برای اینکه متصور بشید این عطر چه بویی میده سعی میکنم با الکساندریا ۲ مقایسش کنم و آکورد عودشون رو هم مقایسه میکنم.
الکساندریا ۲ رو بر دارید، اون حس سیب مانند و کمی تازه شروع رو حذف کنید و به جاش زیره اضافه کنید و حس سیوت گونه و گرمای هل مانندش رو بیشتر کنید و دوز لوندر رو کم کنید، با وجود اینکه الکساندریا ۲ هل هم داره اما دوزش خیلی کمتر از نسخه انیورسری هست. سایر ویژگی های شروع الکساندریا دو رو هم داریم مثل رز وود که دوزش تو انیورسری خیلی کمتره، عود (که عود بورنئو نسخه انیورسری بیشتر حس چوب تست شده داره، انگار عود رو با حرارت بسوزونی و در کنار حس تست شده، روایح علوفه خشک مانند هم حس میشه و رایحه همین عود تو عطر عود مکسیموس برتنیکاف هم استفاده شده اما نسخه عود الکساندریا دو عادی حس مشکی- چوبی داشت با ته بوی کمی استون-بنزین مانند و رایحش از نظر من کمتر حیوانی بود نسبت به نسخه انیورسری) ، اسطوخودوس و رایحه شیرین و مشکی. تفاوتش چی میشه؟ شروع انیورسری گرم تر و حیوانی تره با کمی حس ادویه مانند از هل و زیره که وجود زیره، دوز بالاتر سیوت و نوع عود متفاوت کمی حس انیمالیک و گرم به عطر میدن، اگه الکساندریا دو شروعش چوبی ، معطر(اسطوخودوس بیشتر)، کمی میوه ای(سیب) و شیرین و مشکی باشه، نسخه انیورسری بیشتر حیوانی،عودی، ادویه ای، گرم، مشکی و شیرینه، شخصا شروع نسخه انیورسری رو بسیار بیشتر می‌پسندم چون حس گرم تر و حیوانی تری داره و رایحه عودش خیلی بیشتر با سلیقه من جوره. همچنین شروع این عطر کمی من رو یاد شروع عطر زرجوف لوکسور هم انداخت.
(در شروع، شباهت حدود ۶۰ درصد نسخه انیورسری با نسخه عادی از نظر من).
حدود سه ساعت دیگه رایحه الکساندریا دو با انیورسری خیلی شبیه به هم میشن، همون حس مخملی، مشکی به همراه حس وانیلی، اسطوخودوس، پچولی و چوب صندل، البته همون مشکلی که با نسخه دو داشتم اینجا هم دارم، با وجودی که دوز عود به مشام من تو نسخه انیورسری بیشتر از نسخه عادیه، اما باز هم دوز عود نسبت به قیمت پایینه که به همین خاطر حس عودی تو کمتر از سه ساعت تقریبا محو میشه و بعد از اون باید بینیمو بچسبونم به دستم تا اثری ازش حس کنم، رک بگم، تا بخوای از رایحه عود لذت ببری تبخیر شده و رفته رو هوا، مثل چهل میلیونی که بابت سه قاشق غذا خوری روغن معطر با الکل از حساب بانکی پر میزنه و میره، چهل میلیون بابت چوب صندل ، پچولی، یه سری آکورد مشکی مصنوعی و وانیل مصنوعی، اما خب ترکیب لذت بخش و اعتیاد آوریه و کیفیت مواد اولیه بالاست. زرجوف تو قلب رایحه زنبق رو هم آورده که اگه خیلی به خودم فشار بیارم و نمیرم، شاید حس خاکی اوریس رو بتونم تصور کنیم، اونم در شروع عطر، اما خب شاید، که اون توهم هم مثل عود سریع منو ترک میکنه. انگار تو این عطر، رابطه هر نوتی که قیمت بالایی داره و ارزشمنده با مولکول های هوا فوق العاده عالیه و برای رسیدن به هم دریغ نمیکنن. تو قلب عطر، حس حیوانی مانند هنوز هم روی پوست من حس میشه(ترکیب عود متفاوت و سیوت بیشتر نسبت به نسخه عادی و زیره) اما شدتش از شروع عطر کمتره . (شباهت بالای هفتاد درصد با نسخه عادی تو قلب رایحه).
در انتهای عمر عطر حس مخملی و چوبی ( چوب صندل با آکورد مصنوعی چوب صندل برای حس مخملی تر) و مشکی رو داریم با وانیل و تونکا و پچولی و سیپریول (هر دو وجهه عودی رو تقویت میکنن)، بسیار شبیه به نسخه عادی، شاید این نسخه حس تازه و معطرش کمی کمتر از نسخه عادی باشه ( بخاطر لوندر کمتر یا حس انیمالیک کمی بیشتر یا امبروکسان کمتر) و کمی حس سبز و علفی در دوز بسیار کم حس میکنم (مثل نسخه الکساندریا سه) .(شباهت بالای هشتاد درصد انیورسری با نسخه عادی در انتهای عمر رایحه).
ماندگاری هر دو نسخه فوق العاده عالیه، با یک اسپری تا سه روز هم روی پوستم به صورت خفیف حسشون میکنم با پخش عالی تو هشت-دوازده ساعت اول پس بعید میدونم بتونید بیشتر از ده میل از این عطر رو تو کل عمرتون استفاده کنید مخصوصا اگه عطر زیاد داشته باشید.
اگه به الکساندریا دو برای سلیقه خودم و در نظر گرفتن قیمت، شش بدم، به این عطر هشت میدم بخاطر حس پیچیده تر و حیوانی تر و عودی که با سلیقه من جور تره و مقدارشم بیشتره، بدون در نظر گرفتن قیمت هر دو ده از ده هستن اما با وجود علاقم به رایحشون، برای خودم پوشیدنی نمیبینمشون. از لحاظ همه پسند بودن هم تا حالا نشده نسخه عادی رو به کسی نشون بدم و عاشقش نشه، این نسخه هم با وجود حس حیوانی ترش کاملا همه پسند و امن طراحی شده و همه بدون استثنا علاقه مند به رایحش شدن که من شخصا همچین چیزی رو انتظار نداشتم که نشون میده زرجوف قبل عرضه کاراش، عطراشو روی افراد زیادی تست میکنه تا کار همه پسند از آب در بیاد و فروش داشته باشه. اگر نسخه عادی رو دوست داشتید تست این کار از دست ندید، همچنین رایحه عود این کار با وجود کم بودن از نظر من بسیار ارزشمند و باکیفیته، در حد کار های آرتیزنال و کمیاب، و ممکنه در آینده همین مقدار کم رو هم با ریفرموله کردنش، کمتر کنن(مثل کاری که با الکساندریا دو یا سیلون کردن) پس تا دیر نشده تستشو از دست ندید.

این عطر از زیبا ترین کارهاییه که امسال تست کردم، با توجه به تنفرم نسبت به این برند(به دلایلی که در انتها مینویسم)، توقع نداشتم از این عطر خوشم بیاد اما همیشه سعی میکنم بدون غرض نظر بدم. رایحه ای رزی، میوه ای، چرمی، عودی و چوبی، ترکیبی با کیفیت، زیبا و فوق العاده اعتیاد آور. این عطر برای من بیشتر از اینکه رزی و عودی باشه، چرمی و میوه ای-گلیه.
شروع این عطر برای من با آکورد رز شروع میشه(دو درصد فرمول روغن رز و مابقی آکورد مصنوعی رز) که با روایح تاریک تر چرمی و چوبی "عودی" (حدود دو درصد فرمول عود واقعی که میشه حدود چهار دهم گرم و مابقی آکورد بازسازی شده عود که از ترکیب پچولی, نوت های صمغی، چوب گایاک، بیرچ تار، گیاه آمیریس، چوب صندل، آکورد ایندول در دوز پایین(رایحه جسد، مدفوع مانند، رایحه فاسد شده در دوز بالا و در دوز پایین رایحه گرم و شیرین) ، امبروکسان و اکورد امبری چوبی مصنوعی ساخته شده) به همراه نوت های میوه ای توتی ملس. آکورد عود برای شامه من چرمی(رایحه چرمی فروشگاه های کفش و لباس چرم فروشی مثل رایحه توسکان لدر و نه پوست گاو دباغی نشده) و کمی نفتی، بنزینی، چوبی با کمی حس ایندول مانند هست، هر چقدر عطر روی پوست بمونه روایح چرمی، مشکی، چوبی و تاریک تر باقی می‌مونن به همراه نوت های میوه ای شیرین و اون حس رزی کمرنگ تر میشه.آکورد شیرین و میوه مانند به همراه نوت زعفران و وانیل هم از ابتدا تا انتها کنار روایح چوبی و چرمی حس میشن و حس تلخ سایر نوت هارو صیقل میدن و به همراه نوت رز یه حس شیرینی و شربت مانند خفیفی رو ایجاد میکنن که همین ویژگی ها کمی من رو یاد عطر امبر عود از روژا یا سیلون زرجوف هم میندازه. بعضی دوستان هم این عطر رو با عطر حرم مقایسه کرده بودن که بخاطر ترکیب رز و هدیون(گلی، گل سفید مانند) و نوت های مشکی این مقایسه قابل پیش‌بینی هست چون عطر حرم ترکیب رز و گل های سفید و مشک سفیده و مشابه هر سه نوت عطر حرم هم در اومبره نومد وجود داره که البته اومبره نومد نوت های چوبی، دودی، میوه ای، چرمی و عود هم داره که ماهیت کلی رایحش رو با عطر حرم بسیار بسیار متفاوت میکنه. ماندگاری و پخش بوی این عطر بسیار بسیار بالاست. اگه جزئیات تو روایح براتون مهمه این عطرو از دست ندید، روایح شیرین و میوه مانند و زعفرانی و وانیلی با دقت تمام کنار روایح چوبی و چرمی و بنزینی نفتی کار شدن که ترکیب این روایح تو هوا حس فوق العاده ای رو داره، نه حس شیرینی بیش از حدی حس میشه، نه روایح چرمی و دودی حس خسته کننده ای رو دارن، هیچ، همه چی با هنرمندی و دقت به تمام جزییات کار شده. اگر ایرادی باشه، اون هم درصد عود بسیار پایین این عطر هست که نسبت به قیمت فضاییش به هیچ وجه قابل قبول نیست.
در خصوص ایندول، اگه برخی از یاس هارو بو کرده باشید ترکیب روایح گلی و ایندول مانند رو تو دوز بالا حس میکنید، ترکیب شفاف و شیرین گلی با ته بوی کثیف و حیوان مانند، اون نوت ایندول در دوز پایین تو این عطر باعث شده رایحه عطر حس گرم، دوست داشتنی، کمی پوست مانند و حیوانی داشته باشه و ترکیبش با رز-نوت های میوه ای مخصوصا برای خانوما میتونه انتخاب "جذابی" باشه.

حالا چرا عطرای لویی ویتون تو ایران اینقدر گرونه؟
لویی ویتون، شرکتی اختاپوسیه که برای القای حس "لوکس" و حفظ توهم ارزش پوچ و پوشالی که همه و همه کاذب و ساخت دست ادمیزاده، تامین کننده ها و توزیع کننده های خودش رو جوری کنترل و رصد میکنه که مبادا محصول نهایی که تو بحث الان "عطر" هست، به قیمت ارزان تر از قیمت سایت یا فروشگاه های رسمی لویی ویتون در فروشگاه های مستقل از خود برند فروخته بشه و به دست مصرف کننده برسه و برای همین اگر بخوایم از این برند، عطری رو تو کشوری مثل ایران بخریم، باید علاوه بر قیمت رسمی اولیه شرکت (msrp) ، کلی هم مبلغ الکی برای سود فروشگاه ها و توزیع کننده های دسته چندم واسطه و هزینه ارسال و گمرکی و غیره بپردازیم که روی قیمت اصلی عطر کشیده میشه(سایر شرکت ها عطر هاشونو صد تا پونصد درصد زیر قیمت سایت خودشون به توزیع کننده ها میدن و تا زمانی که عطر به دست ما برسه و سود واسطه ها و فروشگاه ها و غیره روش کشیده بشه، قیمتش کم و بیش مشابه msrp میشه، اما خب خیلی وقتا بعضی از توزیع کننده های رسمی به شرکتا خیانت میکنن و عطرارو تو بازار سیاه با قیمت خیلی خیلی کم پخش میکنن، همین باعث میشه عطر با قیمت خیلی کمتر به مصرف کننده تو سایت های دیسکانتر و تخفیفی یا پخش کننده های دبی برسه که این کار "پرستیژ" برند رو تحث تاثیر قرار میده، خیلی از برند ها هم دانسته و به قصد سود بیشتر عطرو تو بازار با قیمت کمتر برای فروش بیشتر پخش میکن که خب لویی ویتون اعتقادی به این کار نداره). همین نظارت دقیق به توزیع کننده ها یا بهتره بگم عملکرد" ضد مشتری و ضد تخفیفی" lvmh، باعث شده نشه کارای این برندو با تخفیف و زیر قیمت از تامین کننده ها/فروشگاه ها بخریم و از طرفی تست کارای این برند بسیار سخت بشه و نشه مجانی تستشون کرد(چون کیلویی تستر به پخش کننده نمیده که پخش کننده اونارو به واسطه مفت بده که واسطه باز اونارو مفت به فروشگاه هایی مثل ن.ب.هار یا س.ف.ی.ر و غیره بفروشه، البته چون ما تو ایرانیم این فروشگاه هارو مثال زدم، خارج هم فروشگاه های زنجیره ای خودشونو دارن که یه کم بحثش متفاوته) و در نتیجه برای تست کارای این برند باز باید بریم سراغ سمپل رسمی یا دکانت که باز سودش به خود برند میرسه، و خب همین کارا صاحب لویی ویتون( آرنولد برنارد) رو به درآمد ۱۶۰ بیلیون دلاری رسونده.

سلام مجدد، خوشحالم مطالبی که نوشتم هر چند ناقص، براتون مفید بوده، امیدوارم همیشه سلامت و تندرست باشید اقا صادق عزیز.

سلام علی جان، به نکته خوبی اشاره کردید اما شخصا حساسیت به هر ماده طبیعی برای "درصد کمی از افراد" رو با امکان تغییرات هورمونی و آسیب به عملکرد تولید مثل و امکان صدمه به جنین رو برای "همه افراد" تو یه سطح نمیبینم، اولی حاصل واکنش طبیعی بدن برخی افراد هست و نه صرفا به عطر، ممکنه به هر چیزی باشه(خودم به چند مورد طبیعی از جمله عطر حساسیت دارم) اما دومی حاصل جاه طلبی و تجاری سازی و کاهش ارزش تولید در ازای سود بیشتر و ارجحیت قرار دادن جیب شرکت های تجاری به سلامت مردم تو سطح عمومیه. به هر حال ممنونم از اشاره این نکته، امیدوارم همیشه سلامت باشید.

سلام آقا صادق عزیز، راستش من دکنر نیستم اما راجب کربویی و ضرر عطر ها مطالبی رو خوندم که شاید بدردتون بخوره، اول اینکه در کل بعضی از مولکول ها برای شامه بعضی از ما به دلایلی قابل درک نیست، ممکنه بخاطر سایز مولکولی بزرگ تر از حد معمول باشه که برخی از شامه ها تو تشخیصشون مشکل دارن( مثل نوت های چوبی) یا ممکنه اون ماده و مولکول ساخته دست بشر تو آزمایشگاه باشه و چون ما کنار اون مولکول و ماده رشد نکردیم و تکامل پیدا نکردیم، اون ماده برای ما جدید و آشناست و شامه و مغز ما توان درکش رو نداره یا ممکنه انسان اصلا برای درک اون رایحه ساخته نشده باشه (مثل مولکول های مشک حیوانات که خیلیا به راحتی حسشون نمیکنن اما حیوانات به شدت بسیار قوی تر از ما حسشون میکنن چون در اصل اون مشک برای حیواناته نه انسان). اما برخی اوقات ما رایحه رو حس میکنیم و کاملا به اون ماده کر بو نیستیم اما بعد مدتی بهش کر بو میشیم که این حس بیشتر با پوشیدن عطرها یا روایحی که پخش بوی قوی دارن بهمون دست میده، دلیلش هم اینه که مغز وقتی تشخیص میده رایحه عطر خطری برای ما نداره، بعد یه مدتی توانایی حس کردنشو از شامه ما میگیره چون ممکنه روایح دیگه ای اطرافمون باشه و با وجود رایحه قوی عطر حسشون نکنیم و همین برای ما خطر ساز بشه ( مثل رایحه دود که وجود آتیش رو خبر میده و اگه رایحه عطر قوی باشه اونوقت آتش رو حس نمیکنیم یا خیلی از روایح دیگه مثل رایحه گاز که باعث خفگی میشه رو با وجود عطر حس نکنیم و بمیریم یا رایحه خون و جسد فاسد شده در طبیعت که نشون دهنده وجود حیوون درنده در اطرافمونه رو با وجود عطر حس نکنیم و ...). پس معمولا شامه عطرایی که پخش بوی بالایی دارن و بسیار قوی هستن ( معمولا دوز مولکولی بالایی دارن) رو بعد مدتی دیگه حس نمیکنه پس کر بویی مکانیسم دفاعی بدن ماست و بعید میدونم به این خاطر خطری مارو تهدید کنه، اما خب اگه از دکتر متخصص بپرسید جواب بهتری میگیرید.
اما جدا از کربویی و راجب سلامتی هم معروفه که اکثرموادی که تو تمام عطرا به کار میره سلامتی رو تهدید میکنه (مواد مصنوعی که از تبدیل مواد نفتی و شیمیایی گرفته میشه) و تو همه عطرای بازار چه استاندارد و چه غیر استاندارد تو دوز بسیار بالا(متوسط بین نود درصد فرمول عطر ها) وجود داره و ایفرا هم اینو میدونه اما بخاطر لابی با شرکت های تولید روغن مثل رابرتت و جیودان و ای اف اف و غیره(که تولید کننده روغن هستند و تمام شرکت های عطر سازی مثل امواج و مارلی یا زرجف یا جورجیو ارمانی یا دیور یا شرکت های آرایشی و بهداشتی و ....از روغناشون استفاده میکنن) این مواد رو ممنوع نمیکنه اما هر از چند وقت یه باری ایفرا با شرکتی که مثلا فلان مولکول مشک مصنوعی رو تولید میکنه(مثلا رابرتت) پشت پرده به دلایلی به مشکل مالی میخوره و ایفرا اون ماده به خصوص روکه مثلا رابرتت 90 درصد تولید بازار دستشه و ایفرا از سال ها پیش میدونسته برای تولید مثل خطر داره رو یهویی ممنوع میکنه، یا اینکه مشخص میشه فلان ماده باعث نقص عضو و عقیم شدن موش های آزمایشگاهی شده و خبرش گسترده میشه و ایفرا مجبور میشه تا فلان ماده رو ممنوع کنه در حالی که اگه این گند کاری عمومی نمیشد، هیچوقت اون ماده ممنوع نمیشد. موضوع ممنوع شدن مواد از قدیم بوده و در آینده هم خواهد بود، مثلا برخی از مواد استفاده ازشون به دلایلی ممنوع میشد مثل نیترو ماسک های مصنوعی یا چند وقت پیش لیلیال ممنوع شد بخاطر اسیب های متعددش برای بدن و تولید مثل (در صورتی که ایفرا سال ها این موضوع رو میدونست اما بخاطر پول خفه خون میگرفت تا اینکه عمومی گندش در اومد) و ظاهرا قراره یه آکورد مشک مصنوعی معروف (galaxolide) که تو تمام عطرای مردونه فوق العاده معروف استفاده میشه هم بخاطر آسیب به دستگاه تولید مثل سال بعد ممنوع بشه که به دلایل پشت پرده ای بعید بدونم این اتفاق بیوفته، خیلی از نوت های دیگه یا نگه دارنده ها هم ‌که تو تمام عطرا استفاده میشن برای دستگاه تولید مثل و هورمونی در بلند مدت ضرر دارند و جالبه که حتی ایفرا این قضیه رو به دلایل حقوقی کتمان نمیکنه و اگه بطری های اسانس شرکت های معروف که همگی "استاندارد" و مورد تایید ایفراست ( ifra 51 compliant )رو بینید، لیست زیادی از خطرات برای سلامتی و تنفس و تولید مثل ذکر میشه (مثل سیگار و نوشته هایی که باید روی پاکت نوشته بشه) که بخاطر لابی شرکت های تولید روغن مطرح با ایفرا، هیچوقت شاهد حدف این مواد شیمیایی و آسیب زنده اما درامد زا برای ایفرا و کمپانی های مطرح روغن سازی در بلند مدت تو صنعت عطر نخواهیم بود. در کل سه راه برای این مشکل وجود داره، اول اینکه کلا از روغن های طبیعی استفاده کنیم، راه حل دوم اینه که از عطرای صد در صد طبیعی استفاده کنیم که خب بخاطر نداشتن پخش بو و نداشتن صرفه اقتصادی، این اتفاق متاسفانه هیچوقت رخ نمیده و راه حل سوم اینه که بیخیال این موضوع بشیم چون زندگی به اندازه کافی بهمون نگرانی میده پس نگرانی و دغدغه فکری جدیدی برا خودمون نتراشیم و زندگیمونو بکنیم چه بسا نگرانی و استرس تو طولانی مدت از عطرای مصنوعی برای بدن ضررش بیشترباشه( مشکل خواب، قند و فشار و سرطان و غیره که از استرس و افسردگی و نگرانی مزمن حاصل میشه...) و بعدا باید با صد تا قرص و دکتر سلامتی از دست رفته رو جبران کنیم تازه اگه بشه جبرانش کرد پس بنظرم بهتره اصلا بهش فکر نکنیم.

رایحه این عطر خیلی عجیبه، کندر، رز، شیرینی و جیر و کاملا زنانه مردانه، رایحه ای که منو یاد کارای پوشیدنی mfk میندازه تا امواج.
اگه این عطرو تست نکردید پیشنهاد میکنم برید عطاری و یه کم کندر بخرید و چنتا دونش رو روی قاشق قرار بدید و با فاصله بیست سانتی روی گاز دود کنید، سعی کنید فاصله رو کم نکنید تا کندر سریع سیاه نشه و رایحه دود شده ملایم باقی بمونه و کم کم رایحه کندر آزاد شه، شروع این عطر یا بهتره بگم فضای کلی عطر برای من رایحه کندر در حال سوختن رو تداعی میکنه(رایحه ای کمی مرکباتی، شیرین و صمغی) اما رایحه این عطر صرفا به کندر و عطاری ختم نمیشه، و شاید بگم رایحه این عطر اصلا منو یاد "عطاری" نمیندازه چون در پس زمینه دود کندر روایح شیرین هم حس میشن که حس شیرینی این عطر منو یاد شیرینی باکارات رژ یا هالتین میندازه، این شیرینی با آکورد رز، هدیون، آکورد زعفران، روایح تاریک تر و کمی حس جیر گونه ترکیب شده که شخصا برای من ترکیبی مدرن، لوکس، پوشیدنی و همه پسندی رو ساخته که برای منی که از حس شیرینی باکارات رژ خوشم نمیاد جالب و دوست داشتنی بود، این روایح شیرین با گذر زمان قوی تر میشن و به کندر غلبه میکنن و همین ترکیب شیرین باعث میشه این عطر پوشیدنی و همه پسند بشه، از طرفی هم کندر طبیعت خشن یا پس زننده ای نداره و وجودش به همراه دوز بسیار کم پاپیروس و وتیور دودی و روایح چوبی، باعث میشن عطر حس شربت گونه و فوق شیرینی نداشته باشه و تعادلی بین حس صمغی و شیرین حس بشه.
عملکرد این عطر بسیار بسیار قوی هست و اگه این عطرو بپوشید دیگران به راحتی از دور رایحه ای شیرین، زعفرانی و کمی صمغی حس میکنن که ترکیبی خاص و بسیار جالبه. در کل تست این کارو به دوست داران کندر و روایح شیرین پیشنهاد میدم و اگه طرفدار کار های تند و قدیمی تر این برند هستید، باید بگم که صد در صد این کار ناامیدتون میکنه.

شروع این عطر مرکباتی( آکورد مرکبات و نوت المی که صمغ ترش و مرکباتیه) و دودیه که از نوت های چوب گایاک(چوبی و دودی، یاد آور رایحه باربیکیو) و آکورد روغن کید( دودی و مشابه رایحه قیر و دود که از تقطیر صمغ درخت سرو کوهی بدست میاد) حاصل میشه، هر چقدر عطر روی پوست بمونه رایحه شیرین تر میشه اما حس دودی و ترش رایحه تا انتها باقی میمونه. تر‌کیبی ساده اما جالب.
فضای کلی رایحه منو یاد دود قلیان و زغال در حال سوختن میندازه که با روایح پوست سبز مرکبات و سر سبز روستا گونه آمیخته شده که برای من فوق العاده جذاب و زیباست، ترکیبی هنری، قدیمی، روستایی و ایرانی که منو یاد سفر های شیرین دوران بچگیم میندازه، البته واکنش دیگران به این عطر "دود قوی قلیان و دود سیگار" بود که خب برای افرادی مثل من که سیگار نمی‌کشند شاید جالب نباشه و همین نکته باعث میشه شخصا این عطرو برای خودم پوشیدنی ندونم، رایحه عطر به کنار، رنگ بطری عطر هم بسیار بسیار زیباست و برای من جزو زیبا ترین های امواجه. در کل تست این عطرو برای دوست داران روایح مرکباتی و دودی شدیدا پیشنهاد میکنم.

یه کار مشکی، شیرین و چوبی که حس لبنیاتی و مخصوصا خامه ای داره. اسم این عطر هیچ ارتباطی به رایحش نداره، هیییییچ.
نکته قابل توجه این عطر درصد مشک بالای اونه، حدود هفتاد و هفت درصد مشک های مصنوعی فرمول این عطرو تشکیل دادن. مولکولی از مشک آهو(muscone) و مشک سیوت (civetone) و سایر نوت های مشکی مصنوعی در این عطر استفاده شده. Muscone به عطر حس مخملی, کمی شیرین، نرم و حیوانی میده که تو عطر الکساندریا دو هم تو دوز بالا (اما بسیار کمتر از سمینالیس)استفاده شده و مولکول اصلی سازنده مشک آهو هست اما نمیشه کاملا مشابه مشک آهو دونست چون مشک طبیعی از مولکول های متعدد دیگه ای هم ساخته شده که رایحش رو نسبت به نسخه مصنوعیش پیچیده تر میکنه. سیوت هم تو این عطر اوردوز شده که سیوت برای شامه من تو دوز بالا حس عرق کرده و عمیق حیوانی داره که توصیفش مشکله، شاید نزدیک ترین رایحه بهش رو اون کپک اطراف پنیر کممبر بدونم که حس مخملی، حیوانی و کمی کپکی داره به همراه ته بوی عرق کرده و ایندولیک و کمی شیرینی، که اگه تو دوز کم استفاده بشه به رایحه و روایح گلی عمق و درخشش میده اما تو این عطر یه طرز عجیبی اوردوز شده و در واقع نوت اصلی به حساب میاد و صرفا نقش "عمق دهنده" رو نداره. در کنار این روایح مشکی و حیوانی و عرق کرده که توصیفشون با کلمات سخته، روایح شیرین و کمی لبنیاتی حس میشه با حس چوبی چوب صندل. رایحه عطر روی پوست من تا بیست و چهار ساعت خطیه و روی لباس از روز دوم به بعد تا حدود یک سال(فقط با یک اسپری!!!)، فقط روایح سیوت و عرق گونه حس میشه به همراه نوت چوبی و خامه گونه. شخصا رایحه این عطرو دوست دارم اما ای کاش به جای جاوانول، چوب صندل واقعی برای این عطر استفاده می‌شد اما همین جاوانول عملکرد این عطر رو اتمی کرده.
حس فیزیکی برای بالا آوردن واکنش اصلی افرادی که با من رو در بایستی ندارن به این عطر بود، و بعید میدونم بشه همچین چیزی رو تو اجتماع پوشید، در مجموع اگه به روایح مخملی و شیرین و مشکی علاقه دارید تست این عطرو از دست ندید.

یه عطر دودی، چرمی، حیوانی و سبز. شروع عطر مرکباتیه که کلا پنج ثانیه دوام نداره و از بین میره و بلافاصله رایحه دودی بیرچ تار حس میشه با نوت های چرمی و حیوانی(لابدانوم، کستوریم)، در کنار این نوت های گرم تر، نوت های سبز مثل نعناع هندی و آکورد سبز به صورت قوی حس میشن. هر چقدر عطر روی پوست بمونه چوبی تر میشه و کمی حس گرم و شیرین ادویه ای_امبری هم به خودش میگیره که کمرنگه اما همچنان تم سبز و دودی و چرمی عطر تا انتهای رایحه باقی میمونه.
تصور کنید هنگام غروب وارد جنگلی میشید که همه درختا سوخته شدن و تبدیل به زغال شدن، علف ها و گیاهان کاملا سیاه شده باشن و حیوانات و آدما تبدیل به کباب یا کربن زغالی غیر قابل تشخیص شده باشن که با دست زدن پودر میشن، این عطر همین فضا رو برای من میسازه، انگار زندگی و حیات تموم شده و سوخته و من تنها موندم بین کلی خرابه و تنهایی.
همچنین فضای کلی عطر منو یاد عطرای بیفورت لاندن میندازه، شاید هم اینجور عطرا(ترکیب نوت های دودی تار و حیوانی مثل لابدانوم، کستوریم) بعضیارو یاد ژامبون دودی بندازه. در مجموع رایحه ای هنری با قابلیت فضاسازی قدرتمندی داره که بنظر من غیر قابل پوشیدنه.

سلام
سابردیت
r/PerfumeryFormulas


پیج perfume archaeology (محتوای قدیمی ترش رایگانه)


فروم بیس نوت هم بعضی از کابرا فرمولایی که می‌خرن رو رایگان به اشتراک میذارن


این سایت هم پولیه اما بخشی از نوت هارو که شرکت سازنده عطر منتشر نمیکنه رو به عنوان پیشنویس توضیحات عطر مینویسه.
https://archivesbendoni.gumroad.com/