Filippo Sorcinelli - Reliqvia

فیلیپو سورسینلی رلیکویا

مردانه - زنانه
کد کالا : ATR-45581
نوع عطر : نا معلوم
check icon ضمانت اصالت کالا
مشخصات رایحه
گروه بویایی :
عطار :
طبع :
مشخصات تولید
نام برند : فیلیپو سورچینلی
کشور مبدأ : ایتالیا
سال عرضه : نامشخص
کد کالا : ATR-45581
check icon ضمانت اصالت کالا
تعداد بن این کالا : 0
بن های فعلی شما : 0
می‌توانید مصرف کنید : 0
قیمت پس از مصرف بن ها
تماس بگیرید
رای کاربران
  • عاشقشم
    14
  • نمی پسندم
    5
  • - 25 سال
    0
  • + 25 سال
    8
  • + 45 سال
    2
  • روزانه
    1
  • رسمی
    9
تعداد رای های ثبت شده : 61
ترکیبات اعلام شده
توضیحات

Filippo Sorcinelli Reliqvia - فیلیپو سورسینلی رلیکویا

از اسانس های بکار برده شده در این عطر می توان به درخت کاج ، ادویه گل میخک ، شکوفه پرتقال ، آمیریس، صمغ درخت مصطکی، نعناع هندی ، چوب صندل سفید ، چوب کشمیر ، چوب گایاک، روایح دودی، پرتقال، جوز ، تنباکو ، لامی ، انگور فرنگی سیاه اشاره کرد.

برند فیلیپو سورچینلی
کشور مبدأ ایتالیا
مناسب برای آقایان و بانوان
اسانس اولیه درخت کاج ، ادویه گل میخک ، شکوفه پرتقال ، آمیریس، صمغ درخت مصطکی
اسانس میانی نعناع هندی ، چوب صندل سفید ، چوب کشمیر ، چوب گایاک، روایح دودی
اسانس پایه پرتقال، جوز ، تنباکو ، لامی ، انگور فرنگی سیاه
نمره کاربران
Reliqvia-فیلیپو سورسینلی رلیکویا
رایحه
8.5
13 رای
ماندگاری
8.2
13 رای
پخش بو
7.8
13 رای
طراحی شیشه
9.3
13 رای
این عطر برای من یاد آور ...
عطرگرام
نظرات کاربران (16 نظر)
راهنمایی مطالعه نظرات :
* نظرات اصلی که بدون خط آبی هستند نظرات مرتبط با محصول می باشند. نظرات پاسخ که با خط آبی هستند ممکن است از بحث در مورد این ادکلن فراتر رفته باشند.
** برای مطالعه نظراتی که صرفا مرتبط با این محصول هستند نظرات اصلی را مطالعه نمایید.
10
رایحه
9
ماندگاری
7
پخش بو
10
طراحی شیشه
"ای بیچاره مرگ، تو بنده ی تقدیر ، تصادفات زمانه، و مطیع اراده پادشاهان ستمگر و مردم دست از جان شسته ای و همواره جلیس و همکامه با زهر و جنگ و مرضی، و افیون و سحر نیز با تو در خواب کردن برابر و از تو مهربان تر و سبک دست ترند. چون چنین است این همه کبر و غرور چیست؟ خوابی سنگین ما را فرا می گیرد و پس از آن بیداری جاودان که در آن تو را راه نیست ما را پذیره خواهد بود. که مرگ خود مردنی و فنا شدنی و حیات ابدی و سرمدی است."
آنچه باقی می‌ماند حیات انسان است. نه تنها مسیح، که انسان باقی می‌ماند.

عاشق رایحه و فضایی که جناب افرا توصیف کردند "اسرار آمیز و ترسناک" و "کندر با اصالت" و پیچیدگی عجیب غریب رایحه شدم و فعلا توصیف دیگه ای ندارم و ماندگاری برای من بالاتر از معمول و راضی کننده بود.
به شخصه اتاقی زیر زمین را متصور میشم که اشیاء همه چوبی و شمعی یا دو روشن و کشیشی جوان جسدی مقدس را به لطف مرکبات معطر میکند.
از دوستی با علایق مشابه خودم پرسیدم نظرشون روی پوست من چیه که گفتند انگار کاسه ای چوبی نیمه پر با خون و معطر با شکوفه پرتقال را استشمام می‌کنند و لحظه ای از زمان و مکان غافل میشند.

عاشقشم ولی بیشتر انسان ها نیستند. این را در نظر بگیرید و بلایند بای نکنید.
18 آبان 1403 پاسخ تشکر
14 تشکر شده توسط : یاس Mahmoudreza ganjali

درود...

شخصا دلم میخواد این عطر رو فول ور کنم و در انزوا فرو برم
یکی این کار و یکی شاهکاری بنام لوز...
کندر چقدر فضای نافذی داره!!باید زودتر به این دو عطر قائل میشدم. برای لحظات ملکوتی انسان ساخته شده.
جدا از تاثیر فضای کندر، طراحی سورچینلی بر تداعی فضای کلیسا و مصائب مسیح هم مزید بر این حالت روحانی میشه.

از پرفورمنس کار هم بگم،فکر میکنم تولیدات جدید اینجوری شده باشه نسبت به نمراتی که داده شده برای من پخش و ماندگاریش پایین تره.رایحه عطر هم ترکیبی از سکرست از لابراتوریو الفکتیو و لوز از همین لاین هستش که هر سه کار فضای کندری،دودی توشون مشهوده. لوز از لحاظ پرفورمنس بهتر عمل می‌کنه.
03 آبان 1403 پاسخ تشکر
15 تشکر شده توسط : Mahmoudreza ganjali یاس

10
رایحه
9
ماندگاری
9
پخش بو
10
طراحی شیشه
این عطر رایحه بشدت دارکی داره برای کسانی که تجربه ای از این دست روایح ندارند و صرفا از شیشه و اسمش خوششون اومده به هیچ وجه توصیه نمیکنم بوی صبحگاه قبل از طلوع درکنار آتش که مقداری کندر توش دود میکنه و باران نمناک و باد و صمغ درختان کاج و بوی ذغال نمناک رو تو ذهنتون تصور کنید!
02 شهریور 1402 پاسخ تشکر
12 تشکر شده توسط : complihanicated امیر رنجبر

7
رایحه
8
ماندگاری
8
پخش بو
9
طراحی شیشه
کُندر...کُندر...کُندر....

انگار که مدتها در معرض دود کندر بودید‌..
در یک مکان مرطوب که رطوبتش باعث شده دود بر لباستون بشینه...
عناصر دیگه هم به وضوح حس میشن البته ولی کندر به مراتب قوی تره.
جالب بود واسم رایحه اش..
از اون روایحی که زمان روشون تاثیر نداره. عطری طراحی شده که زمان رو از گذشته تا به امروز و آینده قراره حمل کنه.
مثل دود کندر...ritualistic..ancient
درسته که بر پایه ی محیط کلیسا و المنت های اون طراحی شده ولی کندر باستانی تر از این حرفهاس.
به اولین بار که روی آتش رفت...
نمیدونم چندهزار سال پیش و چه کسی اولین بار رایحه ی‌ صمغ سوخته ی کندر و دودش به مشامش خورد و آیا بر حسب اتفاق بود یا که چی... هرچی که بود، ماندگار شد...
و نسل هاس که در همه ی مراسم ها، از کلیسا گرفته تا معابد مخصوص آیین های paganism حضور داشته. از شرق به غرب..
از اسپند دودکن مادر بزرگم تا..... دیگه نگم برات...
این عطر هم قراره ماندگار بشه.. فقط و فقط بخاطر کندر سوخته اش... که گویا یکمی هم خیس شده.

🕯🙏🏻🕯
24 تیر 1402 پاسخ تشکر
18 تشکر شده توسط : Mahmoudreza ganjali complihanicated
با اینکه این کار واسه تابستان نیست ولی خب گویا مشامم بهش معتاد شده.
گهگاهی میپوشم واس دل خودم و هر دفعه بُعدی جدید ازش واسم هویدا میشه..
به معنای واقعی یه اثر هنری هست.


04 مرداد 1402 پاسخ تشکر
14 تشکر شده توسط : هاشم پور حامد ج
کندر واقعا مجذوب کننده هست و وقتی باهاش آشنا بشی دیگه نمیتونی ولش کنی. رایحه کندر در این عطر خیلی طبیعی و و باکیفیت تقریبا مشابه بوئیدن ظرف کندری باکیفیت هست که پودر و خرده های کندر در تهش جمع شدن. رایحه رایج کندر در عطرها، همین رایحه "ظرف کندر" هست و نه رایحه ای که از سوختن و دود کردن کندر ایجاد میشه. به همین دلیل اطلاق "دودی" به عطرهای کندری تناسبی نداره.

پی نوشت: کندر رو میتونید از عطاریها تهیه کنید و نسبتا ارزون هست. فقط موقع خرید توجه کنید که دو نوع کندر داریم (بگذریم که بعضیها ممکنه سقز رو به اسم کندر بهتون بفروشن). کندر نر و کندر ماده (شاید درختش نر و ماده داره یا شاید از دو گونه متفاوت هستن). کندر نر همون کندر خوراکی هست که چندان تلخ نیست میشه مثل آدامس جویدش (البته کمی قلق داره و باید اولش با دندانهای جلو و بطور سطحی جویده بشه تا خوب خیس بشه و نرم بشه). کندر نر در بازار بلورهاش کوچکتر، روشن تر (زرد شفاف معمولا) از کندر ماده هست. من گاهی چندتا بلور کندر نر رو پودر میکنم و در قهوه حل میکنم (به سختی حل میشه) و طعم فوق العاده ای به قهوه ام میده (لطفا باریستاها ایده من رو کش نرن!)
کندر ماده که بهش کندر آتیشی یا دودی هم میگن، بلورهای درشت تر و تمیز تری داره ولی رنگش به قهوه ای نزدیکتره . برای جویدن مناسب نیست چون خیلی تلخه ضمنا بلورهاش شکننده هست و آدامسی نمیشه و در عوض توی دهان مثل آب نبات به آرامی حل میشه. طعمش کمی نعنایی و تند هست.
برای دود کردن، کندر (نر یا ماده) رو میتونید روی ذغال گداخته یا یک سطح داغ فاقد شعله بگذارید. بوی دود کندر نر و ماده متمایز هست. من بوی کندر ماده رو بیشتر میپسندم و به بوی دود سقز شبیه تره و عمق و غنای صمغی چوبی بیشتری داره.
ضمنا تکه های سقز (صمغ درخت بنه) رو هم میتونید دود کنید و بوی چوبی صمغی بسیار منحصر به فردی داره .
قرار گرفتن زیاد در معرض دود صمغها مضر هست. لطفا در محیطهای دارای تهویه و برای مدت محدود انجام بدید.
05 مرداد 1402 پاسخ تشکر
24 تشکر شده توسط : هاشم پور marjanmohamadi
بنده هم گاهی اوقات عصرها بعد از دوش و حمام این عطر رو به موهای سینه ام میزنم و دراز میکشم جلوی کولر و از انتشار رایحه توسط باد کولر و پیچیدن بوی کندر توی دماغم لذت میبرم!
18 شهریور 1402 پاسخ تشکر
3 تشکر شده توسط : هاشم پور محسن جمالیان

10
رایحه
9
ماندگاری
8
پخش بو
10
طراحی شیشه
لذتی از سر خستگیِ مفرطِ جویدنِ کندری تلخ!

کندرِ خوراکی نرم است، لابه لای شیار دندان جا خوش می کند، هرچه بیشتر جویده تلخ تر خواهد شد.
میخِ میخکگون فرو می رود بر دیوارِ افکار؛ کندری آنقدر جویده، سنگ شده، فورانِ رگه های تلخ بر حلقی گرفته؛ و کسی چه می دانست آنجا چه خبر بوده و است؟!
تلخی اما کفایت نمی کند!
باید پر شود تمامِ او از فریادش! باید که زندگی کند در او و رگ و پی و پیشانی اش!
دود و بخورش از جا بلند شد.. آن یکی را محکم تر میانِ دندان هایش فشرد.. صدای دندان قروچه با فریادِ چوب آمیخت.
چوبی به آتش کشیده که شعله اش خیالِ خفتن نخواهد داشت!
دگر بار رنجی شیرین و لبخندِ دلفریبِ شکوفه ی پرتقال بر لبانی تشنه!
لذتی از فرطِ خستگی و جویدنِ کندری تلخ!
غلتان میان افکارِ افسار گسیخته، گم گشته میان دامنه بی حد و مرز احساسات آدمی!
.........
برای بوییدنِ رِلیکویا باید دانست که نصیبه ی بشر از ازل تا به امروز رنج بوده و درد و مصیبت!
تلخ، شیرین، بی انتها!
04 خرداد 1402 پاسخ تشکر
42 تشکر شده توسط : complihanicated فرهاد

هنگامی که در جلجتا مسیح را می‌بردند که بر صلیب کشند ، العاذر مرده ای که به معجزه ی مسیح زنده شده بود در صف تماشاگران ایستاده بود و سخت با خودش چالش داشت که منجی مرا دارند می‌برند که بر صلیب کشند و من کاری برایش نمیکنم که در نهایت با کشمکش فراوان با خودش زیر لب زمزمه کرد : مگر خود نمی خواست ور نه می‌توانست....یعنی او خودش می‌خواهد که بر صلیب کشیده شود و گر نه کسی که مرا از نو زنده کرد ، نمی‌تواند خود را نجات دهد...
و این حقیقت تمامی قهرمانان بنی بشر است . ابر انسان‌هایی که خود سبک زندگی‌شان را انتخاب می‌کنند. بهشت شان جنگل شوکرانهاست و شهادتشان را پایانی نیست.
به ابتذال زندگی می‌خندند و به شکوه رنج ، درد ، مبارزه و مرگ میبالند...
این عطر داستان شهیدان تاریخ است علی الخصوص مسیح...اگر زندگیتان شبیه شهداست ، این عطر عطر شماست ور مرد خواب و خفتی رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن....
08 اردیبهشت 1402 پاسخ تشکر
34 تشکر شده توسط : Mahmoudreza ganjali نیک یوسفی
درود جناب کبیری. یاد شعر زیبای «مرگ ناصری» از شاملو افتادم...ممنونم از متن زیبای شما 🌾
08 اردیبهشت 1402 پاسخ تشکر
14 تشکر شده توسط : هاشم پور Rezvani

«برمی‌خیزم و در دردهای شب قدم می‌زنم»
یکی از غیرپوشیدنی‌ترین و سنگین‌ترین عطرهاییه که به زندگیم بو کردم. حس میکنم داره از مچ دستم دود بلند میشه، دود سوختن کندر. "آنچه باقی می‌ماند"؛ بازمانده، عتیقه... اونطور که الیاده می‌گه اشیایی که زمانی متصل به بدن مقدس بودن بعد از این دارای "امر قدسی" شده‌‌ان، مارسل موس در نظریه عمومی جادو هم به تماس به عنوان یکی از ابزار جادو برای انتقال امرقدسی اشاره داره؛ نکته این‌جاست که از این منظر امرقدسی در عین تقدس، ناپاک و ممنوعه.
از همون آغاز بوی کندر و صمغ (چنان‌چه در نت‌ها اومده صمغ درخت مصطکی) چنان توی صورتت میزنه که انگار داری توی زیرزمین‌ها، توی کاتاکومب‌های متروک و تاریک یه کلیسای رها شده پشت سر یه اسقف کور و قوزی راه میری که از قصه‌های بورخس یا اکو بیرون اومدن، اینقدر تاریکه که فقط میتونی مسیر بو رو دنبال کنی، گویا از شکوفه درخت پرتقال و پرتقال شیرین و انگور سیاه هم استفاده کرده، نه این‌که نتونی استشمام کنی، اما در مقابل این همه چوب و دود، اینا شبیه روزنه‌های استوانه‌ای نوریه که کم رمق از خلل و فرج سقف به راهرو پیشِ روت میتابه تا در فضا حجم دود رو بیشتر ببینی، نه چیزی دیگه. و این فضا نقش مهمی در فهم این عطر بازی می‌کنه.
بعدتر بدون اینکه ذره‌ای از بوی کندر کم بشه میتونی کشمیر رو هم حس کنی و این حس فقط معطوف به شامه نیست، انگار اسقف برای اینکه اشتعال عودسوزش کم نشه مدام توش چوب میریزه. این نور سوختن، تنها نوریه که میتونی توی این تاریکی عمیق ببینی. باقی فقط روزنه‌های فرعیه.
این عطر اینقدر بُخوری ادامه پیدا میکنه که واقعا قابل پوشیدن نیست ولی قطعا اعتیادآوره. به نظرم عطریه که فقط و فقط باید در انزوای روحی و در شهودی‌ترین حالت بو کرد و با ردا پوشید(شبیه تعریفی که آروو پرت از موسیقی خودش ارائه میده). اینقدر بخوری که من بعد از چهل دقیقه تازه بوی صندل به مشامم رسید، اون موقع انگار تازه رسیدی به محراب. بعد اسقف برمیگرده و تو خودت رو میبینی، هم در چهره‌ی اسقف، هم در چهره‌ی مسیح وقتی دارن به گور میسپارنش، و از جای زخم کهنه‌ی چشم‌ها و دست مسیح خون نیومده ، صمغ ماسیده و داره چکه مي‌کنه، چکه مي‌کنه روی مچ دستت، چکه می‌کنه روی گردن،‌چکه مي‌کنه روی چال زیر گلو، این چکه همون رلیکویاست... (پیشنهاد می‌کنم حین تست کردن عطر به قطعه‌ي hierosgamos از پروژه‌ی Metatron omega گوش بدید.)
در نهایت هم این جملات طاهربن جلون رو علاوه میکنم:
"برمی‌خیزم و در دردهای شب قدم می‌زنم
حزن من چون قدیسه‌ای است که پشت چرخ نخ‌ریسی نشسته است
خاطرات آن زندگی که آن‌را نزیسته‌ام
ظاهر می‌شوند چون درختانی که از برای افروختن از ریشه درآمده‌اند..."
30 بهمن 1401 پاسخ تشکر
26 تشکر شده توسط : کورش اچ هاشم پور

عجب حلوای قندی تو ، امیر بی گزندی تو

عجب ماه بلندی تو ، که گردون را بگردانی
13 دی 1401 پاسخ تشکر
20 تشکر شده توسط : Rezvani هاشم پور

اين روزا دل و دماغي براي استفاده ي عطر نيست، براي هيچي نيست.
روزي ك اينو تست كردم برام غير قابل تحمل بود حس ميكردم توي دخمه گير افتادم. اين عطر براي اين روزاس
31 شهریور 1401 پاسخ تشکر
23 تشکر شده توسط : هاشم پور nazanin
ادکلن ها آرزو شدند برای خرید یه ادکلن معمولی باید یه ماه کار کرد یعنی سی برابر دنیا باید کار کرد برای یه ادکلن معمولی ۲۰۰ دلاری وقتی همونم میخری نمیدونی کار درستی کردی یا اشتباه عذاب وجدان میگیری یه چیز رو میخری نمیتونی با دل خوش استفاده کنی برای خرید یه ادکلن دویست بار با خودت کلنجار میری آخه کجای این دنیا اینجوریه ؟ از چیزای پولی که محروم شدیم الان از چیزهای رایگان محروم شدیم دو تا عکس ادکلن تو اینستاگرام می‌دیدیم الان نمیشه دید.

دلخوشی روایح خوش بود که آن را هم دیگر انگیزه ای نیست.
31 شهریور 1401 پاسخ تشکر
37 تشکر شده توسط : نیک یوسفی complihanicated

به بینی من این عطر به آرامیس هاوانا شباهت داره،شاید به خاطر تنباکو و میخک باشه.
در هاوانا بوی صابونی حس میشه ولی اینجا یه مرکبات اضافه داره
شروعش من بوی زیره رو به وفور حس کردم،البته چند سالی میشه زیره رو نبوییدم ولی فکر کنم در حافظه بویاییم مونده باشه،و این حافظه برای آرامیس هاوانا هم صادقه
دوستان عزیز اگر کسی نظری درباره حضور یا عدم حضور زیره در این عطر داره خوشحال میشم بهم بگه
11 شهریور 1401 پاسخ تشکر
13 تشکر شده توسط : هاشم پور marjanmohamadi
گفته ام رو پس میگیرم،فکر کنم نمیشه اینقدرها به حافظه بویایی اعتماد کرد.
کنجکاو شدم و رفتم هاوانا رو تست دوباره داشتم،شبیه دونستنش به عطرهای دیگه مثل پولو سبز راحتتره تا این عطر.شباهتهایی بین هاوانا و رلیکویا حس میشه ولی نه به اون اندازه ای که من در کومنت قبل گفتم
تشکر
13 شهریور 1401 پاسخ تشکر
5 تشکر شده توسط : هاشم پور marjanmohamadi

Atrafshan logo
عطرافشان
پشتیبانی سایت
عطرافشان
سلام کاربر گرامی
چطور می توانیم به شما کمک کنیم؟