با احترام و عرض ادب
بله بانوی محترم تمامی عطرهایی که معرفی می‌کنم تست و تجربه دارم ازشون. 5 سالو 82 روز بوستون زندگی کردم و بسیاری از عطرها رو تست و تجربه کردم.
سپاس از همراهی شما بانوی ارجمند....

با احترام و عرض ادب
دوست فرهیخته و ارجمند جناب آقای درخشان، متاسفانه بچ کدهای جدید پرفورمنس ضعیفی دارند و به این قیمت ارزش خرید ندارند، دیروز در یه فروشگاه عطر شیخ ۷۰ رو دیدم که آنباکس نشده بود و برچسب شبنم روی باکسش چسبیده بود، بدون درخواست تخفیف خریدم که فروشنده خودش وقتی فاکتور خرید رو داشت می‌نوشت گفت جالبه هیچ تخفیفی هم درخواست نکردین!! منم گفتم اگه این اونی نبود که من میخواستم قطعا تخفیف می‌گرفتم ازتون.... برچسب شبنم در آبان ۹۲ منقضی شده و این عطر شیخ ۷۰ تولید 2011 بود اما چون پلمپ بود، رایحه خودشو دقیقا مثل همون نسخه اول سال 2008 هست با همون پرفورمنس بسیار بالا که یک پاف اسپری کردم غرق در رایحه اش شدم در گذر زمان....
شما هم اگر اونتوس بسیار مورد پسندتان هست لطفا پیگیری فرمایید تا بچ کدهای قدیمی حداکثر تا سال 2017 رو پیدا کنین.
سپاس از همراهی شما.....

با احترام و عرض ادب
استاد ارجمند جناب آقای سخی بزرگوار، از بابت تمام زحماتی که برای زیبایی این سایت و آرامش دلهای اعضای محترم متحمل می شوید، از شما کمال سپاس دارم. در خصوص عطرهای بیک، اگر مقدور شد عطرهای شماره 4 و 18 را هم تست فرمایید مخصوصا شماره 18 که فکر می کنم برای شامه شما مورد پسند باشد.
سپاس از همراهی و همدلی شما.........

هنری از معماری عطری واقعا فراتر از پسند در هر شامه ای از بانوان که حتی آقایان هم به چنین رایحه ای حسادت دارند. قطعیتی از چرم دودی که نفوذ ژنتیکی در تک تک سلولهای حافظه بویایی را تداعی می کند. رایحه ای از بمباران عشق بر شخص تنپوش کننده که شیفتگی محض را در خود آشکار می کند. رایحه ای بسیار ناب و اصیل که شایسته بانوان با پوششی ضخیم در سرمای زمستان با شال پولار و چشم و اَبروهای مشکی از پیاده راهی یخ زده در حال عبور است.
رایحه ای آنقدر یکپارچه که تنها با بونوازی اش از بانوی تنپوش کننده، هرگز سیمای آن بانو را در حافظه ثبت نخواهید کرد. رایحه ای حتی فراتر از طنین صدای اِم پیور دیستنس که وضوح طنین صدایی از جنس DOLBY ATMOS را در سطح سلولهای گیرنده بویایی تداعی می کند. رایحه ای از سعادت و کمال بانوان که با تنپوش آن، اصالت و یوژنیک (نجیب زاده) بودن را آشکار می کنند.....
عطری بسیار بسیار باکیفیت، ناب و اصیل که دقیقا شایسته تعبیه شدن در همین شیشه عطر و برندی به نامی همین نام است. شهدی گرم و تلخ و چرم دودی که در لحظه تنپوش روی پوست گردن، لحظه ای به حالت زیست تعویقی فرو می روید و بعد از حدود یک دقیقه با تنفس عمیق از رایحه، از حالت زیست تعویقی به حالتی بسیار گرمایشی شیفت می کنید، که انگار بعد از سالها از حالت Cryonics (سرما زیستی) به موجودی گرم مبدل شده اید که گویی تمام DNA شما دوباره از اولین کُد ژنتیکی آغاز به رونویسی می کنند. آغازی از فرگشت دوباره در گذر زمان............
ممتاز در روایح، اسمارت در چیدمان تک تک نُت ها با ماندگاری برای یکبار حرکت سیاره پلوتو به دور خود روی لباسهای بافتی و ضخیم داخل کمد اعم از پالتوی پشمی یا پولار و از طلوع تا غروب خورشید روی پوست و پراکنشی از سرعت کابل نوری در انتقال اصوات (DTS OUT OPTICAL) برای دو ساعت اولیه تنوش. شیشه کریستالی بسیار زیبا و واقعا یکتا با رنگ بسیار هارمونی از شهد نهفته اش.
عطری با روایحی فراتر از واژه عطر...... یا بعبارتی بهتر، عطری از آنسوی عطرها...........
سپاس از همراهی شما بزرگواران..........

کاراکتری تاریک در سایه ها که از اعماق ظلمات و ستم ظهور می کند. نگهبانی از مهتاب شب که در شهر گناه آلود گاتهام بر مردمان ستم دیده، سایه اندازی می کند تا عدالت برقرار گردد. عدالتی که شاید همه جهان حتی ما نیز نیازمندیم تا سایه ای تاریک در عمق سیاهی، آشکار شود و ستمگری را پایان دهد.....
یارانی از سیاهی سیما با قلب های نورانی که بی صدا در زمان بی زمانی و مکان بی مکانی ظهور می کنند تا با شهد صلح و دوستی، ارمغانی از زندگی دوباره را نوید دهند...... کاراکتری که با شهد آتشین خود، آغاز انتقام است و با شهد شیرین خود، آغاز صلح و دوستی.....
عطری گرم و تلخ و نیمه شیرین با روایح ادویه ای آمیخته با گل یاس که با بالهای خفاشی خود از کناره های رود نیل تا جنگلهای سبز هندوستان، پرواز کرده و شهدی شرقی را گرده افشانی می کند. رایحه ای آشنا برای حافظه بویایی در سایر عطرها بخصوص عطرهای کلاسیک و حتی مُدرن گرم و تند ادویه ای اما باکیفیت بسیار بالاتر و نجیب تر.....
برای این برند بسیار نامی در دنیای روایح، عطر واقعا غافلگیر کننده ای نیست و متاسفانه هر چی زمان مُدرنیزه تر میشود، دنیای روایح پسرفت می کنند و یکی از دلایلی که هنوز به عطرهای قدیمی و نوستالژیک علاقه داریم، همین موضوع است. البته این موضوع را حتی در دنیای سینماتیک هم شاهد هستیم، چراکه اغلب فیلم های قدیمی کلاسیک تقریبا در تمام ژانرها، لذت بخش تر از فیلم های مُدرن امروزی بخصوص در ژانرهای اکشن ماجرایی یا ترسناک و جنایی هستند.
البته قطعا شامه ما با گذشت زمان و درک روایح مختلف در عطرها، با افزایش تجربیات مختلف در حافظه بویایی یه مکانیسم دفاعی در این خصوص را در سلولهای ترجمه و تفسیر بویایی ایجاد می کند که به درجه Master میرسد و با درک روایح جدید، یه حالت تدافعی از تجربیات گذشته را در خودش ایجاد می کند که هر رایحه ای به عنوان رایحه خاص هر چند از برند بسیار نامی یا قیمت کلان، گزینش نخواهد شد.
این عطر هم واقعا کیفیت بالایی دارد اما اونی نیست که شامه باتجربه و Master را به طور ویژه جلب کند. ماندگاری برای یکبار ظهور بتمن در تاریکی روی لباس های ضخیم و حدود 5 ساعت روی پوست با پراکنشی خوب و راضی کننده اما بدون جلب توجه از مخاطبان. یعنی مخاطبان همراه در دو ساعت اول تنپوش عطر شما را حس خواهند کرد اما چیزی نیست که آنها از شما سوال کنند که چه عطری تنپوش کردین.....
مناسب برای آقایان پُر تحرک با ضریب سنی کمتر از 30 سال، و برخلاف اسم عطر، کاراکتر تاریک و سایه ای را در خود ندارد، چراکه شخصیت بتمن را برای بی صدایی و کم حرف و سریع و تاریک میشناسیم. تبلیغات نابجا برای ظاهر شیشه عطر نسبت به شهد درونش.
سپاس از همراهی شما بزرگواران...........

عطری تلخ و تاریک اما پنهان در نور که شهدی از زندگی پس از زندگی را در خود نهفته است. رایحه ای تاریخی در هنر معماری عطرهای چوبی تلخ که مستحق تنپوش همه آقایان هست. زمانی (سال 1385) غوغایی از روایح چوبی را در خود داشت که شگفتی در هنر آفرینش روایح چوبی تلخ را از اندوه مردان تنها و خسته، روایت می کرد. روایتی از خستگی در زخم ناسور در غم نامیرا که تنها اَشک های چشمان مردان زخم خورده را تداعی می کرد. روایحی که روایت می کرد: در اوج سختی، مرد بودن دشوار است..........
کیفیت افسوس برانگیز در روایح امروزی و پرفورمنس ناامید کننده حداقل در همدلی با اندوه مردان.....
سپاس از همدلی بزرگواران......

سینرژیستی علم بیوشیمی و روانشناسی در بیوفوتونیک برای خلق رایحه ای روانگر و مُخدر با نور آبی که در هر شامه ای، هیپنوتیزم کننده است. رایحه ای از قلب ستاره های چشمک زن در تاریکی محض که در ظلمات و اندوه، تنها امید دیدگان بشریت است. امیدی از عشق، از زیست، از بقاء، از پدیده ای متافیزیکی به نام خدا............
عطری در قلمرو روانشناختی انسان که با بونوازی اش، آرامشی هیپنوتیزم کننده را تداعی می کند. هیپنوتیزم یک حالت ذهنی با تمرکز زیاد، کاهش آگاهی محیطی و افزایش تلقین پذیری است. تکنیک های متعددی وجود دارد که متخصصان برای القای چنین حالتی از آنها استفاده می کنند. با استفاده از قدرت تلقین، هیپنوتیزم اغلب برای کمک به آرامش افراد، کاهش احساس درد، یا تسهیل برخی تغییرات رفتاری مورد نظر استفاده می شود. درمانگران هیپنوتیزم (که به آن هیپنوتیزم درمانی یا پیشنهاد هیپنوتیزم نیز گفته می شود) را با کمک تصویرسازی ذهنی و تکرار کلامی آرام بخش انجام می دهند که بیمار را به حالت خلسه مانند می رساند. پس از آرامش، ذهن بیماران برای پیام‌های دگرگون‌کننده بازتر می‌شود.
شایان ذکر است که همه به یک اندازه هیپنوتیزم پذیر نیستند. محققان با استفاده از تکنیک‌های تصویربرداری مغزی، تفاوت‌هایی را در الگوهای ارتباط مغزی بین افرادی که به القای هیپنوتیزمی پاسخ می‌دهند و کسانی که پاسخ نمی‌دهند، یافته‌اند. این تمایز در هیپنوتیزم پذیری به عنوان افزایش همکاری بین مرکز کنترل اجرایی در قشر جلوی مغز و بخش دیگری از قشر جلوی مغز که اهمیت یا برجستگی رویدادها را آشکار می کند، نشان می دهد. برخلاف تصور رایج، انسان ها در طول هیپنوتیزم کاملاً بیدار می مانند و به طور کلی تجربیات خود را به یاد می آورند. تحت راهنمایی یک متخصص مراقبت های بهداشتی آموزش دیده، هیپنوتیزم را می توان برای کاهش درد، درمان بیماری های خودایمنی، مبارزه با فوبیا و ترک عادت های بد مانند سیگار کشیدن و پرخوری استفاده کرد. هیپنوتیزم همچنین
می تواند به افراد کمک کند تا با حالات عاطفی منفی مانند استرس و اضطراب و همچنین درد، خستگی، بی خوابی، اختلالات خلقی و غیره کنار بیایند.
روایح این عطر نیز آرامشی به مانند حالت هیپنوتیزم را ایجاد می کند، به طوریکه بعد از تنپوش بخصوص در پوست گردن، برای دقایقی حالت خواب آوری رو ایجاد می کند و ناخودآگاه چشمها بسته شده و به حالت خواب عمدی فرو می روید. یه حالت خستگی اما خستگی دلپذیر یا خستگی از آرامش عجیب را ایجاد می کند که انگار اصلا جاذبه زمین را حس نمی کنی و تو هیچ جرمی از خودت که فضا را اِشغال کرده رو درک نمی کنی.
رایحه ای بسیار گرم و تند و تیز و بخوری از ادویه جات مرغوب بویژه دارچین که حالت دودی یا فلفی مانند را ایجاد می کند، انگار سیگاری از مرغوبترین توتون جهان را دود می کنین و دود آن را روی گستره مایع مشروبی با شهد نیمه ترش، فوت می کنین و بعد همین گستره مایع مشروب را در پوست گردن، پاساژ می دهید که بعد از درای داون یجور حالت کهنگی یا غبارآلود رو بونوازی می کنین. این یکی از عطرهای عجیب است که برای برخی گیرنده های بویایی، تغییرات خاصی از نوع هیپنوتیزم را تداعی خواهد کرد.
کیفیتی واقعا شایسته و بسیار شفاف در رایحه، اما باز هم حداقل برای آنهایی که رایحه های تند ادویه ای را بسیار تجربه کرده اند، این عطر قطعا آشنا در حافظه بویایی خواهد بود. به هر حال، نبایستی انتظار یه اثر فرازمینی باشیم چراکه شامه های با تجربه برای روایح ادویه ای به نظرم آنقدر در این روایح غرق شده اند که دیگر منتظر یه رایحه ادویه ای غریب هستند تا آنها را کاملا سورپرایز کند. یا شاید عطاران با دانش مهندسی ژنتیک ادغام بشوند و عطری از ادویه جات خلق کنند که خود اون ادویه به تنهایی و مستقل در طبیعت وجود ندارد و از مهندسی بیولوژیکی از ادغام چند ادویه، یه ادویه مستقل بدون در نظر گرفتن آکورد را سنتز کنند.
ماندگاری برای دو بار حرکت زمین به دور خود روی لباس های بافتی و 7 ساعت روی پوست با پراکنشی بسیار خوب در دو ساعت اولیه تنپوش و شیشه کریستالی بسیار زیبا با رنگ آبی که حس آرامش را با شهد درونش مضاعف می سازد. نور آبی با برخورد به چشم، باعث آزاد سازی هورمون ملاتونین می شود که مکانیسم این هورمون آلارمی به بدن است که بدن خسته و نیازمند خواب است. این عطر با شهد هیپنوتیزم نهفته درون شیشه آبی، اعتیادی از نوع آرامشی از ملاتونین در ساعت زیستی برای فتوداینامیک تراپی افکار اندوه در مدیتیشن را تداعی می کند.
سپاس از همراهی بزرگواران........

با احترام و عرض ادب
دوست فرهیخته و هنرمند جناب آقای کبیری بزرگوار، در خصوص فرموده شما مبنی بر حرفهای مختلف که برای شاگردانتان می‌زنید: من فکر می‌کنم هنر نواختن موسیقی برای خلق یه اثر اورجینال و یا حتی کاور، صرفاً نیازمند یاد گرفتن نت‌های موسیقی اعم از پرده ، نیم پرده و ....... نیست، فلذا حتی همان حرفهای خارج از بحث موسیقی در کلاسهایتان هم تاثیر بسزایی در شاگردان شما برای تخیل آهنگی مناسب باشد که فراتر از یادگیری نحوه درست چیدن نت‌های موسیقیایی هست. خودم کارهای اساتیدی چون مرحوم بابک بیات برای موسیقی متن فیلم شکار، سام و نرگس و دست‌های آلوده، و استاد مجید انتظامی برای آلبوم بوی پیراهن یوسف، اعتراض، از کرخه تا راین، مردان آنجلس و مریم مقدس رو بسیار مورد پسندم هست و فکر می‌کنم این اساتید بزرگوار، برای خلق این آثار اصیل تفکری عمیق از کلمات و جمله های پند آموز از مردمان عادی یا اساتید خودشان رو نهفته اند که توانسته اند اینگونه آثاری ماندگار را خلق کنند.
حتی فکر می‌کنم اینکه بزرگان سایت عطرافشان برای روایح عطرها روایتی زیبا و دلنشین را درج می‌کنند، هم نشان از این است که همین تفکرها در روایت عطرها در اندیشه خود عطاران این عطرها نیز نهفته بود، یعنی اینکه ما در این محفل شاهد روایت‌های سینماتیک یا علمی هستیم، به احتمال خیلی زیاد موازی همین روایت‌ها در تفکر عطاران این عطرها نیز تداعی پیدا کرده که امروز ما با این روایح می‌توانیم برای آنها روایتی شایسته هر چند تخیلی رو خلق کنیم.
برای شما هم فکر می‌کنم همین مورد صادق باشد که با حرفها و جملات شما به هنرجویان، باعث خلق آثار هنری در قالب موسیقی خواهد شد که شاید هرگز تفکرش برای شما ایجاد نشده باشد و این همان دنیای موازی در مسیر توسعه است که با یک جمله استادی مثل شما، جرقه ای برای هنرجو زده میشه که این جرقه می‌تونه به اثر ماندگار مبدل بشه و اینجاست که معنای استناد یا رفرنس، درک میشه.
سپاس از همراهی شما و تمامی عزیزان......

تابوتی سیه‌پوش از پایان آغاز بویایی در گذر زمان.....تابوتی تاریک از آغاز برخاستن در پایانی از فرود...تابوتی سکون صامت از طنین صدای معمای مرگ.....تابوتی از آغاز جهل در پایان علم....
..............
چگونه در آن چیزی که نادانم، دانایم........
چگونه بر آن چیزی که دانایم، نادانم........
!؟؟؟؟؟!؟!؟؟
عطری بسیار خاص با شهدی اعجاز آور که شما را مست می‌کند بی آنکه الکلی از آن حس کنید. عطری مرکباتی میوه ای بسیار شاداب اما آمیخته با هل و روایح تند و در پایان، رایحه ای گلی مانند را در خودش نهفته است. رایحه ای که از شاداب ترین لحظه تولد زیست انسان شروع می‌شود، و او را در گذری از زمان پرورش و تعلیم می‌دهد و در نهایت، پایانی به نام معمای مرگ را تداعی می‌کند، گویی که در تابوتی سیه‌پوش با دسته گلی سفید به آفرینش بازگشت می‌کنی...... که نه تنها هراس بلکه اشتیاقی عجیب را ایجاد می‌کند، اشتیاقی که هم دوست داری بمانی و هم دوست داری بروی....... اشتیاقی از خیلی دور، خیلی نزدیک.....
این عطر برایم یادآور درک بقا و مرگ است. در واقع دشواری درک مرگ خودش شاید یک مکانیسم برای درک بقا باشد. اگر علم مرگ بعنوان یک معما باقی بماند (ما هنوز بطور علمی از ماهیت بیولوژیکی، دقیقا مطمئن نیستیم که چرا بدن انسان تصمیم به مردن می‌گیرد)، روانشناسی آن یکی از بزرگترین معماهای ما بوده است.
دیگران می‌میرند نه ما....یا حداقل، این چیزی است که بیشتر ما دوست داریم اینگونه فکر کنیم.
همانطور که ذکر شد، دشواری تصور مرگ خودش شاید نوعی مکانیسم بقا برای جلوگیری از وقوع واقعی آن باشد. با این حال، بجای اینکه صرفاً یک انگیزه بیولوژیکی باشد، به نظر می‌رسد انکار مرگ ما یک وضعیت روانشناختی است که ریشه در روان ما دارد. ترس ما از مرگ، آنقدر زیاد است که در اعماق ناخودآگاه ما مدفون مانده است. تمرکز انحصاری ما بر زندگی باعث شده است که مرگ یکی از اولویت‌های ما نباشد، چیزی که همه ما مستحق آن هستیم. با این حال، بیش از هر عامل دیگری، این است که مرگ و مردن تقریباً در تمام کشورهای جهان با تمام ارزش‌های تعیین کننده ملت مانند جوانی، زیبایی، پیشرفت، موفقیت، خوش‌بینی و استقلال مخالف است. مخالفت ذاتی ما از مرگ، شاید همان مکانیسم دفاعی برای بقاء به منظور جلوگیری از وقوع واقعی آن (مرگ) باشد....
جالب است که حتی اقدام به خودکشی هم در کنترل ژنوتیپ است و ما دارای ژنی به نام SKA2 در بخش فوقانی کورتکس مغز هستیم که مسئول کنترل هورمون کورتیزول است و در جریان واکنش بدن به استرس افزایش می‌یابد. ژن SKA2 به پیشگیری از افکار منفی کمک می‌رساند و رفتارهای تکانشی را نیز کنترل می‌کند. اگر میزان پروتئین تولید شده از این ژن دچار کاهش شود در آن صورت، انسان در مشکلات بحرانی زودتر تسلیم و به گزینه مرگ و اقدام به خودکشی تفکر عمیق‌تری می‌کند و برعکس....
به یاد تمام عزیزانی که از دست داده ایم و خوشا به سعادتشان که معمای مرگ را درک کرده اند.....
عطری واقعا خاص و باکیفیت که شامه نواز آقایان و بانوان هست. به نظرم این عطر فقط برای قرارهای کاری یا قرارهای دو نفره که شب قبل دچار اختلاف شده اند و این وادی برای فردای همان شب ادامه دارد، مناسب تن‌پوش شدن هست چراکه با شهد واقعاً خاصش می‌تواند آشتی و صلح را برای طرفین برقرار کند، فقط بخاطر درک مکانیسم بقاء جهت نابود نشدن رابطه دوستی یا عاشقانه......
ماندگاری برای سه بار حرکت زمین به دور خود روی لباس و ۷ ساعت روی پوست با پراکنشی واقعا خوب و راضی کننده. شیشه سیه‌پوش خاص و برازنده شهد عطر و درپوش سنگین و باکیفیت که شبیه کلاه های عثمانی هست. رایحه ای از بقای زیست در بانوان با معمای مرگ در آقایان.....
سپاس از همراهی شما بزرگواران.......

ترکیبی خشک از روایح تنباکویی در بستر فلفل سیاه و گیلاس که شهد رضایتمندی از تنباکویی را خلق نکرده است. رایحه ای تند از فلفل سیاه که به مرور روایح گیلاسی و تنباکویی ظاهر می‌شوند اما شامه نواز نیست چه در بانوان و چه در آقایان. چراکه شاید روایح تنباکویی میوه را برای هلو بعنوان خوش ترکیب ترین روایح تنباکویی می‌شناسیم و این عطر با ترکیب تنباکوی گیلاس، هر چند شاید رایحه ای نوآور محسوب شود اما برای شامه هایی که تنباکوی هلو را بونوازی کرده اند، شاید خیلی مورد پسند نباشد. یا حداقل برای این برند، مهندسی آروماتیک‌ برای تولید روایح تنباکویی، شاید تعجیل شده است. البته بوای واقعا خوشایندی داره با طبع گرم و تلخ، اما کاش یا تنباکو رو حذف می‌کرد و یا کاش گیلاس رو به هلو، تغییر می‌داد.
کیفیت بدی نداره اما خشک هست و موقع تن‌پوش حس می‌کنید انگار یه رایحه تار یا کهنه رو تن‌پوش کردید، البته کهنه منظورم، حس فاسد شدن نیست. با ماندگاری حدود ۶ ساعت روی پوست و ۱۰ ساعت روی لباس که بیشتر مناسب تن‌پوش آقایان در زمستان هست تا بانوان....
سپاس از همراهی شما بزرگواران....