نظرات | TIMELESS
ترتیب نمایش
زمان دانشجویی یه استاد خانم داشتیم که متخصص پاتولوژی و استاد بخش آزمایشگاه بافت و جنین بود. یه خانم دکتر بسیار مغرور و متکبر با چهره‌ای زیبا که ازدواج نکرده بود و فکر کنم بخاطر غرور بسیار زیادش برای چهره ی زیبایی که داشت و پزشک متخصص پاتولوژی بود، واسه همین نتونسته‌ بود مردی از رشته‌ی خودش رو بعنوان همسر انتخاب کنه. البته این موارد، اغلب برای بانوانی که مدارک تحصیلی عالی و چهره‌ای زیبا دارند، همواره گریبانگیر میشه که بخاطر غرور بیش از حد و انتظارات خیلی زیاد از همسر آیندشون، مجرد می‌مانند.
خلاصه یه روز توو کلاس آزمایشگاه بافت و جنین من زودتر از همکلاسی‌ها رسیدم وارد کلاس شدم دیدم استاد نیست اما کیف شخصی و این عطر روی میزش بود، که یه بوی خیلی آشنایی واسم گواهی می‌داد. نرفتم از نزدیک این عطر رو ببینم اسمشو اما تصویر باتل رو در خاطرم حفظ کردم. بعد چند دقیقه استاد اومد سلام دادم که حتی بخاطر غرورش جواب سلام هم نمی‌داد و با سرش سلام می‌داد.
بوی این عطر خیلی واسم آشنا بود، انگار یه رایحه ی قدیمی یا نوستالژیک رو داشتم به یاد میاوردم. فکرم حسابی درگیر شد توو کلاس که این رایحه رو از کجا میشناسم. خلاصه هر چی فکر کردم یادم نیومد این عطر رو کجا شنیدم. تا اینکه بلاخره توو یه مغازه ی عطر فروشی این باتل رو دیدم که اوپیوم بود، فروشنده یک پاف واسم روی پلیورم تست کرد اما یجوری اسپری رو با نرمی کف دستش فشار داد که خیلی کم اسپری شد. ولی چه بوی دلنشینی با همین یک پاف که نه در واقع، نیم پاف.
بوی بسیار شیک و جنتل وومن و حتی جنتلمن، بوی گلبرگ‌های سپید روی پوست ادویه‌جات مرغوب که هم تلخی داشت هم شیرینی، اما خود شیرینی در جداره‌های تلخ بود. بعد از بررسی کامل این عطر، متوجه شدم تلخی ادویه‌ای این عطر ژنتیک مشابهی با عطر قدیمی اوپیوم زنانه ۱۹۷۷ دارد، با این تفاوت که ۱۹۷۷ به کهنگی یا کثیفی سوق دارد اما این عطر به مدرنیزه بودن در بستر کهنگی تمایل دارد. انگار یه ماشین قدیمی کلاسیک رو بردین به مکانیک و کل ماشین رو حتی مبلهاشو واستون آپگرید کردن اما با این حال، لذت قدیمی بودن را در تجربه‌ی جدید یا مدرن براتون تداعی می‌کند.
ماهیت این عطر هم به نظرم همینطور هست، با بونوازی از رایحه می‌دونین که به نظر قدیمی میرسه اما این قدیمی بودن براتون حافظه‌ی اتوبیوگرافیک از زندگی گذشته را بازسازی نمی‌کند، فقط قدیمی بودن را متوجه می‌شوید.
کیفیت بسیار شایسته در ماهیت رایحه‌ای شرقی گلی که البته برای من، ادویه‌ای تر هست تا گلی تر، مناسب تن‌پوش بانوان کلاسیک پسند با سن حداقل ۳۵ سال به بالا و حتی آقایان کلاسیک پسند، در روزهای سرد با ماندگاری و پراکنش خیلی خوب، در باتل بسیار زیبا با طرحی جذاب از شماتیک گل.
سپاس از همراهی بزرگواران...
18 تشکر شده توسط : مرتضی ع فاطمه فیضی
اونی نیست که فکر می‌کنید...تازه وقتی خودتو از بندش رها کنید،‌ متوجه میشید از اول چقدر ناچیز بوده...زمان رو‌ میگم...زمان مثل یه زندان بی قفل هست که شما رو داخلش حراست می‌کنه...مثل یه جدایی ناپذیر در تمام شما با شما همراه هست...سعی می‌کنیم ازش فرار کنیم، اما تنها راه گریز ازش، از دست دادن زندگیست... ما برای ثبت ردپای جدید از خودمان، مجبوریم یه ردپای قدیمی را جا گذاشته باشیم...که این ردپا، همان زمان است...
........................
از عطرهای بسیار جذاب برای بانوان در گستره‌ی زمان قدیم، که ماهیت جذاب و خاصش، ردپایی از متفاوت بودن را برجای می‌گذارد. رایحه‌ای گلی آلدهیدی در بستر میوه‌ای، ادویه‌ای و سیتروسی و‌ طبع گرم و تلخ و شیرین، که شایستگی از هنر معماری عطر را حتی در برآیند کپی کار بودن از عطرهای دیور پویزن، نوید می‌دهد. عطری از برندی کپی کار در کارهای دیور پویزن، که معمار آن، زحمت بسیاری متحمل شده است تا بتواند از ابداع به ارتقاء، جهش یابد.
حتی با اینکه پنجم ابتدایی بودم اما باز هم روایح عطرهای کبری (شیشه‌هایی که دستبند مار داشتند)، آنقدر واسم جذاب بودند که فقط محو بوهاشون می‌شدم. از سجایای شخصیت ژنتیکی خودم، یه موردی هست که از بچگی دلم میخواست یه چیز خیلی خاص و متفاوت داشته باشم تا اون چیز واسم بعنوان والاترین ارزش در داشته هام باشه و یه مقیاسی برای اون چیز داشته باشم که هیچ چیز دیگری رو نتونم باهاش مقایسه کنم یا ارزشمندتر کنم.
اون چیز از تیله های رنگی خاص تا روان‌نویس و ساعت مچی اوماکس و حتی باتل های عطرهای کبری، متغیر بود. اما خوب من زمان کودکی توان مالی نداشتم که یک باتل از همین عطرهای کبری واسه خودم بخرم و فقط و فقط برای خودم نگهدارم تا ارزشمندترین دارایی من باشه. طی سالها شاگرد اول شدن در مدارس، فقط از پنجم ابتدایی به بعد به من و بقیه ی بچه های مدرسه لوح تقدیر دادن از طرف مدرسه، که این لوح تقدیرها تبدیل شدن به والاترین ارزش های زندگیم. نمی‌دونم چرا همچین شخصیتی داشتم که البته هنوزم دارم.
این عطر کبری (چشمان زمردی رنگ) رو اولین‌بار پشت ویترین مغازه ی لوازم خرازی فروشی توو محله ی مادربزرگم دیدم. اون مغازه رو خیلی دوست داشتم چون حتی اسباب بازی مثل تفنگ و تیرهای باروتی با روکش پلاستیکی آبی تیره رنگ هم داشت که اون تیرها موقع شلیک صدای بلندتری نسبت به تیرهای باروتی با روکش پلاستیکی قرمز رنگ داشتن.
رفتم داخل مغازه از اون تیرها بخرم اسم پسر جوان مغازه دار محمود بود، ازش خواستم تا این ادکلن رو بیاره بو کنم، یک پاف زد و اونقدر رایحه واسم جذاب بود که دیگه، تمام فکرم موند پیش این باتل. حتی موقع برگشتن به خونه ی خودمون نگاه می‌کردم به پشت ویترین، و یه حس افسوس که مال من نیست. سال‌ها گذشت و رفتم کار کردم و این عطر رو از همون مغازه ی آقا محمود خریدم که دقیقاً از پشت ویترین آورد خاک روی باتل رو پاک کرد داد بهم. خیلی خوشحال بودم که بلاخره این باتل رو دارم اما بعد از یکسال که بزرگتر از سال قبل شدم از نظر سنی، دیگه برام چندان اهمیت نداشت. می‌خوام بگم یکسال گذر زمان در زندگی انسان‌ها، آنقدر می‌تونه تاثیر عمیقی داشته باشه، که با خودمون فکر کنیم خیلی بزرگتر از سال قبل شدیم. و ما با گذر زمان از عمر، دیگه خیلی چیزها واسمون ارزش چندانی ندارند چون در زمان خودش، اونو نداشتیم.
اما به نظرم تنها چیزی که حتی از زمان هم می‌تونه عبور کنه و ارزشش کاسته نشه، فقط عشق هست. عشق تنها ارزشی هست که هیچ ارزشی در این دنیا، والاتر از آن نیست و نخواهد بود چه در گذشته چه در حال و چه در آینده.
و زمان تنها مقیاسی هست که امید را در انسان جاودانه می‌‌کند حتی امید عشق...
...................
کیفیت شایسته در رایحه‌ای گرم و تلخ و شیرین میوه‌ای گلی آلدهیدی، هر چند کپی شده از عطرهای دیور پویزن، بسیار جذاب برای تن‌پوش بانوان در روزهای سرد با ماندگاری و پراکنش خیلی خوب.
سپاس از همراهی بزرگواران....

14 تشکر شده توسط : فرهاد حسن شجاعی
از کودکی همش دوست داشتم برم بازار سرپوشیده ی شهرمون که بزرگترین بازار سرپوشیده ی جهان است، قسمت ادویه فروش‌ها که عطاری هم بهشون گفته میشه، فقط اون قسمت بایستم و بو بکشم. چقدر بوی دلنشینی داره اون قسمت از بازارچه که ادویه‌جات مرغوب و تازه را جلوی مغازه هاشون ویترین کردند با بوی بسیار جذاب ادویه ی میخک و دارچین و زنجبیل...
وقتی چای دم می‌کنم همیشه چندتا میخک خشک شده رو داخل قوری چای می‌اندازم که علاوه بر مفید بودن بر استخوان‌ها و سیستم ایمنی و گوارشی، طعم و رایحه‌ای بسیار دلنشین را ایجاد می‌کند.
سال ۱۳۸۸ این عطر رو خریدم که با همون تست یک پاف داخل مغازه، بسیار مورد پسندم شد و درجا خریدم. عاشق روایح چوبی ادویه‌ای هستم که این عطر زیرآیکون آنقدر رایحه‌ای چوبی ادویه‌ای خوشایندی داره که در کمتر عطری همچین رایحه‌ای را حافظه دارم.
از عطرهای این مدلی چوبی ادویه‌ای یکی هم اجمل شادو (مایع داخل شیشه به رنگ آبی کم رنگ) است که اونم خیلی دلنشین می‌باشد. منتها اجمل شادو به سمت کندری میخکی در بستر بخوری تلخی تمایل دارد ولی زیرآیکون به سمت میخکی دارچینی در بستر دودی تنباکویی.
نمی‌دونم الان بازم همون رایحه را دارد یا نه، ولی اون زمان که از سال ۱۳۸۸ خریدم و تا سال ۱۳۹۱ شارژ کردم، رایحه همان اولیه بود با ماندگاری و پراکنش خوب.
بازخوردهای زیادی ازش گرفتم، هر بار این عطر رو پوشیدم ازم پرسیدن چه بوی خوبی میدین، یا بعضی ها هم میگفتن چجوری بوی ادویه ی میخک رو به لباسهاتون میزنین.
این عطر برای شامه ی من، از بهترین های مقرون به صرفه ی اقتصادی با رایحه‌ای خاص و جذاب است که در پاییز و زمستان، خیلی دلبرانه خودشو آشکار می‌کنه.
نسخه‌ی اورجینال این عطر رو پیدا کردین بخصوص بچکد قدیمی، حتما خرید کنید که نسبت به برچسب قیمتی اش خیلی ارزش خرید بالایی دارد.
سپاس از همراهی بزرگواران...
21 تشکر شده توسط : فرهاد حسین رفیعی
یکی از مرموزترین عطرهایی که تابحال داشتم همین عطر دانهیل بلک است. ماهیت رایحه شرقی فوژه در طبع معتدل هست که در عطرافشان به اشتباه شرقی گلی قید شده است. برای شامه ی من رایحه ی این عطر، شباهت ژنتیکی به عطر آدام فور‌ اور‌ از برند سپیل و شباهت هایی به عطر مالیزیا اومو وتیور دارد.
رایحه‌ای با حس و حال باربرشاپی که متعلق به زمان قدیم است اما در طول زمان، کمی مدرن شده است. این عطر رو همراه با عطر دانهیل آبی از دوتا از بانوان دانشجوی بیوفیزیک و بیوتکنولوژی واسه روز جهانی DNA هدیه گرفتم.
وقتی آنباکس کردم دیدم رایحه ابتدای اسپری به رایحه‌ ی زیر آیکون شبیه هست یعنی یه حالت میخکی دارویی دارد اما بعد از چند ثانیه به روایح فوژه در بستر وتیور تغییر حالت داد که اینجا خیلی شبیه به عطر سپیل آدام فور‌ اور‌ و تقریباً به مالیزیا اومو وتیور می‌شود اما کمی از هر دوی آنها ادویه‌ای تر یا فلفلی تر.
شاید دانهیل هم این عطر را از رایحه ی پدربزرگش دانهیل ادیشن استناد کرده است چراکه عطر سپیل آدام فور‌ اور‌ از دانهیل ادیشن کپی کرده بود.
در هر حال، رایحه ی این عطر خیلی مورد پسندم شد و ای کاش کمی ماندگاری و پراکنش بهتری داشت. برای شامه ی من، رایحه ی این عطر فوژه ی کلاسیک است که برای تن‌پوش کردن در پاییز و زمستان، لذت مضاعفی را تداعی می‌کند.
کیفیت خوب در رایحه، ماهیت رایحه با پیش‌آگهی نوستالژیک از فوژه، مناسب تن‌پوش آقایان کلاسیک پسند حتی آنهایی که به تازگی وارد سنین جوانی شده‌اند، برای تمام فصول (ترجیحاً پاییز و زمستان)، با ماندگاری و پراکنش متوسط.
سپاس از همراهی بزرگواران...
20 تشکر شده توسط : nazanin غلامرضا نیک پور
همیشه نسبت به روایح عطرها و اینکه داخل شیشه هاش چه بویی هست، حس کنجکاوی داشتم. یکی از همسایه‌های ما اون زمان که کم سن و سال بودم،‌ فرهنگی بود توو دبیرستان پسرانه کارهای دفتری از امور ثبت‌نام و این چیزا انجام می‌داد. همیشه می‌دیدم یه سری زن و مرد میومدن دم درب منزل ایشان و با یه جعبه شیرینی و هدایا ازشون تشکر می‌کردند که بعدش متوجه شدم برای پسراشون نمره ی قبولی می‌گرفت واسه همین اینجوری میان دم درب منزل ایشان.
توو خونه ی این آقا که من با پسراش رفیق بودم، همیشه پر بود از روان نویس و ادکلن، که این عطر اوپیوم رو توو کمدشون دیدم. پسر کوچیکه شون از اون هفت خط‌های روزگار بود که اصلا نمیذاشت به وسایل باباش دست بزنیم اما پسر بزرگه همیشه وقتی ازش چیزی رو میخواستم ببینم سریع میاورد تا نگاه کنم.
این عطر رو یک پاف اسپری کردم اون زمان که پنجم ابتدایی بودم، بلافاصله به پسرش گفتم این چه بویی هست دیگه، بابات چجوری اینو‌ به خودش میزنه.!!؟؟
رایحه خیلی تند و تیز بود که بوی کهنگی و کثیفی هم برام تداعی شد، بیشتر حس بوی کهنگی ازش به یاد داشتم. سنم کم بود و طبیعتاً هم پسران و هم دختران در این سن و سال، بخاطر تفکرات فانتزی کودکانه همیشه دنبال چیزهای شادمان هستند حتی در انتخاب مدادرنگی برای رنگ‌آمیزی نقاشی ها. واسه همین خیلی تعجب کردم که پدر دوستم چجوری این ادکلن رو به خودش میزنه. جالب اینجاست که این عطر جنسیت زنانه داشت و حتی فکر کنم اون زمان هم همین پدر دوستم که فرهنگی بود، متوجه زنانه بودن این ادکلن نشده بود یا شاید هم میدونست ولی چون رایحه‌ای تند و تیزی داشت و بیشتر به مردانه بودن میخوره تا زنانه، واسه همین خودش استفاده می‌کرد.
رایحه‌ ی این عطر هم دقیقاً حس نوستالژیک داره که فقط آقایان و بانوان مسن یا میانسال امروزی می‌توانند حس نوستالژیک بودن این رایحه رو درک کنند. البته بعید می‌دونم این عطر اون زمان در ایران برای بانوان مورد پسند می‌شد چون عطر خشن و سختی است. دوران کودکی هر موقع از کنار مغازه‌های آرایشگاه زنانه عبور می‌کردیم که پرده ی سفید مات می‌زدند، همیشه بوی لوازم آرایشی میومد یه بوی خوش که همون بو آگهی می‌داد اینجا آرایشگاه زنانه است، واسه همین فکر نکنم بانوان زیادی بوده باشند که این مدل روایح رو‌ برای خودشان استفاده کرده باشند.
ماهیت رایحه‌ ی این عطر در بستر شرقی ادویه‌ای در طبع گرم و تلخ و تند و تیز هست. تیزی این عطر یجورایی حس باربرشاپی کلاسیک رو هم واسم تداعی می‌کند. ازدحام نت‌ها در ترکیب یه همچین کاری، به نظرم باعث شده تا قلب مدنظر رایحه، نتونه خودشو کامل آشکار کنه واسه همین بوی ادویه‌جات کهنه رو بیشتر متوجه میشم. خودم یه نسخه‌ی وینتیج این عطر رو در آرشیوم دارم که فقط برای دکور مجموعه‌دار به عنوان عطر قدیمی،‌ مناسب هست نه پوشیدن در پاییز و زمستان.
کیفیت متوسط در ماهیت رایحه، مناسب تن‌پوش اقلیت بانوان میانسال و اکثریت آقایان میانسال (نظر شخصی)، در فصول سرد با ماندگاری و پراکنش خوب.
سپاس از همراهی بزرگواران....
18 تشکر شده توسط : فرهاد nazanin
زمستان سال ۱۳۷۵ این عطر رو پشت ویترین خرازی فروشی دیدم که اون زمان‌ها ویترین و کلا داخل خرازی فروشی‌ها،‌ یه جور انگار قدیمی بودند که برای دیدگاه نوجوانی من انگار عتیقه فروش بودند. اون زمان‌ها گیم Tomb Raider 1 واسه کنسول پلی استیشن ۱ تازه اومده بود و من عاشق این گیم شدم و تمام زندگی اون زمان من غرق در دنیای خاص این گیم اکشن ماجراجویی معمایی جهان باز، شده بود. هر موقع از جلوی ویترین اون خرازی فروشی عبور می‌کردم بی‌اختیار فضاهای مراحل گیم Tomb Raider واسم تداعی می‌شد. چون معماری ویترین فروشگاه، چیدمانی از وسایل قدیمی هم بود مثل ساعت‌های زنجیری آویز جلیقه، و چندین وسایل قدیمی دیگه.
گذشت و اواخر اسفند ماه شد و پنج روز مونده به عید، مدارس رو تعطیل کردیم، منم می‌رفتم داخل کلوب بازی‌های کامپیوتری که یه آقای جوان صاحب کلوب بود به اسم رحمان و همین عطر اوپیوم رو خریده بود و اونجا بازش کرد. چند پاف به خودش زد و یه رایحه ی تند و تیز پخش شد که بلافاصله یه پسر درب رو باز کرد وارد شد و اون لحظه‌ی ورود هوای سرد بیرون به داخل کلوب با رایحه ی این عطر آمیخته شد و اونقدر واسه من لذت‌بخش بود که اصلا نمی‌خواستم از کلوب خارج بشم.
چقدر خوشبو بود، انگار داخل کلوب پیرایشگاه شده بود که بعد از اصلاح سشوار کشیدن و این رایحه رو بصورت افترشیو زدن به صورت سه تیغ شده. بوی تمیزی اما کلاسیک، بوی گرمابخش در سرمای سوزان، بوی حس تکامل، بوی حس بزرگ شدن، بوی مرد شدن.
اون زمان‌ها اغلب عطرها همچین رایحه‌ای داشتند یا شایدم چون من در اکثر پیرایشگاه ها این مدل روایح رو استشمام می‌کردم، همش حس می‌کردم اغلب ادکلن هایی که مردان جوان یا میانسال استفاده می‌کنند، رایحه ی همشون شبیه همدیگه هستند.
اون زمان اسم این عطر رو نتونستم درست بخونم چون اول راهنمایی بودم فقط از روی تصویر جعبه و شیشه ی عطر، یادم موند. ولی همیشه داخل پیرایشگاه که پشت بوفه ی کهنه ی چوبی شیشه‌ای، این مدل عطرها رو تعبیه می‌کردند بعنوان وسایل دکوری مربوطه، من خیلی خوشم میومد اما هیچوقت پیرایشگر بعد از اصلاح موهام حتی با اینکه اونجا هم می‌شست و سشوار می‌کشید، از هیچکدام این ادکلن ها به من نزد. شاید چون جوان نبودم، چون دوستای خودش که بزرگسال بودن میومدن صورتشون رو با تیغ اصلاح می‌کرد و از این عطرها بهشون میزد.
ماهیت این عطر برای شامه ی من، بیشتر ادویه‌ای بخوری تداعی می‌شود که انگار روایح چایپری هم ردپایی دارند، اما با اینکه آشنا به نظر می‌رسد حداقل برای مردانی که بالای ۳۵ سال سن دارند، ولی باز هم وقتی با سایر عطرهای کلاسیک و باربرشاپی همزمان کنار هم بونوازی و مقایسه کنید، متوجه می‌شوید که این کار اوپیوم غریب هست.
یاد تمام روزگاری که ما کم سن و سال بودیم اما جوانان بزرگسال این عطر رو می‌پوشیدند بخیر... یاد اون عصرهای سرد پاییزی و زمستانی که داخل مغازه‌ای کوچک اما باصفا، باقالی فلفلی سرکه‌ای می‌خوردیم بخیر... یاد اون عصرهای سرد که داخل پیرایشگاه ها بخاری کوچولویی روشن بود و شیشه‌ها رو مرطوب کرده بود بخیر... یاد اون عصرهای سرد پاییز و زمستان که نانوایی بربری پزی سر کوچه، هیچکس نوبت نداشت و نان های گرم به تعداد آماده ی خرید بودند بخیر...
این مدل عطرها را باید زندگی کرد و چقدر خوبه که ماهایی که اون زمان ها دوربین عکاسی یا فیلمبرداری نداشتیم تا از اون روزگار زندگی تصاویر داشته باشیم، امروز با این مدل روایح عطرها می‌توانیم همان تصاویر زندگی را، جان ببخشیم که گویی درست همین امروز است...
کیفیت کلاسیک در ماهیت رایحه، مناسب تن‌پوش آقایان کلاسیک پسند و مسن در روزهای سرد، با ماندگاری و پراکنش خوب.
سپاس از همراهی بزرگواران...
22 تشکر شده توسط : هاشم پور marjanmohamadi
از خطرناک‌ترین عطرهای امن جهان که مخاطب خاص خودش را طلب می‌کند. رایحه‌ای بسیار روغنی از روغن حیوانات اهلی دامداری که تقریباً برای هر شامه ای، مسیر آشنای روستایی را تداعی می‌کند.
چهارم ابتدایی یه معلمی داشتیم به نام قدرت قویدل که از لباس هاش دقیقاً همین بو میومد. یه مرد بسیار وحشی با چهره ی خطرناک که صورتش همیشه سرخ بود و سیبیل نظامی مدل با صورت اصلاح شده با تیغ و چشمانی همیشه خونی، که از همون اولین روز کلاس درس دادن رو با کتک زدن بچه ها منجمله خودم، شروع کرد. یعنی هر ساعت در هر روز مدرسه، این معلم حتما اگه دانش آموزی بلد نبود درس رو کتک می‌زد اونم کشیده ی محکم توو گوش بچه ها. به هر حال ناظم های مدرسه همه همیشه چوب و ترکه دستشون بود و ما رو می‌زدند، جوری که انگار ملزومات اداری آموزش و پرورش بود.
این معلم روستایی بود و دامداری هم می‌کرد واسه همین همیشه از کت شلوار طوسی رنگی که می‌پوشید همین بوی عطر کوروس یعنی بوی روغن حیوانی یا پوست خشک نشده ی حیوانی ساطع میشد.
عطر کوروس به نظرم اصلا برای جوانان نمیتونه امنیت پوشش داشته باشه و با بونوازی از یکبار اسپری هم خودش مشخص می‌کنه که مخصوص مردان میانسال هیکلی است. فکر نکنم بانوان امروزی هم از این عطر در پوشش مردان مورد نظر خودشان، خوششان بیاد.
ماهیت رایحه برای شامه ی من کلا در بستر چرم حیوانی است تا فوژه و یه حالت روغنی مانند دارد که موقع اسپری انگار روغن حیوانی دامداری را اسپری کردین.
عطرهای فوژه یا چرم روستایی حیوانی را می‌پسندم اما دیگه نمی‌تونم آنها رو تن‌پوش کنم، که یا شاید دارم پیر میشم و یا دیگه با داشتن عطرهای متنوع چوبی ادویه‌ای، دیگه عطرهای فوژه و چرم انیمالیک واسم جذابیت پوشیدن ندارند. البته عطرهایی مثل عود ماراکوجا و امثال اون، هم همینطور هستند واسم که شاید در فصل زمستان، یکی دوبار بتونم اونها رو تن‌پوش کنم.
کیفیت بسیار وحشی و سرکش در ماهیت رایحه، مناسب تن‌پوش مردان میانسال در روزهای سرد با ماندگاری و پراکنش خوب.
سپاس از همراهی بزرگواران...
28 تشکر شده توسط : هاشم پور marjanmohamadi
با احترام و عرض ادب
دوست فرهیخته و ارجمند ضمن سپاس از همراهی شما عارضم که این عطر از افنان دارای ماندگاری و پراکنش خوب و راضی کننده است نسبت به ماهیت و طبع عطر، میزان ساعت یا شعاع پراکنش برای هر محیط و آب و هوا متغیر است. متأسفانه افنان هم فیک دارد که بایستی خیلی مراقب باشید تا نسخه‌ی فیک یا های کپی از این عطر را نخرید.
دقت فرمایید حتما از فروشگاه‌های معتبر و شناخته شده خرید کنید. در واتس آپ به مدیریت عطرافشان اعلام کنید عطر موردنظر را تا براتون در صورت مقدور بودن، تهیه کنند. اگر هم سایت عطرافشان موجود نداشت، بازم سعی کنید یا حضوری بخرید یا از سایت های معتبر و شناخته شده ی قدیمی خرید کنید.
بهترین ها برای شما و تمامی بزرگواران...
13 تشکر شده توسط : Night king marjanmohamadi
Ameer Al Oudh Intense Oud
لینک به نظر 13 شهریور 1404 تشکر پاسخ به Huseyin_taheri_official
با احترام و عرض ادب
دوست فرهیخته و ارجمند ضمن سپاس از همراهی شما عارضم که روایح عودی در اغلب عطرهای طبع گرم و تلخ و گرم و شیرین عربی دیده می‌شود. اما فکر نمی‌کنم در حال حاضر، این عطرها یا حتی سایر عطرهای مشهور هم روایح عودی را واقعاً از عود طبیعی ترشح شده روی تنه ی درختان استناد کنند و به نظرم همگی در لابراتوار بصورت فرآوری شده ساخته می‌شوند که البته با توجه الزام رعایت استانداردهای جهانی برای تولید محصولات آرایشی و بهداشتی منجمله عطرها، هیچ ایرادی از نظر بهداشت سلامتی ندارد. اما تنها تفاوت عود طبیعی با عود سنتتیک در ظرافت تلخی و شیرینی و دودی بودن یا ظرافت چوبی و بالزامیک بودن است که مشخصاً عود سنتتیک از این ظرافت، محروم است. البته چندین نوع عود براساس جغرافیای محیط زیست داریم مثل عود تایلندی، عود عربی، عود لائوس، عود کامبوجی و ....
پیشنهاد من برای شما که از عطرهای عربی رهنمود خواستین، عطرهای لطافه امیر العود اینتنس عود، لطافه هاله، لطافه اترنال عود، لطافه آرت آف وود، لطافه کاشان، لطافه نچرال عود، لطافه بدیع العود عود فور گلوری می‌باشد.
دقت فرمایید که حتما سعی کنید بدون تست، خرید نکنید تا دچار ضرر اقتصادی نشوید.
بهترین ها برای شما و تمامی بزرگواران...
14 تشکر شده توسط : marjanmohamadi nazanin
سال ۱۳۷۳ بود که ویدیوی حرفه‌ای سونی مدل SLV-X711 رو خریدیم، فکر می‌کنم به مبلغ ۱۵۳ هزار تومان. یه سیستم ویدیوی بسیار بزرگ و سنگین با مدل خاص و کنترلی خاص. یکی از همسایه‌هامون هم ویدیو داشت اون زمان که واسه ما نوار فیلم‌های هندی اکثراً میاورد. عطر آرامیس طلایی یا آرامیس قهوه‌ای رو اولین‌بار توو منزل همین همسایه‌مون پشت بوفه ی شیشه‌ای کمدشون دیدم. گذشت و یه روز من رفتم خونه‌ی این همسایه تا نوار فیلم سنگام رو ازشون امانت بگیرم که دخترش هم توو خونه بود و دید من مدام دارم به شیشه ی آرامیس نگاه می‌کنم، رفت از پشت بوفه ی شیشه‌ای عطر رو آورد و گفت ببین چجوریه من که اصلا ازش چیزی متوجه نمیشم این دیگه چه ادکلنی هست که بابام همیشه اینو میزنه.
درپوش رو برداشتم و بو کشیدم، منم اون زمان درکش نکردم چون ۹ سالم بود و شاید برای کودکان زیر ۱۰ سال یا ۱۲ سال، اینگونه روایح قابل درک نباشه. البته منظورم از درک نه اینکه نت‌ها یا ماهیت رایحه بشناسه، بلکه از نظر خوشایند بودن منظورم هست.
اما بوی این عطر خیلی سریع در حافظه‌ی عاطفی و بویایی من تثبیت شد که داخل پیرایشگاه ها هم این رایحه رو متوجه می‌شدم که احتمالا اونجاها جوانان و میانسالان هم از این عطر استفاده می‌کردند، که باعث می‌شد وقتی وارد پیرایشگاه بشم، خیلی سریع همین رایحه برام آشکار می‌شد.
امروز که دوباره بونوازی می‌کنم، دقیقاً آن روزگار برام یادآوری شد: بوی پاییزهای خزان، بوی آسمان خاکستری در ابرهای ماتم گرفته، بوی باران‌های سیلاب کوچه‌ها پس کوچه‌ها، بوی خشم بخاری‌های نفتی، بوی برنج کته پخت مادران که تا وسط کوچه‌ها هم شنیده می‌شد، بوی کاپشن های چرم مشکی مردان در جا رختی ها، بوی اصلاح صورت پدران که بعدش سیگاری فیلتر قرمز را دود می‌کردند، بوی خاطرات نقش بسته در قاب زندگی...
چقدر روایح عطرها می‌توانند خاطره‌انگیز باشند که حتی بعد از سال‌های زیاد هم هنوز می‌توانند نقش بیولوژیکی خودشان را در خاطرات زیستی انسان تداعی کنند.
خودم عطرهای نوستالژیک که روایح خاطره‌انگیز دارند را خیلی می‌پسندم حتی اگر برای پوشیدن امروز از آنها استفاده نکنم اما برای بونوازی از درپوش یا استفاده در منزل بعنوان جهت‌گیری برای سال‌های کودکی و نوجوانی، ازشون استفاده می‌کنم.
یه نکته‌ای را هم مطرح کنم: هیچکس از بدو تولد بصورت مادرزادی، نت شناس یا رایحه شناس متولد نمی‌شود. همه‌ی انسان‌ها بعد از تعلیم و تربیت در هر زمینه‌ای که ابتدایی ترین آنها، حرف زدن و خواندن و نوشتن است، قادر به درک می‌شوند. فلذا در مورد نت‌های عطرها و روایح هم، انسان‌ها با تربیت شامه ی خودشان برحسب تجربه‌ی فیزیکی، و درک درست از ماهیت هر رایحه یا نت عطری که در بروشور خود عطرها درج می‌شوند، قادرند عطرها و یا نت‌های عطرها را درک و تمایز کنند. برای مثال، درسته که ما از بدو تولد با داشتن حافظه‌ی ژنتیکی که از نیاکان خودمان به ارث بردیم، می‌توانیم تا حدودی روایح تلخ و شیرین را از همان دوران نوزادی حس کنیم و تشخیص دهیم اما بایستی حتماً در طول مسیر زندگی و پرورش در سیطره ی زمان،‌ با روایح موجود در پیرامون آشنا بشیم و تجربه کنیم تا بتوانیم یک معیار و مقیاس برای روایح ایجاد کنیم. ما با تجربه‌ی چشیدن طعم میوه ی لیمو یا پرتقال، قادریم رایحه‌ ی لیمو و پرتقال را درک کنیم، ما با چشیدن طعم توت فرنگی یا هر میوه‌ای دیگر، می‌توانیم علاوه بر طعم، بوی آنها را در حافظه‌ی چشایی و بویایی خودمان ثبت کنیم که بعداً در صورت نیاز برای یادآوری آن بوها یا طعم‌ها، می‌توانیم مثلا طعم و بوی یک آدامس میوه‌ای را تشخیص دهیم.
در مورد عطرها برای امروز ما هم، مشخص هست کسانی که تجربه‌ی زیادی در تست عطرها دارند، معمولاً در تشخیص و تمایز روایح با تشخیص چندین نت درست، تواناتر هستند. حتی اگر به بروشور یک عطر مثلا عطر خنک مرکباتی دسترسی نداشته باشیم باز هم با بونوازی می‌توانیم، حداقل دو تا سه نت بکار رفته که بولد یا تیتر هستند در مایع عطر را تشخیص دهیم که بگوییم این عطر، مرکباتی هست و داخلش از ترنج یا لیمو استناد شده است.
فلذا در این محفل، روایت عطرها که از همه نوع ادبیاتی استناد می‌شود، صرفاً بیشتر برای حس و حالی روایت می‌شوند که به مخاطب تجربه کننده تداعی شده است. چراکه برای عطرهایی مثل زرجوف آلکساندریا ۲ یا کلایو کریستین و امثال اینها که البته تاریخ عرضه شدن آنها خیلی قدیمی نیست، کسی با بونوازی این عطرها به یاد گذشته‌ها یا ایام قدیم نمیوفتد چون واقعاً هم در تجربه‌ی واقعی اینجور نیستند. اما برای عطر کارون پوران هوم، همواره کسانی که آن دوران را زندگی کرده‌اند به یاد گذشته میوفتند. در واقع، شاید یک عطری مثل همین آرامیس قهوه‌ای یا کارون پوران هوم اگر همین یکی دو سال پیش هم برای اولین‌بار عرضه می‌شدند، احتمالاً باز هم برای کسانی که بیش از ۳۰ سال سن دارند، با بونوازی به یاد ایام گذشته ی زندگی بیوفتند که این مدل روایح را در گذشته برای هر چیز دیگری شنیده‌اند.
عطر آرامیس طلایی یا قهوه‌ای به مانند آرامیس ۹۰۰ و آرامیس دوین و دریک، جزو فراموش نشدنی ترین عطرهای زندگی گذشتگان خواهد بود که همواره برای یکبار بونوازی و بازگشت به مسیر گذشته ی زندگی به این عطرها، دلتنگ خواهند شد.
کیفیت نوستالژیک در ماهیت رایحه، همیشه ماندگار در یادها، مناسب تن‌پوش آقایان جنتلمن در روزهای سرد پاییز و زمستان با ماندگاری و پراکنش خیلی خوب برای گذشته و متوسط برای امروز.
سپاس از همراهی بزرگواران...
25 تشکر شده توسط : marjanmohamadi Scent Alchemy

تمامی خدمات این سایت، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می باشند و فعالیت های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است.

هرگونه استفاده از مطالب این سایت بدون اجازه مدیران آن غیر مجاز بوده و تبعات آن بسته به نوع تخلف، متوجه افراد خاطی خواهد بود.

Iran flag  Copyright © 2007 - 2025 Atrafshan