در دقایق اول حس طراوت و سبزی چای را استشمام‌می‌کنم و برای من این دقایق ابتدایی بسیار فرح بخش بود اما پس از گذر حدود ۱۰ دقیقه، بوی نوعی از مدفوع انسان را برای‌ من تداعی کرد! بله. نوعی از بوی مدفوعِ به شدت تیز!
تصورم بر این هست که اور دز چای در ترکیب با چرم سبب این رایحه‌ی مدفوع‌گونه شده...
کیفیتی انیمالیک
این کار خش و ماندگاری بالایی دارد اما از نگاه من یک‌کار چای‌محور ناموفق است.

با تمام‌ شباهتش به ایریش تویید کرید ابدا عطر دلچسبی نیست.‌ ماندگادی و‌پخش بسیار‌پایین.
ظرافت‌هایی که سبب جذابیت گرین ایریش سده در این کار حثور ندارد.‌
نه کول واتر و نه این کار نمی‌توانند جای این کار نفیس را پر‌کنند.

سلام عزیزان.‌
اگر از دوستان هر دو نسخه‌ی کوکوریکو و کوکوریکو بای نایت رو تست داشتن ممنون‌ خواهم شد مقایسه‌ای از این دو ارائه بدهند. بنده کوکوریکو را دارم‌ و برای خرید بای نایت دچار تردید شده‌ام. (برخی دوستان‌ مقایسه‌هایی رو زحمت کشیدند ارائه دادند اما با جزئیات همراه نبودند).
پیشاپیش تشکر می‌کنم🙏🌹

جزو کارهای خوبی است که در گذر زمان قدرت حفط اعتبار خود را ندارد. ابنکه اشاره شده رایحه‌ی خیار از آن استشمام‌میشود کاملا دقیق و بجا است. اما نه خیار سبز بلکه خیاری که با گل رز آمیخته شده در بستری از کهربای ملایم

کاری بر پایه‌ی زنبق و کهربا-ویسکی و فضایی اینسنسی.
ترکیبی ناموفق برای درآوردن زنبقی گرم.
در مقایسه و رقابت به مراتب پرادا لهوم زیباتر و هنرمندانه‌تر ساخته شده است. اعتباری برای این کار نمی‌‌بینم.

کاری بر پایه‌ی زنبق و کهربا-ویسکی و فضایی اینسنسی.
ترکیبی ناموفق برای درآوردن زنبقی گرم.
در مقایسه و رقابت به مراتب پرادا لهوم زیباتر و هنرمندانه‌تر ساخته شده است. اعتباری برای این کار نمی‌‌بینم.

تصور می‌کنم در این کار از پچولی ابسولو تام فورد تقلید نموده است. شباهت بسیار زیادی با این کار دارد. و از آنجایی که این کار تلم فورد دیسکانت شده این تقلید کاری زیرکانه خواهد بود.‌
با تمام‌ شباهتش گمان نمی‌کنم کسلتی‌که پچولی تام فورد رو تست داشته‌اند به این کار علاقه‌مند شوند. تام عورد کاری است بسیار عنی‌تر و با هویت‌تر و اصیل‌تر.

*بهترین‌مشابه برای پچولی ابسولو تام فورد تا به ابنجا که تست داشته‌ام یکی از کارهای گیونچی جنتلمن (شیشه بی‌رنگ) است. آنقدر شباهت دقیق هست که می‌توان حقیقتا جایگزین قابل قبولی در نظر گرفتش.

شرح رایحه: پچولی این کار هویت اصلی خود را از دست داده و در میان بوی خاک باران زده گم شده و کیفیت دیگری پیدا کرده است. کل رابحه در بستری اینینسی قرار گرفته. می‌توان گفت تا حدی حال و هوای جنگل را تداعی می‌نماید.

توصیف ایشان در مورد کار بسیار دقیق بود: رایحه‌ی بوته‌ی گوجه در مزرعه با همان حالت خاکی و کمی آبدار. در بطن کار میشود رایحه‌ی سیب سبز ترش را نیز بسیار ظریف حس کرد که سبب لطیف شدن کار شده (حالتی نرم به کار بخشیده). روایح دودی سبب گرفته شدن تندی بوی بوته‌ی گوجه شده و همچون هاله‌ای از تیزی کار جلوگیری کرده. به کار رفتن ریواس،‌ سیب ترش سبز و گوجه حالتی سیتروسی به کار بخشیده. در واقع اگر علمی به نت‌های بکار رفته از پیش نداشته باشید، تصور می‌کنید با کاری سیتروسی روبرو هستید.
برخلاف غالب کارهای تابستانی، این کار بسیار کامپلکس بوده و لذا از یک هویت کاملا پیچیده و خاص برخوردار است. همین حالت را در آیریس نازارنا نیز میبینیم: یک زنبق غیرقابل تشخیص و بسیار کامپلکس.
پخش متوسط رو به پایینی دارد. اما‌ ماندگاری کار نسبتا قابل قبول است.
هیچ عطر مشابهی را برای این کار متصور نیستم.

ترکیبی هنرمندانه از بوی کاکائو (پودر کاکائو)، وتیور و تا حدی مشک و زنبق. بوی غالب بوی گرم کاکائو و وتیور است. اما وتیوری کانلا خاک‌خورده، گرم و خفه. حس‌ گیاهی وتیور در این کار حضور ندارد، وتیور در سایه‌ی کاکائو در این کار‌معنا می‌شود و‌ نه بصورت مجزا. لذا وتیور آن هیچ شباهتی به وتیورهای گرلنی یا وتیور در وتیورت میلر هریس ندارد.
کاری است دوست داشتنی و گورماند برای‌ من.
ماندگاری بسیار بالا اما‌ پخش‌ متوسط تا خوب

رایحه‌ی گلهای سفید که در کار ذکر شده،‌ بوی غالب این کار است. کاری کاملا فرش، خنک و گلی.
بیشتر متمایل به زنانه است.
توصیف دقیق‌تر آن‌ را به تست دوباره‌ی آن موکول می‌نمایم.