تو را از کوچکی هراسی نیست، که همواره از بزرگانی....
تو را از تند و تیزی غریبی نیست، که همواره دلنشینی....
تو را از باران جدایی نیست، که همواره نوینی......
انقدر خوشبو که پدرم 40 سال پیش میزد و من هم امروز از این ادکلن میزنم و احتمالا پسرمم از این ادکلن بزنه. هنوز بوی قدیمش تو مشاممه و تفاوت زیادی با بوی امروزیش داره. بچه بودم از خواب بیدار میشدم و می دیدم این بو میاد تو خونه متوجه می شدم پدرم رفته سرکار و تا ساعت ها بوش تو خونه میومد. یه مینیاتوری فک کنم 3 میل هم هنوز از همون دوران قدیم روی درایور باقی مونده که عطر 40 سال پیش داخلشه، البته الان بیش تر بوی الکل گرفته ولی قدرت کار را هنوز از داخلش میشه متوجه شد.
با سلام و احترام
بله واقعا عطری هست که یاد آور نوستالژی زندگیست حتی با گذشت نیم قرن هم شاید هنوز در یادها نوستالژی باشه. خودم هر روز یکبار بونوازی میکنم این ایام قدیم را....
خیلی سپاس از همراهی شما
جناب اسعدی عزیز درود بر شما
چه خاطراتی زنده شد با دیدن این عکس،، این عطر،، این خاطره ساز..... یادش بخیر،،، یکی از دلخوشیهای ما جوانهای دهه ی پنجاه ، کل کل روی عطرامون بود...
این عطر یکی از عطرهای باکلاسِ یکی از بهترین دوستانم در دوره ی نوجوونی بود به همراه وان من شاو ( البته قدیم واقعا رایحه این دو با تولیدات جدید زمین تا آسمون فرق داشت) ومن هم رایحه شو خیلی دوست داشتم ولی خوب از اونجایی که من عاشق دریک و بِست و مکسی (البته مکسی به نظر من مردونه ترین عطر زنونه ایست که استفاده کردم) بودم، همیشه عطرهای خودم رو از عطرهای اصغر آقا بهتر میدونستم ولی داش اصغر هم این عطر رو با هیچی عوض نمیکرد،،،
یاااادش بخیر هروقت مجلسی مخصوصا عروسی دعوت بودیم شیک و پیک کرده زنگ خونه اصغر اینا رو میزدم که داش اصغر آزاروتو بیار نمیخوام عطر تکراری بزنم، داش اصغر هم با عطرش میومد و با خنده میگفت؛ تکراری نباشه دیگه،،، منم شروع میکردم به اسپری کردن و.....داش اصغر؛ بسسسسسه دیگه چه خبرته مگه داری دوش میگیری،،،، نیگا نیگا نصف عطرو خالی کرد رو خودش!!!
هروقت هم اصغر آقا با رفقاش قرار داشت جلو در خونه ما دستش رو زنگِ ممتد که داش علی دریک تو بیار برا تلافیِ هفته پیش و حسابی با عطر دوش میگرفت،،، و من ؛ داداش تهش یخورده بذار باشه برا تبرّک میخوام... و صدای خنده ی داش اصغر که همراه عطر تو کلِّ محل میپیچید...
یادش بخیر دوستیهای قدیمی و عطرهای قدیمی و محله ی پایین شهر و دوستیهای صمیمیش... و چه خاطراتی که با دیدن اینچنین عطرهایی زنده می شن..
حیف که دیگه هیچ عطری بوی قدیما رو نداره.
با سلام و احترام
دوست فرهیخته جناب آقای رشوند، واقعا با مطالعه نظر شما برای این عطر خودم لحظاتی رفتم به دهه ۷۰ و عروسی پسر همسایه مون که پیرایشگاه سر محل (آقا اسماعیل) موهای عباس داماد رو داشت پیرایش میکرد ما هم اونجا بودیم و همین عطر آزارو را به کت شلوار عباس داماد ۱۰ یا ۱۲ پاف زد.... وای یعنی من همونجا داشتم از بوی مطبوع این ادکلن محو میشدم و چقدر آرزوی داماد شدن داشتم بخاطر همین ادکلن آزارو که فکر میکردم فقط واسه دامادها این ادکلن رو میزنن....
از شما کمال سپاس دارم که خاطره نوستالژیک خودتون رو با من به اشتراک گذاشتن....
سپاس از همراهی و همدلی شما......
درود و ادب و احترام خدمت جناب دکتر اسعدی عزیز
داشتم تو عطرگرام شما عطرهاتون رو تماشا میکردم. راستش قصد نداشتم برای تک تک پست هاتون که قبلا ندیده بودم، کامنت بذارم چون اینطوری مصدی اوقات شریف و گرانبهایتان میشدم. اما آزارو... 😍 مگر امکان داره ازش به همین راحتی بگذرم 😅 از دیدن این آزاروی قدیمی و همچنین خواندن کامنت و خاطره خوش و جالب جناب رشوند عزیز و خاطره خوش و نوستالژیک شما هم کمال لذت رو بردم. چقدر اعتیاد آور هست رایحه دلنشین این نازنین 😍
با آرزوی شادکامی و روزهای معطر برای جنابعالی 🌱🌻
با احترام و عرض ادب
دوست فرهیخته و ارجمند جناب آقای فخر بزرگوار از همراهی و عنایت شما سپاسگزارم. بله برخی عطرها به اعماق خاطرات انسان نفوذ میکنند که تا همیشه ماندگار میشوند در خاطرات.
با آرزوی بهروزی و شادکامی برای شما دوست گرامی....