سلام کاربر گرامی
چطور می توانیم به شما کمک کنیم؟
اوریجینال وتیور همانند نام خاصش، بوی سنتی خسخس (وتیور) را از نو ابداع میکند. قبل از خلق عطر اوریجینال وتیور، فقط بخش محدودی از خسخس برای عطرسازی استفاده میشد. اما کمپانی کرید از تمامی سه قسمت گیاه خسخس در خلق این عطر استفاده کرده است. ریشه خاکی، برگهای سبز و هستهای غنی برای طراوتبخشی به آمیزهای ناب. نتیجه نهایی هم شکلگیری عطری جذاب است که شما را به یاد تابستانهای دیرپا، نشاطآور و شاداب میاندازد. عطری که اگر از آن استفاده کنید، میبینید چه طراوت افسونکنندهای را در اطراف شما خلق میکند.
نوع عطر | ادو پرفیوم |
برند | کرید |
عطار | اولیویه کرید سیکس جنریشن، اروین کرید سون جنریشن |
طبع | خنک |
سال عرضه | 2004 |
گروه بویایی | چوبی ادویه ای |
کشور مبدأ | فرانسه |
مناسب برای | آقایان و بانوان |
اسانس اولیه | ترنج ، نارنگی ماندارین، زنجبیل |
اسانس میانی | خس خس ، زنبق ، چوب صندل سفید |
اسانس پایه | مشک ، کهربا |
یک گونی سیب زمینی...!! :)
این نظر جناب آقای ژون کِغلیو درباره ی کرید اورجینال وتیورِ!
برای من با حجمی کنترل شده از مرکبات و رگه های علفی شروع شد! [بعد از فشردنِ پوستِ مرکبات مایعی پودری و تند با مشخصه هایی از خودِ میوه تو فضا پخش میشه! من مابینِ آکوردهای مرکباتیِ این عطر همون رایحه رو حس کردم! شبیه به فشردن پوست لیمو تازه!] در گام بعدی رایحه ی خاکیِ خیلی ملایم که اتمسفرِ اسپایسی اسموکی داره، اطراف مرکبات رو میگیره! (اسموکی نه مثلِ نت های مستقل! بلکه شبیه به حس هایِ اسموکی که از سمت برخی گیاهان ایجاد میشه!) همه اینها به سمت یک آکورد چوبی که حافظه ای گاها خامه ای داره و در کنار مُشکِ شفاف نشسته، حرکت میکنن!
[بین نت های اعلام شده امبرگریس وجود داره! من نشونه ای ازش پیدا نکردم. یک سری میمیک در کنار چوب ایجاد میشه که اونم 'به نظرم' به جهان مُشک ها نزدیکه و هیچ ربطی به امبرگریس و مشتقاتش نداره.] البته این اتفاق دقیقا جایی برای من افتاد که یکی میگفت : اوووو عنبر چه میکنه اطراف چوب و فلفل!! :| [من یک سری جاندار میشناسم که از گونه ی 'اَبَربینی داران' محسوب میشن. کافی بفهمن عطرِ ایکس [مثلا] داخلش از ماگما آتشفشانی!! استفاده شده. قطعا با سوختگی 98 درصد به سمت آن منبع نور ابدی رهسپار میشن!]
کرید قرار نیست اینجا وتیور هارش و عجیب غریب بهتون تحویل بده! پس چرا اریجینال وتیور؟ یکی از نکات جالب این عطر به نظرم اینه که از تمام اعضا و جوارح خانم وتیور استفاده میکنه :) در ابتدا شما رگه های علفی ازش میگیرید و در ادامه میل های خاکی با خطوط دودی که اگر جزو ابربینی داران باشید احتمال داره اطرافش رایحه ی چرمی هم حس کنید!
در واقع کرید به وتیور گفته :
این ریشه مال کیه؟ -مال تو.
این برگ مال کیه؟ -مال تو.
این روغن تقویت شده مال کیه؟ -مال تو
این ادا اطوار دودی مال کیه؟ -مال تو
معاشقه ای است که ادامه اش غیرقابل ذکرِ...! :)
کرید وتیور برای من مرکباتی پودری علفی، اسپایسی با محوریت چند نوع فلفل (کم دودی) و تیز بازی های زنجبیل، ریشه وتیور خاکی نَمور، با آکوردهای چوبی مشکی و کلیت سبز و تاحدودی تَر و تازه بارز شد! [گاها تمایلات صابونی خیلی های'لِول هم داخلش حس میشه]
باتل : کلا باتل های کرید منو یاد نبرد کِرسی تو قرن چهارده میندازن! در واقع حس میکنم در حال مرور اتفاقات اون دوران هستم! انگلیس ها اینطرف، فرانسوی ها اونطرف...!
به نام ملکه! حمله.... از اینجور خبط و خطاها.
اما... این یکی زیباست :) خیلی زیاد به ماهیت عطر نزدیکه. کاملا شفاف و شیشه ای شروع میشه (ازبالا) و کم کم طیف سبز جای شفافیت رو میگیره و انتهای باتل میره تو قلبِ سبزِ جلبکی :)
رایحه : هشت / سیاژ و پخش : متوسط با حسی شبیه به 'دیگه این قوزک پا یاری رفتن نداره'
ماندگاری : چهار الی شش ساعت بروز موثر و 24 ساعت خاطرات کم رنگ
مناسب برای آقایان و خانم ها (بیشتر آقایان!) بهار :)
قیمت؟ :)) نمیدونم چرا به قیمت یک سری عطرها که فکر میکنم چهره سیاوش قمیشی میاد تو ذهنم :-| مخصوصا اون قسمت هایی که قوی اما ظریف (با مشت) میزنه رو پای خودش! آخ که دیگه فرنگیس و اینجور ارتکاب ها :)
خارج قسمت.
یکی میگفت چرا باید بابت یک مشت خاکِ آب خورده چنین بهایی بپردازیم؟ قطعا اون پسرِ سربه هوا هیچ تصورِ صحیحی از چیزی که میگفت نداشت! چون اینجا ما با خاک آب خورده طرف نیستیم!!
[به نظرم نسبت به خیلی از عطرهای دیگه قیمت بالایی هم نداره!/اما چنین عطری قرار خیلی پرایوت سراغ شما بیاد :) برای همین شاید حتی چنین قیمتی هم برای برخی زیاد به نظر برسه]
اما واقعا چرا چنین بهایی؟
در نگاه من پاسخ ساده است
این بهایی است که شما بابتِ دریافتِ بخشی از عصاره ی باشکوه طبیعت پرداخت میکنید! شبیه به کسی که کلی هزینه میکنه برای داشتن چند متر سنگ مرمر...
مرمر سنگِ باستانی محسوب میشه!
خاطرات دریاچه های آب گرم، رانش، فرسایش، تبلور و دگرگونی های بسیار تو سرش هست. حافظه اش پر از تقلایِ زمینِ!
شما با خرید مرمر یک تکه ی زیبا از جانِ زمین رو به خانه میبرید
جانی که 'میکل انجلو' اون رو بارها نه به خانه، بلکه به میهمانی مجسمه هاش برده!
حال گیاه وتیور!
تو سرش تصاویری از استقلالِ دردآور هائیتی؛ تو گوشش صدای امواج کارائیب؛ نگاهش پُر از ردپایِ جوان هایی که در بلندپروازیِ رهاشدن دیگه به زمین برنگشتن؛ گونه اش مالامال از نوازشِ مادرانی که قرار نیست بازهم به بزم نگاه فرزند خود برن!
مسافری که ریشه هاش نبضِ مرطوب و تاریکِ خاکی رو به یادگار داره که برای بقا نه آب! بلکه خون ها نوشیده...
آزادی... این کلیدواژه ی افسانه ای
وتیور بوی واژه نِسبیِ آزادی را میده...
بوی نگاه پدرانی که با بغض به جاده های خالی از پسرانشون نگاه میکنند؛ بوی امید کشاورز و طمع گوساله های گرسنه :)
ریشه ها خاطرات معاشقه ی بی امانِ کرم های سرخ رنگ و بازیگوش رو تو حافظه اشون دارن :) ریشه هایی که در هوس ژول ورن شدن میرن به سمت اعماق زمین تا شاید بتونن هسته ی پرحرارت این سیاره ی بامزه رو لمس کنن
تمام این ها به بزم شیمی و دستان لطیف عطار خواهند رفت
ویتور ها... دخترانی کم رو که دانش آموزِ دانشگاه شیمیِ عطار هستن، قوا میگیرن و غنی تر از همیشه تبدیل به معرکه ای دلبر میشن که از قلبِ تاریخِ تلخ کارائیب بیرون زده!
اما؛ چه غریبانه است این رایحه...
چه بی رحمانه است وتیور بودن!!
این یکی بهای طبیعتِ...
بهای جریانی باستانی!
وتیور؛ بوی خاک نمدار...
ما با چشمانی بسته
تصاویری مشجر از زندگی های قبلی...!!
بله. خاک، خاک؛ این خاکِ آب خورده!
بوی سر به هوایی فرشته ها...
خاک، خاک؛ این خاک آب خورده...!
خاک، خاک؛ انسانِ خام!!
این بهای رسیدن به بوی دستان خدای افسانه هاست!
وتیور همان مرمر و اریجینال وتیورِ اروین کرید همان مُدِنایِ بروژ میکل انجلو است :)
Jean Kerléo [A sack of potatoes]
Michelangelo 1475-1564
Madonna of Bruges!
Battle of Crecy (14th century)