سلام
سابردیت
r/PerfumeryFormulas


پیج perfume archaeology (محتوای قدیمی ترش رایگانه)


فروم بیس نوت هم بعضی از کابرا فرمولایی که می‌خرن رو رایگان به اشتراک میذارن


این سایت هم پولیه اما بخشی از نوت هارو که شرکت سازنده عطر منتشر نمیکنه رو به عنوان پیشنویس توضیحات عطر مینویسه.
https://archivesbendoni.gumroad.com/

معمولا آکورد امبر در عطر سازی چهار مدله:

مدل اول امبر گرم و شیرینه که معمولا با این نوت ها ساخته میشه: اوردوز نوت های وانیلی مصنوعی مثل وانیلین و اتیل وانیلین که تو بستنی های وانیلی هم استفاده میشن+ صمغ شیرین بنزوین+ تک نوت تونکا مصنوعی که همون کومارین هست که باز هم شیرینه+ امبرت که حس مشکی و مخملی داره به همراه مشک های مصنوعی برای بخشیدن حس ضخیم به کار. برخی از عطرا لابدانوم رو هم به این نوت ها اضافه میکنن با دوز پایین به همراه سایر نوت های شیرین. نتیجه میشه بیسی شیرین و شربتی. مثل، تانگو ماسک میلانو، اوتلند امواج ، گرند سوا، سری استانگر ویت یو یا حتی سری وان میلیون، اورچر زنانه و غیره.

مدل دوم آکورد امبری روی دوز بالاتر لابدانوم ساخته میشه به همراه سایر اکورد های شیرین(در واقع دسته اول رو تصور کنید با لابدانوم سنگین تر) ، لابدانوم حس چرمی، حیوانی، دودی، صمغی و کمی شیرین داره. نتیجه میشه آکورد امبری که شیرینی متعادلی داره به همراه ویژگی های مختلف چوبی رزینی و حیوانی. مثل له لیون شنل، شلیمار یا تا حدودی دزرت موراکین تاور و تا حدودی هم این عطر.

مدل سوم عطرایی هستن که آکورد امبرگریس رو باز سازی میکنن، که از ترکیب آکوردای امبر وودی خشک مثل امبروکسان یا گریسالوا، تیمبرسیلک، کشمیران، نوت های مشکی حیوانی و حتی امبر گریس واقعی و غیره ساخته میشن که نتیجه میشه بیسی تقریبا خشک و مخملی با شیرینی کم یا بدون شیرینی مثل امبر سوپریم از له ایkدمودابله، امبر استار سرجف، کار های آبی مثل دیلان بلو و غیره که باز هم امبر به حساب میان اما صد و هشتاد درجه با امبر های شیرین یا لابدانومی مثل این عطر متفاوتن.

مدل چهارم که من تست نکردم استخراج روغن از امبر های چند میلیون ساله درختان هست که در عطر سازی به صورت گسترده استفاده نمیشه و رایحه دودی و چرمی و قیر مانند داره و به صورت انگشت شمار در برخی از عطرای دست ساز استفاده شده.

و اما امبر این عطر تو دسته اول یا مخصوصا دوم قرار میگیره که امبر شیرین و وانیلی صمغی داره به همراه لابدانوم قوی که با توجه به تاثیر اساسیش تو رایحه، در بخش نوت ها به طرز تعجب آوری ذکر نشده. برای بیس این عطر یه حالت شیرین و شربت مانند رو تصور کنید و برای تاپ نوت ها روایح ادویه مانند (یاد آور گیاهان دارویی، کابینت ادویه ای رو تصور کنید سال های سال ادویه های مختلف درش نگه داری شده باشه) به همراه ویژگی های حیوانی، چرمی و صمغی به لطف لابدانوم. عطر روی پوست من تغییر نوت زیادی نداره و وقتی از اون شروع ادویه مانند و حیوانی عبور کنید با رایحه لابدانوم کمرنگ شده+ حس شیرین و شربتی وانیلی و بنزوین-مر با کمی حس چوبی و ادویه مانند که در مجموع موندگاری بالایی هم داره تنها میمونید. پارفوم د لا نویی یک روژا نسخه خشک تر با شیرینی بسیار کمتر با پیچیدگی و کیفیت بیشتر این عطر هست و اگه امبره سلطان رو دوست دارین،‌قطعا اون عطر رو هم دوست خواهید داشت اما امبره سلطان از نظر من با توجه به خوش ساخت بودن و ارزون تر بودنش ارزش خرید بسیار بالا تری داره. اگه کارای ادویه ای و امبری زاروکیان رو هم دوست دارین مطمئنم با این کار هم ارتباط بر قرار خواهید کرد.

سلام دوستان امیدوارم مثل همیشه سالم و سلامت باشید، نسخه مردانه اورچر: ترش،روایح حیوانات و عرق ماند، چوبی، امبری، پر از ادویه های تند و تلخ و کاملا متفاوت با نسخه زنانه اورچر.
اورچر مردانه یه کار ادویه ای، هماهنگ، شرقی و فوق العاده نیش و زیبا از امواجه که آدم با استشمامش متعجب میشه که چجوری شرکتی از تولید همچین رایحه ای حساب شده، دقیق با حس هنری و متفاوت به تولید کار های فوق شیرین و مصنوعی و چیپ دیزاینری مثل اوتلندز ( با تم ادویه و امبر)، که نمیتونه تصمیم بگیره شرقی باشه یا فرانسوی، رسیده. شخصا اورچر رو بخاطر ادویجات و روایح "الکلی" به هیچ وجه با سلیقه خودم جور نمیدونم (دلیل نمره پایین من به رایحه که کاملا سلیقست) اما عطری که صرفا به دنبال فروش و گسترش در بازار با روایح به شدت شیرین و کلیشه ای مصنوعی نباشه رو تحسین میکنم .
شروع این عطر روی پوست من حیوانی و ترش و ادویه مانده، روایح حیوانی ترکیب سنگین کستوریوم هست که حس چرمی و تاریک تری به رایحه میدن به همراه سیوت که حس گرم و دم کرده و ادرار مانند به عطر بخشیده که در درای دون حس مخملی و مشکی پیدا میکنه، از طرفی هم لابدانوم با حس امبری و چرمی و حیوانی خودش این شروع مشکی رو تقویت میکنه. این روایح حیوانی با رایحه مصنوعی و ترش " الکلی " به همراه مرکبات ترش ( گریپ فروت تلخ و ترش واقع نگرانه) ترکیب شده و زنجبیل تازه و کمی روایح معطر هم در کنار این روایح گرم و ترش و کمی تازه حس میشن. در ادامه روایح تند ادویه مانند جوز هندی و زیره و سایر آکورد های ادویه مانند به همراه نعناع هندی که حس تلخی رو در پس زمینه به رایحه میده حس میشه که برای من یاد آور "کابینت ادویجات شرقی یا ادویه فروشی های قدیمیه" ( یاد آور نوت ادویه مانند امبره سوپریم، پارفوم د لا نویی یک روژا، کمی رویال توباکو یا حتی کمی در شروع اوتلدز از همین برند). زیره معمولا به عطر ها حس عرق کرده و انسانی میده و ترکیبش با روایح حیوانی (مخصوصا کستوریوم چرمی) تو این عطر شاید خیلیارو (درفرگرتیکا) یاد مردی که عرق کرده بندازه، این حس عرق کرده تو عطرایی تانگو ماسک میلانو یا روژا دیاگلو هم حس میشه. این روایح ترش و تند با آکوردای صمغی شیرین مثل مر و بنزوین، که رایحه شیرین و متعادلی دارن، تلطیف و نرم شدن و باعث شدن عطر از حالت یک نواخت و تلخ خودش خارج بشه و از طرفی عطر هماهنگی ترش و شیرین و تند مانند خودش با عمق حیوانی رو حفظ کنه. هر چقدر عطر روی پوست بمونه رایحه نرم، مخملی و چوبی تر میشه (آکورد صندل وود با ته بوی سیوت و کستوریوم و روایح مشک مصنوعی) و مقدار ناچیزی آکورد دودی بیرچ تار هم حس میشه ( بسیار کم تر از عطری مثل بیفورت لاندن ریک اند روین یا سیلور عود امواج یا پرفکتو فینو از چک اند اسپیک یا کافه تاباک که همگی اوردوز نوت دودی بیرچ تار رو دارن).
یکی از دلایل مقایسه من با اوتلند در شروع نظرم وجود وجهه ادویه مانند، امبری و صمغی این عطر هست که در اورچر اینجور روایح با سایر روایح چوبی، ترش، کمی شیرین صمغی و حیوانی ترکیب شدند و کم و کاستی در ترکیب و بلندینگ و هدف و تم رایحه این عطر نمیبینم، این عطر به هیچ وجه مثل اوتلندز به سمت شیرینی بدون عمق و کنترل نشده پیش نمیره و با رایحه کاملا حساب شده و بالانس چوبی (صندل و ایزو ای سوپر)، کمی ادویه مانند، کمی صمغی، چرمی با کمی لابدانوم روی پوست به اتمام میرسه.
در مجموع تست این عطر خوش ساخت رو به دوستداران روایح امبری، ادویه ای و حیوانی پیشنهاد میکنم.

رایحه ای سبز، خنک ، کمی علفی و معطر با بیسی "آبی دریایی" و چوبی. عطرای خنک(از جمله همین عطر) به هیچ وجه روی پوست من موندگاری ندارن و بهمین دلیل شخصا علاقه ای به عطر های خنک ندارم اما این عطر فوق العاده مردانه و خوش پوش و خوش ساخت هست و لایق تمام تعریفاتی که ازش میشه هست، از طرفی هم گرین ایریش تویید از عطراییه که فرمولش به راحتی با یه سرچ پیدا میشه و پیشنهاد میکنم نگاهی بهش بندازید چون ساختار اکثر عطرای خنک چه ساخت ایسی میاکه یا دیویدوف باشن چه ساخت لویی ویتون و چه ساخت روژا همه شبیه به همن و با خوندن یه فرمول عطر خوش ساخت و خنک انگار کلیت نحوه ساخت تمام عطرای خنک رو خوندید و میفهمید اون آکورد ابی و خنک و دم دستی و مدرن که به عطرای مردانه همه پسند نسبت داده میشه( که توصیفش با کلمات ممکن نیست) از کجا میاد.
از نظر من گرین ایریش تویید کول واتری هست که با نوت های طبیعی تر ارتقاع یافته باشه. کول واتر رو تصور کنید که به شروعش نوت های طبیعی مرکباتی ( برگاموت و پرتقال شیرین) اضافه شده باشه به همراه نوت های کمی سبز و گیاهی و آروماتیک(علف لیمو،لوندر، فلفل سیاه، گالبانوم، کمفور) که اون حس کاملا مصنوعی و افتر شیو مانند کول واتر رو بالانس میکنن. این عطر بر خلاف کول واتر از چوب صندل واقعی استرالیایی استفاده میکنه و نکته جالب تر اینجاست که کرید تو این عطر از سیوت واقعی استفاده کرده که در نوع خودش جالبه چون تو دنیای امروزی، مخصوصا به بهانه های حیوان آزاری و نقض حقوق حیوانات، کمتر شرکتی از سیوت واقعی استفاده میکنه. بیس این عطر مثل تمام کار های خنک چه ده دلار باشه چه مثل کرید سیصد دلار از ترکیب ایزو ای سوپر که رایحه خشک و چوبی داره و امبروکسان که حس کمی تازه و تمیز و دریایی داره و دوز بالای آکورد امبری -خزه ای خشک تشکیل شده و هدیون (با رایحه مدرن و تازه، گلی و گل های سفید) و نوت های نرم مشک مصنوعی و گلی مصنوعی و طبیعی(کمی زنبق و رز مجموعا چهار هزارم فرمول) نقش تلطیف کردن روایح تند و تیز و عاری از شیرینی بیس رو به دوش میکشن.
اما نکات منفی از نظر من، این عطر شباهت بالایی با کول واتر مخصوصا از راه دور و در هوا داره و بدون شک دیگران این عطرو با کول واتر اشتباه میگیرن که با توجه به برچسب قیمتی ده برابری کرید نسبت به کول واتر نکته جالبی محسوب نمیشه. موندگاری و پخش بوی این عطر روی پوست من واقعا ضعیف هست که باز هم با توجه به قیمتش شخصا برای من قابل قبول نیست، دوستانی هم که به دوز بالای هدیون و ایزو ای سوپر یا امبروکسان حساسند حتما این کارو قبل خرید تست کنند.

سلام، شرکتای اسانس سازی و عطر سازی مثل لوزی، جیودان، فرمنیش ، برخی از شرکت های معروف اماراتی کپی و کلون ساز و غیره میان چند میل از یک عطر اورجینال رو میفرستن آزمایشگاه داخلی خودشون و تست جی سی ام اس روی عطر انجام میدن(دستگاهی که عطر رو تبدیل به گاز میکنه و مولکول های تشکیل دهندشو نشون میده) و این شرکت ها میان این عطرارو بر همین اساس بازسازی میکنن، اگر فرمول عطری ارزون تر باشه کپی کردنش هم راحت تر و ارزون تره و نتیجه نهایی خیلی شبیه به عطر اصلی میشه و اما اگر عطری فرمولش گران تر باشه(فیکساتور ها ، مشک ها و مواد امبروودی گران قیمت تر درش استفاده شده باشه) یا مواد اولیه طبیعی زیادی داشته باشه(معمولا در دنیای نیش بسته به برند بین ۵ تا ۳۰ درصد مواد اولیه طبیعی به کار میره) اونوقت کپی خیلی دقیق انجام نمیشه چون تامین مواد اولیه طبیعی هم مشکل تره و هم هزینه بره، برای همین خیلی از اسانسا با اصلشون تفاوت دارن. برای مثال نوت وانیلا ابسولوت که در برخی از عطرا استفاده شده و کیلویی ده هزار دلاره با اتیل وانیلین کیلویی ۲۰ دلار جایگزین میشه یا امبروکسان درجه یک با امبروکسان های ارزان تر که حس هارش و زننده تری دارن جایگزین میشه یا در خصوص همین عطر الکساندریا دو که تو فرمولش نوت مشکی "MUSCONE" استفاده شده که حس فوق العاده نرم و مخملی به رایحه داده( حدود دو هزار دلار برای هر کیلو گرم) در نسخه های اسانسی با سایر نوت های مشکی ارزان تر جایگزین شده و نوت عود واقعی به کل حذف شده.

خواهش میکنم، اینکه عطرو کجا و تو چه شرایطی استفاده کنید سلیقست اما شخصا لاستر و اوتلند رو برای خودم قابل پوشیدن نمیبینم اما ریزنز رو راحت پوش و کاملا امن و مردانه میبینم چون هم رایحش ساده تره هم عملکرد و پخشش ملایم تره و هم تم رایحش کلاسیک تره (سبز و آروماتیک مخصوصا چوبی با بالا ترین کیفیت ممکن). اوتلند تم سنگین ادویه جات گرم و شرقی و سنگین با طبیعت شربت گونه داره و لاستر هم تم انیمالیک، زمینی، صمغی و شرقی با کمی حس ادویه طور داره جفتشون هم عملکردشون بسیار بالاست که از نظر من و بازخورد نزدیکانم پوشیدنشون شاید "راحت" نباشه، فکر میکنم این مودبانه ترین حالت بود که میتونستم بیان کنم.
بنظرم اگه الیکسیر رو دارین و هدفتون بازخورد و پوشیدنی بودن عطر هست پیدا کردن گزینه بهتر شاید محال باشه.

سلام آقا مازیار زنده باشید.
نمیدونم منظورتون از یکنواخت بودن چی هست، اگر پیچیدگی رایحه و عدم یکواختی منظورتونه که من شخصا lustre رو پیچیده ترین کار سری اسنس میدونم . شروع اوتلند برای من پیچیده بود، ترکیب روایح مرکباتی و صمغی و ادویه ماند(یاد آور کابینت ادویه غذا یا ادویه فروشی های قدیمی) و در پس زمینه نوت چوب صندل واقعی رو حس کردم با یه رایحه سوخته که احتمال میدم از ترکیب پچولی با آکورد عود مصنوعی و بیرچ تار باشه که شروع لایه لایه و پیچیده ای داره اما از حدود ساعت دوم به بعد رایحه تغییر زیادی میکنه و رایحه فوق العاده شیرین و مصنوعی امبری وانیلی با ته بوی دارو مانند و کمی اسیدی حس کردم(کمی یاد آور اینیشیو ساید افکت) که این آکورد فوق مصنوعی با شیرینی ای که انگار در لابراتوار ساخته شده و ساخته طبیعت نیست تا ساعت ها از پوست با قدرت باور نکردنی منتشر میشد و اون شروع پیچیده و با کیفیت عطرو برای من کاملا خراب میکرد اما در کل سلایق متفاوته و تنها فاکتور تعیین کننده خوب یا بد بودن عطر سلیقست پس پیشنهاد میکنم حضوری این کارو تست کنید شاید شما عاشقش شدید، در خصوص فصل و جنسیت هم شخصا جنسیت یا فصل خاصی برای این عطر نمیبینم، فارغ از جنسیت و فصل هر چی دوست داشتید بپوشید. در مقایسه با ساواژ الیکسیر هم باید بگم ذره ای شباهت ندارن، ساواژ الیکسیر یه عطر با تم کلاسیک و مردانست با حس صابونی، آبی(دی هایدرومیرسنول)ِ ، ادویه ای تلخ با جوز هندی غالب با بیسی چوبی(وتیور و ایزو ای سوپر و امبروکسان) و کمی شیرین امبریه که این شیرینی متعادل ساعت ها پس از پوشیدن ظاهر میشه، ساواژ الیکسیر شاید حس مصنوعی داشته باشه اما از پوشیدنی ترین و شیک ترین عطر های مردانه هست که شخصا تست کردم.

شروع زیبا از نوت ریشه زنبق، مر شیرین و شرقی،چوب صندل کره ای و نرم و مقدار بسیار ناچیزی از هل. ترکیب نوت سیپریول(خاکی و زمینی، چوبی، دودی و کمی سبز) ،نعناع هندی(سبز، خا‌کی، جنگلی، کمی مشکی، ملایم تر از سیپریول ) و حس خاکی و کره ای ریشه زنبق یه عطر حس کمی دودی و خاکی و کمی سبز میدن که در عین حال حس نرم و عمیق زنبق و چوب صندل همراهشون میکنه . هر چقدر عطر روی پوست بمونه عطر حس کمی چرمی و انیمالیک فوق العاده زیبایی رو ایجاد میکنه(بخاطر امبراروم که لابدانوم تبدیل شدست و همچنین نوت لابدانوم که جفتشون حس امبری و انیمالیک دارن ) که ترکیبشون با نوت صندل کره ای و نرم و همچنین نوت های خاکی و همچنین صمغ مر رزینی، دودی و کمی شیرین یه حس فوق العاده ای رو میسازه که برای من یاد آور طبیعتی هست که هم سبزه، هم خاکیه و هم حس گرمای زیبایی داره. نوت های شیرین تر استایرکس و کومارین و وانیل هم به صورت بسیار خفیف تر از عطر اوتلندبه سایر نوت ها در ساعات پایانی اضافه میشن و رایحه رو در ساعات پایانی کمی شیرین تر میکنن(ساعات هشتم تا بیست و چهارم) اما اون حس سبز، خاکی ،چوبی و امبری عطر هنوز هم که هنوزه پا برجاست. ماندگاری این عطر حداقل ۲۴ ساعت روی پوستم بود با پخش بوی بالا. تستش برای دوست داران ریشه زنبق خاکی مانند و طبیعی(که کاملا متفاوت از زنبق آرایشی هست)، لابدانوم، طبیعت مانند( چوبی، زمینی ، سبز و خاکی )پیشنهاد میشه.

شروع زیبا از نوت های سبزو چوبی و رایحه ای ترش مانند(اون نوت بخصوص دارچینی-بوزی که تو برخی از عطرا مثل اسپایس بمب اکستریم استفاده میشه )با نوت های سبز که برای من یاد آور برگ درخت له شده یا درخت کاجی هست که تو فصل بهار در حال میوه دادنه و رایحه سبزش کل فضا رو پر کرده. هر چقدر این عطر روی پوست بمونه حس کره ای و چوبی عطر زیاد تر حس میشه که حس چوبی و کره ای و کمی شیرین و مشکی-مخملی مانندی رو ایجاد میکنه و من شخصا همچین ترکیبی رو تو هیچ عطری ندیدم که با توجه به نوت ها حاصل ترکیب نوت های نرم و آجیلی، مولکول کشمیران، مشک،چوب سدار، چوب پالو سانتو و چوب صندله که فقط و فقط برای درک زیبایی و جادوی رایحش باید استشمامش کنید، شاید بگم نرمی و حس ضخیم و مخملی مانند عود رو داره بدون ذره ای رایحه انیمالیک یا حس چرمی، رایحه ای متفاوت در عین حال همه پسند.
قیمت با توجه به رایحش از نظر من واقع نگرانه نیست و بالاست و تفاوت این سری با سری عادی امواج صرفا حس قوی تر نوت چوب صندل هست که تو هر سه عطر حس میشه. عملکرد این عطر نسبت به دو عطر دیگه کمتر بود اما همچنان موندگاری دوازده ساعته رو روی پوستم تجربه کردم.اگه از ترکیبات سبز و چوبی با حس نرم و خامه ای مانند خوشتون میاد تست این کارو از دست ندید‌.

عطری هست پر از تضاد و کاملا متفاوت با کارهای ده سال پیش این برند که کاملا حس اورجینال و خاص این برند رو داشت، از یه طرف بیس این کار کاملا دیزاینری مدرن و آدامسی با وانیل شیرین و گورماند (کیک-بستنی) مانند هست که یاد آور کار های مدرن و همه پسند و پوشیدنی هست(کار های مارلی، اینیشیو، بی دی کی، یونیک لاکچری، نیشانه، منسرا و هر عطر گرم و وانیلی مدرن که تو چند سال اخیر استشمام کنید و غیره) و از طرفی اون رایحه تند و ادویه مانند و عطاری مانند و تلخ و رو داریم که هیچ جایی تو عطر های مدرن و پوشیدنی ندارن چون اینجور روایح فضای شرقی و عربی مانند دارن. مثل اینکه کروات و تاکسیدو رو روی دشداشه بپوشی. حس میکنم امواج سعی داره اون دی ان ای قدیمی تر خودشو با حس و حال مدرن تر؟ ترکیب کنه تا هضم رایحش برای عموم راحت تر باشه و فروش بیشتری داشته باشه، مثل کاری که با کینگ بلو انجام داد( ترکیب عود به شدت تخمیر شده و عربی با نوت های شیرین و دیزاینری مدرن که به هیچ وجه جور در نمیان و انگار ساخته مارلی بود تا امواج) اما از نظر من بیشتر و بیشتر از امضای قدیمی خودش فاصله میگیره و مثل اکثر برندای بازار میشه که حس میکنم هدف امواج امروزی همینه، دوری از دی ان ای قدیمی و خاص خودش و همرنگ شدن با همه برای فروش بیشتر.
رایحه این عطر بعد از چهار روز با دو اسپری روی پوستم حس میشد و تا ۱۵ ساعت پخش بوی دو متری داشت.