نظرات | TIMELESS
ترتیب نمایش
یکیو دارم که اگه هیشکی نباشه اون هست…
یه تیکه ماهه از بس؛ هوامو داره تا هست…
یکیو دارم که اگه نم نم بارون بیاد؛ قله ی قافم میاد!
آتیش میسوزونه هی نمک میریزه!
چترتو وا کن بیا؛ رو شیشه ها کن بیا…
حالا یه قلب خوشگل؛ نصیب ما کن بیا!
قفله دلامون بهم؛ ندزدی هی چشم ازم
وقتی میخندی انگار؛ آب میشه قند تو دلم!
چترتو وا کن بیا؛ رو شیشه ها کن بیا…
حالا یه قلب خوشگل؛ نصیب ما کن بیا!
قفله دلامون بهم؛ ندزدی هی چشم ازم
وقتی میخندی انگار؛ آب میشه قند تو دلم!
واسم یه ریز نمک بریز! آتیش بسوزون!
بشیم دوتایی خیس خیس؛ از نم نم بارون…
چه حس خوب عاشقی داره برامون!
قصه ببافم هی برات توی خیابون…
چترتو وا کن بیا؛ رو شیشه ها کن بیا…
حالا یه قلب خوشگل؛ نصیب ما کن بیا!
قفله دلامون بهم؛ ندزدی هی چشم ازم
وقتی میخندی انگار؛ آب میشه قند تو دلم!
.............................................................................................................
یکی از مفاخر هنر عطاری در برند اجمل با رایحه ای چوبی در بستر ادویه ای معطر بخوری و دودی که بسیار اغواگر و جذاب است. رایحه ای با شروع طوفانی تلخ از پوست پرتقال که سریع محو شده و با کُندر و رایحه گلی مانند همراه میشود و در کمتر از دو دقیقه با روایح ادویه ای مانند و بخوری بسیار قوی همراه میشود که بسیار رایحه ی تسخیر کننده ای را ایجاد میکند. قدرتی از بخور کُندر و آتشی از روایح ادویه ای که حالت چرم دودی بسیار سنگین و تلخ مردانه ای را تداعی میکند. رایحه ای که برای تمام شامه های مردان بخور و چرم دودی پسند، حس تسخیر شامه را ایجاد میکند.
این عطر با روایح دودی بسیار سنگین و تلخ بخوری ممکن است برای برخی مردان تنپوش کننده نوعی تعصب خودخواهانه را تداعی کند. تعصب خودخواهانه نوعی سوگیری شناختی است که شامل گرفتن اعتبار شخصی برای موفقیت ها در حالی که نتایج منفی را به گردن عوامل خارجی می اندازد. اگرچه این سوگیری گاهی به معنای فرار از مسئولیت شخصی در قبال اعمال شماست، اما سوگیری خودخواهانه همچنین به عنوان یک مکانیسم دفاعی عمل می کند که از عزت نفس محافظت می کند. سوگیری خود خواهانه در طیف وسیعی از تنظیمات فعالیتهای روزمره، از جمله مدرسه، کار، روابط بین فردی، انتخاب های مصرف کننده و ورزش رخ می دهد و تحت تأثیر طیفی از عوامل مختلف از جمله منبع کنترل، انگیزه، سن و فرهنگ است. نشانه‌های مختلفی وجود دارد که نشان می‌دهد سوگیری خودخواهانه ممکن است بر نحوه نسبت دادن رویدادها تأثیر بگذارد. برای مثال ممکن است که شما یک امتحان درسی سخت دارید و می خواهید نمره عالی کسب کنید. تعصب خودخواهانه برای این مورد، شما را به این باور می رساند که برای کسب نمره عالی بایستی خیلی عمیق درس بخوانید. از سوی دیگر، اگر شکست خوردید، ممکن است فکر کنید به این دلیل است که معلم یا استاد شما موضوع را به درستی توضیح نداده است، یا هوای کلاس درس خیلی گرم بود، یا هم اتاقی شما تمام شب قبل از امتحان شما را بیدار نگه داشته است. همه این چیزها ممکن است درست باشد، اما آنها تصویر کاملی از همه شرایطی که منجر به عملکرد شما در آزمون شده است را نشان نمی دهند. مثال بارز برای تعصب خودخواهانه این است که پس از یک تصادف رانندگی، هر دو طرف درگیر، راننده دیگر را به دلیل تصادف مقصر می دانند. چند عامل مختلف وجود دارند که می‌توانند بر اینکه آیا افراد در تعصب های خودخواهانه برای رفتار شرکت می‌کنند یا نه، تأثیر می‌گذارند.
منبع کنترل: منبع کنترل شامل باورهای شخصی در مورد عواملی است که باعث وقوع رویدادهای مختلف می شود. به طور کلی، افراد تمایل دارند یا یک منبع کنترل درونی یا یک منبع کنترل بیرونی داشته باشند. افرادی که منبع کنترل درونی دارند، بر این باورند که کنترل زیادی بر رویدادهایی که در زندگی خود اتفاق می‌افتد دارند. آنها ممکن است برای چیزهای بزرگی که اتفاق می‌افتد اعتبار قائل شوند، اما گاهی اوقات به این معنی است که آنها برای چیزهایی که خارج از کنترل آنها است، سرزنش می‌شوند.
کسانی که منبع کنترل بیرونی دارند، احتمالاً نتایج را به نیروهای بیرونی نسبت می دهند. به جای این که باور کنند قدرت تأثیرگذاری بر آنچه اتفاق خواهد افتاد را دارند، تمایل دارند تصور کنند که هر کاری که انجام می دهند تأثیری نخواهد داشت و تنها عوامل بیرونی تعیین می کنند که چه اتفاقی خواهد افتاد.
فردی با منبع کنترل درونی ممکن است نسبت به دستاوردهای خود احساس خوبی داشته باشد، اما ممکن است شرم و گناهی را نیز به خود بگیرد که واقعاً به او تعلق ندارد. فردی که منبع کنترل بیرونی دارد، از این احساس گناه اجتناب می کند، اما در عین حال تمایل بیشتری به احساس عجز و ناتوانی در کنترل سرنوشت خود دارد.
عوامل انگیزشی: انواع مختلف انگیزه نیز می تواند بر تعصب خودخواهانه تأثیر بگذارد. زمانی که افراد با خودسازی انگیزه دار می‌شوند، احساس نیاز به استفاده از اسناد (منبع) درونی برای موفقیت و اسناد بیرونی برای شکست به منظور بهبود دیدگاه خود نسبت به خود دارند. تصویری که مردم می‌خواهند به دیگران منتقل کنند، یا خود رضایتی آنها نیز بر سوگیری خودخواهانه تأثیر می‌گذارد. اعتبار گرفتن برای نتایج مثبت و مقصر دانستن نتایج منفی در جای دیگری به افراد کمک می کند تا خود را با دید مثبت تری به دیگران نشان دهند.
سن و جنس: تحقیقات نشان داده است که سن و جنسیت بر تعصب خودخواهانه تأثیر می‌گذارند. سالمندان تمایل دارند کنترل درونی بیشتری داشته باشند، یعنی موفقیت‌هایشان را به خود اعتبار می‌دهند. مردان به احتمال بیشتری تمایل دارند نیروهای بیرونی را برای شکست‌های خود سرزنش کنند.
فرهنگ هر قومیت: برخی تحقیقات نشان دهنده ی تاثیر فرهنگ ها و میزان تغییرات آب و هوایی، سبک زندگی و حتی رژیم غذایی بر تعصب خودخواهانه آن مردمان هستند.
در بسیاری از موارد، این سوگیری شناختی به شما امکان می دهد از عزت نفس خود محافظت کنید. با نسبت دادن رویدادهای مثبت به ویژگی های شخصی، اعتماد به نفس شما افزایش می یابد. با سرزنش نیروهای بیرونی برای شکست، از عزت نفس خود محافظت می کنید و خود را از مسئولیت شخصی مُبرا می کنید. یکی از مزایای این سوگیری این است که مردم را به استقامت حتی در مواجهه با ناملایمات سوق می دهد. به عنوان مثال، یک کارگر بیکار ممکن است انگیزه بیشتری برای ادامه یافتن کار داشته باشد، اگر بیکاری خود را، به‌جای شکست شخصی به اقتصاد ضعیف نسبت دهد. یک ورزشکار ممکن است انگیزه بیشتری برای عملکرد خوب داشته باشد اگر معتقد باشد که شکست او در رویداد قبلی به جای کمبود مهارت، نتیجه آب و هوای بد بوده است. در حالی که سوگیری خودخواهانه بسیار رایج است، اما می تواند تعدادی از اثرات منفی بر تصمیم گیری داشته باشد. راهبردهایی وجود دارد که ممکن است به شما کمک کند از این سوگیری جلوگیری کنید یا از تأثیر مخرب آن بر انتخاب های خود جلوگیری کنید.
یاد بگیرید که آن را تشخیص دهید: آگاهی بیشتر از سوگیری ممکن است به شما کمک کند موقعیت ها را واقع بینانه تر ببینید. وقتی موقعیت‌ها را ارزیابی می‌کنید، لحظه‌ای در نظر بگیرید که آیا ارزیابی‌های شما ممکن است تحت تأثیر این سوگیری باشد یا خیر.
پذیرش خود را تمرین کنید: اینکه بتوانید عیب های خود را بپذیرید و با خودتان مهربان باشید، تأثیر شکست ها بر عزت نفس را کاهش می دهد.
با خود با دلسوزی رفتار کنید: با عشق به خود نگاه کنید، حتی زمانی که کار اشتباه انجام داده اید. تحقیقات نشان داده است که استفاده از شفقت به خود، احساسات و افکار منفی را کاهش می دهد.
انتقاد از خود را کاهش دهید: بخشی از تمرین شفقت به خود نیز شامل تلاش برای کمتر انتقاد از خود است. مطالعات نشان می دهد که ورزشکارانی که از شفقت به خود استفاده می کنند، پس از انجام یک اشتباه، کمتر از خود انتقاد می کنند.
عطری با کیفیتی بسیار اعلاء که شایستگی از دانش و تحقیقات شرق را در خود نهفته است. فکر نمیکنم برای بانوان مناسب تنپوش شدن باشد چراکه بسیار حالت بخوری و دودی تلخ دارد و بسیار مناسب تنپوش مردان بلند قامت با ریش حجیم آنکارد شده صورت میباشد. مردانی که استعداد ژنتیکی برای تعصب خودخواهانه دارند و با تنپوش این مدل عطرها، هیزم به آتش این سوگیری خودخواهانه خودشان اضافه می کنند.
ماندگاری بسیار بالا تا 4 بار حرکت زمین به دور خود روی لباس و 24 ساعت روی پوست بدون استحمام که حتی پس از استحمام هم بوی این عطر کاملا حس میشود و اگر استحمام نکنید فردای همان روز باز هم روایح این عطر را از پوست خودتان حس خواهید کرد چراکه بسیار غنی از بخور و دودی چوبی است با پراکنش بسیار طوفانی در 4 ساعت اولیه تنپوش.
سپاس از همراهی و شکیبایی بزرگواران.............
16 تشکر شده توسط : یاس saeidrostami118
Fougère Noire
لینک به نظر 18 بهمن 1401 تشکر پاسخ به صبا
با احترام و عرض ادب
بانوی فرهیخته و ارجمند و همکار گرامی سرکار خانم دکتر فلاح شما لطف دارین و من برای همه عزیزان این محفل شاهین اسعدی هستم.
سپاس از همراهی و همدلی شما بانوی محترم...
8 تشکر شده توسط : رضا یگانه مجتبی
Fougère Noire
لینک به نظر 18 بهمن 1401 تشکر پاسخ به سجاد نامداری
با احترام و عرض ادب
دوست فرهیخته و ارجمند جناب آقای دکتر نامداری بزرگوار از مهرورزی شما به نظرات من و همچنین از علاقه مندی جنابعالی برای اختلالات سایکولوژیکی انسان و ژنتیک بسیار قدردان و خوشحالم و بیشتر خوشحال میشم در ارتباط با مسائل اپی ژنتیک در مورد رفتارهای انسانی بحث علمی داشته باشیم.
مجدداً از همراهی و همدلی شما سپاسگزارم دوست فرهیخته.....
16 تشکر شده توسط : رضا یگانه نازی جاوید
Fougère Noire
لینک به نظر 18 بهمن 1401 تشکر پاسخ به صبا
با احترام و عرض ادب
بانوی فرهیخته و ارجمند از مهرورزی شما کمال سپاس دارم.‌ بله واقعا اغلب گرایشها یا هراس های انسان ریشه در حافظه ی ژنتیکی نیاکان نزدیک به خودش دارند که البته برای هر بازه ی زمانی و شرایط زیست بوم، این علاقه مندی ها آپدیت یا ریمستر شده اند اما با حفظ ماهیت اصلی.......
سپاس از همراهی و همدلی شما بانوی محترم.....
7 تشکر شده توسط : بابک آلالیتا
Fougère Noire
لینک به نظر 18 بهمن 1401 تشکر پاسخ به rahil tagi
با احترام و عرض ادب
بانوی فرهیخته و ارجمند سرکار خانم تاجی بزرگوار، از مهر شما کمال سپاس دارم و از داشتن عزیزانی همچون شما در آرشیو دوستان معطر و فرهیخته شاکر هستم. در خصوص حافظه ی روح از زیست نیاکان در زمان های گذشته که به نوعی حافظه ی متافیزیکی رو دربر دارد عارضم تابستان امسال کتابی تحت عنوان حافظه ی ژنتیکی انسان را منتشر کردم که حاصل دو سال تلاش و تحقیقات در این زمینه بود و همچنین در پاییز امسال کتابی تحت عنوان حافظه ی زیست روانشناختی انسان را منتشر کردم که یکسال برای نگارشش زحمت کشیده بودم ولی برای حافظه ی متافیزیکی (روح انسانی) متاسفانه تحقیقات علمی و مستندی انجام نگرفته است که البته نباید هم مستند باشد چراکه از اسمش مشخص هست....
همچنین در مورد دردها و ترس‌های انسان از برخی چیزها عارضم بله شما درست می‌فرمایید اما بایستی گیرنده ی درد یا غم و اندوه و یا ترس را در سلولهای زیستمان داشته باشیم تا بتونیم همه این موارد را درک کنیم... در واقع ژن های هستند که باعث ایجاد حس غم و اندوه و یا شادی و هراس و شجاعت در انسانها می‌شوند که محیط می‌تونه بصورت کاتالیزوری در میزان بیان یا فعالیت این ژنها نقش داشته باشه.... چراکه اغلب کسانی که در محیط های ناسالم اخلاقی و فرهنگی و اجتماعی از همان کودکی زندگی کرده اند نسبت به سایر افراد جامعه نترس تر هستند که البته این نترسی به شجاعت بی منطق نسبت به خلاف قوانین هست و همین محیط در ژنهای موثر در احساسات ترس این افراد نقش بسزایی را ایجاد کرده است اما در مورد هراس (فوبیا) کمی متفاوت است چراکه هراس با ترس دو چیز کاملا متفاوت هستند. من کتابی تحت عنوان هراس های ژنتیکی انسان را تالیف و در تابستان ۱۴۰۰ منتشر کردم بالغ بر ۶۰۰ صفحه که ماحصل ۲.۵ سال تلاش و تحقیقاتم بود و خدا رو شکر در آذر ماه امسال بعنوان سومین کتاب برتر سال استان آذربایجان شرقی در زمینه روانشناسی برگزیده شد و تقدیر شد. که در این کتاب تمام هراس‌های ژنتیکی در قالب تاثیر محیط یا اکتسابی بودن را تشریح کردم و البته کتاب کاملاً اورجینال هست چراکه هرگز کتابهای کاور تالیف نمی‌کنم و تمامی کتابهایی که تالیف و منتشر کردم همه آنها اورجینال علمی هستند که تا قبل از من در کشور ایران و بعضاً حتی در جهان هم تالیف و منتشر نشده اند و حافظه ژنتیکی انسان و حافظه زیست روانشناختی انسان و هراس های ژنتیکی انسان نیز اصیل علمی هستند که قبل از من کسی در ایران تالیف و منتشر نکرده است. شایان ذکر است که هراس هم می‌تواند اکتسابی باشد مثلا اگر در اثر ترومای شدید از دوران کودکی یا سندرم پس از حادثه باشد، اما بیشتر هراس ها ریشه در هیچ آسیب اکتسابی از محیط ندارند که ژنتیک و حافظه ی ژنتیکی انسان اینجا می‌تونه نقش بسزایی داشته باشه. برای مثال برخی از آزمایش های ژنتیک مولکولی برای برخی افراد که دارای هراس خاصی هستند نشان دادند که در برخی ژن‌های کاندید در ایجاد حس هراس غیرمنطقی این افراد، میزان فعالیت همان ژنها کاسته شده است که البته هیچ بیماری خاصی را ایجاد نمی‌کند فقط شاید با این حالت هراس غیرمنطقی این افراد مرتبط باشد و بسیاری از موارد دیگر حتی از نظر بالینی هم با اینکه ما جهش های ژنتیکی یا فعالیت های ژن‌های خاصی را برای بیماری های خاصی می‌تونیم شناسایی کنیم اما فعلاً قادر نیستیم بطور اصل به یقین ادعا کنیم که این ژن چون دچار تغییرات شده پس قطعا عامل این بیماری یا سندرم هست و با علایم بالینی مربوطه از بیماران و ژنهایی که دچار تغییرات شده اند بر اساس همین موارد پیشنهاد می‌کنیم که این ژنها کاندید این بیماری یا سندرم خاص هستند چراکه فعلاً مکانیسم پاتوفیزیولوژی و یا بیوشیمیایی این ژنها بر ما مبهم است.
لطفا از مدیریت محترم عطرافشان ایمیل منو دریافت کنید و ایمیل بفرستید تا ارتباط عطری و علمی ما پویاتر باشد.
سپاس از همراهی و همدلی شما و شکیبایی همه بزرگواران......
11 تشکر شده توسط : Hani m sheykhzade
Fougère Noire
لینک به نظر 18 بهمن 1401 تشکر پاسخ به رضا عطردوست
با احترام و عرض ادب
دوست فرهیخته و ارجمند جناب آقای مهندس رضا عطردوست عزیز من واقعا از تمام الطاف و مهر شما و تمام عزیزان حاضر در این محفل عطر و عشق کمال سپاس دارم. من به همه شما عزیزان ایمان دارم چراکه فقط اهالی عشق می‌توانند در این محفل جمع شوند. ما هر که هستیم برای خودمان هستیم و هر ارزشی را کسب کردیم برای خودمان مهم است. البته داشتن دوستان فرهیخته ای همچون شما و تمامی عزیزان حاضر در این محفل که علاوه بر علاقه مندی عطرها دارای سجایای اخلاقی شایسته و علوم مختلف، برایم بسیار ارزش مضاعفی دارد. آروزی تندرستی و موفقیت روز افزون برای شما و تمامی عزیزان حاضر در این محفل عطر و عشق دارم. جناب مهندس عزیز لطفا ایمیل بزنید تا بیشتر با هم در ارتباط باشیم مثل سایر بزرگواران این محفل هم از نظر عطری و هم از نظر علمی.
سپاس فراوان از همراهی و همدلی شما دوست فرهیخته.....
9 تشکر شده توسط : پيمان بابک
شبونه بی هوا دلتنگ میشم یه بَغضِ لعنتی درگیره با من
یه جوری غم گرفته کوچه هارو نمیدونم هوا دلگیره یا من
نه دلبستم بهش از روی عادت نه دل کَندَم ازت از رو حسادت
کم آوردم نتونستم ببینم گذشتی از من و عشقم چه راحت
عکسات باز چشامو تَر کردن یه شهرو دنبال تو میگردم
چشمام باز نَمِه بارونه حال دلمو کسی نمیدونه
عکسات باز چشامو تَر کردن یه شهرو دنبال تو میگردم
چشمام باز نَمِه بارونه حال دلمو کسی نمیدونه
اگه غم تو چشای خیسم نِشَست اگه بغض راه نفسامو بَست
حلالت عشقم اگه بی صدا توی گریه هر شب غرورم شکست
زمونه ازم رویاهاتو گرفت با دستای سردش هواتو گرفت
تو هر ثانیم جای پای تو بود زمونه ازم جای پاتو گرفت
عکسات باز چشامو تَر کردن یه شهرو دنبال تو میگردم
چشمام باز نَمِه بارونه حال دلمو کسی نمیدونه
عکسات باز چشامو تَر کردن یه شهرو دنبال تو میگردم
چشمام باز نَمِه بارونه حال دلمو کسی نمیدونه
..................................................................................
شایستگی از تپش قلب روایحی عمیقا عاشق که در خلوتی از اندوه، بر کام قهوه ای تلخ سپری می شود. عطری با روایحی بسیار غم انگیز و شاد که در لحظه ی بونوازی شادی بسیاری از خاطرات ثبت شده ای از حافظه ی اُتوبیوگرافیک را تداعی می کند و بعد از تنپوش، اندوهی از نبایدهای ثبت شده ی این خاطرات در حافظه ی اُتوبیوگرافیک را نوید می دهد. عطری با شروعی از قهوه ی تاریک و تلخ که با مشروبی تلخ و شیرین همراه می شود که در عرض یک دقیقه تنباکویی غنی از ادویه جات بهش نفوذ می کند و رایحه ای بسیار تند و تلخ از قهوه را تداعی می کند که انگار در حین نوشیدن قهوه ای که داخلش مشروب هم کمی ریخته شده دارید همزمان با نوشیدن جرعه ای از این ترکیب، یک پُک هم پیپ حاوی توتون اعلاء با طعم شکلاتی رو دود می کنید و بعد از اتمام دود کردن پیپ و تمام شدن نوشیدنی مرکب، با طعم موکوس دهانی کاکائویی فندقی نیمه شیرین و نیمه تلخ حس می کنید که حالت بخار یا مِه دود خشکی از توتون مانند یا تنباکو را بطور کامل داخل دهان حس می کنید که بسیار رایحه ی دلنشین و خاصی هست و در لحظه ی خاص میتواند برای عشق همراه، برانگیختگی جنسی را تداعی کند. رایحه ای بسیار بسیار خاص از نوشترین قهوه ی دنیا که تلخی و شیرینی را همزمان در خود نهفته است بعبارتی دقیقا بُعد زمان در این قهوه تعبیه شده است که با نوشیدن آن طعم تلخ در ابتدای موکوس حس میشود و آنجا که در انتظار بلعیدن تلخی هستین بطور غیر منتظره شیرین میشود که واقعا در باکیفیت قهوه های جهان اعم از Starbucks هم اینگونه طعمی از قهوه را نمی توان یافت و بنظرم تک جنسیتی بر مردانگی بودن بسیار شایسته است.
روایح این عطر شاید به نوعی بتواند با حالت معنوی انسان در ابعاد مادٌی ایفای نقش کند که در واقع با بونوازی این عطر، بپاس شاد بودن در خاطرات گذشته در لحظه ی صفر بونوازی و رسیدن به اندوه از دست دادن آن روزهای شاد، مخاطب تنپوش خودش را گمراه کند که بصورت عمدی باور می کند که همه ی آن روزهای شاد گذشته همچنان ادامه دارند. در واقع نوعی دور زدن معنوی را برای خودش ایجاد می کند. دور زدن معنوی تمایل به استفاده از توضیحات معنوی برای اجتناب از مسائل پیچیده روانشناختی را توصیف می کند.به استناد محققان روانشناسی دور زدن معنوی را می توان به عنوان «تمایل به استفاده از ایده ها و اعمال معنوی برای دور زدن یا اجتناب از رویارویی با مسائل عاطفی حل نشده، زخم های روانی و وظایف ناتمام رشد» تعریف کرد. بعبارتی مردم اغلب از معنویت به عنوان سپر یا نوعی مکانیسم دفاعی استفاده می کنند. مردم به جای کار کردن با احساسات سخت یا رویارویی با مسائل حل نشده، به سادگی آنها را با توضیحات معنوی رد می کنند. در حالی که دور زدن معنوی می تواند راهی برای محافظت از خود در برابر آسیب یا ترویج هماهنگی بین افراد باشد، اما در واقع مشکل را حل نمی کند. درعوض، فقط یک مشکل را پنهان می کند و بدون هیچ راه حل واقعی، آن را به حالت چِرک درمی آورد. با اینکه که معنویت می تواند نیرویی باشد که به افزایش رفاه فرد کمک می کند، اما اقدام به دور زدن معنوی به عنوان راهی برای جلوگیری از احساسات یا مسائل پیچیده در نهایت می تواند رشد یا تکامل را خفه کند. دور زدن معنوی راهی برای پنهان شدن در پشت معنویت یا اعمال معنوی است. باعث می شود افراد نتوانند احساس خود را بپذیرند و آنها را از خود و دیگران دور می کند. چند نمونه از دور زدن معنوی عبارتند از:
اجتناب از احساس خشم
اعتقاد به برتری معنوی خود به عنوان راهی برای پنهان شدن از ناامنی ها
اعتقاد به اینکه اعمال معنوی مانند مدیتیشن یا دعا همیشه مثبت هستند
احساس جدایی
تمرکز فقط بر معنویت و نادیده گرفتن زمان حال
فقط روی چیزهای مثبت تمرکز کردن یا بیش از حد خوش بین بودن
فرافکنی احساسات منفی خود به دیگران
تظاهر به اینکه اوضاع خوب است در حالی که به وضوح خوب نیست
فکر کردن به اینکه مردم می توانند از طریق مثبت اندیشی بر مشکلات خود غلبه کنند
استفاده از مکانیسم های دفاعی مانند انکار و سرکوب
دور زدن معنوی روشی سطحی برای پنهان کردن مشکلات است به نحوی که ممکن است در کوتاه مدت احساس بهتری در ما ایجاد کند، اما در نهایت هیچ چیز را حل نمی کند و فقط مشکل را باقی می گذارد. تشخیص دور زدن معنوی گاهی اوقات دشوار است زیرا اغلب بسیار ظریف است. با این حال، مشاهده نمونه ها می تواند به آشکارتر شدن این پدیده کمک کند:
پس از مرگ یکی از عزیزان، مردم به بستگان بازمانده می گویند که متوفی «در مکان بهتری است» و این «همه بخشی از برنامه خدا بود».
زنی از کاری که شخص دیگری انجام داده است عصبانی و ناراحت است. وقتی او سعی می کند احساسات خود را به اشتراک بگذارد، دوستانش به او می گویند که دیگر منفی نگر نباشد.
یکی از بستگان به طور منظم از مرزها عبور می کند و به گونه ای رفتار می کند که برای سایر اعضای خانواده آسیب زا است. به جای مقابله با این رفتار، کسانی که آسیب دیده اند احساس می کنند که باید خشم خود را سرکوب کنند و بیش از حد تحمل کنند.
دور زدن معنوی اغلب برای نادیده گرفتن نگرانی های واقعی افرادی که با مشکلات سروکار دارند استفاده می شود. معمولاً به افرادی که با تبعیض مواجه می‌شوند توصیه می‌شود که در برخورد با سوء استفاده آشکار فقط «خوب»، «مدنی» یا «صبور» باشند. این نشان می دهد که مردم می توانند برای غلبه بر مسائل پیچیده اجتماعی به تفکر مثبت فردی تکیه کنند.
دور زدن معنوی همیشه چیز بدی نیست. در مواقع پریشانی شدید، می تواند راهی برای تسکین موقت ناامیدی یا اضطراب باشد. با این حال، محققان پیشنهاد می کنند که وقتی به عنوان یک استراتژی بلند مدت برای سرکوب مشکلات استفاده می شود، می تواند آسیب زا باشد. دور زدن معنوی می تواند تعدادی از اثرات منفی داشته باشد. این می تواند بر رفاه فردی و همچنین روابط با دیگران تأثیر بگذارد. برخی از پیامدهای منفی بالقوه عبارتند از:
اضطراب
بیعت کورکورانه با رهبران
هم وابستگی
کنترل کردن مشکلات
بی توجهی به مسئولیت شخصی
سردرگمی عاطفی
تحمل بیش از حد رفتار غیر قابل قبول یا نامناسب
احساس شرمندگی
خودشیفتگی معنوی
در حالی که دور زدن معنوی به رسمیت شناختن احساسات معتبر را دشوار می کند، اما مهم است که به یاد داشته باشید که معنویت خود می تواند نیروی مثبتی در زندگی شما باشد. تحقیقات نشان می‌دهد که معنویت اغلب می‌تواند چندین فواید سلامت جسمی و روانی داشته باشد. مردم اغلب برای بازگرداندن امید، کنار آمدن با پریشانی، یافتن حمایت و یافتن معنای زندگی به معنویت روی می‌آورند. به عنوان مثال، مطالعات نشان داده است که افرادی که درگیر اعمال معنوی هستند کمتر مستعد افسردگی هستند، بهتر با استرس کنار می آیند، سلامت کلی بهتری را تجربه می کنند و از رفاه روانی بهتری برخوردار هستند.
برای اشتباهاتی که در زندگی مرتکب می شوید، زیاد به خودتان سخت نگیرید. رشد یک فرآیند است و به راحتی می توان به عادت های قدیمی بازگشت کرد، به خصوص زمانی که در تلاش برای کنار آمدن با چیزی دشوار هستید. معنویت می تواند نیروی مثبتی در زندگی شما باشد و بسیاری از تمرینات معنوی می توانند ابزارهای عالی مدیریت استرس باشند. با اجتناب فعالانه از دور زدن معنوی، می‌توانید معنویت را به تمرینی تبدیل کنید که به شما کمک می‌کند زندگی هماهنگ‌تر و رضایت‌بخش‌تری داشته باشید.
واقعا برخی روایح عطرها با تفکری بسیار عمیق و فراتر از هدف خلق رایحه ای ماندگار یا خوشبوی عام پسند، خلق میشوند. اندیشه هایی که در قالب آفرینش روایحی روانگردان تا توان درک اَسرار فلسفه ی صعود و سقوط زندگی را برای مخاطب تنپوش، تداعی کند. چراکه حتی خلق موسیقی های بیکلام آرامش بخش که شاید تنها از الحاق چند نُت موسیقیایی خلق شوند اما تفکری پشت این نُت ها نهفته است که قادر است عمق فلسفه ی درک و تشخیص را برای رشد یا تکامل روح و روان انسان، تداعی کند و همه ما قطعا تابحال حداقل برای برخی موزیکها این فرآیند را تجربه کردیم که شاید یکی از رازهای اعماق قلب ما برای همیشه باشد.......
رایحه ای شایسته از فلسفه ی زندگی در معنویات با ماندگاری بقای معنویت در روح انسان روی لباس و 10 ساعت روی پوست با پراکنشی متوسط تا خوب برای ساعت اولیه ی تنپوش.
سپاس از همراهی و شکیبایی بزرگواران...............


20 تشکر شده توسط : خلفی فاطمه فیضی
Fougère Noire
لینک به نظر 17 بهمن 1401 تشکر پاسخ به rahil tagi
با احترام و عرض ادب
بانوی فرهیخته و ارجمند سرکار خانم طاقی بزرگوار، از مهر و همدلی شما کمال سپاس دارم و انشالله نوشته های من برای شما و تمامی عزیزان مفید واقع باشند. در مورد حافظه ی ژنتیکی شاید برایتان جالب باشد که تمام شخصیت و فیلیاها و فوبیاهای انسان در کنترل ژنتیک انسانهاست که بهش حافظه ژنتیکی هم گفته می‌شود. البته محیط نیز بسیار تأثیرگذار هست بر این موارد و در این بازه ی زمانی علم ژنتیک فعلا بطور دقیق نمی‌تواند از منظر نقش ژن یا ژن های خاص را برای هر فیلیا یا فوبیا تایید کند. اما با توجه به رفتار کودکان که هنوز بصورت چهار دست و پا حرکت می‌کنند، برخی آزمایش های تجربی شاهدی صورت گرفته است. مثلا برای عبور از یک مسیر صاف همه این کودکان بدون هیچ مشکلی در امتداد آن خط حرکت کردند ولی با شیب دار کردن آن مسیر، فقط برخی از کودکان شهامت به خرج دادند و بصورت پشت وارونه در مسیر حرکت کردند که انگار میدونستند این مسیر شیب دار میتواند خطرناک باشد و خطر سقوط دارد. که واقعا این آزمایش خیلی شگفت انگیز بود، چراکه این کودکان در این سنین هنوز تجربه شناخت محیط و خطر را ندارند اما چرا بیشتر آن کودکان حرکت نکردند و فقط چند کودک جرأت حرکت کردن در آن مسیر شیب دار را پیدا کردند؟!؟؟؟!
جوابش می‌تواند حافظه ی ژنتیکی انسان باشد که ژنهایی که در ایجاد حس هیجان یا هراس از ارتفاع نقش دارند، در این کودکان به احتمال زیاد از نیاکان آنها که از بلندی هراس چندانی نداشتند، به ارث رسیده است که این کودکان بی اختیار بطور غریزی (حافظه ی ژنتیکی) از آن مسیر شیبدار هراس نداشتند..... و تمامی موارد شخصیتی از جمله اعتقاد به خداوند نیز می‌تواند در کنترل ژنتیک باشد که ژنی به نام VMAT2 فعلا مهمترین کاندید برای درک میزان اعتقاد انسان به خداوند از منظر ژنتیک هست که هر کس میزان فعالیت این ژن را بیشتر نشان دهد احتمالا بیشتر به خداوند معتقد است و برعکس..... چراکه حتی انسانهای باستان هم به وجود نیروی خاص ماورایی معتقد بودند اما توان تفسیر و درک صحیح به اندازه ی شعور انسانی را نداشتند که بتوانند آن را برای سایر انسانهای پیرامون خود بیان کنند. حتی بت پرستان هم به خداوند اعتقاد داشتند و مدعی نبودند که خدا وجود ندارد و خدا را در قالب همان تندیس های سنگی یا انسان می‌دیدند و این باور پذیری بت پرستان به وجود خداوند حتی در قالب تندیس سنگی، نشان از وجود نقش ژنتیک بخصوص ژن VMAT2 هست که انسانها در هر شرایطی که باشند بازهم بطور بیولوژیکی به وجود خداوند معتقد هستند که امید آخرشان همان امید اولشان بود که آن را در ابتدای گرفتاری فراموش کرده بودند و چون از همه ناامید می‌شوند به یاد خداوند می افتند......
از همراهی و شکیبایی شما و تمامی بزرگواران کمال سپاس دارم..... ‌
26 تشکر شده توسط : Shaghayegh ملورین
به جای من یه قاصدک یه روز میاد توو خواب تو......... تو قدرشو بدون
بعد من اگه نبود کسی به یاد من تو شعرمو بخون..............
به جای من شاید یکی بیاد که می فهمتت.......... که می بره فکرمو از سرت
بعد من شاید یکی بیاد که می شناستت........... بیشتر از من می خوادت
تمام من بیا ولی تو به مزار من........... یه لاله جا بذار......... یه اردیبهشت عطرتو با بهار بیاد
به جای من یه شاپرک میاد پشت پنجره........ بدون همیشه یادت توو قلبمه
بعد من اَبر میاد رو سر جمعه هات............ که می باره اَشکامو برات
به جای من شاید یکی بیاد که دوست دارتت.......... بهش نگو که فکرت با منه
تو ولی بیا و سر بزن بهم هر سال بهار............ هر چند که قصه تلخ بود آخرش
تمامِ من بیا ولی تو به مزار من........ یه لاله جا بذار....... یه اردیبهشت عطرتو با بهار بیاد
با بهار بیا.............. با بهار بیا............. با بهار بیا...............
..................................................................
یکی از شگفتی های الهی در تفکر انسان برای هنر معماری عطری به عظمت نام خداوند....... شهدی شهید در قلب و روح آدمی که بر ایمانی از عشق و اعتقادی از دیانت عشق را نوید می دهد. ایمانی از تکینِگی عشقی واحد که از اعتقاد به خداوند بر باوری از نهایت عشق را در انسان تداعی می کند. نهایتی از عشق معنوی در قالب عشق مادی.........
عطری با رایحه ای با شروعی طوفانی از مرکبات و روایح سبزگون در بستر تلخی متعادل قهوه ی تاریک و تنباکوی بسیار نرم و آرام که گویی از شرم و حیا در گوشه ای خلوت با کهربا خودنمایی می کند تا تو را به گذشته ای از آینده یا آینده ای از گذشته هدایت کند. عطری در بستر زمان که بُعد چهارم زندگی را بر تو آشکار می کند.... ترسیمی از گذشته های تلخ و شیرین از مسیرهای جنگلی روستایی تا آینده ای از قدم نهادن در مسیری کوهستانی در رویا که گویی لحظه ای پایَت سُر میخورد و سقوطی سخت را تجربه میکنی..... رایحه ای بسیار غنی از زمان در اعتقاد به چیزی فراتر از همه چیز، یعنی خدا.......
بدیهی است که خدا وجود دارد. از دیدگاه مؤمن، سؤال واقعاً گیج کننده این است که چگونه کسی نمی تواند وجود خداوند را باور کند و با این حال، همانطور که محققان انسان شناسی و روانشناسان در تحقیقات اخیر خود اشاره
می کنند، زمانی در ماقبل تاریخ گونه ای از ما وجود داشت که هیچ کس به هیچ خدایی اعتقاد نداشت. اجداد تکاملی ما همگی ملحد بودند، اما جایی در طول مسیر دین را پیدا کردند. باورهای مذهبی به نوعی یک ویژگی تقریباً جهانی بشریت است، بنابراین به احتمال زیاد علت نهایی تکاملی وجود دارد که وجود آن را توضیح می دهد. در عین حال، همه مردم مذهبی نیستند، و علاوه بر این، اَشکال اعتقادی در میان طیف مذهبی به طور گسترده ای وجود دارد، بنابراین ما باید علل تقریبی این تنوع را درک کنیم. اولین تمدن بشری از انسانها حدود یک چهارم میلیون سال پیش به صحنه آمدند و تا 10 هزار سال قبل همگی سبک زندگی شکارچی-گردآورنده را داشتند. در این جوامع بدوی، مردان به شکار، ماهیگیری و یا یافتن گوشت می پرداختند، در حالی که زنان میوه، ریشه و سبزیجات را جمع آوری می کردند. آنها در گروه های کوچک حدود 100 تا 150 نفر زندگی می کردند، زیرا این بزرگترین جمعیتی بود که زمین های اطراف می توانست از آن پشتیبانی کند. با این حال، این گروه‌ها به‌طور قابل‌توجهی بزرگ‌تر از جوامع گونه‌های نخستی‌ها بودند، که تعداد آنها به چند ده می‌رسید. علاوه بر این، انسان‌ها نسبت به سایر نخستی‌ها توانایی همکاری بسیار بیشتری دارند که توسط مکانیسم‌های شناختی تکامل‌یافته خاصی امکان‌پذیر است. مهمترین آنها احساس عاملیت است. به عنوان کاربران ابزار، انسان‌ها به سرعت این درک را پیدا کردند که می‌توانند عمداً باعث وقوع اتفاقاتی شوند. مهره باز شد چون با سنگ لِهِش کردم. سیب افتاد چون درخت را تکان دادم. سپس انسانها این حس عاملیت را برای تفسیر تعاملات اجتماعی به کار بردند. یعنی ما نه تنها معتقدیم که عاملیت داریم، بلکه معتقدیم دیگران نیز عاملیت دارند. بنابراین، ما در مورد اعمال دیگران بسته به اینکه آنها را عمدی بدانیم یا نه، آنها را سریع قضاوت می کنیم. ما به راحتی می‌توانیم فردی را که به طور تصادفی پای ما را پا می‌گذارد ببخشیم، اما اگر کسی عمداً انگشتان ما را زیر پا گذاشت، واقعاً به توضیح و عذرخواهی از او نیاز داریم. در واقع، ما نسبت به عاملیت دیگران نسبتاً حساس هستیم. به دلیل تشخیص عامل بیش از حدِ حساس، ما همچنین تمایل به استنباط عمدی در فرآیندهای طبیعی یا اشیاء بی جان داریم. اعتقاد به اَرواح آب و اَرواح جنگلی، اَرواح و شَبح ها، اَرواح و شیاطین، قدیمی است و در هر فرهنگ در سراسر جهان مشاهده شده است. از آنجایی که جهان طبیعی پیچیده است و به روش های مرموز عمل می کند، به همین دلیل ما عاملیت را در اطراف خود تشخیص می دهیم. به هر حال، اگر فکر می‌کنید که شما یک انسان باهوش هستید که در جامعه مُدرن زندگی می‌کنید از چنین مزخرفات خرافاتی رها هستید، باید از خود بپرسید: آیا تا به حال التماس کرده‌اید که ماشینتان در یک صبح سرد زمستانی روشن شود؟ یا آیا تا به حال شکایت کرده اید که رایانه شما ذهن خودش را دارد زیرا آنطور که شما می خواهید رفتار نمی کند؟ ما تمایل داریم هر زمان که وضعیت غیرقابل پیش بینی و خارج از کنترل ما باشد، به طور خودکار عاملیت را در اجسام بی جان تشخیص دهیم. این نوع تفکر جاندارگرا یعنی اعتقاد به اینکه عامل ماوراء طبیعی در جهان ساکن است و می تواند بر رویدادها تأثیر بگذارد که یک ویژگی طبیعی در انسان است. چنین تفکری در کودکان رایج است و در بزرگسالی تفکر جانگرای ما بر اساس هنجارهای فرهنگ ما شکل می گیرد. هزاره‌ها به سرعت به جلو رفت، و اینجا ما در جامعه‌ای از نظر فناوری پیشرفته زندگی می‌کنیم که توسط علم هدایت می‌شود که به ما می‌گوید جهان بر اساس قوانین فیزیک حرکت می‌کند و نه هوس‌های اَرواح یا خدایان. با این وجود، اعتقاد مذهبی به یک یا چند خدا که مراقبِ اعمال ما هستند و ما را بر اساس آن قضاوت می کنند، کاملاً رایج است.
روایح این عطر آنقدر در نظم و تعادل هستند که شاید یادآور نظم آفرینش خداوند باشد. نظمی که حتی در اوج بی نظمی نیز، مشهود است. روایح این عطر آنقدر شکوهمند خلق شده است که به محض بونوازی اولین کلمه ای که به زبان خطور می کند نام خداوند است که در لحظه ی صفر بونوازی گفته میشه یا خدا این دیگه چیه؟؟؟؟ مگه میشه یه عطر انقدر به سلیقه و غریزه ی من (حافظه ی ژنتیکی من) نزدیک باشه که بسیار آشنا در گذشته ها و بسیار غریب در آینده ها است که با شهد آن در خلوتی تاریک با چشمان باز، نور بی رنگ را ردیابی می کنید که این نور بی رنگ در تاریکی، همان تصویرسازی خاطرات گذشته ی شما و یا تخیلات آینده ی شماست. عطری بسیار روانگردان که اعتیادی از یادآوری داشتن این گنج بی قیمت را در آرشیو معطر خودت است. شهدی شهید از عشق که اِسارت عشق معنوی تا پای شهادت عشق مادی را نوید می دهد. عطری با اعتدال روایحی از همه چیز در همه جا همزمان.......
کیفیتی در حد نام خدواند در روایح با ماندگاری به مانند یکبار فعالیت ژن VMAT2 در سلولها در زمان بیداری روی لباس و 20 ساعت روی پوست بدون استحمام با سه بار لایه کشیدن روی پوست گردن و پراکنشی بسیار خوب در ساعت اولیه ی تنپوش.
سپاس از همراهی و شکیبایی بزرگواران...........
27 تشکر شده توسط : مسیح بسته شده paris1
نیمه شب آواره و بی حس و حال در سرم سودای جامی بی زوال
پَرسه ای آغاز کردیم در خیال، دل بیاد آورد ایام وصال
از جدایی یک دو سالی میگذشت یک دو سال از عمر رفت و برنگشت
دل بیاد آورد اول بار را خاطرات اولین دیدار را
آن نظر بازی آن اَسرار را آن دو چشم مَست آهو وار را
همچو رازی مبهم و سر بسته بود چون من از تکرار او هم خسته بود
آمد و هم آشیان شد با من او هم نشین و هم زبان شد با من او
خسته جان بودم که جان شد با من او ناتوان بود و توان شد با من او
دامَنَش شد خوابگاه خستگی این چنین آغاز شد دلبستگی
وای از آن شب زنده داری تا سحر وای از آن عمری که با او شد به سر
مَست او بودم زه دنیا بی خبر دم به دم این عشق میشد بیشتر
آمد و در خلوتم دم ساز شد گفتگوها بین ما آغاز شد
گفتَمَش .......
گفتَمَش در عشق پا برجاست دل گر گشایی چشم دل زیباست دل
گر تو ذورق وان شوی دریاست دل بی تو شام بی فرداست دل
دل زِ عشق روی تو حیران شده در پیِ عشق تو سرگردان شده
گفت .......
گفت در عشقت وفادارم بدان من تو را بس دوست میدارم بدان
شوق وَصلت را به سر دارم بدان چون تویی مَخمور خَمٌارم بدان
با تو شادی می شود غم های من با تو زیبا می شود فردای من
گفتمش عشقت به دل افزون شده دل زِ جادوی رُخَت افزون شده
جز تو هر یادی به دل مدفون شده عالم از زیباییت مجنون شده
بر لبم بگذاشت لب یعنی خموش ... طعم بوسه از سرم برد عقل و هوش
در سرم جز عشق او سودا نبود بَحر کس جز او در این دل جا نبود
دیده جز بر روی او بینا نبود همچو عشق من هیچ گل زیبا نبود
خوبی او شهره ی آفاق بود در نجابت در نکویی طاق بود
روزگار .....
روزگار اما وفا با ما نداشت طاقت خوشبختی ما را نداشت
پیش پای عشق ما سنگی گذاشت بی گمان از مرگ ما پَروا نداشت
آخر این قصه هجران بود و بس حسرت و رنج فراوان بود و بس
یار ما را از جدایی غم نبود در غَمَش مجنون عاشق کم نبود
بر سر پیمان خود محکم نبود سهم من از عشق جز ماتَم نبود
با من دیوانه پیمان ساده بست ساده هم آن عهد و پیمان را شکست
بی خبر پیمان یاری را گُسَست این خبر ناگاه پُشتم را شکست
آن کبوتر عاقبت از بند رَست، رفت و با دلدارِ دیگر عهد بست
با که گویم او که هَمخون من است خَسم جان و تشنه ی خون من است
بخت بد بین وصل او قسمت نشد این گدا مشمول اون رحمت نشد
آن طلا حاصل به این قیمت نشد
عاشقان را خوش دلی تقدیر نیست با چنین تقدیر بد تدبیر نیست
از غمش با دود و دَم همدم شدم باده نوش غصه ی او من شدم
مست و مخمور و خراب از غم شدم
زره زره آب گشتم کم شدم
آخر آتش زد دل دیوانه را آخر آتش زد دل دیوانه را
سوخت بی پروا پر پروانه را
عشق من از من گذشتی خوش گذر بعد از این حتی تو اسمم را نبر
خاطراتم را تو بیرون کن زِ سر دیشب از کف رفت فردا را نگر
آخر این یک بار از من بشنو پَند بر منو بر روزگارم دل نبند
عاشقی را دیر فهمیدی چه سود عشق دیرین گُسَسته تار و پود
گر چه آب رفته باز آید به رود ماهی بیچاره اما مُرده بود
بعد از این هم آشیانت هر کس است باش با او یاد تو ما را بَس است
........................................................................................................
یکی از عطرهای مشروبی خوشمزه که بر مردان عاشق پیشه ی پاک باخته شایسته ی پوشیدن است. شروعی طوفانی از کره ی حیوانی آب شده در بستر کُنیاک و زعفران اصیل ایرانی که شهدی بسیار لذیذ و خوشمزه را تداعی می کند. و بعد از دو دقیقه با رایحه ی عسل و مشروبی همبستر میشه و روایح چوبی و عودی در تِم ادویه ای مانند را ایجاد میکنه که باز هم در غالبیت عسل و مشروبی و کره ای هست. به ظاهر شیرین میزند اما شیرینی این عطر با تمام عطرهای شیرین متفاوت است که در لحظه ی بونوازی کاملا مشهود میشه. شاید بخاطر مواد اُرگانیک و روغن آلی (ارگانیک) با بالاترین کیفیت و استاندارد هست که شهد این عطر بسیار متفاوت از تمام عطرهای شیرین میباشد. رایحه ای در طبع گرم و نرم و خامه ای از کره که واقعا حس شادی در اوج اندوه را برای انسان بخصوص مردان یا بانوانی که در عشق تجربه ی تلخی دارند، تداعی می کند. این عطر بپاس روایح بسیار خوشمزه و شهد مشروبی و آرامش بخش خودش می تواند در کاهش علائم شوک عاطفی مفید باشد.
شوک عاطفی واکنشی است که ممکن است به یک رویداد غیرمنتظره یا حادثه آسیب زا داشته باشید که شما را ناراحت می کند و عملکرد شما را سخت می کند. محققان توضیح می‌دهند که وقتی با یک عامل استرس‌زای شدید مواجه می‌شوید، ممکن است هجوم احساسات طاقت‌فرسایی را تجربه کنید که آماده درک یا پاسخگویی به آنها نیستید، که می‌تواند باعث شود بدن شما در حالت شوک قرار گیرد. در واقع، شوک عاطفی اغلب بخشی از واکنش مبارزه یا فرار است، روشی طبیعی اما دردناک که مغز شما به چیزی که به عنوان تهدیدی برای سلامتی شما می‌بیند، واکنش نشان می‌دهد. وقتی مغز شما قادر به پردازش موقعیت نیست، در تلاش برای محافظت از ذهن و بدن شما منجمد می شود. شوک عاطفی ممکن است با طیفی از علائم فیزیکی و احساسی همراه باشد. ممکن است احساس بی‌حسی، گریه یا عصبانیت کنید. شما ممکن است فقط در آنجا بنشینید و از نظر احساسی قادر به حرکت نباشید. ممکن است از هم جدا شوید و احساس کنید هیچ چیز در اطراف شما واقعی نیست یا اینکه باور کنید واقعاً برای شخص دیگری این فرآیند اتفاق افتاده است. علائم شوک عاطفی می تواند شامل موارد زیر باشد:
انکار
بی حسی
عدم تفکیک
وحشت
خشم
تنگی نفس
سردرد
حالت تهوع
سرگیجه
سبکی سر
تنش عضلانی
افزایش ضربان قلب
سفتی در گلو یا قفسه سینه
ناتوانی در صحبت کردن یا حرکت کردن
مشکل در استدلال، تفکر یا برنامه ریزی
از دست دادن علاقه به محیط اطراف
ناتوانی در بیان احساسات
توجه به این نکته مهم است که هر فردی شوک عاطفی را متفاوت تجربه می کند. دو نفر ممکن است دقیقاً با تجربه مشابهی روبرو شوند و واکنش های احساسی کاملاً متفاوتی داشته باشند. این به این دلیل است که تجربیات بسیار ذهنی هستند. آنها کمتر نشان دهنده رویداد واقعی هستند و بیشتر نشان دهنده نحوه تفسیر یک شخص از آنها هستند. ممکن است در پی رویدادی که ناگهان دنیای شما را تغییر می دهد، شوک عاطفی را تجربه کنید. ممکن است رویدادی باشد که بر شما یا نزدیکانتان مانند والدین، همسر، فرزندان یا دوستان نزدیکتان تأثیر بگذارد. برخی از دلایل شوک عاطفی می تواند شامل موارد زیر باشد:
سو استفاده
تصادف
طلاق
بحران مالی
خیانت
از دست دادن شغل
بلای طبیعی
حادثه نزدیک به مرگ
خشونت
شاهد مرگ، تصادف، جنایت یا تروما
برای درمان شوک عاطفی مسیرهای متفاوتی بسته به شدت و زمان مبتلایان وجود دارد که آروماتیک تراپی نیز میتواند یکی از آنها باشد. چراکه با بونوازی روایحی تاثیرگذار در روح و روان به مرور زمان شاید بتوان از علائم شوک عاطفی مبتلایان، کاهش داد و این روایح بر پایه ی شهد شیرین و لذیذ میتواند در بازگشت حس عاطفی نرمال مبتلایان و تقویت بهداشت روان آنها، موثر واقع شود که این امر مستلزم بازه ی زمانی خاصی است تا مبتلایان رفته رفته با بونوازی شهدهای دلنشین و روحنواز، نسبت به پیرامون و مخاطبان همراه یا غیر همراه، حس بدی که قبلا تجربه کرده بودند را کاهش دهند و با پیرموان به نوعی آشتی کنند.
رایحه ای واقعا خوشمزه و خوشبو در شکلاتی زعفرانی و مشروبی کره ای شبیه شکلات های سفید که طعم دلنشینی دارند. با ماندگاری 7 بار حرکت زمین به دور خود روی لباس و 24 ساعت روی پوست و پراکنشی متوسط تا خوب.
سپاس از همدلی و شکیبایی بزرگواران.................
21 تشکر شده توسط : Dragon ژیوان

تمامی خدمات این سایت، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می باشند و فعالیت های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است.

هرگونه استفاده از مطالب این سایت بدون اجازه مدیران آن غیر مجاز بوده و تبعات آن بسته به نوع تخلف، متوجه افراد خاطی خواهد بود.

Iran flag  Copyright © 2007 - 2024 Atrafshan