محبوبترین محصول برند گران قیمت کرید، در عین شادابی و نشاط و وقار و ابهت خویش روح دراماتیک در هم آمیخته از جنگ و صلح را به زیبایی هر چه تمامتر نشان داده است.
تضاد و پارادوکس عجیب و غریب درون این شیشه جادویی همگان را به سمت خویش میکشد تا به همه نشان دهد چه قدرت خیره کننده ای را با خود به یدک میکشد.
این محصول استثنائی و خارق العاده و فوق العاده ماندگار با پخش بوی منحصر بفرد و رایحه ای کاملا شیک و ماندگار و کلاسیک مخصوص آقایان جوان و میانسال میباشد که توسط برند سلطنتی کرید در سال 2011 به همگان معرفی شد.
از سال 2019 به بعد تغییرات زیادی در پخش و ماندگاری این محصول اتفاق افتاده است و هر ساله کاهش پیدا کرده است .
در تولیدات جدید درب ادکلن کاملا مشکی شده و تغییراتی در شیشه ادکلن و بسته بندی کالا اتفاق افتاده است .
در سالهای اخیر پخش و ماندگاری کالا بطور قابل توجهی کاهش یافته است .
قبل از خرید بهتر است تولیدات جدید تست شود .
اطلاعات این ادکلن را میتوانید هم اکنون در سایت عطر افشان مشاهده بفرمایید .
نوع عطر | ادو پرفیوم |
برند | کرید |
عطار | اولیویه کرید سیکس جنریشن، اروین کرید سون جنریشن، ژان کریستوف هری |
طبع | خنک |
سال عرضه | 2010 |
گروه بویایی | چایپر میوه ای |
کشور مبدأ | فرانسه |
مناسب برای | آقایان |
مناسب فصل | بهار |
اسانس اولیه | ترنج ، سیب ، انگور فرنگی سیاه، آناناس |
اسانس میانی | رز ، نعناع هندی ، یاس، چوب درخت قان |
اسانس پایه | مشک ، وانیل ، خزه درخت بلوط ، عنبر |
کرید اونتوس
سال ۲۰۱۸ بود در گرمای تابستان استانبول و یک شب قرار بود با دوستان دورهم جمع شویم، برحسب عادتم شیشه اونتوس داخل کیفم بود بهمراه جزوه های دانشگاهم، بعد از نزدیک دو ساعت طول مسیر با متروبوس به خونه دوستم رسیدم و بعد از تاریک شدن هوا حرکت کردیم و قبل از خروج شیشه اونتوس رو از کیفم دراوردم و به دوستم گفتم اگه پسندش هست استفاده بکنه.
دوازده طبقه رو با آسانسور اومدیم پایین و دو نفر از دوستان دانشگاه دختر اهل آلبانی پایین منتظرمون بودن و قبل از احوالپرسی یکیشون پرسید کی این عطرو زده و بنده گفتم فلانی، انقد لباس دوستم رو بو کشید که سرش رو همونجا گذاشت و بیهوش شد(آروم گرفت) و بعد از چندین ثانیه سرش رو بالا گرفت و گفت چقد خوبه این بو چقد اینجارو بوی خوب گرفته.
چقد شبیه این بازخوردها گرفتم ازین عطر و چه دلربایی هایی که این عطر نکرد و چه آدمهایی رو سمت خودش نکشوند مثل یک شخصیت افسانه ای که این خصوصیت با وجودش عجین شده و هیچ تقصیر ندارد...
ساحل مُدا استانبول(راستای سمت چپ ایستگاه مترو و واپور استانبول: دریاست با ساحل سنگ های صخره ای و بعد آن سنگفرش و پشت آن پوشیده از چمن که پر است از آدم ها روی چمن)
یک جنتلمن با کت شلوار مشکی رد شد وقتی بوش به مشام اون دختر خانم نشسته در چمن رسید آن مرد ده متر دور شده بود و همچنان چشمش به سنگفرش طولانی ساحل و آن مرد بود که کجا توقف خواهد کرد، هرچه دورتر میشد سرهای بیشتری میچرخید، روی نیمکت انتهای ساحل نشست و روزنامه خودش رو از کیف چرمی دراورد و شرو کرد به ورق زدن، هاله عطر آن چنان لطیف دورش پیچیده بود که پیرمرد روی نیمکت کناری انگار خستگی قبل رو از دست داده بود، برخاست به مرد جوان گفت پسرم داروی سرزندگی من رو روی کاغذ بنویس...
بخاطر کلمات شکسته عذرخواهم.
پایدار باشید.