نظرات | TIMELESS
ترتیب نمایش
Saif Al Hind
لینک به نظر 14 آبان 1401 تشکر پاسخ به محمدرضاسپهی
با احترام
دوست ارجمند برای من، ماندگاری و پراکنش در اولویت دوم هست برای انتخاب عطر، چراکه اولویت اصلی برای من، مطبوع بودن رایحه و ایجاد حس خوشایند و تداعی کردن احساسات آرامش در بونوازی هر عطر هست. و شاید حافظه ژنتیکی من منطبق با همین رایحه ها هست که بیشتر به عطرهای شرقی و عربی گرایش دارم.
از توجه شما سپاسگزارم....
23 تشکر شده توسط : علیرضا موسوی حسن شجاعی
با احترام و عرض ادب
دوست فرهیخته و ارجمند بله قیمت ۱۰۰ میلی لیتر این عطر حدود ۲۰۰ میلیون تومان می‌باشد.
بهترین ها برای شما......
16 تشکر شده توسط : سورنا مقدم شکیبا
Saif Al Hind
لینک به نظر 14 آبان 1401 تشکر پاسخ به امیر علوانی
با احترام و عرض ادب
دوست فرهیخته و ارجمند جناب آقای علوانی در یکی از سایت های ایران موجود هست به قیمت ۶ میلیونو ۴۵۰ هزار تومان. نام عطر را سرچ کنید و پیدا کنید فروشگاه مورد نظر را.
با آروزی بهترین ها برای شما.....
15 تشکر شده توسط : حسن شجاعی یاس
Saif Al Hind
لینک به نظر 14 آبان 1401 تشکر پاسخ به محمدرضاسپهی
با احترام و عرض ادب
دوست فرهیخته و ارجمند جناب آقای سپهی بله درست می‌فرمایید اما من که عطرباز نیش نیستم. همین ها با تمام سطح پایین بودنشون هم برایم مطلوب هستن.
با آروزی بهترین ها برای شما.....
25 تشکر شده توسط : علیرضا موسوی علیرضا ملک
Saif Al Hind
لینک به نظر 14 آبان 1401 تشکر پاسخ به فاطمه فیضی
با احترام و عرض ادب
بانوی فرهیخته و ارجمند سرکار خانم فیضی، نوشتن بو برای این پدیده یا آفرینش بسیار کم است... چراکه در ابتدای مالش به پوست مچ دست و گردن، شما را غرق در تاریکی مطلق به مانند ورود به فضا تک و تنها می‌کند، و بعد از حدود یک ساعت سرگردان در فضای تاریک و تنها، نوری از عشق و امید در بستر تاریکی طلوع می‌کند که تمام تاریکی را به روشنایی مبدل می‌کند... این روشنایی برای ساعتها پایدار است که در نیمه روز، روشنایی آرام آرام به غروب در آفاق تاریکی رضایت می‌دهد، گویی حتی خود رایحه واکنش بیولوژیکی دمای پوست را با دمای پیرامون از گذر زمان در روز و شب کاملا درک می‌کند و خود را با دمای پوست شما در پیرامون شما، آداپتور می‌سازد. عطری بیولوژیکی که دارای بیوسنسور دما و زمان است......
از همراهی شما بسیار سپاسگزارم و بهترین ها برای شما
15 تشکر شده توسط : حسن شجاعی یاس
Saif Al Hind
لینک به نظر 13 آبان 1401 تشکر پاسخ به Mehran
با احترام و عرض ادب
دوست فرهیخته و ارجمند و همکار گرامی جناب آقای مهران عزیز از لطف شما کمال سپاس دارم. بله واقعا آنقدر عطری ناب و خالص هست که حاضری تا هر چه عمر داری حتی اگر این عطر را تمام هم نکرده باشی، بارها و بارها خرید کنی و انبار کنی. چراکه آنقدر زحمت و خلاقیت برای آفرینش این عطر متحمل شده اند که حتی با داشتن چندین عدد از آن، بازهم بر خریدی دوباره تفکر می‌کنی......
من واقعا گدای این عطرم و این گدایی را با هیچ سخاوت و غنایی معاوضه نمی‌کنم.....
18 تشکر شده توسط : علیرضا موسوی حسن شجاعی
اگر بارها و بارها مرگ را تجربه کنم و دوباره متولد شوم... اگر علم ژنتیک آنقدر توسعه پیدا کند که توان کپی ژنتیکی از من را داشته باشد...... و اگر برایم بگویند بهشت وعده خداوند را در زمین چگونه ترسیم می‌کنی...... من با تولد بارها و بارها از اولین سلول زیستم و با تعداد انبوه از کپی ژنتیک خودم، عاشقانه تو را ستایش خواهم کرد و ترسیم بهشت وعده خداوند را، تنها و تنها از تو ترسیم خواهم نمود......
تو را آنقدر عجیب است که از تن‌پوش تو مرا خساست می دهد که نه بخاطر گران بودنت بلکه بخاطر تولید محدود و دست ساز بودنت که عطار هنرمندی چون نظیر اجمل و خاندانش تو را با عشق به هندوستان سرزمین عطر و عشق و یادبود خالق نام اجمل در عطور یعنی عبدالله اجمل، آفریده اند......
عطری بسیار بسیار سنگین، تلخ، عود هندی بسیار بسیار باکیفیت و خالص، ادویه جات عجیب و نادر و نامیرا در ماندگاری و پراکنش، شیشه کریستالی بسیار زیبا و ظریف، با حجم تنها ۳ میلی لیتر و با قیمت ۲۵۰ دلار آمریکا
51 تشکر شده توسط : علیرضا موسوی sama
با احترام و عرض ادب
بانوی فرهیخته و ارجمند سرکار خانم گلی آیا در طی این سه سال، ویروس کرونا رو تجربه فرمودین؟ چون این ویروس یکی از عوارضش که برای مدت‌های زیادی برجای می‌گذارد همون تغییر در ترجمه بویایی در برخی عطرها یا غذاها و یا طعم برخی غذاها می‌باشد.
اگر این ویروس رو تجربه فرموده باشین شاید عوارض همین است که باعث حس بوی تعریق در نت های این عطر رو درک می‌کنین. البته حتی بدون بیماری هم برخی از انسانها بوهای خاصی رو میتونن درک کنند مثل فرآیند سینستزی یا همان حس آمیزی که در این فرآیند، انسان با خوشمزه سازی در موکوس دهان و ایجاد خاطره طعم برخی میوه جات و غذاها مانند مرباها، اسامی سایر دوستان خودش و یا نام خیابان های محل سکونتش را ترجمه و یادآوری میکنه واسه خودش، مثلا وقتی بهش میگین بیا میدان آزادی، موکوس طعم مرباهای بالنگ یا هر چیز دیگر براش یادآوری میشه و غیره...‌
به هر حال نگران نباشید شاید اصلا در سایر عطرها همچین درک متفاوتی رو نداشته باشین و فقط در این عطر این درک رو تجربه کردین.
با آروزی بهترین ها برای شما......
18 تشکر شده توسط : پگاه زهرا توانا
African Leather
لینک به نظر 12 آبان 1401 تشکر پاسخ به مریم نوری
با احترام و عرض ادب
بانوی فرهیخته و ارجمند سرکار خانم نوری از لطف شما واقعا سپاسگزارم. از اینکه علاقمند شدین به کتابهام و عطرهایی که بهتون معرفی کردم واقعا از شما کمال سپاس دارم. فقط یه نکته ای خواستم بهتون پیشنهاد کنم، لطفا در خرید عطرها به تعداد زیاد و همزمان کمی دقت فرمایید یعنی بهتره عطرها رو انبار نکنین که هم هزینه ها رو اقتصادی کردین و هم این عطرها رو بطور کامل تن‌پوش کنین و بعد به خرید عطر اقدام کنین. البته اگر سلیقه شما برای تنوع زیاد هست دیگه صلاح خودتون رو بهتر میدونین، چراکه من خودم هم ممکن نیست یه عطر رو در دو روز متوالی برای هر فصل تن‌پوش کنم. یعنی برای فصول سرد از پاییز تا زمستان برای هر روز از شنبه تا جمعه عطر خاص همون روز رو تن‌پوش میکنم و برای هر روز بهار و تابستان هم همینطور. منتها این روش خودم شاید منطقی نباشه چون هزینه زیادی رو متحمل می‌کنه ولی خوب اینم شخصیت خود من هست. انشالله برای شما و تمامی بزرگواران حاضر در این محضر عطر و عشق مفید باشم....
با آرزوی بهترین ها برای شما......
20 تشکر شده توسط : حسین رفیعی سعید کرمانی
ادغام رویای مدرن کهن در کابوس کهن مدرن......
مردی مدرن که یکشب کابوسی هولناک در رویا را تجربه می‌کند. او شب، سر بر بالین میگذارد و خود را درون غاری سنگی میابد. چشمهایش را به آرامی باز می‌کند و اندکی در جای خود سکوت می‌کند. او همچنان به اطراف می‌نگرد و هیچ خاطره از گذشته مدرن خود ندارد اما حس می‌کند که اتفاقی رخ داده است اما آن را نمی‌داند. بعد از مدتی او از زمین برمی‌خیزد که حس می‌کند تمام استخوانهایش بر کف سنگی این غار چسبیده شده است.... او به هر ترتیبی هست بلند می‌شود و به طرف نور سفید دهانه غار حرکت می‌کند که در حین حرکت به پاهای خود نگاه می‌کند که برهنه هستند و سپس تمام تن خود را نگاه می‌کند که تمام تنش عریان هست!!!! او همچنان حس گنگ دارد و حس می‌کند اتفاقی عجیب رخ داده است که چرا او عریان هست؟؟؟
او به دهانه غار می‌رسد و لحظه ای درنگ می‌کند و پایین غار را نگاره می‌کند... صداهای طبیعت وحش و بویی بسیار مطبوع را درک می‌کند. به پایین غار می‌رود و از رودخانه پایین غار، جرعه ای آب می‌نوشد... در انعکاس آب خودش را نگاره می‌کند اما خودش را نمی‌شناسد!!!!! این کیست که در آب است؟؟؟ آیا او هم مرا می‌بیند؟؟؟
او بسیار آشفته هست و نمی‌داند چه رویدادی رخ داده است و اصلا مکان حاضرش کجاست و اینجا چه می‌کند؟!؟؟؟!
او آشفته حال می‌دود و در مسیر، پایش به سنگی برخورد می‌کند و سقوط می‌کند... بلند می‌شود و خود را در طبیعتی بسیار خوشبو میابد، طبیعتی که رایحه های آشنا اما غریب را برای او تداعی می‌کنند...
مرد روایت ما اکنون در شمال آفریقاست و تنها و عریان در طبیعتی خالص از رایحه های ادویه ای و چرمی در حال گشت زنی هست. او با این رایحه ها آرام آرام خاطرات مدرنیزه خود را در بازگشت به آینده یادآوری می‌کند.... اما کدامیک رویا و کدامیک کابوس است؟!؟!؟!
عطری بسیار فریبا که واقعا با تن‌پوش آن، حس رویا و کابوس بودن را معما می‌کند. رویایی که با کابوس بازگشت به آینده از گذشته دور، حکایت می‌کند... کابوسی که از رویای آینده مدرن در گذشته کهن حکایت می‌کند.....
اما مرد روایت ما، چگونه بر چیزی که نادان است، داناست؟؟!؟!
27 تشکر شده توسط : کوروش zero

تمامی خدمات این سایت، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می باشند و فعالیت های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است.

هرگونه استفاده از مطالب این سایت بدون اجازه مدیران آن غیر مجاز بوده و تبعات آن بسته به نوع تخلف، متوجه افراد خاطی خواهد بود.

Iran flag  Copyright © 2007 - 2024 Atrafshan