه رفتن و یا استشمام بوی عطر آنها است. اِشکال این راهبردها این است که وقتی یک فرد مبتلا به چهره کوری در محیطی ناآشنا قرار دارد، ممکن است همیشه کارساز نباشد. در برخی موارد چهره کوری اکتسابی، درمان بیماری زمینه ای ممکن است به کاهش علائم چهره کوری کمک کند. اگر با این عارضه به دنیا نیامده اید، ممکن است مقابله با چهره کوری چالش برانگیز باشد. گاهی اوقات، افراد حتی تا زمانی که برای مشاوره مراجعه نمی کنند متوجه این اختلال نمی شوند. در بسیاری از موارد این اختلال، می توانید انتظار داشته باشید که تا پایان عمر با آن زندگی کنید. خبر خوب این است که این اختلال هیچ گونه عارضه ای برای سلامت جسمی ایجاد نمی کند. با این حال می تواند بر سلامت روان شما تأثیر بگذارد. بسیاری از افراد مبتلا به چهره کوری احساس ناامیدی، شرمساری، مضطرب یا عصبانیت در مورد وضعیت خود دارند. این اغلب باعث اِنزوای خود و اضطراب اجتماعی می شود.
روایح این عطر و برخی عطرهای مُبهم حداقل در میان سایر روایح مشابه می تواند در بهبود وضعیت حافظه ی تصویری مبتلایان اختلال چهره کوری مفید باشد. چراکه با بونوازی این عطر در شخص تنپوش کننده که برای یک لحظه چهره ی این شخص معطر در حافظه ی مبتلایان چهره کوری ثبت می گردد، با استشمام دوباره ی این عطر ممکن است بتواند چهره ی شخص تنپوش کننده ی اول را به یاد بیاورد که این خود نیز امیدی از بهبود وضعیت مبتلایان اختلال چهره کوری را نوید می دهد. اما با این حال آروماتیک تراپی بایستی بصورت گسترده برای بازگشت حافظه ی بویایی در بازنویسی خاطره ی ترسیمی از چهره ی تنپوش کنندگان در مبتلایان اختلال چهره کوری، مورد ارزیابی قرار گیرد.
عطری با روایح بسیار شگفت انگیز و گُنگ در شامه ها با یادآوری آخرین از ما..........
ماندگاری برای 7 بار حرکت زمین به دور خود روی لباس و 10 ساعت روی پوست با پراکنشی بسیار خوب در ساعات اولیه تنپوش که برای همراهان آشنا و غریبه، سیمای شما بخاطر تنپوش این عطر در حافظه ی فلاش عکسی این همراهان باقی خواهد ماند.
سپاس از همراهی و شکیبایی بزرگواران...............

با احترام و عرض ادب
دوست فرهیخته و ارجمند جناب آقای دکتر نامداری بزرگوار از مهر شما کمال سپاس دارم. من تمام نظراتم در خصوص عطرهاست و سعی کردم ارتباط عطرها با علم بیولوژی انسانی و روانشناسی بالینی را در این محفل مطرح کنم. در مورد اینگونه عطرها مثل همین الیسیوم رژا داو، منم در متن نظراتم نوشتم رایحه ی خیلی خوبی داره اما پرفورمنس ضعیفی داره که برای برند رژا داو قابل قبول نیست. اما متاسفانه برخی ها نمی‌دونم چی رو تست کردند یا نکردند که فکر میکنن این کار رژا داو خیلی عطر فاخری هست. تمام هدف نظر من این بود که برای برند معتبری مثل رژا داو، این مدل عطرها واقعا مورد انتظار مخاطبان نیست حداقل از نظر برچسب قیمت بهتر بود ارزانتر از این قیمتها بود که همگان توان خرید عطرهای برند رژا داو را داشتند. هدف نظر من همین بود که رعایت انصاف در حق اقتصادی مشتری برای این مدل عطرها انجام نگرفته است. در مورد سایر عطرهای برندهای معتبر غربی هم این مدل عطرها وجود دارند ‌و متاسفانه همان ها هم عطرهای پرفورمنس ضعیف را به قیمت عطرهای خیلی قوی خودشان به فروش می‌رسانند و این رفتارها بنظرم شایسته برندهای معتبر جهانی نیست چراکه این برندها اولویت شان بایستی رضایت مشتری ها هم نسبت به برچسب قیمت و هم نسبت به رایحه و پرفورمنس رو در نظر بگیرند. به هر حال از توجه ویژه ی شما نسبت به نظرات من کمال سپاس دارم.
سپاس از همراهی شما دوست فرهیخته....

با احترام و عرض ادب
دوست فرهیخته و ارجمند جناب آقای اکرمی بزرگوار بله واقعا برخی برندهای عربی مثل اجمل و همین برندهایی که شما معرفی فرمودین واقعا بسیار آثار فاخری هستند. البته همه برندها کارهای ارزانتری هم دارند اما حداقل این برندها رعایت انصاف در حق اقتصادی مشتری را انجام دادند که بخاطر عطرهای فاخر، عطرهای متوسط را به قیمت مناسب به فروش می‌رسانند اما اکثر برندهای غربی این رعایت انصاف را ندارند و تمام عطرهای خودشان حتی ضعیف ترین ها را هم به قیمتهای گران قوی ترین ها می‌فروشند. خوشحالم که برخی عطرهای عربی برای شما هم مورد پسند قرار گرفته اند.
سپاس از همراهی شما دوست گرامی....

هنوزم چشمای تو مالِ منه
هنوزم قلبم واسهِ تو میزنه
وقتی نیستی بدونِ تو من میمیرم
وقتی تنهایی منم کنارتم
اگه دوری من که بی قرارتم
نمیخوام غمی توو چشمات ببینم
نمیخوام یه روز کنارت نباشم
یادِ اون روزی که دستای گرمت
پُرِ خنده رو لبهای نرمِت
حرفِت این بود که بمون پیشم
اگه بری من دیونه میشم
ولی تو رفتی نموندی
چرا دلمو شکوندی
توو غروب زندگیم کردی طلوع
حالا چرا از قلبم کردی عبور
ببین تنها نشستم به یادِ تو
دارم فکر میکنم به اون چِشمای تو
بازم نیستی کنارم خیلی تنهام
بدونِ تو خیلی تنهام
میخوام بدونی همش توو فکرتم
اگه نیستی ولی توو یادتم
کاش میدیدی چقدر بی قرارم
نمیخوام یه روز کنارت نباشم
یاد اون چشمات او لبهای نازِت
آرومم میکرد آغوشِ بازت
حالا تو نیستی من بی قرارم
آخه نباشی من کم میارم
میخوام ببینمت دوباره
توو شبام شدی ستاره
بیا صدا بزن یبار دیگه اسمِ منو
اگه تو نباشی من میکُشم این تَنو
هنوزم چشمای تو مالِ منه
هنوزم قلبم واسه تو میزنه
بگو رفتی کجا تو با این خاطره ها
منو تنها گذاشتی توو این روزا
آخه بَد نبودی بی تو من بتونم
تویِ نفرتِ دوریت من بمونم
دیگه خالیه جات تووی آغوشم
با اون عطر تَنِت نه فراموشم
نمیشه نمیتونم بی تو باشم
من تورو میخوام ازهم نپاشم
......................................................................................
قاتلی بی رَحم از قلب مردان عاشق پاک باخته که در قلبی تاریک از خودش بر قلبهای عشاقانش روشنایی از نور سپید میبخشد. یکی دیگر از آثار فاخر برند اجمل با رایحه ای بسیار غنی از عود و کاکائوی تلخ و تاریک در بستر روایح گلی و کشمیری و بسیار غلیظ چرم دودی. رایحه ای با آشنایی غریب شکلاتی تلخ که با عود دودی همبستر شده و عطری عمیقا مردانه را آفرینش کرده است. اگر از عاشقان روایح شکلاتی مثل کریستین دیور پارفیوم هستین این عطر با شباهت به این عطر اما شکلاتی تر و عودی دودی تر میتواند برای شما بسیار جذاب تر باشد. واقعا از روایح بسیار جذاب و اغوا کننده است که شامه ی هر بانو و آقایی را به خودش مجذوب می کند بخصوص آقایان که عاشق روایح تاریک شکلاتی عودی با چرم دودی غلیظ هستند. واقعا یک گنج خفته از روایح است این عطر که برای تنپوش در روزهای سرد یخی شاید سالی یکبار هم خساست به خرج بدین چراکه این عطر انتظاری از روز سرد برفی از معشوق را می طلبد تا با بونوزای توسط معشوق، حس عشق ستایشی را تداعی کند. رایحه ای که در قرار دو نفره ی عاشقانه در پارک سپیدپوش روی صندلی های برفی نشست کنی و هات چاکلتی داغ را با بخار برخاسته از لیوان های کاغذی را نوش کنی که در لحظه ای معشوق، سرش را بر شانه های تو بگذارد و با پرسیدن اینکه منو چقدر دوست داری؟؟؟؟ بوی شهد عطر تو را بونوازی کرده و جواب سوالش را از همین شهد عطر تو دریافت می کند......
رایحه این عطر بسیار دلنشین و لذیذ است که یادآور شهد عشق است. عشق مجموعه ای از احساسات و رفتار است که با صمیمیت، اشتیاق و تعهد مشخص می شود. این شامل مراقبت، نزدیکی، محافظت، جذابیت، محبت و اعتماد است. عشق می تواند از نظر شدت متفاوت باشد و در طول زمان تغییر کند. عشق با طیفی از احساسات مثبت از جمله شادی، هیجان، رضایت از زندگی و سرخوشی همراه است، اما همچنین می تواند منجر به احساسات منفی مانند حسادت و استرس شود.
وقتی صحبت از عشق به میان می آید، برخی افراد می گویند این یکی از مهمترین احساسات انسان است. با این حال، علیرغم اینکه یکی از رفتارهای مورد مطالعه است، هنوز علم عشق کمتر درک شده است. به عنوان مثال، محققان در مورد اینکه عشق یک پدیده زیستی است یا فرهنگی بحث می کنند، چراکه عشق به احتمال زیاد تحت تأثیر زیست شناسی و فرهنگ است. اگرچه هورمون ها و زیست شناسی مهم هستند، اما نحوه ابراز و تجربه عشق نیز تحت تأثیر تصورات شخصی ما از عشق است. به گفته محققان روانشناسی، عشق رمانتیک از سه عنصر تشکیل شده است:
دلبستگی: نیاز به بودن با شخص دیگری و تمایل به تماس فیزیکی و تایید
مراقبت: برای شادی و نیازهای طرف مقابل به اندازه خود ارزش قائل شوید
صمیمیت: به اشتراک گذاشتن افکار، احساسات و خواسته های خصوصی با طرف مقابل
همه اشکال عشق یکسان نیستند و روانشناسان انواع مختلفی از عشق را که افراد ممکن است تجربه کنند شناسایی کرده اند. این انواع عشق عبارتند از:
دوستی: این نوع عشق شامل دوست داشتن کسی و به اشتراک گذاشتن درجه خاصی از صمیمیت است.
شیفتگی: این شکلی از عشق است که اغلب شامل احساسات شدید جذابیت بدون احساس تعهد است. اغلب در اوایل یک رابطه اتفاق می افتد و ممکن است به عشقی پایدارتر تبدیل شود.
عشق پُرشور: این نوع عشق با احساسات شدید اشتیاق و جاذبه مشخص می شود. اغلب شامل ایده آل کردن فرد مقابل و نیاز به حفظ نزدیکی فیزیکی ثابت است.
عشق دلسوزانه / همراه: این شکل از عشق با اعتماد، محبت، صمیمیت و تعهد مشخص می شود.
عشق نافرجام: این شکل از عشق زمانی اتفاق می‌افتد که شخصی به دیگری عشق می‌ورزد که آن احساسات را بازپس نمی‌دهد.
برخی از محققان معتقدند که عشق مانند شادی یا خشم یک احساس اساسی انسانی است، در حالی که برخی دیگر معتقدند که این یک پدیده فرهنگی است که تا حدودی به دلیل فشارها و انتظارات اجتماعی به وجود می آید. تحقیقات نشان داده است که عشق رومانتیک در همه فرهنگ ها وجود دارد، که نشان می دهد عشق دارای یک جزء بیولوژیکی قوی است. جست و جو و یافتن عشق بخشی از طبیعت انسان است. با این حال، فرهنگ می تواند به طور قابل توجهی بر نحوه تفکر، تجربه و ابراز عشق رومانتیک افراد تأثیر بگذارد. روانشناسان، جامعه شناسان و محققان تا حدودی در مورد توصیف عشق اختلاف نظر دارند. بسیاری می گویند که این یک احساس به روشی که ما معمولا آنها را درک می کنیم نیست، بلکه یک انگیزه فیزیولوژیکی ضروری است. برخی روانشناسان و زیست شناسان معتقدند: عشق یک انگیزه فیزیولوژیکی مانند گرسنگی، تشنگی، خواب و میل جنسی است. برعکس، محققان انجمن روانشناسی آمریکا آن را به عنوان «احساس پیچیده» تعریف می کنند و عواطف ثانویه و عشق را در دسته دوم قرار می دهند و معتقدند که عشق از ترکیبی از احساسات اولیه ناشی می شود.
عشق، دلبستگی و محبت تاثیر مهمی بر رفاه و کیفیت زندگی دارند. روابط عاشقانه به موارد زیر مرتبط است:
خطر کمتر بیماری قلبی
کاهش خطر مرگ پس از حمله قلبی
عادات بهداشتی بهتر
افزایش طول عمر
سطوح استرس پایین تر
کاهش افسردگی
کاهش خطر ابتلا به دیابت
بنابراین در حالی که عشق با مجموعه ای از احساسات مثبت همراه است، اما می تواند با تعدادی از احساسات منفی نیز همراه باشد. برخی از مشکلات بالقوه تجربه عشق عبارتند از:
اضطراب
افسردگی
افزایش استرس
حسادت
وسواس
مالکیت کاذب
غمگینی
در حالی که افراد ممکن است برخی از احساسات منفی مرتبط با عشق را تجربه کنند، اگر آن احساسات منفی بیشتر از احساسات مثبت باشد یا اگر شروع به تداخل در توانایی هر یک از افراد برای عملکرد عادی کند، ممکن است مشکل ساز شود. نکته جالب توجه این است که حتی حس عشق نیز در کنترل ژنتیک است و ژن هایی هستند که باعث ایجاد حس دوست داشتن و عاشق شدن در انسان می شوند از جمله ژن OXT و HTR1A و ده ها ژن دیگر که باعث ایجاد حس عشق در انسان می شوند و میزان فعالیت کمتر همین ژن ها منجر به ایجاد حس عشق در بازه ی زمانی زیاد یا شاید بدون ایجاد حس عاشقی و یا حتی موجب خیانت در انسان می شود که البته محیط نیز تاثیرگذار است ولی عامل برجسته برای ایجاد احساسات انسانها منجمله عشق در DNA نهفته است.
عطری با کیفیتی به مانند خلوص عطر عشق که اِسارتی اثیری از جوهر زندگی عاشقانه در جهان را نهفته است. جوهری از عنصر پنجم به نام عشق که عناصر چهارگانه ی زمین (آب، هوا، خاک و آتش) را در کنار هم حراست می کند تا واژه ی عشق در هر مکان زمان، معنا و مفهوم پیدا کند..... کیفیتی بسیار بالا در روایح با ماندگاری یکبار عاشق شدن واقعی و پراکنشی به مانند ایجاد حس عشق در قلبهای عاشق....
ماندگاری برای 10 بار حرکت زمین به دور خود روی لباس و 10 ساعت روی پوست با پراکنش بسیار بالا در سه ساعت اولیه ی تنپوش. عطری عاشق در شیشه ی معشوق....
سپاس از همراهی و شکیبایی بزرگواران.............

با احترام و عرض ادب
دوست فرهیخته و ارجمند جناب آقای اکرمی بزرگوار قیمت این لاین از برند اجمل 345 تا 385 دلار هستند. متاسفانه در کشور ایران بخاطر شناخت بد نسبت به عطرهای اماراتی، این مدل عطرها را به کشور وارد نمی‌کنند. مگر اینکه سفارشی براتون بیارند. کیفیت بسیار بالایی دارند و پرفورمنس بسیار بالا.
سپاس از همراهی شما دوست گرامی.....

منو بگیر از این روزای در به در
از این روزا از این شبای بی ثمر
منو ببر به خاطرات رفتمون
روزایی که تو جا گذاشتی پشت سر
تو کوچه ها نمیشه بی تو پرسه زد
خیابونا غریب و غم گرفته ان
کجا برم چرا نمیرسم به تو
کجایی پس چرا نمیرسی به من
حالا که نیستم اَشکاتو کی پاک کنه
کی عاشقونه مینویسه اسمتو
بدون من هزار سال دیگه ام
بدون کسی نمی شکنه طلسمتو
چقدر حرف مونده و نمیشنوی
چقدر راه مونده و نمیکشم
ببین کجای قصه پس زدی منو
محاله بی پناه تر از این بشم
غریبگی نکن دلم غریبه نیست
همونه که برات ستاره چیده بود
بگو که یادته بگو که یادته
همون که گفتی از خدا رسیده بود
تو شونتو نمی سپری به هِق هِقم
نه میگی عاشقی نه میگم عاشقم
نه تو دیگه برام اون عشق سابقی
نه من دیگه برات گل شقایقم
.....................................................................
یکی دیگر از مفاخر برند اجمل در عطری از بمب ساعتی برای روایح چوبی ادویه ای که استادانه معماری شده است. رایحه ای با انفجاری از عود با تَرکِش های زعفران و گل رُز که پس از اصابت با پوست شهدی شیرین از کهربا و میوه جات آبدار مثل سیب زرد و گلابی را بر جای می گذارد. رایحه ای کاملا خطی در انتها از رُز و زعفران در پوشش عود را بعنوان اثر ماندگار روی پوست و پارچه تا ساعتها باقی خواهد ماند که تو را در حصار کاملا ضد نفوذ در برابر سایر عطرهای مخاطبان تنپوش کننده، قرار خواهد داد. عطری از نوع بمب ساعتی که هر لحظه در انفجاری از رُز و زعفران و عود است که هیچ مشابهی برایش در جهان عطرها وجود ندارد. دانشی از تحقیقات سیما ژنتیک مردمان شرق که برای غرب هم بسیار مورد پسند هست. روایح این عطر بپاس غنی شده از زعفران و ادویه جات و گل رُز می تواند در بهبود وضعیت افسردگی موثر باشد.
بر اساس گزارش مرکز کنترل بیماری ها در سال 2020، 10 درصد از افراد بالای 12 سال در ایالات متحده از افسردگی رنج می برند. محققان پیش‌بینی می‌کنند که مشکل سلامت روان به دومین علت شایع ناتوانی تبدیل خواهد شد. زندگی با افسردگی همچنین اغلب به این معنی است که این افراد با مصرف داروهای ضد افسردگی تجویزی علائم خود را کاهش می دهند. تقریباً 90 درصد از بیمارانی که از این داروها استفاده می کنند، یک یا چند مورد از عوارض جانبی متعدد مربوط به فرمولاسیون را تحمل می کنند. دامنه اثرات از یبوست، اختلال عملکرد جنسی و افزایش وزن تا تشدید اضطراب و افکار افسردگی متفاوت است. به جای این واکنش ها، بسیاری به دنبال داروهای گیاهی هستند که ممکن است شامل زعفران باشد. زعفران گیاهی گلدار است که در ایران، جنوب اروپا، مکزیک، مراکش و اسپانیا می روید. گیاه زعفران دارای گل های آبی-بنفش مانند سوسن است که شامل سه کُلاله قرمز مایل به نارنجی است. در طول دوره رشد کوتاه خود، کُلاله ها را با دست جدا کرده، خشک کرده و به ادویه زعفران تبدیل می کنند. تلاش زیاد برای کِشت و برداشت و تولید، این ادویه را بسیار گران می کند. فرهنگ هایی از زمان های قدیم علاوه بر استفاده به عنوان طعم دهنده غذا، ادویه ها به عنوان یکی از داروهای گیاهی شامل می شدند. ایرانیان باستان به ویژه ادویه را به عنوان درمان افسردگی ترجیح می دادند. با این حال، تا همین اواخر شواهد علمی کمی برای تایید خواص دارویی زعفران وجود داشت.
در سال 2001، گروهی از محققان به این نتیجه رسیدند که این ادویه علائم افسردگی را در موش های آزمایشگاهی کاهش می دهد. آنها سپس مطالعه‌ای را برای ارزیابی توانایی زعفران در افزایش خلق و خو در انسان ابداع کردند. دانشمندان 40 داوطلب بزرگسال را که همگی مبتلا به افسردگی بودند، جمع آوری کردند. در طول شش هفته، نیمی از گروه 30 میلی گرم زعفران در دوزهای منقسم دریافت کردند. گروه دیگر دارونما دریافت کردند. در پایان کارآزمایی، شرکت‌کنندگانی که زعفران مصرف کردند در مقایسه با گروه کنترل، بهبود علائم قابل‌توجهی را نشان دادند. محققان به این نتیجه رسیدند که زعفران یک شکل قابل قبول درمان برای افسردگی خفیف تا متوسط است. شایان ذکر است که زعفران هیچ گونه اثر نامطلوبی برای این بیماران نداشت.
سپس محققان کنجکاو بودند که ببینند زعفران در مقایسه با داروهای تجویزی پیشرو برای ضد افسردگی چقدر موثر است. اولین کارآزمایی 15 بیمار افسرده دریافت کننده 30 میلی گرم زعفران در روز را با 15 بیمار که روزانه 100 میلی گرم داروی ایمی پرامین مصرف می کردند، مقایسه کرد. در پایان شش هفته، زعفران به اندازه داروی ضدافسردگی تجویزی موثر بود که باعث خشکی دهان و خواب آلودگی در شرکت کنندگانی شد که دارو را دریافت کردند. سپس محققان به دنبال یافتن چگونگی مقایسه زعفران با فلوکستین بودند. گروهی متشکل از 40 بزرگسال مبتلا به افسردگی در مطالعه دوم شرکت کردند. نیمی از آنها 30 میلی گرم زعفران را در دوزهای منقسم روزانه دریافت کردند و نیمی دیگر روزانه 20 میلی گرم از داروی تجویزی را در دوزهای منقسم دریافت کردند. در پایان مطالعه شش هفته ای، بیماران از هر دو گروه درجه یکسانی از تسکین علائم را تجربه کردند. با این حال، گروهی که زعفران مصرف می کردند هیچ عارضه جانبی از این ادویه نداشتند.
بنابراین روش های آروماتیک تراپی بر مبنای روایح اُرگانیک نیز می تواند در بهبود وضعیت افسردگی بیماران موثر باشد و برای درمان از طریق بونوازی یا استنشاق بجای مصرف خوراکی از ادویه ی زعفران، تحقیقات همچنان ادامه دارد تا بیماران درمان بر مبنای خوراکی را به درمان بر مبنای استنشاق تغییر دهند و مکانسیم درمانی را برای بونوازی یا استنشاق در شامه ی خود آداپتور سازند.
عطری با کیفیتی اصیل از زعفران که فرآیند پُر زحمت کاشت، داشت، برداشت و پس از برداشت توسط دستهای کشاورزان زحمتکش را یادآوری می کند. با ماندگاری 5 بار حرکت زمین به دور خود روی لباس داخل کمد و حداقل 12 ساعت روی پوست (متغیری از شیمی پوست و درجه آب و هوا) و پراکنشی بسیار بالا از نوع بمب هیدروژنی برای 4 ساعت اولیه تنپوش.
سپاس از همراهی و شکیبایی بزرگواران..............

با احترام و عرض ادب
بانوی فرهیخته و ارجمند سرکار خانم فلاح بزرگوار، تمامی موارد عطری علمی را استاد ارجمند جناب آقای سخی بزرگوار مطرح فرمودند. فقط در نظر داشته باشین که عطرهای فاخر بخصوص آنهایی که بر پایه ی روایح گلی هستند معمولا پراکنش خیلی تیزی ندارند مثل عطرهای گرم و تلخ بخوری دودی.... بنابراین اصلا ناراحت این موضوع نباشید که هنر عطرهای اعیان بر همین است که بخاطر میزان بیشتر غلظت اصلی عطر، به هنگام نزدیک شدن به شخص تن‌پوش کننده خط بوی آن را لمس می‌کنیم... و همچنین بیش از دو پاف به پوست گردن و شانه ها از روی لباس شارژ نکنید تا عطر حالت خفگی پیدا نکند، اجازه بدهید با همین تعداد کم پاف عطر، با پراکنش آهسته گستر حس خوشایند را برایتان و حتی مخاطبان همراهتان را تداعی کند. خودم بارها این مورد رو انجام دادم و دیدم هر وقت عطرهایی که غلظت زیادی دارند فقط دو یا سه پاف شارژ میکنم بخصوص در پوست گردن، پراکنش بهتری نسبت به فول ور کردن دارند. چند روز قبل صبح ساعت ۷ رفتم سنگک بخرم که فقط دو پاف از آلکساندریا ۲ روی پوست گردنم شارژ کردم اونم به آهستگی فقط دو پاف، که تا رسیدم به سنگک پزی و نوبت من شد، شاطر اومد کارت رو بکشه گفت عجب عطری زدین!!!! خودم تعجب کردم چون واقعا انتظارشو نداشتم با دو پاف بتونه تشخیص بده... با اینکه پراکنش آهسته گستری داشت اما در همون لحظه که اومد کارت رو بکشه با فاصله یک متری عطر منو متوجه شد.
شما هم از این موضوع ناراحت نباشین چراکه عطرهای اعیان منطق پراکنش آنها برای مخاطبان نزدیک نهفته شده است که با ماندگاری بسیار بالا حتی بعد گذر ساعتها باز هم مخاطب نزدیک شما عطر شما را لمس خواهد کرد. بنظرم اینگونه عطرها و سایر عطرهای اعیان بیشتر برای حضور در مراسم و خواب در کنار مخاطب عشق شایسته هستند چراکه ماندگاری بالایی دارند و از امتداد شب تا صبح رایحه ی اعیان آنها برای مخاطب عشق لمس می‌شود بطوریکه انگار همین الان عطر تن‌پوش شده است و حس عاشقانه ی مازاد بین دو طرف را تا ساعتها حفظ می‌کنند و نیازی به دوباره شارژ ندارند.
با تندرستی و عشق انشالله تن‌پوش کنید.
سپاس از همراهی شما بانوی محترم......

عشق یعنی تَپِشِ این دل بارانیِ من
لطف پیدای تو و گریه ی پنهانیِ من
و خدا خواست که از دست تو دَرمان برسد
خواست تا عطر علی، به خراسان برسد
یا رضا گفتم و وا شد به نگاهت گِرِه ها
چه خبر ها که رسید از دل این پنجره ها
یا رضا گفته و بینا شده چشمان کسی
یا رضا گفته اسیری که به دادَش برسی
عشق یعنی که بر شوق تو به صحرا بزنم
به هوای دلِ پاک تو به دریا بزنم
عشق یعنی بشوم آهوی آواره‌ی تو
بدهم دل به صدای خوشِ نَقٌاره‌ی تو
عشق یعنی به هوایَت گذر از دامن و دَشت
عشق در شوق سلامیست سر ساعت هشت
........................................................................................
عطری بسیار قدیس که در قلبهای مردان و زنان پاک سرشت، تپیدن می کند. رایحه ای بسیار سنگین از تونکا و سرو تند و عود اُرگانیک که شهدی خاص و خلوص را تداعی می کند. شروعی طوفانی از عود عالی که حدود نیم ساعت دوام میاورد و سپس از تونکا،کهربا،نعناع هندی روایح ادویه ای مثل دارچین و پودر شکلات تلخ باهاش ادغام شده و رایحه ای بسیار عمیق چوبی را برجای می گذارد. یکی دیگر از آثار فاخر برند اجمل شهدی مقدس را در خود نهفته است. شهدی با خلوصی از عشق معبود که یادآور عبادت و عبادتگاه هاست اما رایحه ای آنقدر متفاوت که تو را به ستایش از عشق معبود، وادار می کند. روایح این عطر بپاس خلوص خاص و حالت بخوری عودی و گرد و غباری (خاک زمین) قرابت نزدیکی به حالت دعا کردن دارد.
کاوش در موضوع دعا نشان می‌دهد که دعا موضوع بسیار پیچیده‌تری نسبت به تصویر کلیشه‌ای است که ما از یک مؤمن انتظار داریم و مشتاقانه درخواست‌های کمک، بخشش یا نیازهای فوری دیگر را مطرح می‌کند. دعا فقط یک بیرون رفتن از حالت جسمانی نیست، بلکه یک ورود به عمق روح و روان نیز هست، و تمرینی است که عمیقاً در تار و پود فرهنگ جهانی تنیده شده است یعنی ملیله ای غنی از علم، روانشناسی، متافیزیک و البته ایمان و اِقامت معنوی.
به عنوان یک عمل، دعا تنظیم یک نیٌت است که این یک درخواست نیست، بلکه یک قطعنامه است، و این قطعنامه اَشکال مختلفی دارد. عبادت و دعا به هر شکلی که باشد، روانشناسی زیربنای آن از دو منظر نسبتاً متمایز مطرح می شود. از یک سو، خدا، یا هدف دعا، ممکن است به عنوان یک سازه بیرونی نفس، یا چیزی «در ظرفیت کالبد انسان» نمایش داده شود. از سوی دیگر، خدا ممکن است به عنوان یک الگوی درونی کهن، یا چیزی «در ظرفیت روح انسان» نمایش داده شود.
سُنَت‌های معنوی و دینی گوناگون عمده و صغیر، خفته و جدید هر کدام اساساً در یکی از این دو ظرفیت قرار می‌گیرند و سپس ترکیبی کمتر از دیگری را شامل می‌شوند. این چارچوب روان‌شناختی بنیادی متعاقباً بر شکلی که دعا و مراقبه در هر یک از سُنت‌های معنوی مختلف به خود می‌گیرد تأثیر می‌گذارد. سُنت‌های اصلی غربی، مانند مسیحیت، یهودیت و اسلام تا حد زیادی از ساختار «ظرفیت کالبد انسان» استفاده می‌کنند. بنابراین، خدا در درجه اول "عبادت شده است". سُنت‌های اصلی شرقی، مانند بودیسم، هندوئیسم و تائوئیسم، از روی دیگر این سکه بیرون می‌آیند و تا حد زیادی از ساختار «ظرفیت روح انسان» استفاده می‌کنند. بنابراین، دعا و عبادت از این منظر چیزی درون نگرتر و شبیه مراقبه است.
صرف نظر از شکل دعای خاص یک سُنَت، یکی از انواع دعاها که در همه جا حاضر است، دعای برکت است. باز هم از جنبه روانشناختی، برکت زمانی است که دعا بدون توجه به پیشینه اش از حالت خود محوری (دعا برای من) به قوم مداری (دعا برای ما/شما) و زمین محوری (دعا برای همه ما) حرکت کند. از این گذشته، یکی از رایج ترین اصطلاحات و برکت در زبان فارسی "خداحافظ" است که مخفف "خدا با شما باشد" است.
بخش جالبی از علم مرتبط با این تکامل قومی و زمین محوری دعا از مرکز تحقیقات پزشکی دانشگاه دوک حاصل شده است: جایی که یک مطالعه نشان داد که در یک گروه 150 بیمار قلبی که درمان جایگزین پس از عمل را دریافت کرده بودند (پیوند قلب)، از طرف اقوام برای تعداد 45 بیمار دعای شفاعت هر روز انجام گرفته بود که بعد از چند روز از پیوند قلب، این بیماران بالاترین میزان موفقیت عمل پیوند از نظر سیستم ایمنی را در کل گروه 150 بیمارانی که پیوند قلب کرده بودند را داشتند. نکته جالب در مورد این تحقیق، این است که این تحقیق دو سوکور بود یعنی نه محققین و نه کسانی که دعای شفاعت را دریافت می کردند نمی دانستند که برای این بیماران دعا می شود که یک متغیر مداخله گر را پیشنهاد می کند. بدیهی است که متغیر مداخله‌ای که توسط این تحقیق ذکر شده است موردی برای خدا نیست. با این حال، رابطه‌ای بین حالت‌های هوشیاری تجربه‌ شده توسط کسانی که دعا می‌کنند و تجربه ذهنی کسانی که برای آنها دعا می‌کنند، را نشان می‌دهد. از منظر متافیزیکی، آنچه ما در اینجا در مورد آن صحبت می کنیم، رزونانس متقابلی است که ثابت شده است بین حالات هوشیاری به طور خاص، حالت های تصادفی آگاهی (دعا، مدیتیشن و خواب عمیق و بدون رویا) و میدان کوانتومی (فراتر از زمان) وجود دارد. از منظر عملی تر، مفهوم این رابطه ما را وادار می کند که هم تجربه فردی و جمعی دعا و هم تأثیر بالقوه ای را که می تواند بر تجربه ما در جهان معنوی و در جهان مادی داشته باشد در نظر بگیریم.
دعا، مانند مراقبه، بر وضعیت ذهنی ما تأثیر می گذارد، که به نوبه خود بر «وضعیت بدن» ما نیز تأثیر می گذارد. دعا تجربه اضطراب را کاهش می دهد، خلق و خوی افسرده را به نشاط و شادی سوق می دهد، فشار خون را کاهش می دهد، الگوهای خواب را تثبیت می کند و بر عملکردهای خودمختار مانند هضم و تنفس نیز تأثیر می گذارد. علاوه بر این، دعا و مدیتیشن بر روی وضعیت جسم و ذهن ما تأثیر می گذارد. این امر باعث تغییر عادات ذهنی و متعاقباً الگوهای رفتاری ما می شود. این تغییرات به نوبه خود و در طول زمان تغییراتی را در مغز ایجاد می کنند و بر تجربه ذهنی و عینی ما از جهان و نحوه مشارکت ما در آن تأثیر می گذارند.
رایحه ی این عطر نیز بخاطر یادآوری مکانهایی مانند عبادتگاه ها ممکن است برای برخی مخاطبان تنپوش، واژه ی دعا را یادآوری کند. واژه ای که شاید تنها در زمان مکان خاص آن را بکار میبریم. چراکه زمزمه ی دعا حتی در اوج خوشبختی و سعادت نیز الزامی است و تنها بر پایه ی روزگار سختی و بیماری نهادینه نشده است.... انسان بطور بیولوژیکی به دعا کردن نیاز دارد و این باور پذیری برای وجود نیرویی به نام خداوند، که در هر مکان زمان، ناظر رفتار ما است بطور متافیزیکی در ماهیت بیولوژیک انسان نهفته است که شاید واژه ی روح سزاوار آن باشد. متافیزیکی ادغام شده در ماهیت بیولوژیکی انسان که در لحظه ی دمیدن و خروج از این ماهیت، تمام حافظه زیست روانشناختی مکان زمان خود و هر آنکه در پیرامون متافیزیکی انسان باشد را بطور بی اختیار درک می کند، بی آنکه هیچ صدایی از هیچ روحی شنیده شود، بی آنکه هیچ تصویری از هیچ فیزیکی از خودش دیدگان کند..... چگونه ممکن است که تنها دیدگان تو باشد در آنسوی متافیزیک که بی هیچ طنین صدا و تصویری، بر همه چیز دانا باشی؟؟؟؟؟ چگونه ممکن است با جرمی 21 گرمی متافیزیکی بر هر آن چیزی که تا زمان جرم فیزیکی، مُبهم بودی آگاه شدی؟؟؟؟؟؟
عطری سزاوار واژه ی دعا برای مخاطب تنپوش با شایستگی غنی از روایح مطهر عشق معنویت در قلب انسان عاشق که ارمغانی از آنسوی عشق را تداعی می کند. با ماندگاری 12 بار حرکت زمین به دور خود روی لباس و 24 ساعت روی پوست حتی با استحمام و پراکنشی بسیار وحشتناک که همچون تیزی نوک نیزه ها در شامه های مخاطبان همراه خودنمایی می کند. عطری فاخر برای یادآوری عبادت نیرویی مطلق در زمین و زمان......
سپاس از همراهی و شکیبایی بزرگواران............