•کاغذ نمناک و چوبی مرطوب. مرا به یاد نقاشی “فیلسوف در حال اندیشدین” رامبراند میاندازد. گویی بوی بوم و پلکان اتاق فیلسوف هر دو ملموس میشوند. لوندر و دارچین حالتی پودری و ذرهمانند میسازند همانطور که گاهی اجرام برادهمانند معلق در هوا را در مقابل منابع نوری مثل پنجره میبینیم. این حالت پودری نه از نوعیست که زنبق میسازد که در دیور اوم اینتنس وجود دارد و نه شبهخامهای و پنکیکی از نوع لوازم آرایشی. بلکه وضعیتی کدر، نیمه-صیقلی، مولکولی و کمی رزینگونه دارد که حاصل همسرایی لوندر، دارچین، وانیل و کهرباست. این خصلت برایم تداعیگر کتابی خطی، منقش به اتودهای اولیه و تکنسخهای از استاد نقاشی را دارد که اکنون به آن مینگریم. اما پس از چندی در نتهای پایه، مشک و چوب صندل بستری مخملی-شبهخامهای میسازند که البته بسیار دلنشین و عمیق است. نتهای غنی انتهایی مانند ردای بنفش گرانبهاییست که بر دوش خالق اثر قرار دارد.
•این عطر در چه موقعیتهایی قابل پوشش است؟
به نظر بنده زرجوف یک فرایند میسازد برای استفاده از عطرهایش. از بستهبندیفوقالعاده تا طراحی شیشه و کانسپتهایش. تبدیل میشود به گنجینهای که صرف داشتنش حالمان را خوب میکند همچون آثار فیلیپو سورچینلی. برای بنده که رشته تحصیلی و شغلم در زمینهی هنرهای تجسمیست، فرصت ارزشمندیست که بیش از پیش به هنر متصل شوم.
•رایحه:
فوقالعاده لوکس، گرانبها، وابسته به تاریخ هنر، دارای کنتراست نور و سایه، لمسپذیر و اشرافی.
•”کیمیای صبح”. خنکایی روحافزا از روی گلبرگهای سفید و مرطوب گاردنیا میگذرد.
مکان: شهری کوچک در کوهستان. کوهپایه مملو از گلهای سفید.
زمان: اولین زمزمههای سحرگاه پس از گرگومیش.
فضا: مه سبک و مرطوب. اگر پنجرهی کلبهی مشرف به آن تکقلهی تیرهرنگ کوه را باز کنی، رایحهی تلخ و معتدل به اتاق میریزد و بر صندلی قدیمی از جنس چوب که در گوشهای قرار دارد خواهد نشست.
•نوع رایحه: بوی گرانی میدهد اما فروتن است. لوکس است اما شوآف نمیکند. خوشپوش مخصوصا با رنگ سفید. چهارفصل.
بواسطهی تسلط گاردنیا، فضا فلورال و سفید شروع میشود. فلفل که نقشی پررنگ تر از لیمو دارد، به تلخی قوت بخشیده و آن را دلچسبتر و مردانهتر میکند. اینطور متصورم که لیمو برای رطوبتدهی اضافه شده است. در انتها چوب کلیت رایحه را وزینتر و متعادلتر میکند.
رایحه:۷-۷.۵
پخش بو:۷.۵
ماندگاری:۶.۵
طراحی شیشه:۷.۵-۸
•بلکفرایدی سال ۹۸ بود. بدون اینکه برنامه خرید در میان باشد مشغول پرسهزنی بودیم. جمعیت قابل توجهی در صف یک گالری عطر شناختهشده بودند. همین امر مجابم کرد سری به داخل بزنم. چند دقیقهای زمان برد تا نوبت به ما رسید.
•گفتم: یک عطر با رایحهی چوب میخواستم. ساده و کلی. بیآنکه گزینهی بهخصوصی مد نظرم باشد. اما گویی او میدانست چه آیتمی را پیشنهاد کند. اولین کار همین لالیک لانسومی با آن شیشهی زیبایش بود. هوش از سرم برد رایحهاش. عشق در یک نگاه. گفتم: همین را میخواهم.
•فوژه، چوبی-آروماتیک، کمی تاریک، متین، دلتنگ، در آستانهی گریستن، شهودی-درونگرا و برای بنده کلاسیک و تایملس.
•مثل یک خاطرهی محبوب که یادآوریاش قلب را رقیق میکند. همنشینی اسطخدوس، پچولی، وتیور، اوکماس، چوب ابریشمی-کرمی.
•جزو ۵ عطر برترم است. چون زیسته است و اشک میریزد. باوقار، کمحرف، قلبی رقیق، کاریزماتیک، هنرمند است(Visual Artist) اما فروتن.
.استاکر کیست؟
L'Insoumis: قلب
Lascia ch'io pianga: چشمها
و Lavs: روح
برای بنده:
رایحه: ۱۰
طراحی شیشه: ۹
•خردادماه، طی سفری، بازدیدی از بوتیک دیور داشتم.
کارهایی که امتحان کردم:
(از لاین وینتیج)
Dior Eau Sauvage, Parfum, Extreme & Cologne
و از لاینهای دیگر و متأخرتر:
Fahrenheit
Dior Homme EDT 2020, Intense, Sport & Cologne
Dior Sauvage EDT, EDP & Elixir
همینطور
Oud Ispahan
و
Oud Rosewood
•شخصا عاشق شیشههای کوچک و قابل حمل هستم تا بتوانم عطرهایم را راحتتر به محل کار، مهمانیها یا سفر ببرم. برای همین حاصل این بازدید، خرید دو نسخه Eau Sauvage 50ml و Dior Homme EDT 2020 50ml بود.
(Eau Sauvage: شاهکاریاست با اصالت و کلاسیک که عاشقش هستم).
•به شرط حیات امیدوارم بتوانم چند سطری راجع به کارهای فوق، خدمت دوستان ارجمندم ارائه کنم.
چند روز پیش که بطری Acqua Di Gio تموم شد، این کار رو گرفتم. دیروز ازش عکاسی کردم برای امروز. امروز که روز عاشوراست پوشیدمش. ست تمام مشکی با عینک محبوبم پرسول. ساعت تیسو نقرهای با صفحهی آبی یخی. و زنجیر و دستنبد نقره و یک انگشتر کهربای روسی کوچک.
این عطر رو دوست دارم، برای امروز که روز عاشوراست.
Chaugan-L'Eua De L'Ame
•میوهای-لوکس-گرم و شیرین در ابتدا و سپس کمی شادابتر در نتهای پایانی-تقریبا معتدل-پردازش هنرمندانه•
•شروع پر قدرت میوهای، اما ملایم در عملکرد.مانند یک قطعهی ارکسترال کلاسیک. آناناس در نتهای ابتدایی غالب است اما همزمان رایحهای (چگونه بگویم) معتدل، مطبوع، و بسیار دلنشین نمایان میشود که با ملاحت در کنار نتهایی مانند هلو و هندوانه که دقایقی بعد ملموس میشوند، متجلی میشود. این رایحه برایم بسیار فرخبخش و شاداب است و به شکل هنرمندانهای پرداختهشده. به گونهای که به تنهایی مجابم میکند دربارهاش بنویسم. ظرافتی در جایگذاری آن، مانند یک ترجیعبند در شعر که هر چند لحظه یکبار منتظر شنیدنش هستی. به آرامی خود را ارائه میکند و دستنیافتنی است. زمان زیادی میبرد تا با این عطر انس گرفته شود. زمستان این عطر را خریدم و از آن زمان تا الان کوشیدهام مواقعی که میپوشمش ارتباط و انس بیشتری با آن بگیرم و ظرافتهای تولیدیاش را بیشتر احساس کنم. برای پاییز و زمستان مناسبتر است اما با اینکه شروع گرم و شیرینی دارد، جلوهی معتدل هم از خود نشان میدهد. که این اجازه را میدهد تا در اوقات نه چندان گرم مثل اوایل صبح یا عصر به بعد، در بهار یا تابستان هم استفاده شود. شخصا آن نت ساکت و ملیح و آرام و مطبوعی که تقریبا تا انتها حضور دارد و همینطور نتهای پایانی را بسیار دوست دارم.•
Dior Eau Sauvage 50ml
شاهکاری کلاسیک، اصیل، Timeless و بینظیر در رایحه و طراحی بطری
از کارهایی که عاشقش هستم
محیطی آرامشبخش و خاطرهانگیز. عملکرد سنجیده در طراحی داخلی و استفاده از المانهای ساده و نیمه کلاسیک برای ایجاد فضایی معاصر در عین حال اصیل.
از لاین"پرتره" و Endymion Conentre عکاسی کردم که در دیگر پستهایم قرار دارد.
رایحهای که مرا به یاد شبهای خنک کویر و آسمان پر ستاره و مهتاب آن انداخت. جایی در تاریخ که سوارکاری مشکیپوش، نسیمی گردنش را به آرامی لمس میکرد؛ گویی که ماهیچهها مرمر است و باد، دستان میکلآنژ.
تمامی خدمات این سایت، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می باشند و فعالیت های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است.
هرگونه استفاده از مطالب این سایت بدون اجازه مدیران آن غیر مجاز بوده و تبعات آن بسته به نوع تخلف، متوجه افراد خاطی خواهد بود.