مفهوم خلاقانه ای از مرد خوش لباس، جدی و جذاب...
"بلو نویر" از "نارسیسو رُدریگِز"، از همان روایح مدرنی ست که دوست دارم... تند و پر هیاهوست، ولی سعی کرده پیچیده و شلوغ نباشد... هِل، مُشک و چوب ها همه کاره اند اینجا... و این عناصر، آکوردهایی ظریف و زیبا خلق می کنند. مثل باقی کارهای این عطّارِ ارشدِ "جیوادان"، خانم "سونی کنستانت".
ترکیب نهایی، مدرن، خلاقانه و جذاب است. همچنین معتدل و چهارفصل (کمی به گرما متمایل است، پاییزی ست) و در عین حال، هم روزانه قابل پوشیدن است و هم شب...
در نهایت یک دیزاینری خوش ساخت و امروزی ست، که اگر به فضای چوبی/ادویه ای علاقمندید می تواند عطر شما باشد. دوست داران "لانویت/سن لورن" احتمالا دوستش خواهند داشت.
چیزی که من احساس می کنم اینست که "بلو نویر" را مردان بیشتر از زنان دوست دارند (😬)... در حالی که "لانویت" را همه. نمی دانم... شاید هم اشتباه می کنم.
فعلا که روزانه و در محل کار مشغول پوشیدنش هستم و برای من، و به سلیقه ی خودم، خوب و خوش پوش و زیباست... البته که در شب، زیباتر هم می شود.
.
#نارسیس رودریگز فور هیم بلو نویر (نارسیسو رودریگوئز بلیو نواغ) Narciso Rodriguez for Him Bleu Noir
چقدر رمانتیک و جذاب
چه رنگهایی
چه رایحه ای
ماشالله جناب هنرمند و پراحساس👏🏼
خیلی خیلی ممنونم مونا جان 💐💐
باعث مباهات من هست تعریف های شما 🙏🙏
سلامت و سرحال باشید 🙌
هماهنگی متن و تصویر فوقالعاده زیباست
عطر همسرم در اوایل ازدواج مون بود و من هنوز عاشق این رایحه خاص و خاطره انگیزم
خیلی ممنونم ازتون خانم جاوید عزیز 🙏🙏🙏🙏🙏
سلامتی و حالِ خوب را برای شما و همسرِ خوش سلیقه تون آرزو می کنم 💐💐💐💐
آقا محسن عزیز، درود بر شما دوست عزیز.
با دیدن این اثر هنری، نفسی عمییییق کشیدم، بوی زیبایی در ذهنم پیچید،،، گاهی با چشم هم میشود بوی منظره را استنشاق کرد...
عجب عکسی،،، عجب رنگهای زیبایی،،، و عجب عطر خوشبویی...
به سلامتی و دلِخوش استفاده کنید و لذت ببرید🌹
خیلی خیلی ممنونم علی آقا 🙏🙏 از لطف شماست دوست مهربان من 💎
و خیلی خوشحالم که حس خوبی گرفتید 😇💐
سلامت و سرحال باشید همیشه 🤝✌️🙏🙌
عکسهای شما نیاز به تعریف نداره😍
ولی چقدر مظلومانه نشسته داره بیرون رو نگاه میکنه
انگار منتظره یکی دستشو بگیره ببره بیرون
خب دستشو بگیر باهم برین بیرون اگه تو شب زیباتره از زیباییش لذت ببر😄
ای وااای 🤭🤭 امان از دست شما هانی جان 😁😁😄😄
نه اتفاقا... سالهاست مظلوم نیست 😊
مغرور و خونسرد ایستاده 😎 کنار گلها ☺️
ممنونم خیلی زیاد 🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏
پسر باز تو چه کردی با این دل من.....مست و خرابم کردی با این عکس......و چه ریویو های زیبایی میگذاری احسنت بابت اینهمه خلاقیت و ذهن باز .....احسنت و احسنت و احسنت
زنده باشی محسن جون....رفیق راه دور....توی یکی از سفرای کوه نوردیت که رفتی ی عکس از منظره زیبا به یاد من بنداز میخام یادگاری ازت داشته باشم من که نمیتونم تهران بیام حداقل با عکسهای زیبای تو در کوچه پس کوچه های زیبا و قدیمی تهران ....منظره کوه دماوند و غیر همسفر تو خواهم بود....👈❤🌹🙏👉
شاهرخ جانم... خیلی لطف داری پسر 💐🙌
خیلی خیلی ممنونم... 🙏 و به روی چشم ✌️ حتما اون عکسی که می خواهی رو تقدیمت می کنم 🤝
سلامت و برقرار باشی رفیق ❤️❤️
خب !
این عکس چه میگوید بر من ؟
یک شب زیبای پاییزی بارانی
مردی شیک پوش میبینم ، کت و شلوار سورمه ای ی خاص ( نه هر سورمه ای ) ، پیراهن سفید ، کراوات سورمه ای با گلهای ریز طلایی که تک و توک گلهای زرشکی نیز در آن دیده میشود ، ساعت کورنوگراف طلایی ی صفحه سورمه ای با دوایر طلایی ، دستبند ریز بافت طلای ظریف در آن دست همراه انگشتری ی طلای درشت اما زیبا با سنگ سورمه ای ، کفش ورنی و جوراب با همان رنگ و دقیقا همین عطر !
نشسته در رستورانی شیک و انتظار بانویی زیبا را میکشد تا در ابتدا آن دسته گل زیبا را که نشان از لطافت آن زن دارد و احتمالا همان رنگ را نیز پوشیده و شاید همان عطر معروف همرنگ همین گل از همین برند را نیز پوشیده تقدیم کند !
آن لحظات همه چیز زیباست ! به طرزی اعجاب انگیز و معجزه وار ، همه چیز زیباست ! و لطافت ، هیجان و اشتیاق از زمین و زمان میبارد ! تو گویی دنیا و مافی ها میچرخند برای دیدن همین صحنه و همین لحظه ! دیگر هیییچ چیز درین دنیا هیچ اهمیتی ندارند ! هر چه هست همان لحظه ی زیباست !
اگر چشم دل داشته باشی میبینی که از هر سو فرشتگان با لبخند و شوق به نظاره ایستاده اند ! درب گوش هم نجوا میکنند :)
از پشت شیشه ، بیرون را مینگرد ، انسانهایی که گذر میکنند ، گذر ، گذر ! به خود میگوید : میبینی ؟؟ میگذرد ! پس نگذار بی می و ساقی گذرد ! بی نای عراقی گذرد !
همین صحنه را بر پدر و پدربزگ اش تصور میکند ! و می اندیشد که : گذر کرد !! و مرور میکند گذر ایشان را !
با خود میگوید : گذر من چگونه است ؟؟ حدس میزند ! تصویر میسازد ! میرود به جلو ، پیش ... پیش تر ...!
چقدر سریع میگذرند ! اینهمه سرعت برای چیست ؟ به این فکر میکند که همین الان که من اینجا ساکن و متوقف هستم در واقع زمین دارد به گرد خویش میچرخد ، به گرد خورشید میچرخد ، به دور مرکز کهکشان میچرخند ، با سرعتی عجیب کهکشان ما در حال رفتن به عمق تاریکی ی فضاست ، فضایی که تا کنون تجربه نشده است و اکنون برای اولین بار است که تجربه میشود ، همه به دور مرکزی میچرخند ! چه هیاهویی !!
من نیز دور تو میگردم ، تمامی ی کهکشان های درون تن من ، به دور تو میگردند ! من دور تو میگردم .
تو مرکز کهکشان منی ! تو همان جرم تاریک و عمیق و جذاب منی که فرار از ذوب شدن در تو ، مرا ممکن نیست ! و تا در تو ذوب میشوم ، نورهای اشتیاق و عشق من از کهکشان های جسم ام همه جا را درخشان میکنند ! اینهمه نور ، اینهمه نور ، همه زاییده ی عشق اند و اشتیاق !
معلوم شد اینهمه سرعت برای چیست ! اینهمه شتاب اینهمه ، از اشتیاق عشق است ! همه چیز برای عشق است .
فکری عمیق ...! تمامی ی صحنه های مشابه فیلم های مطرح جهان را مرور میکند ، و سرنوشت ها را !
در ذهن آنقدر به جلو میرود تا به لحظات خداحافظی نزدیک میشود ! آخر اش چه میشود ؟؟ که ناگهان زیباترین صدا ، افکارش را محو میکند !
سلام !
:)
وای که دلم ریخت وقتی "سلام" کرد 😇
جان کلام: نگذار بی می و ساقی گذرد... وقتی می گذرد 🥂
حق گفتید عموسخیِ عزیزمان 🙏
سرتون سلامت... روز و روزگارتان با می و ساقی ⚘️
محبت داری محسن عزیزم
عزیزی محبت میکنی در حق من یک دنیا سپاسگزارم
به همچنین بِرار