تصویر ها | Stalker

•میوه‌ای-فوق‌العاده آرومایتک، چوبی-شرقی-رام و  بسیار معطر.

لیمو و هل شروع شاداب و معتدلی را شکل داده و رایحه را در قلب،  به دست سیب، وانیل، اوک‌ماس، آناناس و رام می‌سپارند. حال گرمای آرامش‌بخش جایگزین طراوت سیتروسی ابتدایی شده و خاطر را به قرار می‌رساند. 

•نت سیب بسیار دل‌چسب و‌لدت‌بخش بوده و رایحه را اعتیاد‌آور کرده است.

 

•برای زمان‌هایی است که روز، پر از کار بوده و خسته به خانه رسیده است. دوش آبگرم، خستگی را از تن برده و چای دم می‌‌کند. یک پاف روی مچ دست و دیگری داخل آرنج اسپری می‌کند. روی مبل می‌نشیند و منتظر دم کشیدن چای می‌شود.

 

•مخصوص رستوران رفتن، کافه‌هایی با نورهای موضعی و رنگ‌های گرم انتخاب فوق‌العاده‌ای است. 

کت تکی به رنگ قهوه‌ای سوخته و پیراهنی سرمه‌ای تیره که بسیار با میدل‌نوت و سدر در بیس نت هماهنگ شده و کاراکتر مردانه را تقویت می‌کند. 

جوان‌ترها هم می‌پوشند؟

بله، اگر بدون کت و تنها با پوششی کلاسیک متشکل از پیراهنی سفید که زنجیر ساده‌ای آن را زینت ببخشد بپوشد و شلواری ترجیحا تیره رنگ، کفش‌ها جیر و هماهنگ با رنگ کمربند.

اصلاح صورت و مو کلاسیک.

ساعت، کلاسیک و استفاده از دستبند ساده در دست دیگر تکمیل‌کننده خواهد بود.

 

•خوش‌گذران اما موقر، دلربا، شاد و اجتماعی اما آداب‌دان.

 

•بازخورد:۸.۵

کیفیت رایحه:۸.۵

طراحی شیشه:۸.۵

Clive Christian-Ecstatic 22 فروردین 1404

•اکستاتیک فوران احساس است و اغواگریْ با رنگ‌های شاداب.

گلهای سفید در قلب هوشمندانه و کاربردی جایگذاری شده‌اند. تصاحب”قلب”!

خلسه‌ای به وجود آمده از مواجهه‌ی مستقیم با رنگ. مانند نگریستن به تابلوی نقاشی طبیعت‌ بی‌جانی در قرن هفدهم با شاخصه‌های فلاندری-هلندی به دست استادی در دربار. و گلهای کمیابی که تنها برای حضور در نقاشی تهیه و چیدمان شده‌اند.

 

•اواخر دوره باروک است و نجوای روکوکو با آن سرخوشی آزادانه و شوریده‌اش که بسیار متقارن است با سری Addictive Arts از کلایو کریستین.

 

•هر دو را خریداری کردم(هدونستیک و اکستاتیک) و شروع نوشتن را با اکستاتیک.

 

•اکستاتیک، ارمغانی است اورینتال(به معنای کلمه اورینتال) با لحنی وایت‌فلورال-چوبی-کهربایی و کمی هم‌ میوه‌ای. 

 

اورینتال از چه بابت؟

نه صرفا متریال. بلکه فرم.

 

سری “ادیکتیو آرتس” تنها عطر نیستند. بلکه پیش‌کشی هستند از دل ویژ‌ه‌ترین بازارهای شرق. 

 

•منزل مزین است به تزئینات روکوکو و معماری بر جای مانده از دوره باروک.

روی میز پارچه‌ای از ابریشم است و گلدانی نقره‌ای بر رویش. ساقه‌های سبز و تیره در انحنا رو به پایین دارند و گلها آرام. نور نرم و یکدست از تک‌پنجره‌ی سمت چپ آهسته وارد اتاق می‌شود و گلبرگ‌های حساس گلهای سفید را و پارچه‌ی سرمه‌ای تیره و دیوار همرنگ با پارچه را روشن می‌کند.

 

کلیت از نظر بنده:

•فرصتی پیش آمد از جایگاه طراحی شیشه یا فلاکون در انتخابم بنویسم. 

برای بنده که فضای تحصیل و کارم در حوزه‌ی هنرهای تجسمی‌ست، “وسواس بصری” و “امر زیبا” از مهم‌ترین پارامترهایم برای خرید یک عطر هستند.

-برای من داشتن یک عطر همیشه برای استفاده کردن 

نیست. گاه نیاز دارم تنها با در دست گرفتنش خاطر را آرام کنم. مواجهه‌ با زیبایی یک شیشه‌ی عطر زیبا خلاقیت و تزکیه بواسطه‌ی “امر زیبا” را در من افزایش می‌دهد. 

مگر می‌شود این فلاکون آبی کبالت را با آن درب نقره‌ای زیبایش و بدنه‌ای که اندازه، نوع شیشه و رنگش کاملا به قاعده و هنرمندانه یک شاهکار را می‌سازند در دست گرفت، از زوایای مختلف رقص نور و جلوه‌هایش را در درون و بیرون این آبی استثنایی دید و قلب رقیق نشود؟

 

همچنین ابعاد کاملا به قاعده‌اش‌ به من اجازه می‌دهد 

که در جلسات متناسب با فضا، گالری‌ها، مراسم‌ها و سفر آن را همراه با خودم ببرم و حضورش برایم بازخورد‌های درخشان و البته افزایش اعتماد به نفس به همراه خواهد آورد.

 

•البته که آیتم‌های بسیاری برای بررسی یک شیشه‌ی عطر مورد توجه قرار می‌گیرد که آن وابسته به “فرم” است که در هر اثر مجزا و مخصوص به خود بررسی می‌شود. امید که بتوانم در زمانی‌های آتی خدمت دوستان ارجمندم انجام وظیفه کنم.

 

•اکستاتیک اگر…

موسیقی بود: ویوالدی(کلاسیک)-Coldplay(معاصر)

دوره‌ی تاریخی-هنری: باروک-روکوکو و آثار مربتط با آنها

 

رایحه:۸-۹

پرفورمنس:۸.۵-۹

طراحی شیشه:۱۰ از ۱۰

 

•عکس کلوز‌‌آپ با دوربین سونی آلفا سون مارک III ثبت شده است.

تقدیم به نگاه عزیزان

Roja Dove-Isola Blu 7 فروردین 1404

•شروع ایزولا بلو صرفا سیتروسی و شرقی نیست. از همان ابتدا پیچیدگی الگو می‌شود. مرکبات، گل‌ها و رگه‌ای شبه رُزی، مرا به سفری می‌برد که جغرافیای واحدی ندارد، بلکه نوع سفر و المان‌های فضا را وصف می‌کند.

•قطعا سفری لوکس است. یات سفید بر روی امواج نیمه-لرزان نزدیک به ساحل، آرام گرفته است. 

صبحانه در فضای بیرون سرو می‌شود. بادبان بسته است و صدای نسیم که در میان پارچه‌های زخیم آن نجوا می‌کند. 

•با پوششی کژوال شامل پولو شرت و شلوار کتان به رنگ سفید، کمربند به رنگی متباین با سفید و کفش‌ها از لورو پیانا. ساعت، یات مستر. عینک ray-ban وی‌فرر قهوه‌ای و اصلاح مو‌ها کلاسیک.

 

•برخوردی متفاوت و خلاقانه در عطرهای بهار-تابستان با حضور نت‌ها و معماری شرقی. 

 

•ابعاد شیشه و طراحی‌ زیبا، بسیار مناسب حمل در کیف دستی‌ست و همراه داشتن آن برای آفیس در این روزهای مطبوع بهار و همینطور کافه‌های غیر مسقف بسیار بازخورد خوبی برایتان به‌همراه می‌آورد.

Bleu de Chanel-EDP 3 فروردین 1404

•حال که داریم پا به روزهای گرم می‌گذاریم، عطرهای گرم را بر طاقچه‌ی قلبم گذاشتم و خنک‌ترها را در ردیف جلو، طوری که دیدنشان هم حالم را خوب می‌کند. از جمله‌ همین کار.

•بلو در شنل او د پارفم. 

ترکیبی معتدل، عمیق و کمی تاریک. 

تلخی و خنکیِ کاریزماتیک مرکبات بر بستر سدروود و کهربا و گیاهان در آغاز، بلو د شنل را در میان کارهای دیزاینریِ تلخ-معتدل، تامل‌برانگیز می‌کند. رفته‌رفته با ظهور چوب صندل و جوز، تندی اولیه صیغل می‌خورد. البته که حضور المان‌های گلی و مرکباتی در میانه لحن اتمسفر اولیه را ادامه می‌دهد. دقایقی بعد، رگه‌های عمیق و غالب نت‌‌های چوبی و فلفل، زنجبیل و هاله‌ی ملیح دودی، مکمل کاراکتر این عطر موقر و خوش‌پوش می‌شوند.

•استفاده از رنگ آبی سرمه‌ای در پوشش، به زیبایی و اثر‌گذاری این عطر قوت می‌بخشد.

 

•به نظر بنده بلو د شنل او د پارفم در بین کارهای دیزاینری بواسطه‌ی شخصیت رایحه و طراحی شیشه عطر از پتانسل بالایی برخوردار است به نحوی که شاید بتوان آن را میان دیزاینری و نیش دانست. 

 

•قابل استفاده هم با استایل کژوال و هم نیمه‌کلاسیک، عمیق-نیمه‌تاریک، خوش‌پوش و سِیف.

 

•رایحه: ۸

پرفورمنس:۸

طراحی:۷.۵-۸

 

کارهای شنل برای فصل بهار و تابستان از نظر بنده:

۱:بلو د شنل (او د پارفم)

۲:اگوئیست

۳:الیور اوم

• عطرهایی که امروز در ساعات مختلف پوشیدم.

Roja Dove-Isola Blu

Bleu de Chanel EDP

Maison Margiela-Sailing Day

•سال جدید رو خدمت همه عزیزان تبریک عرض می‌کنم و بهترین‌ها رو برایتان آرزومندم.🌱💐🌱

 

Le Labo Baie 19 27 اسفند 1403

•بِی۱۹. 

کمی دشوار است اولویت کلماتی که قصد دارم چیدمان کنم.

•سبزگونه اما آغشته به خاکستری، پچولی، کمی خاکی، پِتریکور، آروماتیک، کلاسیک، عرفانی، مات، معتدل، نیمه-خنک، تمیز و کمی مرطوب، بسیار خوش‌پوش.

•کلسیکال راک، راک، سافت‌راک.

 

•کاراکتر اصلی کیست؟

امکان ندارد پس از هر بار استشمام این اثر بلافاصله ترک Curse of the Traveller از جناب Chris Rea برایم تداعی نشود. اصلا بِی۱۹ متقارن است با این قطعه.

 

•بِی۱۹؛افسون رهرو: 

مرد، جاافتاده و تنهاست. ریشِ پر و مرتب. نگاهی نافذ که در سایه‌ی فرورفته‌ی‌ چشمانش، گیراتر شده است و تواناتر. باران پاییزی می‌بارد و آسمان تیره. قطرات آب بر پیکر کت چرمی مشکی‌اش فرود می‌آیند. سپس از روی دوشش رهسپار چکمه‌های دست‌دوزش شده و بر خاک و آسفالت جاده آرام می‌گیرند. به آرامی در حال حرکت است، و تلالو نور ملایم روی بدنه‌ی نقره‌ای هارلی دیویدسون دسته‌ کوتاه.

صدای چرخ‌دنده‌ها و قطعات هنگام تعویض دهنده و نجوای دلنشین موتور روی آسفالت ابریشمی.

باران همچنان بر جاده می‌بارد و لحظه ابدیست.

 

•زیبایی‌شناسی:

این کار از جمله روایحی است که بوی خاک باران خورده می‌دهد که به اصطلاح آن را “پتریکور” می‌نامیم. که حاصل فرایندی است از تماس قطرات باران و مولکول‌های هوا با باکتری‌های به خصوصی که در خاک وجود دارند.

از آنجا که آسمان و زمین یکدیگر را ملاقات می‌کنند، زیباست. آسمان بشارت خود را بر زمین آورده و خاک خود را به او تقدیم می‌کند و عطر این سنتز در هوا می‌پیچد. مرثیه‌گون و عرفانی.

 

•استایل:

کت چرم مشکی کمی کدر، پیراهن کژوال سرمه‌ای یا سبز تیره با چهارخانه‌های درشت و ساده و تیشرت خاکستری زیر آن ، نیم‌بوت مشکی می‌تواند یا جیر باشد یا کدر مانند کت، اکسسوری نقره از جمله انگشتر، گردنبند و دستبند. عینک از سری وِی‌فِرر Ray-Ban.

ساعت می‌تواند بند فلزی باشد و یا بند چرم مات. شاید همیلتون.

 

•رایحه:۹(از زیباترین و استثنایی‌ترین روایحی که استشمام کردم).

طراحی شیشه: ۸-۹

 

•گرمای روزهای پایانی اسفند و نجوای بهار. از این رو، امروز این کار خنک و مطبوع را برای مصرف روزانه خریدم.

 

•Sailing Day با طراوت و شاداب است. خنک و دلنشین و البته کنترل‌شده. کانسپت و عنوان با پرفرومنس و تولید اثر تناسب دارند. 

رایحه‌ای دریایی-(تا حدودی)عمیق-اقیانوسی که رنگ سرمه‌ای و سفید را در پوشش بهاره-تابستانه به‌همراه ساعتی کلاسیک با طراحی صفحه‌ای مینیمالیستی مجسم می‌کند.

 

•کانسپت؟

تفریحات تابستانه و لوکس دریایی-ساحلی. 

البته با تمرکز بر رده سنی جوانان و آیتم‌های هیجان‌انگیز اختصاصی.

 

•حال که صحبت از لوکس، اختصاصی و البته دریا شد، باید به Roja Dove-Isola Blu هم اشاره کنم که از ارزشمندترین آثاری است که در مجموعه‌ام‌ دارم.

ترکیب پیچیده و بسیار خوش‌ بازخوردی‌ست برای فصل بهار و تابستان. به نظر بنده Isola Blu را می‌توان یکی از منحصر به‌فردترین و لوکس‌ترین عطرهای مناسب برای این دو فصل دانست. انشالله بتوانم در فرصتی این عطر را هم خدمتتان ارائه کنم.

 

•واژه‌ها برای Sailing Day:

آبی-دریایی-آروماتیک، با کیفیت و لوکس، بسیار یادآور استایل اولدمانی برای بهار و تابستان، کژوال و یا اسمارت کژوال، جوان و سرحال، تمیز و مفرح.

Byredo-Bal D’ Afrique 14 اسفند 1403

•سفید، روشن، تمیز، حریر‌گون‌ ، دلربا‌ و جدا اعتیاد‌آور.

شروع مرکباتی-میوه‌ای با رگه‌ای مشهود از گلها جریان می‌یابد. پردازش و اتصال نت‌ها، تحسین‌برانگیز و لحن مرکباتی-آروماتیک که اکنون نیمه‌شیرین-میوه‌ای-پودری شده است، روح‌ را مدهوش‌ می‌کند. 

 

•پوششی یک‌دست سفید به همراه کت بهاره، اسمارت-کژوال، فریم عینک Persol، ساعت با بند نقره‌ای و صفحه‌ی سفید ساده. 

روز بهاری، تعطیلات در جغرافیایی معتدل و سبز که پنجره‌ی خانه‌ها و کافه‌هایش نسیم خنک کوه مقابل را به داخل هدایت می‌کنند.

 

•در میان عطرهای مرکباتی-آروماتیک و خنک، قطعا “بال د آفریک‌” یکی از منحصر‌ بفردترین آثاری است که تولید شده است. مرکبات، گل‌ها و انگور سیاه که با تبدیل‌های قاعده‌مند به مشک، وتیور و نت‌های چوبی می‌پیوندند، لحنی جدید، خلاقانه و روح‌افزا را خلق می‌کنند. 

 

•از منظر بنده، “بال د آفریک” و “کرید سیلور مانتن واتر” دو بال یک فرشته هستند. و یا شاید روحی واحد در دو‌پیکر که مخرج مشترکشان آن انعکاس سفید و ملکوتی است که در کوهستانی برفی متجلی می‌شود.

 

•انشالله مانند Sellier از همین برند، مستمر این اثر را تمدید خواهم کرد.

 

رایحه:-۹-۹.۵

طراحی شیشه:۷.۵-۸

Byredo-Sellier 27 بهمن 1403

•در ابتدا عرض کنم. این یک شاهکار است!

‌Sellier در اعماق قلب ساکن می‌شود. چای، چرم، کشمران، نت‌های چوبی، تنباکو و اوک‌ماس در اجرایی به وحدت‌رسیده فضایی گرم، عمیق، رومانتیک، لذت‌بخش و به گونه‌ای اسرارآمیز-عرفانی خلق می‌کنند که البته بنده رایحه‌ای شبیه به وانیل و نارگیل هم از این اثر دریافت می‌کنم که فوق‌العاده زیباست! بسیار زیبا!

 

•Sellier مانند Stationary Traveller نسخه‌ی اینسترومنتال از Camel است. یا تک‌نوازی‌های Gray Moore. یا آثار جناب Nick Cave. و یا هر اثری که در تاریکی، قلب را مملو از امید، عشق و معجزه می‌کند. همچون Stalker از تارکوفسکی.

 

•انشالله این عطر را پیوسته تمدید کرده و البته تعدادی بیشتر برای کلکسیون تهیه خواهم کرد.

 

•رایحه:۹.۵

•پرفورمنس:۸.۵-۹

•ماندگاری:۸.۵

•طراحی شیشه:۷

•حیرت‌زده شدم. پس از اولین اسپری داخل جعبه، فضا مملو از رایحه‌ی پیچیده‌‌ای شد که چای با لحنی گلی-اگزوتیک-آروماتیک در کنار مرکبات هم‌سرایی می‌کردند. با همراهی فلفل و یاسمن فضای گلی-مرکباتی رفته‌رفته پیچیده‌تر شده و نجوایی مرموز با سوناتی تلخ-شیرین بر بستر چوبی-نیمه‌گرم ارائه می‌شود. تکنوازی چای در قلب، کلیدی‌ترین نقش را ایفا می‌کند. معرفی کاراکتر!

اصیل، نجیب، رومانتیک، کاریزماتیک و رئوف. 

شروع جوان و سرزنده(مرکبات، یاسمن وفلفل) که به‌واسطه‌ی چای به نت‌های چوبی و غنی متصل می‌شوند، شخصیتی شکل‌گرفته، متین و عمیق را ترسیم می‌کند.

 

•بسیار لوکس، زیبا، خوش‌پوش به‌ویژه با اکسسوری و یا جواهرات، معتدل.

تمامی خدمات این سایت، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می باشند و فعالیت های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است.

هرگونه استفاده از مطالب این سایت بدون اجازه مدیران آن غیر مجاز بوده و تبعات آن بسته به نوع تخلف، متوجه افراد خاطی خواهد بود.

Iran flag  Copyright © 2007 - 2025 Atrafshan