دیور پویزن و فلنکرهای آن : تندر ، هیپنوتیک ، میدنایت ، پیور
عطرهای «فلنکر» همان ادیشنهایی هستند که از موفقیت یک عطر اورجینال با جایگاه تثبیتشده استفاده میکنند، بخشی از نام و طراحی بستهبندی آن را حفظ میکنند، اما جلوههای بویایی جدیدی از آن عطر را به نمایش میگذارند. با توجه به اینکه تقریبا نیمی از عطرهایی هر سال وارد بازار میشوند را همین ادیشنهای «فلنکر» تشکیل میدهند، شاید این سوال برای شما هم مطرح شده باشد که واقعا چند مورد از این فلنکرها در گروه عطرهای ارزشمند قرار میگیرند و اصطلاحا روی پای خودشان میایستند؟ فرزندان عطر دیور پویزن (یکی از برجستهترین و پرفروشترین عطرهای دهه 1980 میلادی و یکی از خاطرهانگیزترین عطرهای مستقل) دقیقا در جایی به موفقیت دست یافتند که دیگران شکست خوردند. چند مورد از این عطرها توانستهاند به جایگاه «عطرهای آیینی» دست پیدا کنند ( و بعضی از این عطرهای خاص هم در موفقیت تجاری پایدار و طولانیمدت از عطر اورجینال فراتر رفتهاند، تا جایی که میبینیم عطرهای پویزن تا دو دهه در صدر فروش قرار داشتند. به همین دلیل هم من تصمیم گرفتم که واکاوی تحلیلی دقیقی را درباره ویژگیها و موفقیتهای این عطرهای پویزن انجام بدهم. بنابراین روند ارزیابی دوباره مجموعه عطرهای پویزن را با بررسی دوباره این عطرها در مجموعه شخصی خودم شروع کردم و این اتفاق باعث شد که ماجراها و خاطرات بسیار زیادی از مجموعه عطرهای دیور پویزن را به یاد بیاورم. به نظرم هرکسی که این عطرها را خریده باشد، خاطرات زیادی از آنها دارد.
مزیت ویژه «دیور پویزن» که در سال 1985 توسط کریستین دیور عرضه شد، همیشه پرورش و گسترش مفهوم اغواگری از طریق چیزهای ممنوعه بوده است. عطرهای مختلفی هم بودهاند که سعی کردهاند با ایده خلق معجونهای تاریک و جادویی که جنبه شرارتآمیز یک آمیزه سمآلود را پنهان میکند، وارد چالش شوند؛ بهطور خاص مثلا عطر «لانکوم مجیک نویر» که از نمادهای کیمیاگری مرتبط با جادوی سیاه استفاده میکرد، یکی از برجستهترین عطرها در خلق چنین ایدهای است، اما تعداد کمی از عطرها توانستند هم از نظر طراحی بصری و هم از نظر خلاقیتهای بویایی تا آن اندازه قدرتمند عمل کنند. البته «دیور پویزن» اصلی را میتوان پادشاه چنین عطرهایی دانست. جعبه بستهبندی این عطر با رنگ سبز اسیدی طراحی شده است، بهعنوان جلوه رنگی ویژهای که هنر جادوگری و سویههای شرارتآمیز را در قصههای پریان به یاد میآورد. بطری آن هم به رنگ بنفش غلیظ و ویژهای است که ایده مواجهه با یک معجون خوراکی را بهوجود میآورد. طراحی شکلی این عطر هم مثل یک سیب زهرآلود بدنام است. بله همان سیب وسوسهکنندهای که در دست حوا بود! رنگ بنفش شاداب آن هم از نوشیدنی Cool Aid الهام میگیرد و نت قوی انگور در «دیور پویزن» اصلی با سویههای شرارتبار مشک و گل مریم آمیخته میشود تا حسی شبیه به کمین کردن برای یک شکار را خلق کند. اگر برای مدتی طولانی به بطری «دیور پویزن» اصلی نگاه کنید، احتمالا دندانهای نیش این حیوان درنده را خواهید دید... .
مجموعه عطرهای «پویزن» در مدتزمان کوتاهی بعد از عطر اصلی و با غلظتهای مختلف وارد بازار شدند تا یکبار دیگر بتوانند روح قدرتمند درون آن عطر شگفتانگیز را مهار کنند. ادیشن «اسپریت د پارفوم» در دوران خودش واقعا غلظت نوآورانهای داشت، یعنی در زمانهای که غلظت ادو پارفوم هنوز به یک معیار استاندارد برای فرمولهای غلیظتر و سنگینتر تبدیل نشده بود. ذهن ما در آن دوران، این غلظت خاص را با «قدرت دهه 1980» به دیگران معرفی میکرد. چارچوب ادو تویلت در آن دوران هم یک معیار استاندارد بود، و ادیشن ادو تویلت پویزن مثل طوفانی نمایان میشد که به همهچیز میچسبد و جریانهایی از جنس اعتمادبهنفس محکم و جذابیتهای اغواگرانه را پخش میکرد. یک ادیشن سبکتر و درخشانتر و البته جذابتر هم با نام ادو کلن برای پویزن وجود داشت که باعث میشد که عطر پویزن کمی شادابتر و بازیگوشتر به نظر برسد. نت میوهای آلو در این ادیشن که چارچوب پایه و کلاسیک پرونول (چارچوبی براساس روایح میوهای، ادویهای، آلدهیدی و گلفام) را برجسته میکرد، جلوهای شفاف داشت و سویههای مشکفام عطر را تا حدودی کمرنگ میکرد.
- ــ دیور پویزن که در سال 1985 عرضه شد، توسط ادوارد فلچر خلق شده بود، براساس ایدهای از رئیس کمپانی دیور. دیور پویزن در تمام دهه 1980 میلادی سلطنت میکرد، مثل حکمرانی دارث ویدر در داستانهای جنگ ستارگان. دهه جدیدی که پس از سقوط وال استریت شروع شد، به هوای تازه نیاز داشت و همینجا بود که عطر «پویزن تندر» وارد میدان شد.
عطر «پویزن تندر» در 1994 وارد جهان عطرها شد. اگر دوست دارید اطلاعات بیشتری درباره زمینه خلق آن بدانید، میتوانم برای شما بگویم که این عطر 2 سال بعد از عطر «لئو د ایسه» ظاهر شد، وقتی که عطرهای جدید با الهامگیری از سویههای آب همهجا را پر کرده بودند. من عطر «آنجل موگلر» (1992) را در این میان حساب نکردم چون در دوران عرضهاش به موفقیت نرسید و با ورود به هزاره دوم (شروع سال 2000) کمکم موفقیت خودش را نشان داد. در این حالوهوا بود که عطر «پویزن تندر» عرضه شد و مورد استقبال هم قرار گرفت، عطری که لایه تمیز و شیکی را روی سویههای سمآلود خودش کشیده بود. نکته بسیار جالب درباره «پویزن تندر» زمانی خودش را نشان میدهد که بدانیم نزدیکترین الگوی این حالت دوگانه در عطری وجود داشت که 4 سال زودتر از دیور خلق شده بود: یک عطر گلفام و سبز با نام «کابوتین» از برند مادام گرس. به نظر میرسد که هم مادام گرس و هم کریستین دیور بهدنبال مفهومی مشابه از یک عطر گلفام و سبز با جلوههای چایپر برجسته بودهاند. کابوتین اولین موفقیت تجاری و حیاتی برای ژان کلود دلویل (عطرساز) بود. عطر کاپوتین درواقع دیدگاه این عطرساز در جهت تقویت نتهای گلفام و سبز در لایه میانی را به نمایش یمگذاشت، آن هم بهواسطه روایح سنبل، گل مریم، سوسن زنجبیلی سپید و روایح آلدهیدی. البته این عطرساز همه این نتهاص خاص را درون فرمولی ریخته بود که مقرونبهصرفه بود. عطرساز «پویزن تندر»، یعنی ادوارد فلچر هم بهلطف خلق آمیزهای گلفام که مثل یک اجرای اپرا میدرخشید، به شهرت عظیمی دست یافت.
اینکه در رقابت بین عطر کاپوتین و پویزن تندر درنهایت کدامیک برنده شد، به ترجیحات و نظرات شخصی بستگی دارد. اما اینطور که به نظر میرسد و درواقع اگر بازه زمانی طولانی را در نظر بگیریم، عطر کمتر مشهور کاپوتین در برابر عطر مشهور پویزن تندر واقعا خوب مقاومت کرد. میبینید که دیور دیگر ادیشن تندر را از مجموعه عطرهایش کنار گذاشته است.
سوالی که ذهن من را درگیر کرده، این است که آیا تلاش برای حفظ تعادل میان سویههای شفاف، سبز و شرارتبار در ادیشن تندر درواقع یکی از دلایل توقف تولید این عطر بوده است؟ آیا قضیه نمیتواند اینطور باشد که خریداران عطرها هنگام خرید عطرهای شفاف و سبز درنهایت این عطرها را برای موقعیتها و شرایط خاصی در نظر میگیرند و علاقهمندان به عطرهای تاریک و غلیظ هم گرمای خاص و اغواگری آنها را برای موقعیتهای خاص دیگری میخواهند؟
یکی از گفتههای بهیادماندنی درباره عطر «پویزن تندر» که در ذهن دارم، این است: «پویزن تندر دارای حالوهوایی رمانتیک از جنس ناآشنایی خاصی است که اتفاقا آشنا به نظر میرسد، مثل روز شستن لباسهای زنانه، یا بهتر بگویم، روزهایی که در کلاس مدرسه سپری میکردیم؛ وقتی که تنها بویی که به مشام میرسید، بوی عطرهای زنانه سنگین بود که با ترس ما از حرکت گچ روی تختهسیاه آمیخته میشد».
- ــ پویزن تندر عطری برپایه پارادوکس است که خودبینی و جذابیت را با همدیگر ترکیب میکند؛ سمآلود اما ملایم. هارمونی لطیفی که از سویههای باطراوت و شیرین در نتهای گلفام میانی شکل میگیرد، نمادی برای زنانی است که اشتیاق ناب درونشان را پشت چهره شکننده خود پنهان میکنند. نتهای آغازین برگرفته از صمغ گالبانیوم و نارنگی هم به فریزیا و شکوفه پرتقال در نت میانی میرسند. پسرایحه گرم و ظریف «تندر پویزن» هم از چوب صندل و وانیل سرچشمه میگیرد. این مخلوق ادوارد فلچر، با کار هنرمندانه ورونیک مانود در زمینه طراحی بطری جذابتر هم میشود.
اگر خریداران عطرها به ترکیب شدن حالوهوای گرم و اغواگری فریبنده با رگههایی از شرارت و شیطنت نیاز دارند (یعنی اگر افسانه «بانوی مرگبار» یا femme fatale معروف را دوست دارند)، پس عطر «پویزن هیپنوتیک» قطعا این خواستهشان را برآورده میکند. «پویزن هیپنوتیک» 4 سال بعد از ادیشن تندر در سال 1998 عرضه شد. در آن دوران، شیفتگی دیوانهوار برای عطرهای آبزی به اوج خودش رسیده بود.
درحال حاضر 6 ادیشن از «پویزن هیپنوتیک» در پایگاه دادههای Fragrantica ثبت شده است که بسیاری از آنها درواقع نوعی بازسازی از عطر اصلی هستند (مثل ادیشن لطیفتر «هیپنوتیک او سنشوال» و ادیشن غلیظتر و نیرومندتر «هیپنوتیک الکسیر» که احتمالا خودتان حدس زدهاید). و اگرچه «پویزن هیپنوتیک» نوعی فلنکر برای عطر «پویزن» اصلی (مشکفام و آمیخته به بوی گل مریم) است، اما «پویزن هیپنوتیک» طوری طراحی شده که فلنکرهای مخصوص به خودش را هم داشته باشد، مثل عطر جدید «پویزن گرل» که نوعی مدرنسازی و امروزیسازی عطر «پویزن هیپنوتیک» برای متولدان هزاره جدید است؛ همان متولدان هزاره جدید که خواهران بزرگترشان با ادیشن 1998 «پویزن هیپنوتیک» آشنایی داشتهاند.
- ــ واضح است که «پویزن هیپنوتیک» به بخشی از تجارتهای پرسود برای کریستین دیور تبدیل شده است. این محبوبیت تجاری را در نمودارهای فروش مدرن فقط میتوان با عطر محبوب «جادور» مقایسه کرد. البته فقط با این تفاوت که عطر «جادور»، در نگاه عاشقان عطرها، حتی نصف «پویزن هیپنوتیک» هم جذاب یا چالشبرانگیز نیست.
فرمول اصلی «پویزن هیپنوتیک» در یک بطری سرخ لاستیکی عرضه شد (بیشتر متمایل به رنگ سیاه که از نشانههای اهمیت مادههای لاستیکی در 1998 است). انتظار من از «پویزن هیپنوتیک» چیزی در مایههای معجون بولگاری بود. جلوه مات این بطری که آن را به یک وسیله یا شیء خاص تبدیل میکند، کیفیت متفاوتی به آن میبخشد. وقتی که بطری «پویزن هیپنوتیک» در کف دستان کسی قرار میگیرد، احساس عجیبی بهوجود میآورد زیرا این بطری بهسادگی در میان دستهای شما نمیچرخد. اما چیزی که در مورد «پویزن هیپنوتیک» من را هراسان کرد، بوی آن بود: بوی بادام تلخ با رگههای بسیار غلیظ، زیادی دارویی و البته سویههای دارویی نامناسب. این جلوهها با جلوههای چایپر و دارویی خاصی که مثلا در خاطرات دوران کودکی من با عطر «الکسیر آروماتیکس» گره خوردهاند، همخوانی ندارند. علاوه بر این، وقتی که به بوهای عجیبوغریب میرسیم، من واقعا آدم خجالتی و تعارفیای برای بیان نظراتم نیست. بوی «پویزن هیپنوتیک» شدیدا و بهطرز سنگینی وانیلی است، با حالتی زیادی خفهکننده در آمیزهاش. بعدها متوجه شدم که این مشکل در این عطر به ترکیب شدن روایح با نت نارگیل برمیگردد.
گذشته از اینها، «پویزن هیپنوتیک» شدیدا حالتی پودری دارد، کیفیت خاصی که با خشکی و آراستگی ارتباط دارد (به همین دلیل هم میتوان گفت که «پویزن هیپنوتیک» با افزایش محبوبیت سبکهای قدیمی که با سریال Mad Men شروع شد، تناسب دارد). بنابراین «پویزن هیپنوتیک» حسی از جنس خلوص ناب و نازپروردگی محض را تداعی میکند که مخصوصا در شرایط آبوهوایی گرم بسیار دلخواه و خواستنی است. ارزش ویژه «پویزن هیپنوتیک» باعث شد که این عطر به موفقیت عظیمی در فرانسه و یونان دست پیدا کند. آنچه که «پویزن هیپنوتیک» را به عطری شدیدا پرفروش در اروپا و مخصوصا در کشورهای جنوب اروپا (یونان، فرانسه و اسپانیا) تبدیل کرد، این واقعیت بود که «پویزن هیپنوتیک» به شیوههای کاملا نوآورانه خلق شده بود و ایده بنیادین آراستگی و شیکپوشی را از نو میسازد؛ و البته «پویزن هیپنوتیک» با این ایده گره میخورد که اهمیت بعضی از چیزها اتفاقا بهخاطر این است که خوردنی نیستند. البته چنین ایدهای با عنصر کلیدی این عطر که درواقع بادام تلخ است و ما را به یاد لیکورهایی مثل آمارتو میاندازد، تناقض دارد. اما غلظت پودری «پویزن هیپنوتیک» کاملا حالت آراستگی و شیکپوشی را بهوجود میآورد و طوری نیست که مثلا انگار دهان شما را از بوی خوراکیهای بادامی پُر کرده باشد. وقتی که میخواهید برای گردشهای شبانه از خانه بیرون بروید، دوست دارید چه بویی داشته باشید؟! «پویزن هیپنوتیک» دقیقا همین بو را ایجاد میکند و آن بهطرزی استثنایی.
- ــ «پویزن هیپنوتیک» از عطرهای عالی برای پاییز و زمستان است؛ عطری اغواگرانه که رمزگشایی از حالتهای آن ساده نیست و مردان هم آن را دوست دارند. عاشقان عطرشناس قطعا با شناسایی بوی این عطر، توجه ویژهای به شما نشان خواهند داد. «پویزن هیپنوتیک» عطری با شخصیت کامل است که دریافت آن قرار نیست بیشازحد هم سخت باشد چون نتهای بادام، وانیل و نارگیل را دارد. البته گاهی اوقات هم شدیدا تاثیرگذار و خاص میشود.
عطر «پیور پویزن» در سال 2004 عرضه شد و نوعی بازگشت به چارچوب مفهومی «پویزن تندر» بود؛ حداقل از نظر مفهومی، اگر نگوییم در فرمول واقعی. «پیور پویزن» عطری پاکیزه است اما نه شدیدا پاکیزه و شفاف، زیرا رگههای از شرارت و شیطنت را درون خودش پنهان میکند. من واقعا «پیور پویزن» را دوست دارم، مخصوصا بهخاطر درخشش خارقالعادهاش که انگار ردّی کیلومتری از خود بهجا میگذارد. یادم هست که در چه موقعیتی بوی این عطر را برای اولین بار شنیدم: من داشتم ردّ بویی را دنبال میکردم که درنهایت به کسی رسید که یک بطری از این عطر را خریده بود! من بعد از همه این سالها همچنان دوست دارم که از عطر «پیور پویزن» استفاده کنم.
زنان مختلف همیشه ترفندهای مختلفی برای افزایش جذابیت خودشان دارند: یکی لباسهای خاصی میپوشد، درحالی که یکی مدلهای خاصی را برای موهایش انتخاب میکند. بعضی از زنان هم عطر «پیور پویزن» را انتخاب میکنند و بعد انگار اجازه میدهند که تاسهای ریسکی در هرکجا که ممکن است ریخته شوند... . بوی شکوفه پرتقال و یاس مثل طوفانی زنانه عمل میکند که با اثربخشی قابل توجهی میتواند اغواگری تعیینکنندهای را به لباس شما اضافه کند و اجازه بدهد که حرکات پر از طعنه و کنایه شما با شیوهای ظریف و شیطنتآمیز به جریان بیافتند.
باکس 5
ــ «پیور پویزن» شما را سحر میکند و از قدرتی جسورانه سرشار میسازد. نام این عطر بازتابی از خود آن است. «پیور پویزن» توسط سه عطرساز برجسته و سه روح خاص خلق شده است: کارلوس بنایم، دومنیک روپیون و الیویه پولژ. این عطر در ابتدا شما را با نتهای طراوتبخش ترنج و یاس بهسوی خودش جذب میکند و سپس نت گلهای سفید با حالتی سرمستکننده و اغواگرانه وارد میشوند، درحالی که نت چوب صندل و کهربا در نت پایه هم ژرفای خاصی به «پیور پویزن» میبخشد.
اینکه چرا ادیشن «پویزن تندر» درنهایت از خط تولید خارج شد، میتواند کاملا قابل درک باشد، حتی اگر هم ناعادلانه یا ناراحتکننده به نظر برسد. عطرهای دارای ترکیبات سبز چندین دهه بود که در خواب زمستانی بهسر میبردند و حالا فقط بهلطف پدیده عطرهای نیش که قدرت خاصی کسب کردهاند، دوباره بر سر زبانها افتادهاند. علاوه بر اینها، ادیشن «پویزن تندر» کاملا تحت تاثیر موفقیت باشکوه و عظیم «پویزن هیپنوتیک» قرار گرفت و در سایه این اتفاق محو شد.
یکی از ادیشنهای خاص مجموعه عطرهای پویزن که صحبت کردن درباره آن ساده نیست، عطر سیندرلایی «میدنایت پویزن» است که به یکی از عطرهای مدرن و بسیار محبوب تبدیل شده است. «میدنایت پویزن» انگار نبض بازار را در میان محصولات رازآلود و اصطلاحا «دارک» (dark) بهدست گرفته بود و جلوههای «فروچولی» (fruitchouli) دوستداشتنی و جذابی را به مخاطبان خودش ارائه میکرد. اما جلوههای فروچولی یعنی چه؟! این عطرا از سویههای چایپر میوهای یا چایپر گلفام با انبوهی از نت نعناع هندی (پچولی) در پسزمینه استفاده میکنند، تا حدی شدید و غلیظ که انگار میتوان یک مزرعه کشت پچولی در کنار این عطرها تأسیس کرد. «میدنایت پویزن» از عطرهای بسیار نیرومند در میدان عطرهای برجسته بود که وجود نام دیور در کنار نام خودش باعث شد که به موفقیت بسیار خوبی برسد. فروش این عطر باید بسیار خوب بوده باشد و محدودیتهای پزشکی مربوط به ترکیبات آلرژیزا برای این عطر هم باید به اندازه دیگر عطرهای فروچولی بوده باشد. اما چرا تولید «میدنایت پویزن» متوقف شد؟
عطرساز «میدنایت پویزن»، یعنی ژاک کاوالیه، در زمینه خلق عطرهای تجاری بسیار پرکار و شدیدا موفق است. کارهای او را میتوان به نمایشگاهی از عطرهای پرفروش تشبیه کرد. تازه نباید همکاری با اولیویه کرسپ از کمپانی Firmenich و فرانسوا دماشی از LVMH را هم نادیده گرفت. شاید کسی بگوید که مشکل به اختلافهای فکری در میان کمپانیهای تولیدکننده این عطر برای تهیه مواد اولیه یا مشکلاتی از همین نوع ارتباط دارد، اما نتیجهگیری ما در بهترین حالت واقعا هیچ پایه و اساسی نخواهد داشت و در بدترین حالت هم فقط بیهوده بحث میکنیم.
- ـــ محبوبیت بالای «میدنایت پویزن» که تا حد یک آیین پرطرفدار پیشروی کرده است، واقعا از شور و شوق ویژه طرفدارانش سرچشمه میگیرد. برای مثال، من یکی از نظراتی که در بخش نظرات سایت دیدم و برایم بسیار جالب بود را نقل میکنم: "«دیور میدنایت پویزن» شدیدا مورد توجه قرار گرفته است و فراموش نکنید که این عطر دیگر تولید نمیشود. پس آیا چنین عطری ارزش اینهمه هیاهو و جنجال را دارد؟ میبینم که بعضی افراد واقعا قیمتهای سنگین و عجیبی را برای «میدنایت پویزن» میپردازند. من به اندازه کافی خوششانس بودم که بتوانم یک بطری از این جواهر دوستداشتنی را داشته باشم".
- به نظر من، این ماجرا احتمالا به برجستگی نت نعناع هندی و پایانبندی آن در این عطر بستگی دارد. تعداد کمی از عطرهای جریانساز و برجسته، ماندگاری نت نعناع هندی را تا این اندازه طولانی کردهاند و درنتیجه «میدنایت پویزن» از این نظر تاثیر عمیقی بهجا میگذارد. اما پرداخت صدها دلار برای یک بطری بزرگ از عطری که عمدتا از نعناع هندی شکل میگیرد، به نظر من کمی غیرمنطقی است. اما من اصلا چهکسی هستم که قضاوت کنم؟! اعتیاد به عطرها میتواند هر کاری با ما بکند... .
ادیشن جدیدتر مجموعه عطرهای پویزن، درواقع فلنکری برای یک فلنکر است! «پویزن گرل» و فلنکر همراهش با نام «پویزن گرل آنکسپکتد» (حالتهای طعنهآمیز این نامها را لمس میکنید؟). تولید این فلنکر از یک فلنکر دیگر، یعنی از تمامی ظرفیتهای ممکن یک محصول استفاده کردن.
احتمالا «پویزن گرل» بیشتر از همه به عطر «پویزن هیپنوتیک» مدیون است که موفقترین عطر در میان فلنکرهای دیور پویزن محسوب میشود و در نوع خود هم واقعا یک عطر افسانهای بینظیر است. بنابراین دیور بسیار هوشمندانه تصمیم گرفته است که ادیشن جدیدتر «پویزن گرل» را با الهامگیری از خواهر بزرگترش خلق کند!
«پویزن گرل» از بیشتر عطرهای برجسته و اصطلاحا متعلق به جریان اصلی در این روزها، کیفیت ساخت بهتری دارد (پروژههایی که با خلاقیت بالا شروع میشوند، ماندگاری زیادی دارند). اما این عطر قرار نیست آن اصالت ادیشنهای قبلی پویزن را به نمایش بگذارد تا مثلا به تاریخ شگفتانگیز عطرهای پویزن ادای احترام کند. این عطر بعد از شروع میوههای و شکریاش، مستقیما به بوی کیک وانیلی و بادامی میرسد که به بهترین نحو میتواند یادآور جلوههای «پویزن هیپنوتیک» باشد.
نویسنده: النا ووسناکی
ترجمه: ندا احمدلو
منبع: Fragrantica
لینک مطلب:
https://www.fragrantica.com/news/Original-vs-Flanker-Dior-s-Poison-Tendre-Poison-Hypnotic-Poison-Pure-Poison-and-Midnight-Poison-10975.html