Dior - Fahrenheit

سلام خدمت همه دوستان عطر افاشنی و سلام وخوش آمد ویژه به ایکاروس دوست داشتنی
حرفام رو توی سه بند اینجا میگم.
با وصفی که بنده خیلی وقت نیست توی این سایت عضو شدم ولی به جرات میگم به لحاظ توضیحات موجود بهترین سایت در راهنمایی عزیزان برای تهیه کلن های دلخواهشون هست و صد البته این امر ممکن و میسر نشده به جز بخاطر حظور اساتیدی مانند ایکاروس عزیز , آقای کبیری, آقای اجلی , و دیگرعزیزانی که البته بنده کمتر کامنت ها شون رو مطالعه کردم . این عزیزان اینجا با وقت گذاشتن های زیاد و به اشتراک گذاشتن اطلاعات گرانبهای خودشون در زمینه عطریات یعنی همون چیزی که همه مارو اینجا به نوعی دور هم جمع کرده بدون چشم داشت و فقط به حکم اینکه دانستن مسئولیت آگاه سازی رو به همراه میاره یک فضای بی مانند رو برای همه ما تدارک دیدن. بنده به نوبه خودم از همه این عزیزان کمال تشکر رو دارم .
و اما قسمت دوم حرفای بنده:بنده از سال 76-75 این کلن (Fahrenheit) و (Aramis 900 ) دارم استفاده میکنم ...ابته آرامیس رو از پیش تر هم استفاده میکردم ....(سوای اینکه Aramis 900 با سن و سال اون موقع من همخوانی داشت یا نداشت ولی دوسش داشتم و دارم ....و امروز هم اومده بودم که در باره فارانهایت کامنت هارو بازخوانی کنم ...............البته بعد از چند روزی که بخاطر عدم حظور ایکاروس جان به سایت سر نمیزدم ولی وقتی متوجه شدم که دوباره به اینجا اومدن حسابی خوشحال شدم که میتونم عرض ارادت خودم به ایشون رو مستقیم با خودشون مطرح کنم و بعنوان یه دوست از ایشان و همه عطر افشانی های عزیز بخوام این فضای قشنگ رو با حظور مثبتمون باز هم قشنگتر و مفید تر و دوستانه حفظ کنیم .مطمئناً دوستی ها پابرجا تر و زیبا تر از کنتکت های ناخواسته ای هستش که ممکنه گاهاً بخاطر نقد یه کلن ایجاد بشه ....صرف نظر از اینکه اساتید خودشون کاملاً به این امر واقف هستند و حرفای بنده زیره به کرمان بردنه .......با این توضیحی که دادم حالا که بررسی ( Fahrenheit) مصادف شد با بازگشت ایکاروس جان حالا دوست داشتن این کلن برا من ارزنده تر هم شده و بیشتر بهش افتخار میکنم .
و آخرین بند سخن :بنده به عنوان تازه کار ترین عضو این فضای مجازی از مسئولین عطر افشان میخوام یه باز بینی مجدد در طراحی سایت داشته باشن وامکاناتی برای بررسی نظرات هر کاربر رو بصورت یکجا برای محصولات مختلف در نظر بگیرن . آنلاین بودن اعضا و امکان پاسخ گویی همزمان ( چت روم) مرتبط با کارهای ارائه شده با نظارت هوشمند سایت.... اینها میتونن محتوای سایت و مخاطبین رو کمک کنند .
با سپاس ا ز عطر افشان و عذر خواهی بخاطر طولانی شدن مطلب

با سلام به همه دوستان ودوستداران عطر و ادکلن و خصوصا ایکاروس عزیز وگرانقدر.
بی تعارف وجود جناب ایکاروس در این سایت باعث افزایش دانش عطرشناسی است و ازاینکه ایشان دوباره در این جمع حضور دارند بسیار خوشحال شدم.

عصرامروزطبق عادت همیشگی به عطرافشان سرزدم رفتم قسمت نظرات جدیدشروع کردم به خوندنشون این روال رو حدود دوسال که هرروزتکرارکردم عادت شده برام.این اولین کامنتی هست که بعد دو سال نوشتم و تنها دلیلش هم خوشحالی از بازگشت وحضورمجدد جناب ایکاروس عزیزبه جمع عطرافشان بودچون بنده واقعا از بیانات ایشون لذت میبرم.ایکاروس عزیزشادمون کردی دوستت داریم موفق باشی.

از فارنهایت بوی خیار، بوی نفت و بوی گازوییل ازش استشمام می‌شد، یادش بخیر، هر کس بنا بر شامه خود رایحه ای را در این عطر حس می کند. زمانی که فارنهایت را می‌بویید بعضی افراد رایحه ای با طراوت از خیار به مشامشان می‌رسد و عده دیگری رایحه نفت را احساس می کنند. فارنهایت مجموعه‌ای از تضادهاست؛ گرم و خنک؛ ملایم و غلیظ. همچون دهانه آتشفشان کوه فوجی.
طراوت و خنکی ملایم مورد نظر ناشی از رایحه قوی برگهای گل بنفشه در نت میانی ست که با شدت به نت اول می آید و با سایر ترکیبات نت ابتدایی نظیر اسطوخودوس ، سدر، نارنگی ، گل بابونه... و کمی طعم شیرین خفیف مخلوط می شود.
هر چه زمان بیشتری از تست اولیه می گذرد رایحه چرم در نت انتهایی بیش از قبل خود را آشکار می کند و در اینجاست که فارنهایت کاملن در تضاد با نت ابتدایی خود حرکتی رو به گرمی را آغاز می کند و چرمی، سنگین ، با رایحه ای نفت مانند غلیظ می شود.
تندی کمی به همراه عطر چوب در آن به وجود می آید و نت ابتدایی و طراوت آن به میزان بسیار زیادی محو می شود. فارنهایت به دیور تعلق ندارد بلکه بخشی از تاریخ عطر است.

ممنون جناب ایکاروس مراتب قدر دانی و امتنان بنده رو پذیرا باشید .همیشه این اختلاف نظرها رو در مورد پذیرش یک ادکلن به معنای سلیقه بویایی برای خودم تفسیر میکردم .چه خوب که علت علمی و عامل اصلی این جریان فهمیدم . سپاس

سال هفتاد و یک یا دو پدرم به ارومیه سفر کرده بود. در بازگشت یه مقدار سوغاتی آورده بود که دو قلمش خوب یادم مونده. یکی نقل بیدمشکی فرد اعلا که هنوز مزش زیر دندونمه و دیگری یه شاخ شمشاد به نام دیور فارنهایت. در همون نگاه اول دلباختش شدم. شیشه عطر برام خیلی جذاب بود . فکر میکنم هنوز هم در نوع خودش فرید و بی نظیره. وقتی عطر رو بو کردم دل و دین رو یکجا باختم. برای من که در اون موقع سن کمی داشتم و در عین حال عاشق عطر بودم و البته بهترین عطرهایی که تا اون تاریخ با پس انداز شخصیم تونسته بودم برای خودم تهیه کنم اپن، جوون ماسک، دریک، لومنی بست و گل سرسبدشون وان من شو و یکی دو تا عطر بی نام و نشون دیگه بود که الان اسمشون از خاطرم رفته( و هیچ کدوم هم با سن و سال من جور در نمیومدن) پر واضحه فارنهایت به مثابه یک مائده آسمانی تلقی میشد که خداوند از طریق یک واسطه به نام پدر برای من نازل کرده. پدرم هیچگاه به طور رسمی فارنهایت رو به من نبخشید ولی خوب این موضوع چندان اهمیت و البته جای دلخوری نداشت چون بابا مرد سختگیر و مستبدی نبود و مطمئن بودم اگه مالک شیش دونگ این عطر نشم مالکیتم نسبت به سه دونگش حتمیه و همینطور هم شد .الغرض فارنهایت رو که بوییدم سرشار از لذت شدم. برای من نه تنها بوی سنگین و دل آزاری نداشت بلکه دل انگیز و آرامش بخش هم بود. دوستان در نظر داشته باشند که دارم راجع به اول دهه هفتاد خورشیدی حرف میزنم. زمانه ای که رایحه عطرها به شدت شیرافکن و سنگین بودن و نابترین عطر شخصی من وان من شو بود(هنوز هم عاشقانه وان من شو رو دوست دارم). فارنهایت برای من یه ته بوی خیار و کمی هم طالبی مانند(برداشت شخصی) داشت که از بوییدنش احساس آرامش میکردم وقتی از نزدیک یا عمیق میبوییدمش بویی مثل گازوئیل هم احساس میکردم که البته اصلا برام مشمئز کننده نبود(احتمالا گازوییلش استاندارد یورو5 داشته). سالها گذشت و گذشت تا در سال گذشته پس از بیست و اندی سال مجددا در فروشگاهی که تقریبا میشه با طیب خاطر و بدون تحمل نگاه های سنگین به تست عطر بپردازی، چشمم به جمال شاخ شمشاد افتاد. بوییدم خود خودش بود پس بی چک و چونه خریدمش. ماندگاری و پخشش بلا تردیدکم شده. اما با این حال فارنهایت هنوز فارنهایته. شالوده و ساختار اولیه خودش رو حفظ کرده و چنانچه تغییری هم داشته برای من چندان ملموس نیست. از اسب افتاده اما از اصل نه. برداشتی که امروز از فارنهایت دارم اینه:" دستان شما به همراه ساعت بند چرمینی که در دست داریدبه هر دلیلی گازوییلی شده و معذبید. نه آب دسترستون هست نه تکه دستمالی اما یه دشت، پر از بنفشه جلوی پاتونه. دولا میشید و یه دسته بنفشه میچینید . گل بنفشه رو با برگه های سبزش توی دستتون میچلونید ومچاله میکنید. انقدر با حرص این کار رو انجام میدید که گل بیچاره له و آب لمبو و عصارش خارج میشه. حالا دستتون رو بو میکنید. ترکیب بوی گل و برگ بنفشه با کمی گازوییل و بند چرمی ساعتتون هفتاد هشتاد درصد ساختار فارنهایت رو تشکیل میده ". باید اضافه کنم استشمام هیچ عطری به اندازه فارنهایت نمیتونه حالم رو در حال عصبانیت جا بیاره.جالبه این عطر دشمنان قسم خورده زیادی هم داره. اگه باور نمی کنید کامنتهای همین سایت و سایتهای ماورای بحار رو چک کنید. اما خوشبختانه بیش از این میزان، عشاق یقه چاک و تیفوسی داره و راز بقاش در همینجاست. فارنهایت و توله هاش (ببخشیدفلنکرهاش-امیدوارم جسارت تلقی نشه جهت مزاح بود) یکی از ستونهای خیمه دیور محسوب میشن که خیلی ها برند دیور رو با نام نامی اونها میشناسند و بس. در پایان از دوستان تقاضا دارم چنانچه راجع به وجه تسمیه فارنهایت نظر یا حدس و گمانی دارند اعلام کنند. سپاس.

من تعجب میکنم از دوستانی که اینقدر از این اودکلن تعریف می کنن انگار تو این اودکلن گازروئیل ریختن وقتی مصرف کنی لباس بوی گازوئیل می گیره واقعا یک عطر یا اودکلن این جوری باید باشه واقعا که !!!!

سلام به همه دوستان

من این عطر همین امروز خریدم! واقعا شگفت زدم ! این عطر فوق العادست !

حس خیلی خوبی دارم :)

در جوابMehrdadshadiفارنهایت هم پخش خوبی داره و هم ماندگاری عالی ولی جدیدن زده به پایش
ورساچ هم فقط پخشش خوبه و موندگاری پایینی داره
وبولگاری من بلک هم خوش بوئه و هم پخشو موندگاری خوبی داره
دایور اوم هم مث فارنهایت زده به پایش بهتره همون بولگاریو بهری چون بوشم خیلی خوبه قیمتشم مناسبه

با عر ض سلام خدمت دوستان
دو تا سوال داشتم ازتون
اولا اينكه چه طور ميشه فهميد سال توليد ادكلن كي هس
سوال دوم
بين اين كارها كدوم پخش و ماندگري خوب دارند
Fahrenheit
Versace Pour Homme
Bvlgari Man In Black
dior homme