Dior - Dune for Women

این عطر یه رایحه سنگین و گرم داره و بر خلاف عطرهای گرم که معمولا شیرین هستند ولی به هیچ عنوان شیرین نیست و از اون دسته از عطرهاست که موندگاریش بیشتر تو ذهن میمونه تا روی پوست و یه سنگینی و وقار خاصی داره به حدی که شاید برای بعضی ها کلافه کننده باشه، ولی در کل از اون عطرهاست که پس از چندین سال هنوز تازگی داره و طرفدار خودشو داره و هیچوقت قدیمی نمیشه، البته شاید تولیدات اخیر اون موندگاری و کیفیت قبل رو نداشته باشه

ملکه فراموش شده
دهه نود دهه‌ی عطرهای دریایی بود. دیور دیون حرکتی خلاف جریان آب بود، عطری دریایی بدون استفاده از هیچ نت دریایی‌ای. اسم عطر به معنی تپه شنی یا تلماسه است و کمپین تبلیغاتی هم بر روی همین متمرکز شد. دیون هنوز هم تولید می‌شود اما به یکی از اتاق‌های زیرزمین کاخ دیور تبعید شده و جزو معدود عطرهای دیور است که تقریبا طی بیست و چند سال فقط دو فلنکر از آن لانچ شده که یکی از آنها هم دقیقا با همان ترکیب دیون اصلی تولید شد (دقیقا مانند فیلم‌های اروپایی‌ای که برای بازار آمریکا با همان فیلم‌نامه و همان دکوپاژ عینا دوباره فیلم‌برداری می‌شوند اما بازیگران زیبای آمریکایی‌پسند نقش‌ها را به عهده می‌گیرند، همواره نسخه اروپایی نسخه‌های بهتریند). دیون عطر بی‌مانندی‌ست، حداقل من مشابه به حقی برایش سراغ ندارم، ممکن است لحظاتی از دیون یادآور عطرهای دیگری باشد اما کلیت عطر خیر، از دیون دنباله‌رو حقیقی‌ یا حتا کپی نزدیکی هم وجود ندارد.
بسیاری از دیون به عنوان تداعی کننده شن‌های داغ بیابان یا ساحل اسم برده‌اند، ریویوهای زیادی حول محور شن گرم نوشته شده، اما من فکر می‌کنم بیشتر این تداعی‌ها نه از دل رایحه دیون بلکه از دل کمپین تبلیغاتی آن سربرآورده‌اند. تپه‌های شنی وهمی از دل تبلیغات دیور است. اگر تیزر تبلیغاتی دیون را دیده باشید، صورت زنی است در میان شن‌ها، دیون برای من نه تپه‌های شنی بلکه زن دراز کشیده و گونه و چشمان و پوست نرم او است، دیون برای من تپه‌های نرم صورت زن است در قاب آن کلوزآپ. به عنوان یک عطر دریایی هم به نظر من بیشتر از آنکه با دریا یا ساحل مواجه شوید با رزونانسی از احساس خودمان از دریا مواجه می‌شویم، درست مانند کودکیمان که صدف‌ها را روی گوشمان می‌گذاشتیم و به صدای امواج دریا گوش می‌دادیم؛ بعدها فهمیدیم صدف‌ها هیچ صدایی از دریا با خود ندارند و هر شیء گود دیگری هم صدای محیط اطراف ما را مانند صدای امواج دریا به درون گوشمان بازتاب می‌دهد. دیون دقیقا به مانند همان صدف‌هاست که فکر می‌کردیم چون از دریا آمده‌اند صدایی از دریا با خود دارند. دیون صدای دریا می‌دهد اما حاوی هیچ صدایی از دریا نیست.
دیون مثل ماهی لیز است، درست لحظه‌ای که فکر می‌کنید به چنگ‌اش آورده‌اید از دستتان لیز می‌خورد، عطری شیرین و در عین حال تلخ، فضایی نمناک و سبز اما در عین حال خشک و گرم، فضایی تیز و ترش و در عین حال نرم و پودری و لطیف، آشنا اما در عین حال غیر قابل فهم، به شدت زنانه اما با صلابتی مردانه، عطری سهل و ممتنع، عطری سرراست اما سوررئال.
دیون با تاپ نتی سیتروسی و گلی و حضور قدرتمند آلدهیدها شروع می‌شود، تداعی‌گر آفتاب و بادی گرم، (کسانی که از آلدهیدها به خاطر وجه صابونی و کلاسیکش دل خوشی ندارند حتما دیون را تست کنند چون استثنای آنان خواهد شد) پایه‌ی این بنای زیبا بر روی آمبر، وانیل، صندل، پچولی و صمغ گذاشته شده، بادی گرم که رایحه‌ی گل ها را به سمت تان می‌آورد. نت‌های بیس‌نت لحن کاملا شرقی ایجاد می‌کنند و با برگاموت، نارنگی، رز، یاس و سوسن به این باد شرقی خشک طراوت، لطافت و تازگی بخشیده می‌شود. بگذارید برای یافتن و تحلیل رایحه‌ی نت‌های دیون تلاش نکنیم، اصلا کار بی‌فایده‌ای ست. دیون همه‌ی نت‌هایش است و هیچ کدامشان نیست. نت‌های دیون مرزی ندارند، حتا آکوردهای دیون هم مرزی مشخص و روشن ندارند، همه چیز در هم تنیده است بدون هیچ مرز و محدوده‌ی مشخصی، سیال و روان، در دیون رنگ‌ها چنان در کنار هم آمده‌اند که از همنشینی‌شان دیگر هیچ رنگی خود واقعی آن رنگ نیست. دیون نمادی از یکپارچگی و انسجامی خارق‌العاده ست. دیون مانند رمان‌های مدرنی است که به کلاسیک‌های امروز پیوسته‌اند، رمان‌هایی که با وسواس زیاد نوشته شده‌اند، رمان‌هایی که همه اسمشان را می‌دانند اما نمی‌خوانندشان.

من این ادکلن رو سال هاست دارم استفاده میکنم ، و راحیه خاصی داره برام ، اینکه دوستان میفرمایند بوی لوند و… نداره خب بله ، بویی بسیار رسمی از غرور و اصالت داره ، بویی شبیه یه دختر از یه خانواده اصیل زاده توی یه کاخ قدیمی اما سراسر اشیا قیمتی ، البته ک هر عطری برای هر کسی متفاوته ! من توی جمع های دوستانه و باشگاه مطمینا از این عطر استفاده نمیکنم ، اما برای دیت این بهترین گزینه ی منه !

عطر مورد علاقه مهستی

بعنوان کسی که این عطر رو از دهه 90 میلادی تا به امروز بارها خریده ، معتقدم تولیدات جدید افت کیفیت جدی نسبت به نمونه های قبل دارند.از نظر پخش بو و ماندگاری ، محصولات جدید کاریکاتور نمونه های قدیمی هستند و از این بابت عمیقا" متاسفم .

من این عطر رو بر اساس تعریفهایی که شد خریدم و اون بویی که ازش توقع داشتم نبود در کل خورد تو ذوقم، برای کسایی که خیلی دوست دارن بدونن چه بویی داره میتونم بگم که بوش شبیه کرمی به اسم تاپ شرلی هست که خیلی قبلها تو بازار اومده بوددقیقا همون بو رو تداعی میکنه

به الناز عزیز
من این عطر و دارم پخش بوش زیاد نیست متوسطه کاملا از نزدیک حس میشه فقط هاله ای از بو دور مصرف کننده قرار میگیره که خودش خیلی حسش میکنه به نظرم زنونگیش تو کمه لوندی و شیرینی نداره من اگه از قبل تستش کرده بودم نمیخریدمش متاسفانه منم در اثر تحریک کامنت ها خریدمش تو کامنتمم نوشتم خیلی شبیه عطر اوری وانه میتونم بگم هم فضای هم هستن بیشتر اطرافیان ممکنه دوست داشته باشن تا خود مصرف کننده به نظر من هم این عطر سن بالاست عطر جوونی نیست خیلی هم جدیه همه پسند نیست ولی روایح با کیفیتی داره

دون عطر خیلی متفاوتیه، ادویه‌ای و گرم و خیلی خیلی خشک. واقعا یادآور باد داغ و شن آلود کویره. فکر کنم برای پاییز و زمستون عطر خیلی خوبی باشه. من ازش بوی گل نگرفتم اصلا، فقط چوب و کهربا و ادویه و قدری شوری.
به نظرم برای سنین بالای ۳۵ و خانمهایی با شخصیت قوی و مقتدر و جاه‌طلب مناسبه. هاله ای ازاقتدار داره. اصلا عطر ملایم و لطیف و رمانتیکی نیست، حتی یه قدری هم به طیف مردانه نزدیکه به نظرم.
به هر حال عطر خاص و متفاوتیه و سلیقه خاصی رو هم می طلبه.

پی‌نوشت: این روزا توی عطرافشان چه خبره؟! کسی ندونه فکر می‌کنه صحنه تئاتره بس که درام موج میزنه!!! هی قهر، هی آشتی، هی قهر، هی آشتی ... بابا آخه یه نظر دادن درباره عطر که انقدر نمایش و درام نداره! کسی اگه دانشش رو داره و میاد تجربیات و وقتش رو برای بقیه مایه میذاره و سعی می کنه سلیقه عطری مردم رو بالا ببره، دمش هم گرم. ولی این همه [...] حاشیه رو نمی فهمم. این همه ادعای فروتنی، و از طرفی [...] رفتار مغایر با گفتار. آدم فروتن، و آدمی که واقعا دغدغه تغییر سلیقه و افزایش دانش مردم رو داره، رفتارش اینطوری نیست که فقط تا وقتی به به و چه چه و نوای تحسین خیل اطرافیان بلنده بیاد نظر بده، و با دو تا نقد مودبانه که به حرفش میشه قهر کنه و طومار خداحافظی بنویسه و بره، و البته باز دو روز بعد برگرده، حالا یا با اسم خودش یا با آی دی جعلی تابلو، در تلاش برای دفاع از پرسونای اصلی. ما هم که گوشامون مخملیه لابد. این رفتارها توهین به شعور کاربران عطرافشانه. حالا من که ادعایی ندارم و مدرک عطرسازی! هم ندارم و مهندس ناقابلی بیش نیستم که تازه مدت کمیه وارد خیل عشاق عطر شدم، و عطرافشان رو دوست دارم چون بهترین مرجع گفتگوی فارسی زبان درباره عطره. آدم حالش گرفته میشه وقتی می‌بینه عطرافشان شده مهد کودک.
[...]
من اصلا از دعوا و تنش خوشم نمیاد و همیشه فرار می کنم از این جور بحث ها، ولی واقعا توی این ۲-۳ ماه کلافه شدم و طاقتم طاق شد. شرمنده از محضر دوستان و مدیریت محترم و بی‌نهایت بردبار عطرافشان.

سلام
من اين عطر رو هديه گرفتم. ميشه يه مقدار در مورد رايحه اش توضيح بدين.
خودم عطرهايي كه استفاده مي كنم و بينهايت دوستشون دارم اينا هستن:
پاريزين ايو سنت لورن
اله ايو سنت لورن
تروزر ميدنايت رز لانكوم
پيور پويزن ديور
كوكو مادمازل شنل
بلك اركيد تام فورد
البته ٢ مورد آخر رو براي مجالس مهماني و رسمي استفاده مي كنم.
حالا با توجه به سلايق من ممكن هست از ديور دان خوشم بياد؟
ممنون ميشم راهنماييم كنيد.

به صوفیا ، که مطمینم در جاذبه کم از سوفیا لورن نخواهد آورد:::

-اینفیوژن پرادا مرا جذب نکرد هفته ی پیش که تست داشتم.
-به طرز عجیبی و بی هیچ دلیل موجه ای از بولگاری های زنانه ترسیده ام ( با عقبه ی ذهنی بولگاری رز)
-آنژه دمون له سکرت جیوانچی صورتی که بوی غالب آن کماکان چای است مدتی در ذهنم بود اما استیل را که چای برگاموت آن برجسته تر بود را ترجیح دادم .....اما به شدت مایل ام سراغ حریف نیمه قدر یعنی آنژه دمون له سکرت الکسیر بنفش که از هر وری نگاه اش می کنم تلخ به نظر می آید بروم( شاید هم تست اش کرده ام ویادم نمی آید:)
- اکو از دیویدوف که دلبر است را داشته ام.اما عطر امضا من نخواهد بود
-باربری لندن و باربری د بیت را داشته ام و دبیت را بسیار دوست دارم اما اسپورت ان مرا درگیر یونی س... ها می کند و عقب نشینی ترجیح ام است.
-روی الیزابت تیلورها هنوز مانور اساسی نداده ام.همینطور روی برخی از پراداها .باید سر فرصت به تست اشان کمر همت ببندم.
- پاکو روبان مرا با لیدی میلیون اش چنان هراسانده که سخت به او اعتماد کنم:))
- کماکان ذهنا درگیر برخی از آرمانی ها هستم.....بیا بخش آرمانی ها و فریاد رس :)