نظرات | سـهیـل متیـن‌راد
ترتیب نمایش
سلام میلاد عزیز
متاسفانه در دوره‌ای هستیم که خرید خیلی چیزها برای اکثریت مشکل شده. عطر دیزاینر هم روش.

خودم علاقمند اونتوس نیستم. اما دکانت اصلیش رو دارم که آخراشه (برای تابستون استفاده کردم) ولی هیچوقت به تنهایی استفاده نکردم. به دلیل همون پخش و ماندگاری ناامیدکننده

قبلش یکی دوپاف(نه بیشتر) باکارات می‌زدم و بعد از چند دقیقه اونتوس. خودم (به دلیل مشکل بویایی) چیزی حس نمی‌کردم اما از بازخورد اطرافیان و همکاران، متوجه میشدم لایرینگی شده که جواب داده.

از طرف دیگه جایی شنیدم که اونتوس ابسولو تا حد زیادی مکمل اونتوس برای رسیدن به اون رایحه گمشده هست. رایحه گمشده شاید همون سیاست نه چندان تمیز کمپانی‌هایی مثل کرید هست که سالها قبل عطری رو تولید می‌کنن با رایحه بهشتی و بعد از چندسال که ملت رو معتادش کردن، خیلی زیرپوستی کاری می‌کنن که در کنار اونتوس، یک ابسولو هم بخری!!! (تاکید می‌کنم این فقط یک مدل بود بر اساس شنیده‌هام و می‌تونه درست نباشه، ولی در مورد سیاست کثیف کمپانی‌های بزرگ دنیا چندان کم‌اطلاع نیستم)
10 تشکر شده توسط : Telecaster سورنا مقدم
سلام احسان عزیز.

داشتم دوری می‌زدم که نظرت رو دیدم. خوشحالم نصفه شبی دوباره باهات هم‌کلام میشم :)
و جالب اینکه باز همچنان سلیقه‌هامون زمین تا آسمون متفاوته!
(یاد بحثمون در مورد تراژدی لرد جورج بخیر)
:)))
اینجا هم دوباره داستان تکرار میشه. الان مدتیه به ضرب و زور لنگه کفش و چاقو و ساطور و ... که می‌زنم توی سرم، قصد دارم به زور از دیورهوم خوشم بیاد!
تا این لحظه که نشده (همه اطرافیانم تعریف می‌کنن. اما من نمی‌تونم بفهممش)
خلاصه دنیای عجیبیه دنیای روایح
خوشحالم که دیدمت
مراقب خوبی‌هات باش :)
6 تشکر شده توسط : Telecaster سورنا مقدم
لجند رو تست نداشتم تابحال. اما هربار که شنل پلاتینیوم می‌زنم و با یکی از همکارانم عازم محل کار هستیم، می‌پرسه «لجند» زدی؟!!!!
منم میگم تابحال لجند رو ارادت نداشتم خدمتشون. من فقط شنل پلاتینیوم زدم.
نکته دردناک اینجاست که تابحال این مکالمه بیش از 40 بار بینمون ردوبدل شده!!!! :)))
بر همین اساس شاید بشه گفت احتمالاً شباهت‌هایی با هم داشته باشن.
3 تشکر شده توسط : Telecaster سورنا مقدم
Egoiste Platinum
لینک به نظر 21 مهر 1404 تشکر پاسخ به بابک
ممنون. به نظر می‌رسه اکثر ما در بین پارامترهای مختلف یک عطر، به دنیال پارامتر «رایحه» هستیم و نهایتا پراکنش و ماندگاری.
اما شاید یکی از زبیایی‌های نهفته در دنیای زیبای روایح، همین «ادراک متفاوت» از روایح باشه.

اینکه شنل پلاتینیوم برای منِ پیرمرد کت شلواری حسّ خوبی ایجاد می‌کنه، و هم‌زمان برای محمد عزیز که همسن پسرم هست با تیپ غیررسمی بازهم حال خوب ایجاد می‌کنه، شاید این هم یکی دیگه از زیبایی‌های دنیای عطر باشه.

اینکه عطر دیورهوم اینتنس برای مردان و زنان اونقدر جذابه که این‌همه جوایز جهانی برده اما برای بنده (در نسخه دکانت اصلی) بوی پلاستیک کهنه میده!!! شاید اینهم یکی دیگه از زیبایی‌های دنیای عطر باشه.

اینکه کلایو کریستین ایکس فور من اینقدر معروفه و جناب گزاشان طراح این عطر، اونقدر برام دارای احترام هست، طوری‌که یکی از پاورهای بنده در موضوع «خلاقیت در حل مسئله» تصویر همین شخص هست و کلّی ازش یاد می‌کنم(و بازخورد خیلی خوبی هم در بین دانشجویانم گرفته) اما خودم هرگز قادر به تحمل رایحه‌ش نیستم، این‌هم می‌تونه از زیبایی‌های دنیای عطر باشه :)

اینکه به کرّات عطر آنجلز شیر درست کردم و هربار با تغییر فرمول، نتیجه بهتری ازش گرفتم(همون بازی که قبلا در موردش زیاد صحبت شد) ولی خودم به این رایحه چندان علاقه ندارم!!! شاید اینهم یکی دیگه از زیبایی‌های دنیای عطر باشه.

اینکه روایح چرمی اینقدر پرطرفداره، اما شخصاً از این گروه روایح بیزارم طوریکه دکانت «پیوردیستنس ام» رو به یکی از دوستانم بخشیدم، شاید این هم یکی دیگه از زیبایی‌های دنیای عطر باشه(البته خودم پول به دکانت نداده بودم یعنی هرگز پول به دکانت نمیدم. از برادرم هدیه گرفته بودم و با یک بار بوییدن، دوباره هدیه دادم به یک دوست!)
و ...

صرفاً خواستم یادآوری کنم که زیبایی‌های دنیای روایح به چند پارامتر «رایحه» و «ماندگاری» و «پراکندگی» محدود نمیشه و پارامترهای دیگری هست که این دنیا رو زیباتر می‌کنه. بقول مرحوم سهراب:
«چشم‌ها را باید شُست... جور دیگر باید دید...»

ممنون از محمد عزیز، بابک گرامی و استاد عزیزمون جناب هاشم‌پور بزرگوار بابت ایجاد چنین بحث خوبی

موفق باشید
14 تشکر شده توسط : میثم شفیعی nazanin
تمام باورها و افکارم رو بهم ریختی محمد :)
جایی که گفتی : « هر استایلی بجز کلاسیک (کت شلواری) خیلی ست میشه...»
راستش من از ابتدای پاییز از این عطر استفاده می‌کنم و بازخوردهای خیلی خوبی گرفتم.
ولی فقط با کت شلوار! اونم سر کلاس درس :)))
الان ذهنم درگیر شد که فکر دیگری بکنم واسه خودم. یه حسّی بهم میگه راه رو اشتباه رفتم گویا :)
6 تشکر شده توسط : nazanin 𝒜𝓎𝓁𝒾
ترکیبش با مقدار خیلی خیلی کم باکارات رژ، بازخوردهای عجیبی داشت برام
5 تشکر شده توسط : 𝒜𝓎𝓁𝒾 Telecaster
Angels' Share
لینک به نظر 19 مهر 1404 تشکر پاسخ به هاشم پور
سلام جناب هاشم پور عزیز

جسارتاً بابت جمع‌بندی این موضوع اسانس، به عنوان یک اسانس‌باز (و نه الزاماً استفاده‌کننده از اسانس) چند خطی در موردش می‌نویسم. شاید به درد دوستان بخوره. ضمن اینکه بنده در اینجا به هیچ عنوان قرار نیست کسی رو ترغیب به استفاده از اسانس کرده یا برعکس، جلوی کسی رو بگیرم(که قطعاً چنین حقی رو نداشته، ندارم و نخواهم داشت) بلکه فقط کمی «توضیح» میدم و تمام.
مثل علوم مرتبط با روانشناسی تکاملی که رفتارهای انسان‌ها رو در طول تاریخ «توضیح» میده و هرگز اجازه «قضاوت خوب یا بد» رو نداره. مثل پدیده چند همسری که در این حوزه، مبحث مفصلی هست و زمان‌هایی همین پدیده چندهمسری باعث جلوگیری از انقراض نسل بشر شد ولی امروز یک ناهنجاری محسوب میشه، اما در حوزه علوم رفتاری ما هرگز مجاز نیستیم که بگیم کار خوبیه یا بدیه (هرچند می‌دونیم خیلی هم بده :))) )

و اما در مورد اسانس:
به نظر شما چطور میشه یک نفر امروز از زیر پله یک پاساژ یا مترو شروع به کار کنه و در کمتر از 3 سال، شعبه سوم اسانس‌فروشی خودش رو هم افتتاح کنه؟!!!
قطعاً عامل اصلی رو میشه در سودهای بالای چندصددرصد اسانس‌ها جستجو کرد. این افراد هرگز نمیرن از مبادی رسمی اسانس رو تهیه کنن (مثل اسانس‌های لوزی وارد شده توسط شرکت پارس پرگاس) بلکه از مواد قاچاق و فاقد کیفیت استفاده کرده و اونها رو در فروشگاه‌هاشون به قیمت 10 برابر، تحت عنوان مثلا تاپ لوزی به من و شما قالب کرده و بعد از استفاده دچار عوارضی میشیم که کم‌ترینش سردرد و عطسه و اینهاست.
تصور بفرمایید چطور ممکنه اسانس یکی از عطرهای معروف، گرمی 20 هزار تومن موجود باشه! اما چندشب قبل که تلفنی با یکی از عزیزان اهل فن صحبت می‌کردم، همین اسانس به قیمت گرمی 80هزار تومن تازه اونهم از زمان دلار 60هزار تومن!!! روی دستش مونده و ناراحت بود از اینکه بازار پر شده از اجناس تقلبی و امثال ما که اصل می‌فروشیم، ضرر می‌کنیم.
یا چطور میشه که یک اسانس تاپ لوزی رو گرمی 18هزار تومن می‌بینیم و همون اسانس رو بازهم با گرید تاپ لوزی گرمی 75 هزار تومن؟!!!

خلاصه می‌کنم:
اولاً برای خرید اسانس پیشنهاد می‌کنم به هیچ عنوان (موکداً به هیچ عنوان) از فروشندگان اصطلاحاً مترویی خرید انجام نشه که اکثرا همون اسانس‌های بی‌کیفیت قاچاق رو به اسم اصلی می‌فروشن.

ثانیاً مخلوط کردن اسانس با فیکساتور و احساس عطار بودن!! به قول یکی از دوستان، از عهدۀ «کُلفَت مش‌باقر» هم برمیاد!!! :)) اون هم داستان خودش و اما و اگرهای مخصوصش رو داره

برای همین آنجلز شیر که موضوع ماست مثال می‌زنم:
کاری که خودم انجام دادم: اسانس درجه یک رو مخلوط کردم با «نمونه اماراتی» این کار.
چرا؟ چون ما در ایران فیکساتور مرغوب نداریم و نمونه اماراتی کار موردنظر، می‌تونه جای فیکساتور ایرانی رو تا حد خوبی بگیره. در حد یک درصد(یکی دو قطره) مایع DPG اضافه کرده و شیشه رو گذاشتم در جای تاریک تا کهنه بشه. الیته ایزو آی سوپر خوب هم در بازار موجوده، اما قیمت‌هاش فضایی هست و بنده تهیه نکردم.
نتیجه: شگفت انگیز شد! با پخش بو و رایحه های بالاتر از شیشه اصلی. طوریکه یکی از دوستان که مصرف کننده باتل اصلی بود، شیشه منو به زور گرفت و جایگزین نسخه اصلی کرد!!
همین موضوع رو در باکارات رژ و مستر سم هم انجام دادم. یکی از دوستان دکانت اصلی باکارات رژ(تهیه شده از عط.رآ.مین) رو گذاشت کنار و از شیشه دست‌ساز بنده استفاده کرد!
و ...

بنابراین میشه اینطور هم به موضوع نگاه کرد که اون آقا احتمالاً از اسانس گرون‌قیمت و اصل استفاده کرده و چه بسا ریزه‌کاری‌های موضوع رو هم رعایت کرده(یعنی نرفته اسانس‌فروشی مترویی و بگه چند گرم آنجلزشیر بده و اونم با کمی فیکساتور قاطی کنه و بگه بیا!!)

خب جهت تنویر افکار عمومی و جلوگیری از هرگونه سوءبرداشت در اینجا مجدداً یادآوری می‌کنم که:
منظور بنده از اینکه یک اسانس‌باز هستم، اما استفاده کننده نیستم به این برمی‌گرده که اسانس‌بازی یعنی «بازی» با اسانس‌ها در راستای کل‌کل با دوستان! و دیگر هیچ :)

استفاده مداوم فقط باید از باتل اصلی انجام بشه. نسخه اصلی ارزون‌ترین کار ارجح هست بر استفاده از گرون‌ترین اسانس.
اما درصورت اصرار بر استفاده از اسانس(در راستای روکم‌کنی دیگران!!! یا به هر دلیل دیگری، حتی محدودیت مالی) حداقل به سلامتی خودمون ضرر وارد نکرده و اولاً اسانس اصلی تهیه کرده و ثانیا در دورترین نقطه از بینی (مثل سرآستین لباس) استفاده بشه. اون هم برای چند بار محدود.

میان نوشت: امروز ظهر پستچی محترم زنگ زد و اسانس درخواستی بنده از اصفهان رسید! اونهم به مقدار 5 میل! برای تست. حتی به هزینه پستی اون هم نمی ارزه. اسانس‌هایی که می‌گیرم از اصفهان، لرستان، تهران، مشهد و ... با هزینه پستی زیاد هست. شاید کار احمقانه‌ای به نظر برسه که واقعا هم هست!!! اما مجدد و برای بار هزارم عرض می‌کنم که این فقط یک «بازی» هست و نه بیشتر و تمام هزینه‌هایی که در این راستا انجام میدم، در سرفصل «حسابداری ذهنی» خودم جزو سرفصل‌های «بازی و سرگرمی» هست نه سرفصل «خرید عطر» امیدوارم دوستان متوجه تفاوت موضوع شده باشن.

علت اینکه زمان‌های بیکاریم اسانس‌بازی می‌کنم ـ مثل بقیه مردم ـ ریشه در روان و ذهن آدمیزاد داره. از زمانی که سیگار رو ترک کردم(حدود 30 سال سیگاری سنگین بودم) طبیعتاً حفره‌ای در ذهن ایجاد میشه برای جایگزینی این اعتیاد. مثل بقیه اعتیادها. مثلا کسی که به علت پرخوری و چاقی زیاد، عمل بای‌پس گوارش انجام میده، می‌بینیم که بعد از لاغرشدن، اعتیاد قبلیش به پرخوری رو جایگزین می‌کنه با مثلا خریدهای مکرر و احساسی از بازار یا ... و حتی مورد داشتیم که وارد اعتیاد به «رفتارهای پرخطر...» شده که موضوع صحبت ما نیست.
خداروصدهزار مرتبه شکر، جایگزینی اعتیاد قبلی بنده با اعتیاد به رفتارهای پرخطر همراه نبود!!! و به همین اسانس‌بازی محدود شد :)))

و اما سرنوشت اسانس‌های بنده:
مکان‌های مختلف و زیادی برای این کار هست مثل:
بالا بردن کفپوش خودرو و ریختن اسانس در کف خودرو و بوی مطبوع ماندگار!
ریختن در ماشین لباسشویی در زمان شستشو!
خوشبوکردن سرویس‌های بهداشتی
و ...

یادآوری نهایی: بر اساس سن و سالم، طبیعتاً روایح مورد استفاده بنده همچنان عطرهای کلاسیک و در راس اونها «آرامیس دوین» یادگار مرحوم مغفور برنارد چنت هست که رایحه‌اش رو با هیچ عطری عوض نمی‌کنم. مخصوصاً عطرهای هایپ شده امروزی.

موفق باشید
12 تشکر شده توسط : 𝒜𝓎𝓁𝒾 Telecaster
Absolu Aventus
لینک به نظر 17 مهر 1404 تشکر پاسخ به محمدعلی طاهری
بزرگوارید جناب طاهری عزیز
5 تشکر شده توسط : 𝒜𝓎𝓁𝒾 Telecaster
Azzaro Pour Homme
لینک به نظر 15 مهر 1404 تشکر پاسخ به ahadi
سپاس از جناب احدی و علی عزیز
واقعاً لذت می‌برم که سایت عطرافشان با صحبت‌های شما عزیزان و امثال شما بزرگواران به سمت «وزن علمی بالا»تری سوق پیدا می‌کنه. چیزی که در هیچ‌یک از سایت‌های مشابه دیده نمی‌شه.

ببینید عزیزان. شما در فرمایشات‌تون چندبار به واژه‌های از جنس «احتیاط» اشاره کردین. مثلا اینکه ما چیزی رو «قضاوت» نمی‌کنیم و اینها.

در این مورد با اجازه شما 2 مطلب رو عرض می‌کنم:

1) روانشناسی تکاملی، بسیاری از رفتارهای انسان‌ها را «توضیح» می‌دهد،همین. نه «توجیه» می‌کند و نه خدای نکرده «تخریب» پس جایی برای نگرانی نیست :)

2) «قضاوت کردن» یکی از پارامترهای بقای انسان در طول تاریخ بوده، هست و خواهد بود. ما قضاوت می‌کنیم. چه بخواهیم، چه نخواهیم. اینکه قضاوت بده و اَخه و این دست اراجیف رو بذاریم واسه همون محیط فاضلاب محتوا(سوشال مدیا و در راس اونها اینستاگرام) مهم اینه که «پیش‌داوری» نکنیم و نظر شخصی خودمون رو در یک محیط عمومی منتشر نکنیم تا خدای نکرده باعث جریحه‌دارشدن افکار عمومی نشه. یا در مقابل یک دوست، اگر مثلا ظاهرش مورد تاییدمون نیست، قضاوت رو درذهن خود نگه داشته، اما پیش‌داوری رو به زبون نیاریم (مثلا این چه قیافه احمقانه‌ایه که واسه خودت درست کردی!)

و اما :
جناب احدی عزیز. ممنون بابت اطلاعات مفیدتون. اگر اجازه بدین جسارتاً این موضوع رو از زاویه بالاتری نگاه کنیم. شما به سلایق مردان در دهه 50 میلادی برای انتخاب همسر اشاره فرمودین. کاملاً هم درسته. اما در نگاه کلی‌تر، یکی از پیشگامان حوزه روانشناسی تکاملی (دیوید باس) در دهه 90 میلادی آزمایش علمی جالبی انجام داد. ایشون از 6 قاره دنیا و 34 کشور مختلف، تعداد 5000 نفر زن و 5000 نفر مرد با مذاهب و باورهای گوناگون رو مورد آزمایش قرار داد(پارامترها نشان دهندۀ یک آزمایش علمی مورد تایید هست) و ازشون پرسید «ویژگی موردنظر شما برای همسر یا شریک زندگی چیست؟»
انتظار اولیه بر این بود که بسته به کشور محل زندگی و باورها و مذهب و عقاید و پارامترهای محیطی، پاسخ‌ها متفاوت باشه. اما واقعیت این بود که پاسخ‌ها شوکه‌کننده بود! (چون یکسان بودن)

پاسخ مردها برای پارامترهای زن موردعلاقه‌شون، با اختلاف زیاد از بقیه پارامترها:
زیبایی
جوانی
سالم بودن

پاسخ خانم‌ها در رابطه با پارامترهای مورد انتظار از مرد زندگی‌شون، بازهم با اختلاف زیاد با بقیه پارامترها:
جایگاه اجتماعی و میزان تحصیلات(به زبان ژنتیک میشه گفت قدرت اجتماعی)
ثبات شخصیتی
عصبانی نبودن!

به عبارت دیگه پارامترهایی مثل «تفاهم» و «پولداری» و «دارابودن فلان امکانات» و ... که این روزها خیلی باب شده، جایی در بحث روانشناسی تکاملی نداره. ادغام هر سه پارامتر گفته شده توسط مردان به همراه پارامتر اول خانم‌ها یه جورایی به بحث «فرزندآوری» مرتبط میشه که موضوع صحبت ما نیست.
البته این بحث رو ادامه نمی‌دم. چون زمانی که یک موضوع «جهانی» میشه تنها پاسخ درست و علمی براش فقط به حوزه «ژنتیک» ربط پیدا می‌کنه که بنده فاقد سواد و صلاحیت اظهارنظر در این حوزه هستم.

جناب علی عزیز:
ضمن تایید فرمایش شما در حوزه تستسترون، مطلبی رو جسارتاً عرض می‌کنم صرفا بابت اینکه ممکنه به درد دیگر عزیزان هم بخوره:
زمانی وجود «تستسترون» در مردان و صفاتی مانند خشم و عصبانی شدن ناگهانی(که از علایم بالابودن این هورمون هست) باعث بقای نیاکان ما شد. مرها لازم بود زمانی که کلونی یا خانواده مورد حمله یا خطر قرار می‌گیرن با انفجار تستسترون، سریعاً عصبی شده و واکنش نشون بدن و حیوان وحشی یا خطر رو از خانواده دور کنن. اما این اتفاق، امروز دیگه اونقدرها به درد ما نمی‌خوره. حتی به نوعی میشه روش برچسب‌های مختلف گذاشت(مثل آنتی سوشیال یا همون ضد اجتماعی و امثالهم که به درست و غلطش کاری نداریم)
مثلا امروز اگر کسی از پشت به سپر ماشین ما زد، قرار نیست مثل انسان‌های نخستین با عصبانیت از ماشین پیاده شده، یقه رو جر بدیم و دعوا راه بندازیم و با چاقو و قفل فرمون از خجالت طرف مقابل دربیایم! :))))

بازهم ممنون از نظرات ارزشمند هر دوی شما بزرگواران
8 تشکر شده توسط : ahadi 𝒜𝓎𝓁𝒾
درود بر شما جناب احدی

در دنیای سرشار از فاضلاب محتوا با عنوان معروف «به گفته دانشمندان!!!!» و حالا کدوم دانشمندان و کجا و چه آدرسی و ...
بسیار لذت می‌برم زمانی که مطلبی با آدرس عنوان میشه. جایی که فرمودین بر اساس گزارش هاروارد هلث (harvard health ) خستگی از تنم در رفت. ممنون.

جهت تایید فرمایش شما و اینکه شاید عزیزی از اینجا بگذره و احیانا خدای نکرده به دردش بخوره، جسارت کرده و چند خطی اضافه می‌کنم:

در سال 1946 میلادی که جنگ جهانی دوم به پایان رسید، دوران بازسازی جهانی همراه شد با رشد و شکوفایی اقتصادی بالا و نسلی تربیت شد در اوج امنیت که نتیجه اون شد ریسک‌پذیری و جاه‌طلبی و قاطعیت بالا.
به قولی میشه گفت نسل بیبی بومرها (60 تا 80 ساله‌های امروز) هنوز هم بالاترین میزان جسارت و ریسک‌پذیری رو در بین نسل‌های بعدی دارا هستند. نگاه به کمر خمیده و فرسودگی ظاهریشون نکنیم که آتش زیر خاکستر هستن!
موفق باشید
11 تشکر شده توسط : 𝒜𝓎𝓁𝒾 میثم شفیعی

تمامی خدمات این سایت، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می باشند و فعالیت های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است.

هرگونه استفاده از مطالب این سایت بدون اجازه مدیران آن غیر مجاز بوده و تبعات آن بسته به نوع تخلف، متوجه افراد خاطی خواهد بود.

Iran flag  Copyright © 2007 - 2025 Atrafshan